سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

آیا قرآن علت تشکیل شکل های ماه را اشتباه بیان کرده ؟


چرا ماه فازهای مختلفی دارد؟

پاسخ به پرسش فوق را من از یک سایت درسی بنام «فرادرس» برداشته ام که چرا ماه به شکل های گوناگون و بنام اهله قمر در آسمان طاهر می شود . 

علامه نابغه آقای سها در کتاب « نقد قرآن»به نوع پاسخ قرآن در این مورد اشکال گرفته و می گوید چون محمد و (یا خدای محمد) از این مطالب اطلاع نداشته گفته است: ایجاد چنین شکلهایی از ماه برای این است که شما حساب روز و ماه و سال را داشته باشید. ما نیز ابتدا پاسخ علم امروز را می خوانیم و سپس به ناله های گوش خراش آقای سها و یا گروه او گوش می دهیم:

«دلیل اصلی تفاوت در شکل های ماه در آسمان این است که فازهای ماه با تغییر زاویه (موقعیت‌های نسبی) زمین، ماه و خورشید همانطور که ماه به دور زمین می‌چرخد، ایجاد می‌شوند. بابلی‌ها بر اساس شکل های ماه تقویمی را براساس چرخه ماه و خورشید تهیه کردند.

برای هزاران سال انسان‌ها با مشاهده تغییر ظاهر ماه، زمان را پیگیری می‌کردند. در حقیقت ممکن است متوجه شده باشید که در زبان انگلیسی کلمه قمر ماه (Moon) چند حرف اول خود را با کلمه ماه (Month) مشترک دارد و این موضوع تصادفی نیست. این موضوع در زبان فارسی نیز به صورت کامل‌تری صدق می‌کند و هر دو واژه یکسان است. در این نوشتار برای ایجاد تمایز بین ماه به عنوان یک جرم نجومی از عبارت قمر ماه استفاده می‌شود. همچنین در استفاده از این عبارت به عنوان تعداد مشخصی از روزهای سال از عبارت ماه به تنهایی استفاده می‌شود»

به بیان دیگر ؛شکلهای مختلف ماه بوجود می آید تا انسانها و بویژه در قدیم حساب و کتاب زمان را داشته باشند.این که می گفتند : اینها چیست؟ ساده ترین پاسخ همانست که قرآن می گوید.

اکنون نوبت آنست که فرمایشات نقد کننده را بخوانیم:

... برای مثال وقتی از محمد پرسیده می شود که چرا ماه شکلهای متنوع دارد؟ او در قرآن می گوید: برای اینکه شما عدد سنین(سالها) و حساب را داشته باشید. اگر امروز همین سؤال از یک دانش آموزهم پرسیده شود خواهد گفت که چون قسمتهای مختلفی از ماه به سمت خورشید است ولی محمد اصلا چنین چیزی را نمی دانسته است ...»


آقای سها،گروه سها! چرا وقتی از علم و دانش بی خبرید به دنبال چنین مطالبی می روید؟ آقای دکتر ! واقعا جای بسی شرمندگی!


آیا تکرار یک آیه و یا برخی نامها ضربه منفی دارد؟


در پاسخ به پرسش فوق باید گفت اگر کتاب ، کتاب رمان و داستان باشد بله در ست است  و حرفی است  منطقی ! چون تکرار سرگیجه آور است. 

ولی در کتابی که مبنای آن بر بلاغت است و بنیانگذار ادبیات جدیدی است که قرار است به یک ملت و مردم «هویت جدید» بدهد و بی هویتی و یا هویت منفی قبلی‌شان را از آنان بگیر د، تکرار از جمله نیازهای اصلی است . 

فقط به همین روش است که متن کتاب در ذهن‌ها پایدار میماند. و به همین علت است که قرآن تنها کتابی است که هم اکنون ده ها هزار نفر در سرسر جهان آنرا تماما از حفظ دارند و به اصطلاح از بهر هستند.

