ادامه از نوشتار پیشین
-فهرست مطالبی که نخستین بار توسط قرآن مطرح شد
-سوره غافر شصتمین سوره بر حسب تاریخ نزول
آیات ۷۰ الی ۸۵
آنان که کتاب ما را و احکامی که رسولان خود را بر ابلاغ آن فرستادیم تکذیب کردند به زودی خواهند دانست. (۷۰)
آن گاه که گردنهاشان بسته شود و کشیده شوند. (۷۱)
در حمیم دوزخ ، سپس در آتش سوخته و افروخته شوند. (۷۲)
آن گاه به آنها گویند: کجا رفتند معبودان باطلی که شریک خدا میشمردید، (۷۳)
بت پرستان ارزش بتهای خود را انکار می کنند
و از خدا روی میگردانیدید؟ آن مشرکان جواب گویند: آن بتها همه از نظر ما محو و نابود شدند، بلکه ما از این پیش چیزی را به خدایی نمیخواندیم. خدا این گونه مردم کافر را گمراه میگرداند . (۷۴)
هوسرانی باطل و شهوت پرستی دو عامل گمراهی
این قهر و عذاب شما کافران بدین سبب است که در دنیا از پی تفریح و هوسرانی باطل بودید و دایم به نشاط و شهوت پرستی سرگرم شدید. (۷۵)
پایان کار متکبران
اینک (به کیفر کفرتان) به درهای دوزخ درآیید که آنجا جاودان معذّب خواهید بود، که متکبران را بسیار منزلگاه بدی است. (۷۶)
اینک (به کیفر کفرتان) به درهای دوزخ درآیید که آنجا جاودان معذّب خواهید بود، که متکبران را (که سر از فرمان حق کشیدند در آخرت) بسیار منزلگاه بدی است. (۷۶)
پس (ای رسول، چند روزی بر آزار کافران امت) صبر کن که البته وعده (ثواب و عقاب) خدا حق است، که اگر آنها را در حیات تو و مقابل چشم تو به بعضی از وعدههای خود که به آنها میدادیم (به شمشیر تو) عقوبت کنیم یا چنانچه تو را قبض روح کنیم باز رجوع آنها به سوی ماست (و در قیامت به کیفر اعمالشان میرسانیم). (۷۷)
پیامبران دیگری هم بوده اند
و همانا ما رسولان بسیاری پیش از تو فرستادیم که احوال بعضی را بر تو حکایت کردیم و برخی را نکردیم و هیچ رسولی جز به امر خدا نشاید معجز و آیتی بیاورد، و چون فرمان خدا فرا رسد آن روز به حق حکم کنند و آنجا کافران مبطل زیانکار شوند. (۷۸)
خداست آن که برای شما آدمیان چهار پایان را آفرید تا بر بعضی سوار شوید و از برخی تغذیه کنید. (۷۹)
و نیز نفع بسیار دیگر از آنها ببرید و حوائج و اغراضی که در دل دارید با آنها (در سفر و حضر) انجام دهید و بر آنها (در خاک) و بر کشتیها (در آب) سوار میشوید. (۸۰)
و خدا آیات (قدرت و رحمت) خود را به شما ارائه دهد، پس کدام یک از آیات الهی را انکار توانید کرد؟ (۸۱)
آیا این مردم در زمین به سیر و سفر نرفتند تا عاقبت حال پیشینیانشان را که از اینها بسیار بیشتر و قویتر و مؤثرتر در زمین بودند مشاهده کنند؟ (که چگونه همه هلاک شدند) و آنچه اندوختند آنها را (از مرگ و هلاکت) حفظ و حمایت نکرد. (۸۲)
پس آن گاه که رسولانشان با معجزات و ادلّه روشن به سوی آنها آمدند آن مردم (نادان) به دانش و عقاید باطل خود شاد و مغرور شدند و وعده عذابی که مسخره میکردند همه را فرا گرفت. (۸۳)
و چون شدت قهر و عذاب ما را به چشم دیدند در آن حال (از کفر و شرک پشیمان شده و) گفتند: ما به خدای یکتا ایمان آوردیم و به همه بتهایی که شریک خدا میگرفتیم کافر شدیم. (۸۴)
