در نوشتار پیشین از قول نویسنده مقاله آورده شد که نتایج آزمایشات رادیو کربن بر روی قرآنهای صنعا که در دانشگاه آریزونا صورت گرفت این حقیقت بزرگ را ثابت نمود که تاریخ این قرآنها به پیش از خلافت عثمان و حتی دوره حیات پیامبر می رسد.و اکنون بقیه داستان:
عمر برگه مصحف
...نتایج آزمایشهای کربن14 روی مصحف صنعا
«بر اساس آزمایش کربن14 که بهنام صادقی روی برگه استنفورد 2007 در آزمایشگاه آریزونا انجام داد، برگه در فاصله یک انحراف معیار به احتمال 68%، قدمتش به سالهای 614 تا 656 میلادی میرسد. خوانندگان محترم توجه دارند که تاریخ هجرت پیامبر در سال 621 میلادی واقع شده است.»
یعنی این قرآنها در فاصله ۷ سال پیش از هجرت پیامبر به مدینه و پیش از خلافت عثمان و ۲۵ سال پس از در گذشت پیامبر اسلام و دوران خلافت عثمان باز می گردد.
«صادقی بعدها نمونهای دیگر از همان برگه (استنفورد 2007) را این بار در آزمایشگاه آکسفورد مورد آزمایش قرار داد که نتایج با احتمال 4/95%، عمر برگه را مابین سالهای 564 تا 655 میلادی نشان داده است. این نتیجه به طور کلی با نتیجه دانشگاه آریزونا نیز همخوانی دارد.»
توجه دارید که تمام این تحقیقات رادیو کربن عمر برگه را مشخص می نمایند .در تحقیقات پیشین عمر ساخت برگه به دوران حیات پیامبر و دو سه سالی پس از خلافت عثمان باز می گردد که همیشه در این محاسبات احتمال بعلاوه و منهای پنج را در نظر می گیرند.
بنابراین برگه استانفورد ۲۰۰۷ در آزمایش قبلی صادقی در دوران انتشار نخست اسلام تا دوران خلافت عثمان را در بر می گیرد و این همان چیزی بود که از دانشگاه های عقده ای آلمان تا مستشرقان تحت نظارت سی آی ای و مزد بگیر در صدد انکار آن بودند .
آنها در این بوق می دمیدند که قرآن در دوران خلافت عباسی نوشته شده و این جا کاشف بعمل آمد و فتح بابی شد که اصلا خود برگه ها در دوران حیات پیمبرو یا چندسالی پس از در گذشت او ساخته شده اند. و حتی احتمال این وجود دارد که برگه در دوران پیش از اسلام ساخته شده باشند.
بطوریکه اگر بجای ۵۶۴ سال ۶۰۲ را بپذیریم برگه و تاریخ تحریر باهم جور در می آیند. با این وصف برگه می تواند سالها قبل از بعثت ساخته شده باشد و پس از بعثت در آن نگارش صورت گرفت شده باشد. چنانچه خود من اکنون در کلکسیون کاغذ های قدیمی ام کاغذهای نانوشته متعلق به ۲۰۰ سال پیش از این تا ۷۰ سال پیش را در اختیار دارم.
نتایج آزمایش ها و تحقیقات مربوط به کتابت
«در نهایت این نتیجه حاصل شد که :
هم شواهد متنی، نسخهشناسی، و کودیکولوژیک و هم نتایج برآمده از آزمایشهای کربن روی پوست برگههای مختلفی از «مصحف صنعاء1» نشان میدهند لایه زیرین این مصحف در زمانی بسیار زودهنگام، دستکم در نیمه نخست قرن اول هجری کتابت شده است.»
بر این اساس نیمه نخست قرن اول هجری یعنی تا سال ۲۵ هجری و پیامبر اسلام ۱۳ سال پس از هجرت در گذشته است . می ماند یک فاصله ۱۲ ساله که به دوران خلافت عمر می رسد.
یعنی کتابت با حد اکثر چشم پوشی در دوران حیات پیامبر تا دوران خلافت خلیفه دوم عمر انجام شده و حتی به دوره عثمان هم نمی رسد.
این دستاورد باعث آرامش و ثبات فکر در جهان اسلام شده و لرزه در جهان ضد قرآن گردید.
ادامه دارد...