 بطوریکه اگر فردا همه نسخه های مکتوب اعم از چاپی و خطی قرآن به دریا افکنده شوند ، طی کمترین مدت ممکن مجددا قرآن مکتوب از ذهن حافظان قرآن به روی کاغذ آورده می شود.

منتها این دیگر ماشینی بودن آقای سها و یا گروه سها است که نمی توانند درک کنند که یک کتاب مقدس کتاب روح است و چنین کتابهایی روش تربیتی و تعلیمی خود را دارند و این ضربه های تکر ار آیات آنان است که روح مشتاقان را جلا می دهد.

در ضمن اگر فقط خود« تکرار » در نظر گرفته شود، وجدانا آقای سها، و یا گروه  سها، این دیگران هستند که از تکرار وجود خود شما و حرفهای تکراریتان دچار دل آشوبه روح شده و می شوند که هیچ ضد تهوعی نمی تواند آنرا آرام کند. 

آقا ی سها، این ایراد های بنی اسراییلی شما را ابولهب و ابو جهل هم مطرح می کردند...حرف جدید ندارید؟ در همان سطح ابو جهلی مانده اید؟

سها می گوید:

تکراری بودن قرآن 

 «پیامهای اصلی قرآن صدها بار تکرار شده اند و در هر صفحه ای از

قرآن به همه یا بعضی از آنان برخورد می کنید. بیش از همه ترساندن ازقیامت و تأکید بر وحدانیت خدا و مبارزه با شرک و بت پرستی در پی همتکرار شده اند. تقریبا غیرممکن است که صفحه ای از قرآن را بیابید که درآن به این دو موضوع اشاره نشده باشد . در قرآن مفاهیم کمی هستند یکبار آمده باشند. قرآن شاید تکراری ترین کتاب موجود باشد. اگر کسی که سوره ی بزرگ قرآن مثل بقره را بخواند، باخواندن بقیه ی قرآن چیززیادی به دانش وی از قرآن اضافه نمی شود ...»


پاسخ

چرا آیه : «پس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ در سوره الرحمن تکرار شده است؟»

در ست است که در سوره الرحمن  پرسش فوق بارها تکرار شده است . ولی اگر به ترجمه زیر از بخشی از  سوره فوق توجه کنیم در می یابیم  که این پرسش د ر ارتباط با موارد مختلف و متعدد مطرح شده است. چنانکه در گفتگوهای معمولی، حقوقی ، اجتماعی  و...نیز یک پرسش می تواند مکرر مطرح شود. این کار برای تاکید است و بر زیبایی و بر قدرت متن و کلام می افزاید. برای مثال ۳۰ آیه سوره الرحمن را مورد بررسی قرار می دهیم تا پوسیدگی پرسش آقا سها و یا گروهش مشخص شود:

«سوره الرحمن  :خدای بخشنده، (۱)(به رسولش) قرآن آموخت. (۲)انسان را خلق کرد. (۳)به او تعلیم نطق را آموخت. (۴)خورشید و ماه به حساب معیّن به گردشند. (۵)و گیاهان و درختان هم به سجده او سر به خاک اطاعت نهاده‌اند. (۶)و آسمان را او کاخی رفیع گردانید و میزان  را در عالم وضع نمود. (۷) که هرگز در میزان  تعدّی و نافرمانی مکنید. (۸)و هر چیز را به ترازوی عدل و انصاف بسنجید و هیچ در میزان کم فروشی و نادرستی مکنید. (۹)و زمین را برای  انسانها مقرّر فرمود. (۱۰)که در آن میوه‌های گوناگون و نخل خرمای با پوشش برگ و شکوفه و غلاف است. (۱۱)و هم حبوبات متنوع که دارای برگ و گل است و نیز ریاحین است. (۱۲)...پس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ (۱۳)»

همانطور که مشخص است  تکرار آیه ۱۳ پس از  ۱۲ آیه در باره ۱۲ موضوع مختلف صورت گرفته است. 