اما ایمانشان پس از دیدن مرگ و مشاهده عذاب ما بر آنها هیچ سودی نبخشید. سنّت خدا (و حکمت الهی از ازل) چنین در میان بندگان حکمفرما بوده (که رسول و کتاب به امر و نهی و وعده ثواب و عقاب و نجات مؤمنان و هلاک کافران بفرستد تا خلق به اطاعت و عصیان امتحان شوند) و آنجا کافران زیانکار شدند. (۸۵)
اما ایمانشان پس از دیدن مرگ و مشاهده عذاب ما بر آنها هیچ سودی نبخشید. سنّت خدا (و حکمت الهی از ازل) چنین در میان بندگان حکمفرما بوده (که رسول و کتاب به امر و نهی و وعده ثواب و عقاب و نجات مؤمنان و هلاک کافران بفرستد تا خلق به اطاعت و عصیان امتحان شوند) و آنجا کافران زیانکار شدند. (۸۵)). (۷۷)
و همانا ما رسولان بسیاری پیش از تو فرستادیم که احوال بعضی را بر تو حکایت کردیم و برخی را نکردیم و هیچ رسولی جز به امر خدا نشاید معجز و آیتی (برای امت) بیاورد، و چون فرمان خدا (بر غلبه حقّ و محو باطل) فرا رسد آن روز (بر همه) به حق حکم کنند و آنجا کافران مبطل زیانکار شوند. (۷۸)
خداست آن که برای شما آدمیان چهار پایان را آفرید تا بر بعضی سوار شوید و از برخی تغذیه کنید. (۷۹)
و نیز نفع بسیار دیگر از آنها ببرید و حوائج و اغراضی که در دل دارید با آنها (در سفر و حضر) انجام دهید و بر آنها و بر کشتیها سوار میشوید. (۸۰)
و خدا آیات خود را به شما ارائه دهد، پس کدام یک از آیات الهی را انکار توانید کرد؟ (۸۱)
آیا این مردم در زمین به سیر و سفر نرفتند تا عاقبت حال پیشینیانشان را که از اینها بسیار بیشتر و قویتر و مؤثرتر در زمین بودند مشاهده کنند؟ و آنچه اندوختند آنها را حفظ و حمایت نکرد. (۸۲)
پس آن گاه که رسولانشان با معجزات و ادلّه روشن به سوی آنها آمدند آن مردم (نادان) به دانش و عقاید باطل خود شاد و مغرور شدند و وعده عذابی که مسخره میکردند همه را فرا گرفت. (۸۳)
و چون شدت قهر و عذاب ما را به چشم دیدند در آن حال گفتند: ما به خدای یکتا ایمان آوردیم و به همه بتهایی که شریک خدا میگرفتیم کافر شدیم. (۸۴)
اما ایمانشان پس از دیدن مرگ و مشاهده عذاب ما بر آنها هیچ سودی نبخشید. سنّت خدا چنین در میان بندگان حکمفرما بوده و آنجا کافران زیانکار شدند. (۸۵)
۵ موضوع
ادامه دارد
اصول بنیادین فکری و اعتقادی قرآن
زکات
نماز را به پا دارید و زکات را بدهید و هر گونه نیکى که براى خویش از پیش فرستید آن را نزد خدا باز خواهید یافت آرى خدا به آنچه مى کنید بیناست آیه (۱۱۰) سوره بقره
و فرمان نیافته بودند جز اینکه خدا را بپرستند و در حالى که به توحید گراییده اند دین [خود] را براى او خالص گردانند و نماز برپا دارند و زکات بدهند و دین [ثابت و] پایدار همین است آیه (۵) سوره بینه
و در راه خدا چنانکه حق جهاد اوست جهاد کنید اوست که شما را برگزیده و در دین بر شما سختى قرار نداده است آیین پدرتان ابراهیم نیز چنین بوده است او بود که قبلا شما را مسلمان نامید و در این قرآن نیز همین مطلب آمده است تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید پس نماز را برپا دارید و زکات بدهید و به پناه خدا روید او مولاى شماست چه نیکو مولایى و چه نیکو یاورى آیه (۷۸) سوره حج
نماز را برپا کنید و زکات را بدهید و پیامبر [خدا] را فرمان برید تا مورد رحمت قرار گیرید آیه (۵۶ ) نور