منبع: همان منبع نوشتار پیشین
در نوشتار پیشین از قول نویسنده مقاله آورده شد که نتایج آزمایشات رادیو کربن بر روی قرآنهای صنعا که در دانشگاه آریزونا صورت گرفت این حقیقت بزرگ را ثابت نمود که تاریخ این قرآنها به پیش از خلافت عثمان و حتی دوره حیات پیامبر می رسد.و اکنون بقیه داستان:
عمر برگه مصحف
...نتایج آزمایشهای کربن14 روی مصحف صنعا
«بر اساس آزمایش کربن14 که بهنام صادقی روی برگه استنفورد 2007 در آزمایشگاه آریزونا انجام داد، برگه در فاصله یک انحراف معیار به احتمال 68%، قدمتش به سالهای 614 تا 656 میلادی میرسد. خوانندگان محترم توجه دارند که تاریخ هجرت پیامبر در سال 621 میلادی واقع شده است.»
یعنی این قرآنها در فاصله ۷ سال پیش از هجرت پیامبر به مدینه و پیش از خلافت عثمان و ۲۵ سال پس از در گذشت پیامبر اسلام و دوران خلافت عثمان باز می گردد.
«صادقی بعدها نمونهای دیگر از همان برگه (استنفورد 2007) را این بار در آزمایشگاه آکسفورد مورد آزمایش قرار داد که نتایج با احتمال 4/95%، عمر برگه را مابین سالهای 564 تا 655 میلادی نشان داده است. این نتیجه به طور کلی با نتیجه دانشگاه آریزونا نیز همخوانی دارد.»
توجه دارید که تمام این تحقیقات رادیو کربن عمر برگه را مشخص می نمایند .در تحقیقات پیشین عمر ساخت برگه به دوران حیات پیامبر و دو سه سالی پس از خلافت عثمان باز می گردد که همیشه در این محاسبات احتمال بعلاوه و منهای پنج را در نظر می گیرند.
بنابراین برگه استانفورد ۲۰۰۷ در آزمایش قبلی صادقی در دوران انتشار نخست اسلام تا دوران خلافت عثمان را در بر می گیرد و این همان چیزی بود که از دانشگاه های عقده ای آلمان تا مستشرقان تحت نظارت سی آی ای و مزد بگیر در صدد انکار آن بودند .
آنها در این بوق می دمیدند که قرآن در دوران خلافت عباسی نوشته شده و این جا کاشف بعمل آمد و فتح بابی شد که اصلا خود برگه ها در دوران حیات پیمبرو یا چندسالی پس از در گذشت او ساخته شده اند. و حتی احتمال این وجود دارد که برگه در دوران پیش از اسلام ساخته شده باشند.
بطوریکه اگر بجای ۵۶۴ سال ۶۰۲ را بپذیریم برگه و تاریخ تحریر باهم جور در می آیند. با این وصف برگه می تواند سالها قبل از بعثت ساخته شده باشد و پس از بعثت در آن نگارش صورت گرفت شده باشد. چنانچه خود من اکنون در کلکسیون کاغذ های قدیمی ام کاغذهای نانوشته متعلق به ۲۰۰ سال پیش از این تا ۷۰ سال پیش را در اختیار دارم.
نتایج آزمایش ها و تحقیقات مربوط به کتابت
«در نهایت این نتیجه حاصل شد که :
هم شواهد متنی، نسخهشناسی، و کودیکولوژیک و هم نتایج برآمده از آزمایشهای کربن روی پوست برگههای مختلفی از «مصحف صنعاء1» نشان میدهند لایه زیرین این مصحف در زمانی بسیار زودهنگام، دستکم در نیمه نخست قرن اول هجری کتابت شده است.»
بر این اساس نیمه نخست قرن اول هجری یعنی تا سال ۲۵ هجری و پیامبر اسلام ۱۳ سال پس از هجرت در گذشته است . می ماند یک فاصله ۱۲ ساله که به دوران خلافت عمر می رسد.
یعنی کتابت با حد اکثر چشم پوشی در دوران حیات پیامبر تا دوران خلافت خلیفه دوم عمر انجام شده و حتی به دوره عثمان هم نمی رسد.
این دستاورد باعث آرامش و ثبات فکر در جهان اسلام شده و لرزه در جهان ضد قرآن گردید.
ادامه دارد...
منبع: همان منبع نوشتار پیشین
مصحف صنعاء و مساله وثاقت قرآن
قرآنهای صنعا در مخالفان مخالفان اصل بودن قرآن وحشت شگرفی ایجاد نمود .