بقیه سوره:

«انسان را خدا از خشک گلی مانند گل کوزه گران آفرید. (۱۴)و جنّیان را از رخشنده شعله آتش خلق کرد. (۱۵)پس  کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ (۱۶)آن خدایی که آفریننده دو مشرق و دو مغرب است (یکی مشرق و مغرب تابستان مطلع سرطان، و یکی زمستان مطلع جدی). (۱۷)پس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ (۱۸)اوست که دو دریا را به هم در آمیخت تا به هم برخورد کنند. (۱۹)و میان آن دو دریا برزخ و فاصله‌ای است که تجاوز به حدود یکدیگر نمی‌کنند. (۲۰)پس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ (۲۱)از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان گرانبها بیرون آید. (۲۲)پس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ (۲۳)و او راست کشتیهای بزرگ بادبان برافراشته مانند کوه که به دریا در گردشند. پس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ (۲۵)هر که روی زمین است دستخوش مرگ و فناست. (۲۶)و زنده ابدی ذات خدای با جلال و عظمت توست. (۲۷)پس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ (۲۸)هر که در آسمانها و زمین است همه از او می‌طلبند و او هر روز به شأن و کاری پردازد. پس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ (۳۰)»

................

همان گونه که مشاهده می شود این پرسش در ارتباط با موضوعات و مطالب متفاوت مطرح شده و توجه خواننده را به نعمتهای متعدد خداوند ارجاع می دهد. در نتیجه تکرار این آیه که بصورت پرسش و تاکیدی است بر زیبایی و شکوه متن می افزاید.

ادامه دارد...

پیام های قرآن از نظر مخالف قرآن (۱ت)


«بی تردید این قرآن به استوارترین آیین هدایت می کند، و به باورمندانی  که کارهای شایسته انجام می دهند، مژده می دهد که برای آنان پاداشی بزرگ خواهد بود.»

آیه ۱۷ سوره اسرا 

پیامهای اصلی قرآن  از نظر سها

سهای گریزان از مردمان و گریخته به گوشه الفرار در به اصطلاح کتابش   می نویسد:

 «قرآن کتابی است که برحسب ادعای محمدبن عبداالله در حدود1400 سال پیش( بیش از ۱۴۰۰ سال) در طی 23 سال بر محمد نازل شده است. لُب لُباب قرآن عبارتست از: 

- قبول وجود خدای واحد  که دارای صفات کریمه است

- و مبارزه با شرک و بت پرستی 

- قبول وجود قیامت . 

- قبول قرآن بعنوان کتاب خدا که مستقیما به محمدپیامبر نازل شده است

-احکام متنوعی که ادعا می شود راه حل نهائی تمام مشکلات بشری است. 

- ضرورت اطاعت بی قید و شرط از خدا و محمد. 

 - تأکید بر انجام اعمال صالح که همان دستورات قرآن و محمدند. 

- ضرورت پرهیز از نواهی قرآن و محمد. 

- ضرورت و تأکید بر جنگ برای دفاع از اسلام و گسترش اسلام در جهان

-براستی که مؤمنین برادر یکدیگرند

 

سها پنهان کار خوبی است اگر چه کاره دیگری نیست. او چنان از حقیقت  می گریزد که غول تاریکی از روشنایی! 

اصولاً دیدگاه این نوع اشخاص این است که من هرچه بنویسم قبول میشود، چون خوانندگان من مشتی بی اطلاع و نا آگاهند که هر طور بخواهم ذهن آنان را دستکاری می کنم و سوار شأن بر چرخ دستی  کلمات بهم بافته نموده و به هر سو که بخواهم پرتابشان می کنم. اما زهی خیال باطل...

پاسخ ما:

 تعدادی از پیامهای قرآن برای بشر از نظر خود قرآن:

-خداوند ی  یکتا و بی شریک  جهان و همه عالم هستی  و انسان را خلق کرده است.

-خداوند انسان را بعنوان نماینده و جانشین خود بر روی زمین آفریده است.