و نماز را بر پا دارید و زکات را بدهید و با رکوع کنندگان رکوع کنید ایه (۴۳) سوره بقره
در آیه زکات کسانی که می توانند زکات دریافت کنند فهرست شده اند:
صدقات تنها به تهیدستان و بینوایان و متصدیان آن و کسانى که دلشان به دست آورده مى شود و در [راه آزادى] بردگان و وام داران و در راه خدا و در راه مانده اختصاص دارد که به عنوان فریضه از جانب خداست و خدا داناى حکیم است آیه (۶۰) سوره توبه
یعنی صدقات، منحصرا در این موارد هشتگانه به مصرف میرسد:
فقرا
مساکین
متصدیان اداره صدقات و مأموران جمعآوری زکات
افرادی که به وسیله کمکهای مالی، تمایل بیشتری به اسلام پیدا میکنند و تألیف قلوب در آنها بهوجود میآید
کسانی که برده هستند و برای آزادی آنها از زکات استفاده میشود
بدهکاران
هر امری که رضای خداوند در آن باشد
ابن سبیل: افرادی که در راه ماندهاند و درمانده شدهاند
نتیجه مهم: در اکثر آیات قرآن پرداخت زکات با نماز آورده شده و این بخاطر نقش مهمی است که زکات د ر فقر زدایی از جامعه ایفاء می کند.
ادامه از نوشتار پیشین
-فهرست مطالبی که ب ای نخستین بار توسط قرآن مطرح شد
سوره غافر شصتمین سوره بر حسب تاریخ نزول بخش سوم
تنها تقاضای ساکنان دوزخ
و اهل دوزخ به خازنان جهنم گویند: از خدای خود بخواهید که روزی عذاب ما را تخفیف دهد. (۴۹)
آنها پاسخ دهند که آیا پیغمبران شما با معجزات و ادلّه روشن برای (هدایت) شما نیامدند؟ دوزخیان گویند: آری آمدند . پس خازنان جهنّم گویند: اینک هر چه میخواهید دعا (و ناله) کنید، که دعای کافران جز در ضلالت نخواهد بود. (۵۰)
پیامبران خدا پیروزند
ما (که خدای تواناییم) البته رسولان خود و اهل ایمان را هم در دنیا ظفر و نصرت میدهیم و هم روز قیامت که گواهان به شهادت برخیزند. (۵۱)
در آن روز ستمکاران را عذرخواهی سود ندهد و بر آنها خشم و لعن و منزلگاه بد مهیّاست. (۵۲)
و همانا ما به موسی مقام هدایت عطا کردیم و بنی اسرائیل را وارث کتاب گردانیدیم. (۵۳)
تا آن قوم هدایت یابند و خردمندان پند گیرند. (۵۴)
ای پیامبر: صبح و شام به ستایش و تسبیح پروردگار بپرداز!
پس (ای رسول ما،) صبر کن که البته وعده خدا حق است و از خدا آمرزش طلب کن و صبح و شام به تسبیح و ذکر و ستایش پروردگار خود پرداز. (۵۵)
آنان که در آیات خدا بیهیچ حجت و برهان که آنان را آمده باشد راه انکار و جدل پیمایند جز تکبر و نخوت (و قصد ریاست) چیزی در دل ندارند که به آرزوی دل هم آخر نخواهند رسید، پس تو پناه به درگاه خدا بر، که خدا شنوا و بیناست. (۵۶)
رازی که اکثر مردم درک نمی کنند
البته خلقت آسمانها و زمین بسیار بزرگتر و مهمتر از خلقت بشر است و لیکن اکثر مردم این معنا را درک نمیکنند. (۵۷)
و هرگز نابینا و شخص بینا یکسان نیستند و هم آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند با بدکردار مساوی (در درجات آخرت) نیستند، لیکن بسیار کم این حقیقت را متذکر میشوید. (۵۸)
بیشتر مردمان ایمان نمی آورند
البته ساعت قیامت بیهیچ شک میآید و لیکن بیشتر مردم ایمان نمیآورند. (۵۹)
خداوند: مرابخوانید تا شما را اجابت کنم!