این وحشت از قرآن های صنعا را ارایه تز دکتری یک محقق مسلمان در غربیهای مخالف قرآن به را انداخت.
دپارتمان هایی که فیلهای ناقص الخلقه در آن دستمزدهای کلان می گرفتند و می گیرند تا ثابت کنند که الا و بالله که قرآن مسلمانان در زمان خلیفه سوم عثمان و یا حتی بعد از آن تاریخ به نگارش در آمده است، به جنب و جوش عجیبی انداخت که بی شباهت به رقص ارواح نبود.
چون کشف قرآنها ی صنعا و اقدامات دومحقق ایرانی آقای صادقی و گودرزی که در دانشگاه استانفورد آمریکا تدریس می کنند ،ناگهان مهر تایید بر این موضوع زد، که برخی از نسخه های قرآنهای صنعا تاریخشان به دوران حیات پیامبر اسلام و سالها پیش از خلافت عثمان می رسد.
در این زمان بود که غربیهای حسود به وحشت افتاده سعی به پنهان ساختن راز ها نمودند. یعنی تصمیم به خفقان بنفش گرفتند و هیس هیس! عجیبی در میان مستشرقان مچاله شده غربی از نوع آمریکایی اش گرفته تا آلمانی و دانمارکیش در گرفت.
« اهمیت این کشف بزرگ شاید بیش از هر چیز دیگری در این باشد که قدمت متن قرآن را به دوران پیش از خلافت عثمانبن عفّان خلیفه سوم
میبرد.
این همان دستاوردی است که به مذاق مستشرقان تجدیدنظر طلب، خوش نیامده و تا جایی که توانستند از هیچ کوششی در کتمان و پنهانکاری این شواهد و نتایج حاصل از آن مضایقه نکردند.»
«مصحف صنعاء1 و خاستگاه قرآن» کتابی است نوشته بهنام صادقی و محسن گودرزی پژوهشگران ایرانی که بیش از 10 سال پیش به زبان انگلیسی منتشر شد. نویسندگان این اثر برای نخستینبار متن لایه زیرین «مصحف صنعاء1» را به دقت خوانده و آن را تصحیح و ارائه دادهاند. این کتاب میتواند یکی از اسناد مهم تاریخی بسیار نزدیک با روزگار تدوین قرآن را برای محققان جدی در این زمینه فراهم کند»
آنچه در این میان لازم به توجه است اینکه پیدا شدن این اسناد و رمزگشایی از آنها در دهههای اخیر به دستاوردهای تازه و سترگی در شناخت متن قرآن منجر شده و تحولی بیبدیل را در افزایش اعتبار متن مقدس مسلمانان رقم زده است.
همان گونه که گفته شد این تحول البته چندان به مذاق «تجدیدنظرطلبان غربی» (Western Revisionist) - که تبارشناسی متن قرآن را به پیش از اواخر قرن دوم هجری نمیکشاندند - خوش نمیآمد.( یعنی آنان افاضه می فرمودند که قرآن به زمان پیامبر اسلام تعلق ندارد و بلکه توسط خلفای اموی و یا عباسی و یا هم عصران آنان نوشته شده است.،)
خط مایل حجازی
اما فارغ از خشنودی یا ناخشنودی ایشان، کشف و انتشار متن برخی مصاحف به خط مایل یا حجازی بر جای مانده از قرن نخست هجری توانست هم در میان مسلمانان و هم در میان محققان غربی چنان ولولهای بیفکند که پژواک آن تا سالها در گوش محققان و قرآن پژوهان شرقی و غربی خواهد پیچید.
اهمیت این کشف بزرگ شاید بیش از هر چیز دیگری در این باشد که قدمت متن قرآن را به دوران پیش از خلافت عثمانبن عفّان خلیفه سوم میبرد. چنانکه میدانیم مسلمانان همواره بر این باور بودهاند که نیای مصحف موجود قرآن، به دستنوشتههایی باز میگردد که حدود سال 30 هجری به دستور عثمان (متوفی 35 ه.ق) و توسط کمیته منصوب او تدوین شد و نسخههایی از آن متن واحد را به شهرهای مهم قلمروی اسلامی در عهد وی ارسال کردند. (9)
حال که کشفیات دهههای اخیر برمبنای «مصحف صنعاء1»، به لابراتوارهای تخصصی فرستاده شده نتایج بهمراتب خیرهکنندهای را رقم زده است.