-پیامبران الهی برای هدایت بشر بسوی خداوند و دستورات او آمده اند

-پس از این جهان ، جهان آخرت قرار دارد و جهان و انسان هدفمند آفریده شده اند. 

-انسان در جهان مانند مسافری است که رهسپار جهان آخرت است که ابدی است 

-انسان می بایست به عبادت خداوند یکتا بپردازد و از بت پرستی و انسان پرستی دوری ورزد.

-بدترین گناهان شرک به خداوند و گناه نابخشودنی دیگر ظلم است . -ظلم هر گز بخشیده نمی شود و ظالمان همیشه در جهنم می مانند.

-خداوند گناهان شخصی را اگر شخص گناهکار توبه کرده و در ازای آنها نیکوکاری کند حتما می بخشد به شرط آنکه برای همیشه توبه کند.

-راه نجات و عبور از معبر دنیا به آخرت نیکوکاری است: کمک به مسکینان ، سر پرستی یتیمان، آزاد سازی بردگان و امروز ه نجات گرفتاران، سیر کردن گرسنگان و...

-انسانها باید در کارهای خیر از همدیگر سبقت و پیشی بگیرند.

-با یکدیگر نیکو سخن بگویند.

-به عهد و پیمان خود وفا کنند.

-عدالت پیشه کنند که آن به تقوی نزدیکتر است.

-آگاه باشند که تنها با یاد خدا دلها آرام و مطمئن می گردد.

-بین یکدیگر به حق حکم و قضاوت کنند.

-اگر خدا را یاری کنند او هم انسانها را یاری می کند.

-در (کارهای ) نیک و تقوا با یکدیگر همکاری کنند.

-مردان با زنان به نیکی و شایستگی معاشرت کنند.

- زنان محور آسایش در زندگی هستند.

-انسان باید عیب جوی و  هرزه زبان نباشد

-گرامی ترین انسانها در نزد خدا با تقواترین آنان است

-افراد با ایمان حقیقی در آفرینش جهان و موجودات تفکر و اندیشه می کنند.

-حقایق مربوط به عالم هستی  را که خداوند در این  قرآن بیان می کند برای آنانی است که اهل تفکر و تعقل هستند.

-انسانها باید کار و کوشش کنند و این گونه است که نتیجه کوشش خود را بدست می آورند.

-دوستی با خداوند و پرستش او و انجام کارهای نیک تنها راه نجات بشر است. 

-انسانها  نیکی به یکدیگر را از یاد نبرند.

[نیکی به یکدیگر را فراموش نکنند]

-کارشان با مشورت یکدیگر انجام می گیرد.

 در قرآن تدبر و اندیشه  کنند.

-قطعا خداوند نیکو کاران را دوست می دارد.

-ما انسان را به احسان به پدر و مادر سفارش کردیم.

-همانا شیطان بین انسانها دشمنی و فساد ایجاد می کند.

- انسانها افراد درمانده و فقیر را اطعام کنند.

-از گفتار باطل و نا حق دوری کنند.

-هرکس کافر شود کفرش به ضرر خود اوست.

-صبر کنند که وعده خداوند حق است.

-مسلمانان زمانی می توانند جنگ را آغاز کنند که پیش از آن دشمن جنگ را بر آنان تحمیل کرده باشد.

اگر دشمن از جنگ دست برداشت مسلمانان نیز باید جنگ را متوقف کنند.

-تنها دانشوران ، متفکران و اهل تعقل هستند که حقایق را درک می کنند.

-انسان با ایمان و اندیشمند و جستجو گر اهل سیر و سفر و در ک تاریخ و حقایق آفرینش است.

-نجات یک انسان مانند نجات همه بشریت است.

-کشتن یک بیگناه هم چون کشتن همه بشریت است.

- مسلمانان نباید به خدایان( بتهای) دیگران اهانت کنند.

و...


پیامهای قرآن از نظر مخالف قرآن


«بی تردید این قرآن به استوارترین آیین هدایت می کند، و به باورمندانی  که کارهای شایسته انجام می دهند، مژده می دهد که برای آنان پاداشی بزرگ خواهد بود.»