و خدای شما فرمود که مرا با بخوانید تا دعای شما مستجاب کنم. آنان که از عبادت من اعراض و سرکشی کنند زود با ذلت و خواری در دوزخ شوند. (۶۰)
خداست آن که شب تار را برای آسایش و استراحت شما قرار داده و روز راروشن گردانید، که خدا را در حق مردمان فضل و احسان است و لیکن اکثر مردم شکر به جا نمیآرند. (۶۱)
همان خدا پروردگار شما آفریننده همه موجودات عالم است، جز او هیچ خدایی نیست، پس از درگاه یگانه معبود حق به کجا بازگردانیده میشوید؟ (۶۲)
آنان که آیات الهی را انکار کردند هم این گونه باز گردانیده میشوند. (۶۳)
خداست آن که زمین را آرامگاه شما قرار داد و آسمان را برافراشت و شما را به نیکوترین صورتها بیافرید و از غذاهای لذیذ خوش به شما روزی داد، این خدا پروردگار شماست، زهی برتر و بزرگوار است خدای یکتا پروردگار عالمیان. (۶۴)
تنها او را بخوانید !
او خدای زنده ابد است، جز او هیچ خدایی نیست، پس تنها او را بخوانید و به اخلاص در دین بنده او باشید، که ستایش و سپاس مخصوص خدای یکتا آفریدگار عالمیان است. (۶۵)
(ای رسول )بگو که مرا از پرستش معبودان باطلی که شما به جای خدا میپرستید البته منع کردهاند چرا که بر من از خدای خود (به وحی) آیات و ادلّه روشنی آمده است و من مأمورم که تنها تسلیم امر خدای عالمیان باشم. (۶۶)
آفرینش انسان اولیه از خاک بوده است
اوست خدایی که شما را از خاک بیافرید و سپس از قطره آب نطفه و آن گاه از خون بسته علقه، پس شما را (از رحم مادر) طفلی بیرون آورد تا آنکه به سنّ رشد و کمال برسید و باز پیری سالخورده شوید و برخی از شما پیش از سنّ پیری وفات کنند و تا همه به اجلی معین برسید و مگر تعقّل کنید. (۶۷)
هر چیزی را که خدا اراده کند موجود می شود.
اوست خدایی که زنده میکند و میمیراند و چون به خلقت چیزی حکم نافذ و مشیّت کاملش تعلّق گیرد به محض اینکه گوید: موجود باش، بیدرنگ موجود میشود. (۶۸)
آیا کسانی را که در آیات ما راه جدال و انکار پیمودند ندیدی که چگونه (از حق) بازگردانیده شوند؟ (۶۹)
آنان که کتاب ما را و احکامی که رسولان خود را بر ابلاغ آن فرستادیم تکذیب کردند به زودی خواهند دانست. (۷۰
۹ موضوع
ادامه دارد
ادامه از نوشتار پیشین
-اصول بنیادین فکری و اعتقادی قرآن
هدف از خلقت انسان
و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند
آیه ۵۶ سوره والذاریات
نماز
۱-نماز را از زوال آفتاب تا نهایت تاریکى شب برپادار و نماز صبح را نیز بر پا دار زیرا نماز صبح همواره در حضور است
آیه (۷۸)سوره هود
۲-منم من خدایى که جز من خدایى نیست پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار !
ایه ۱۴ سوره طه
۳- آنچه از کتاب به سوى تو وحى شده است بخوان و نماز را برپا دار که نماز از کار زشت و ناپسند باز مى دارد و قطعا یاد خدا بالاتر است و خدا مى داند چه مى کنید
آیه ۴۵ سوره عنکبوت
۴-در دو طرف روز و نخستین ساعات شب نماز را برپا دار زیرا خوبیها بدیها را از میان مى برد و این براى پندگیرندگان پندى است
آیه ۱۱۴ سوره اسراء
۵-اى کسانى که ایمان آورده اید رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار خوب انجام دهید باشد که رستگار شوید
آیه ۷۷ سوره حج
۶-...وآیین پدرتان ابراهیم نیز چنین بوده است . او بود که قبلا شما را مسلمان نامید و در این قرآن نیز چنین است تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید .پس نماز را برپا دارید و زکات بدهید و به پناه خدا روید او مولاى شماست چه نیکو مولایى و چه نیکو یاورى
آیه ۷۸ سوره حج
ادامه دارد
ادامه از نوشتار پیشین
انجیل عهد عتیق : سفر پیدایش:
هاجر و اسماعیل
۱و سارای، زوجه ابرام، برای وی فرزندی نیاورد. و او را کنیزی مصری، هاجر نام بود.
۲پس سارای به ابرام گفت: «اینک خداوند مرا از زاییدن باز داشت. پس به کنیز من درآی، شاید از او بنا شوم.» و ابرام سخن سارای را قبول نمود.
۳و چون ده سال از اقامت ابرام در زمین کنعان سپری شد، سارای زوجه ابرام، کنیز خود هاجر مصری را برداشته، او را به شوهر خود، ابرام، به زنی داد.
۴پس به هاجر درآمد و او حامله شد. و چون دید که حامله است، خاتونش بنظر وی حقیر شد.
۵و سارای به ابرام گفت: «ظلم من بر تو باد! من کنیز خود را به آغوش تو دادم و چون آثار حمل در خود دید، در نظر او حقیر شدم. خداوند در میان من و تو داوری کند.»
۶ابرام به سارای گفت: «اینک کنیز تو به دست توست، آنچه پسند نظر تو باشد، با وی بکن.» پس چون سارای با وی بنای سختی نهاد، او از نزد وی بگریخت.
۷و فرشته خداوند او را نزد چشمه آب در بیابان، یعنی چشمهای که به راه شور است، یافت.
۸و گفت: «ای هاجر، کنیز سارای، از کجا آمدی و کجا میروی؟» گفت: «من از حضور خاتون خود سارای گریختهام.»
۹فرشته خداوند به وی گفت: «نزد خاتون خود برگرد و زیر دست او مطیع شو.»
۱۰و فرشته خداوند به وی گفت: «ذریت تو را بسیار افزون گردانم، به حدی که از کثرت به شماره نیایند.»
۱۱و فرشته خداوند وی را گفت: «اینک حامله هستی و پسری خواهی زایید، و او را اسماعیل نام خواهی نهاد، زیرا خداوند تظلم تو را شنیده است.
۱۲و او بار زحمت بشر را بردوش می کشد ، دست وی غیر از دست هر کس و دست هر کس به ضد او، و پیش روی همه برادران خود ساکن خواهد بود.»
۱۳و او، نام خداوند را که با وی تکلم کرد، «اَنْتَایلرُئی» خواند، زیرا گفت: «آیا اینجا نیز به عقب او که مرا میبیند، نگریستم.»
۱۴از این سبب آن چاه را «بِئَرلَحَیرُئی» نامیدند، اینک در میان قادِش و بارَد است.
۱۵و هاجر از ابرام پسری زایید، و ابرام پسر خود را که هاجر زایید، اسماعیل نام نهاد.
۱۶و ابرام هشتاد و شش ساله بود چون هاجر اسماعیل را برای ابرام بزاد.
باب ۱۷ویرایش
عهد ختنه
۱ و چون ابرام نود و نه ساله بود، خداوند بر ابرام ظاهر شده، گفت: «من هستم خدای قادر مطلق. پیش روی من بخرام و کامل شو.
۲ و عهد خویش را در میان خود و تو خواهم بست، و تو را بسیاربسیار کثیر خواهم گردانید.»
۳ آنگاه ابرام به روی در افتاد و خدا به وی خطاب کرده، گفت:
۴ «اما من اینک عهد من با توست و تو پدر اُمّتهای بسیار خواهی بود.