نتایج آزمایشهای کربن14 روی مصحف صنعا:
۱- بر اساس آزمایش کربن14 که بهنام صادقی روی برگه استنفورد 2007 در آزمایشگاه آریزونا انجام داد، برگه در فاصله یک انحراف معیار به احتمال 68%، قدمتش به سالهای 614 تا 656 میلادی میرسد. خوانندگان محترم توجه دارند که تاریخ هجرت پیامبر (ص) در سال 621 میلادی واقع شده است. (یعنی اگر ۶۱۴ را بپذیریم می شود ۷ سال پیش از هجرت پیامبر اسلام به مدینه ! )
به نقل از مقاله مصحف های صنعا و وثاقت قرآن
ادامه دارد....
«هر کس از ذکر(یاد) من روی بر گرداند ، معیشت بر او تنگ خواهد شد.»
آیه. ۲۰ سوره طه
برخی در ارتباط با آیه فوق اشکالی را مطرح کرده اند مبنی بر این که؛ خیلی از آنان که از ذکر و یاد خدا روی بر گردانند ، از وضع مادی خوب و حتی عالی بر خوردارند و سیل پول و ثروت به سمت آنان جریان دارد، در عین حال با خدا نیز سر کار ندارند . .پس با این حساب چگونه می توان شمول و تاثیر این آیه را در زندگی انسان ها قبول نمود ؟
راستش اگر در ترجمه فوق واژه «ضنکا» را به معنای « تنگی » بگیریم مشکل مطرح شده باقی خواهد ماند. اما اگر آنرا به معنای« ناراضی و نار ضایتی » بگیریم آن زمان تعبیر درست و تجربی برای این آیه نیز می توان ارایه کرد.
«هر کس از یاد و ذکر من(خدا) روی برگرداند هرگز از زندگی راضی نخواهد شد.»
باز ممکن است در اینجا و در محکوم نمودن این تعبیر جدید نیز پرسش دیگری مطرح شده و پرسیده شود: مگر ثروتمندی هم پیدا می شود که از زندگی ناراضی باشد؟
پاسخ من به این پرسش مثبت است.
اخیرا در مراسمی بودیم که شرکت کنندگان از هر قشر در آن حضور داشتند و مراسم بیادبود چهلم یکی از عزیزان از دست رفته ما بود. می توانستم حدس بزنم که اغلب حاضرین در آن مراسم مشکلاتی در زندگی دارند، ولی همه بنظر آرام و راضی می آمدند بجز یک نفر که ثروتش بقول قدیمیها از پارو بالا می رود. او بود که در این جمع آرامش نداشت و ناراضی ترین این افراد می نمود !گویی روحش را به آتش کشیده بودند . پس از چند دقیقه ای پی بردم که برای فروش یک تکه دیگر از مال خود که با دیگران شریک است چنان بر افروختگی و عصبانیت در او بو جود آمده بود که ممکن بود هر آن حالت حالت سکته بر او عارض گردد. تنها او بود که در آن در مراسم اعتراض می کرد، و با یکی از شریکان خود بر سر بخش کوچکی از مالش مدام براو می غرید.
در حالی که مراسم در گذشت مربوط به خواهر خود او بود.
اما او که در سن ۸۷؛سالگی قرار دارد این گونه زمین و زمان را به هم می کوبید که گویی قرار است ۸۷ سال دیگر هم زندگی کند.
در این مراسم که در میان محوطه یک امامزاده بر گذار می شد ناگهان متوجه شدیم که او نیاز به رفتن به دستشویی دارد و سراغ دستشویی را می گرفت ، ولی آن قدر در پول خواهی های خود غرق بود که لی اختیار عقب کردی کرد تا برای انجام دستشویی به پشت محوطه برود که مردم در آنجا نشسته بودند. در این موقع بود که خانمش با داد و فریاد او را به عقب کشیده و شخصی دیگر او را به دستشویی برد.
بنظر من « تنگ شدن فضای زندگی» در آیه فوق یعنی. « ناراضی بودن همیشگی و پیوسته ثروت خواستن»!
تجربه نشان داده است که علیرغم دارایی فراوان و ثروتی که آنقدر هست تا به بورس های نیویورک و پاریس و لندن نیز سر بر کشیده شده است، اما آنان نگرانند، هم چون نگرانی انسانی دست تنگ و محتاج که پول برای در مان عزیز خود در اختیار ندارد.