آیه ۱۷ سوره اسرا 

پیامهای اصلی قرآن  از نظر سها

سهای گریزان از مردمان و گریخته به گوشه الفرار در به اصطلاح کتابش   می نویسد:

 «قرآن کتابی است که برحسب ادعای محمدبن عبداالله در حدود1400 سال پیش( بیش از ۱۴۰۰ سال) در طی 23 سال بر محمد نازل شده است. لُب لُباب قرآن عبارتست از: 

- قبول وجود خدای واحد  که دارای صفات کریمه است

- و مبارزه با شرک و بت پرستی 

- قبول وجود قیامت . 

- قبول قرآن بعنوان کتاب خدا که مستقیما به محمدپیامبر نازل شده است

-احکام متنوعی که ادعا می شود راه حل نهائی تمام مشکلات بشری است. 

- ضرورت اطاعت بی قید و شرط از خدا و محمد. 

 - تأکید بر انجام اعمال صالح که همان دستورات قرآن و محمدند. 

- ضرورت پرهیز از نواهی قرآن و محمد. 

- ضرورت و تأکید بر جنگ برای دفاع از اسلام و گسترش اسلام در جهان

-براستی که مؤمنین برادر یکدیگرند

 

سها پنهان کار خوبی است اگر چه کاره دیگری نیست. او چنان از حقیقت  می گریزد که غول تاریکی از روشنایی! 

اصولاً دیدگاه این نوع اشخاص این است که من هرچه بنویسم قبول میشود، چون خوانندگان من مشتی بی اطلاع و نا آگاهند که هر طور بخواهم ذهن آنان را دستکاری می کنم و سوار شأن بر چرخ دستی  کلمات بهم بافته نموده و به هر سو که بخواهم پرتابشان می کنم. اما زهی خیال باطل...

پاسخ ما:

 تعدادی از پیامهای قرآن برای بشر از نظر خود قرآن:

-خداوند ی  یکتا و بی شریک  جهان و همه عالم هستی  و انسان را خلق کرده است.

-خداوند انسان را بعنوان نماینده و جانشین خود بر روی زمین آفریده است.

-پیامبران الهی برای هدایت بشر بسوی خداوند و دستورات او آمده اند

-پس از این جهان ، جهان آخرت قرار دارد و جهان و انسان هدفمند آفریده شده اند. 

-انسان در جهان مانند مسافری است که رهسپار جهان آخرت است که ابدی است 

-انسان می بایست به عبادت خداوند یکتا بپردازد و از بت پرستی و انسان پرستی دوری ورزد.

-بدترین گناهان شرک به خداوند و گناه نابخشودنی دیگر ظلم است . -ظلم هر گز بخشیده نمی شود و ظالمان همیشه در جهنم می مانند.

-خداوند گناهان شخصی را اگر شخص گناهکار توبه کرده و در ازای آنها نیکوکاری کند حتما می بخشد به شرط آنکه برای همیشه توبه کند.

-راه نجات و عبور از معبر دنیا به آخرت نیکوکاری است: کمک به مسکینان ، سر پرستی یتیمان، آزاد سازی بردگان و امروز ه نجات گرفتاران، سیر کردن گرسنگان و...

-انسانها باید در کارهای خیر از همدیگر سبقت و پیشی بگیرند.

-با یکدیگر نیکو سخن بگویند.

-به عهد و پیمان خود وفا کنند.

-عدالت پیشه کنند که آن به تقوی نزدیکتر است.

-آگاه باشند که تنها با یاد خدا دلها آرام و مطمئن می گردد.

-بین یکدیگر به حق حکم و قضاوت کنند.

-اگر خدا را یاری کنند او هم انسانها را یاری می کند.

-در (کارهای ) نیک و تقوا با یکدیگر همکاری کنند.

-مردان با زنان به نیکی و شایستگی معاشرت کنند.

- زنان محور آسایش در زندگی هستند.