۵ و نام تو بعد از این ابرام خوانده نشود بلکه نام تو ابراهیم خواهد بود، زیرا که تو را پدر امتهای بسیار گردانیدم.
۶ و تو را بسیار بارور نمایم و امتها از تو پدید آورم و پادشاهان از تو به وجود آیند.
۷ و عهد خویش را در میان خود و تو، و ذُریتت بعد از تو، استوار گردانم که نسلاً بعد نسل عهد جاودانی باشد، تا تو را و بعد از تو ذریت تو را خدا باشم.
۸ و زمین غربت تو، یعنی تمام زمین کنعان را، به تو و بعد از تو به ذریت تو به مِلکیتِ ابدی دهم، و خدای ایشان خواهم بود.»
۹ پس خدا به ابراهیم گفت: «و اما تو عهد مرا نگاه دار، تو و بعد از تو ذریت تو در نسلهای ایشان.
۱۰ این است عهد من که نگاه خواهید داشت، در میان من و شما و ذریت تو بعد از تو هر ذکوری از شما مختون شود،
۱۱ و گوشت قَلَفه خود را مختون سازید، تا نشان آن عهدی باشد که در میان من و شماست.
۱۲ هر پسر هشت روزه از شما مختون شود. هر ذکوری در نسلهای شما، خواه خانهزاد خواه زرخرید، از اولاد هر اجنبی که از ذریت تو نباشد،
۱۳ هر خانهزاد تو و هر زر خرید تو البته مختون شود تا عهد من در گوشت شما عهد جاودانی باشد.
۱۴ و اما هر ذکور نامختون که گوشت قَلَفه او ختنه نشود، آن کس از قوم خود منقطع شود، زیرا که عهد مرا شکسته است.»
۱۵ و خدا به ابراهیم گفت: «اما زوجه تو سارای، نام او را سارای مخوان، بلکه نام او ساره باشد.
۱۶ و او را برکت خواهم داد و پسری نیز از وی به تو خواهم بخشید. او را برکت خواهم داد و امتها از وی به وجود خواهند آمد، و ملوک امتها از وی پدید خواهند شد.»
۱۷ آنگاه ابراهیم به روی در افتاده، بخندید و در دل خود گفت: «آیا برای مرد صد ساله پسری متولد شود و ساره در نود سالگی بزاید؟»
۱۸ و ابراهیم به خدا گفت: «کاش که اسماعیل در حضور تو زیست کند.»
۱۹ خدا گفت: «به تحقیق زوجهات ساره برای تو پسری خواهد زایید، و او را اسحاق نام بنه، و عهد خود را با وی استوار خواهم داشت، تا با ذریت او بعد از او عهد ابدی باشد.
۲۰ و اما در خصوص اسماعیل، تو را اجابت فرمودم. اینک او را برکت داده، بارور گردانم، و او را بسیار کثیر گردانم. دوازده پیشوای روحانی از وی پدید آیند، و امتی عظیم از وی بوجود آورم.
۲۱ لکن عهد خود را با اسحاق استوار خواهم ساخت، که ساره او را بدین وقت در سال آینده برای تو خواهد زایید.»
۲۲ و چون خدا از سخن گفتن با وی فارغ شد، از نزد ابراهیم صعود فرمود.
۲۳ و ابراهیم پسر خود، اسماعیل و همه خانهزادان و زرخریدان خود را، یعنی هر ذکوری که در خانه ابراهیم بود، گرفته، گوشت قَلَفه ایشان را در همان روز ختنه کرد، چنانکه خدا به وی امر فرموده بود.
۲۴ و ابراهیم نود و نه ساله بود، وقتی که گوشت قَلَفهاش مختون شد.
۲۵ و پسرش، اسماعیل سیزده ساله بود هنگامی که گوشت قَلَفهاش مختون شد.
۲۶ در همان روز ابراهیم و پسرش، اسماعیل مختون گشتند.
۲۷ و همه مردان خانهاش، خواه خانهزاد، خواه زرخرید از اولاد اجنبی، با وی مختون شدند