فلسفه و کلام اسلامی
آقای سها در ادامه و در کتاب « نقد قرآن» می نویسد: (...در اسلام چیزی از فلسفه وجود ندارد، ولی با برگرفتن فلسفه ی یونان و پرورش آن، فلسفه و کلام اسلامی را ساختند)
سها ی حیرت زده و نا آگاه نمی داند که ساختار دین اینگونه است که برای آموزش فلسفه بوجود نیامده است. والا صاحبنظران مخالف و حتی مردم عادی می گفتند: خوب! اینها را که فیلسوفان هم گفته اند و خودمان نیز می توانیم با قدری تفکر به آنها برسیم.
اصولاً و چنانکه پرفسور لسینگ شارح آثار اسپینوزا فیلسوف هلندی گفته است: دین طرح آموزش عمومی خداوند است برای همه انسانها.
در قرآن هدف های اصلی دین را این گونه مشخص کرده است:
شناخت خداوند و باور به او،
پذیرش هدفمند بودن جهان،
و این که : انسان نیاز به پالایش روح دارد،
انسان نیاز به آموزش احکام الهی دارد،
انسان نیاز به آموزش خرد الهی دارد،
انسان باید در دوران زندگی با عبادت خداوند و انجام کار های نیک برای حضور جهان دیگر خود را آماده سازد.
البته سها ادامه می دهد و در این مقام اعترافاتی می کند که هم چون سند محکم اعتبار و اصل بودن دین اسلام جلوه می کنند:
(در حالیکه در گفتار و کردار محمد چیزی از عرفان و تصوف وجود نداشت با برگرفتن عرفان از ادیان هندو و مسیحیت، بنای رفیع عرفان اسلامی را ساختند. )
در نوشتار پیشین این ادعای خنده دار سها را نقل کردم که گفته بود : فقهای مسلمان تکه ها و بخشهای پراکنده قرآن و بخشهای متضاد سنت دین محمد را در کنار هم قرار دادند و بنای رفیع فقه اسلامی را بوجود آوردند. همان گونه که در نوشته پیشین گفته شد ؛ یک بنای رفیع و مجلل از کنار هم قرار گرفتن قطعات متضاد بوجود نمی آید بلکه آن بنا اصلا ساخته نمی شود. در این جا نیز سها همان خطای کبیر از سر ناآگاهی و بی اطلاعی را مرتکب شده و می نویسد: بنای رفیع عرفان اسلامی از ترکیب بخشهایی از عرفان مسیحیت و هندو بوجود آمده است.
باعث تعجب است که سها محصولات کمپانی اسلام را بناهایی رفیع و باشکوه معرفی می کند ، ولی به خود اسلام می تازد و در ضمن همه متعلقات اسلام را قرض گرفته از هند و چین وما چین می داند.
و این ممکن نمیباشد مگر آن که گفتار و نوشتار و ادعای شخصی که چنین سخنانی از زبان قلم می گوید از سر کینه ، حسد و یا بی اطلاعی کامل باشد.
اخلاق اسلامی
سها در این ارتباط نیز می نویسد:
(...با نوشتن صدها کتاب اخلاقی و با برگرفتن اندیشه های دانشمندان ملل مختلف مخصوصا یونانیان، اخلاق اسلامی را پرورش دادند. )
براستی که این آقای سها می بایست از نظر ذهنی و علمی فاقد هرگونه سیستم عقلی و علمی باشد که چنین حرفهایی را به مدد قلم شکسته خود بر روی کاغذ می آورد.
چون ناگفته پیداست که اگر علمای اسلامی پرورش یافته مکتب فکری ناقص و متضادی بودند که موفق نمی شدند بنای رفیعی بنام اخلاق اسلامی با صد ها کتاب و اثر جاودان بوجود آورند.
بنابراین باید جانب حق را گرفت و وجدان را در نظر آورد و گفت: این اسلام، قرآن و سنت آن می باید سر چشمه هایی پر برکت باشند که عرفانش ، فقه و احکام دینی اش و اخلاق و روش فکری اش، فلسفه اش و کلامش هم چون بناهای رفیعی ظهور نمودند که چشمان خود آقای سها و گروه سها و دیکته کنندگان پشت پرده به آقای سها از در خشش و عظمت این بناهای رفیع دچار برق زدگی شده باشد.