-انسان باید عیب جوی و  هرزه زبان نباشد

-گرامی ترین انسانها در نزد خدا با تقواترین آنان است

-افراد با ایمان حقیقی در آفرینش جهان و موجودات تفکر و اندیشه می کنند.

-حقایق مربوط به عالم هستی  را که خداوند در این  قرآن بیان می کند برای آنانی است که اهل تفکر و تعقل هستند.

-انسانها باید کار و کوشش کنند و این گونه است که نتیجه کوشش خود را بدست می آورند.

-دوستی با خداوند و پرستش او و انجام کارهای نیک تنها راه نجات بشر است. 

-انسانها  نیکی به یکدیگر را از یاد نبرند.

[نیکی به یکدیگر را فراموش نکنند]

-کارشان با مشورت یکدیگر انجام می گیرد.

 در قرآن تدبر و اندیشه  کنند.

-قطعا خداوند نیکو کاران را دوست می دارد.

-ما انسان را به احسان به پدر و مادر سفارش کردیم.

-همانا شیطان بین انسانها دشمنی و فساد ایجاد می کند.

- انسانها افراد درمانده و فقیر را اطعام کنند.

-از گفتار باطل و نا حق دوری کنند.

-هرکس کافر شود کفرش به ضرر خود اوست.

-صبر کنند که وعده خداوند حق است.

-مسلمانان زمانی می توانند جنگ را آغاز کنند که پیش از آن دشمن جنگ را بر آنان تحمیل کرده باشد.

اگر دشمن از جنگ دست برداشت مسلمانان نیز باید جنگ را متوقف کنند.

-تنها دانشوران ، متفکران و اهل تعقل هستند که حقایق را درک می کنند.

-انسان با ایمان و اندیشمند و جستجو گر اهل سیر و سفر و در ک تاریخ و حقایق آفرینش است.

-نجات یک انسان مانند نجات همه بشریت است.

-کشتن یک بیگناه هم چون کشتن همه بشریت است.

- مسلمانان نباید به خدایان( بتهای) دیگران اهانت کنند.

و...


ایرادهایی از جنس نمی خواهم بفهمم و شما هم نفهم باش!

ادامه از نوشتار پیشین...

در ادامه عرایض به استحضار تان می رسانم آن شخص که خودش را سها نامیده و نام اصلیش را پنهان نموده و یا آنها که در پس پرده گوشه نشینی تر س آلود نشسته و تیر پرتاب می کنند و حتی جرات ندارند نام اصلی خود را بگویند، مثلا همین  آقای سها که نمی دانیم کیست باز در کتاب نقد قرآن قلم‌فرسایی می کند که:

«قرآن همچنین مدعی است که در آن هیچ انحراف و خطائی نیست .

ترجمه آیه: قرآنى عربى بى هیچ کژى، شاید آنان راه تقوا پویند .

آیه ۲۸سوره (زمر ) 

و در آیه دیگر می گوید:

ترجمه آیه: آیا در قرآن نمى اندیشند  که اگر از جانب غیر خدا بود قطعا در آن اختلاف بسیارى مى افتاد.

  سوره بقره آیه(82 ) 

البته همانطور که قبلا هم گفته شد اگر قرآن کتاب خدا باشد باید,صد در صد درست باشد اما کتاب حاضر بیش از هزار غلط فاحش را درقرآن نشان می دهد .» ؟؟؟؟

«همچنین قرآن از مردم دعوت می کند که شبیه آن بیاورند ابتدا ازمخالفان می خواهد که ده سوره شبیه قرآن بیاورند و بعدا تقاضایش راکاهش می دهد و به یک سوره بسنده می کند: 

-ترجمه آیه : یا مى گویند این [قرآن] را به دروغ ساخته است بگو اگر راست مىگویید ده سوره برساخته شده مانند آن بیاورید و غیر از خدا هر که رامىتوانید فرا خوانید .

سوره هود آیه (13) 

 -ترجمه آیه دیگر: و اگر در آنچه بر بنده خود نازل کرده ایم شک دارید پس اگر راست مى گویید یک سوره  مانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر خدا فرا خوانید.(23)پس اگر نکردید و هرگز نمىتوانید کرد از آن آتشى که هیزمش مردمان و سنگها هستند و براى کافران آماده شده بپرهیزید (24 ) 

آیات۲۳ و ۲۴سوره بقره

 این مبارزطلبی قرآن یک مغالطه است. چون نوشته ی هرکس مثل خودش منحصر به فرد است. مثلا شعر فردوسی و نثر سعدی و غزل حافظ و حتی با دقت علمی، نوشته ها و گفته های افراد عادی هم منحصر بفردند. هیچکس نمی تواند شعر حافظ یا نثر سعدی یا شعر فردوسی رابگوید. 

ادیبان مختلف سعی در تقلید از آنان کرده اند ولی موفق نشده اند. آیا این بدان معنی است که شعر حافظ و نثر سعدی و شعر فردوسی معجزه اند؟ بهیچ عنوان. 

 البته می توان به کمک محمد آمد و این مبارزطلبی قرآن را به روش معقولی تغییر داد. مثلا می توان گفت که درست است که نوشته های شاعران فوق منحصر به فردند اما از نظر شأن و عظمت و خلاقیت با هم قابل مقایسه اند مثلا هر سه در قله ی ادبیات فارسی قرار می گیرند ...»

هزار غلط؟

هرچه بیشتر کتاب نقد قرآن را ورق می زنم بیشتر به این نکته باور می آورم که نویسنده یا نویسندگان این‌چنین ساخت و پاخت  نامه ای  بر اساس عقل  خود و پیش خود به این نتیجه نادرست رسیده اند که خوانندگان کتاب‌شان  نمی توانند درست و نادرست، و حتی تفاوت های عددی را از هم تشخیص نمی دهند.( در این باره تفاوت عددی بلافاصله صحبت می کنم )

در باره این که او گردنکشانه ادعا می کند بیش از هزار غلط در قرآن وجود دارد ،در نوشتار پیشین توضیح دادم که دانشمند زباندان و زبانشناس معروف ایرانی سیبویه و نویسنده کتاب مشهور«الکتاب» که بنیان دستور زبان ادبی را بصورتی منسجم  و با تکیه بر حدود ۴۰۰ آیه از قرآن عرضه نمود به هزار غلط کتاب نقد قرآن پی نبرده بود، و همه زبانشناسان و زباندان غربی و شرقی و بزرگانی نیز مانند پرفسور چامسکی که سیبویه نویسنده الکتاب  وخود الکتاب را بزرگ می شمارند و نویسنده را یکی از بزرگترین زبانشناسان تاریخ می دانند، اینها هم نفهمیدند و فقط اشخاص مجهولی مانند آقای سها و همکاران او فهمیدند که در قرآن هزار غلط وجود دارد.

آیا می شود با کمک کتابی انباشته از هزار غلط بنیان صحیحی را برای یکی از غنی ترین زبانها و ادبیات بشری بنیان گذارد؟

در ضمن شما آثار سعدی و حافظ و فردوسی و مولوی  را با قرآن می سنجی که اولا آنان خود را شاگرد قرآن می دانند و حافظ خود ادعا می کند: 

هرچه کردی همه از دولت قرآن کردی.

و دیگر این که اینها دو زبان مختلفند و زبان فارسی همین شاعران نیز پایه در همان زبان و ادبیات قرآن دارد.

اگر هم  ادعا کنی که اینها را بعداً در آثار شاعران فوق وارد کردهاند این غلط اندازی کبیر است زیرا نسخه ۸۰۰ ساله شاهنامه در دانشگاه فلورانس ایتالیا و نسخه های ۷۰۰و  ۶۰۰ ساله اش در کتابخانه های موسکو و لندن وجود دارند و تمامی ابیاتی که ارادت قلبی این شاعران را به قرآن و اسلام و پیامبر آن نشان می دهند در آنها وجود دارد.

ده تا و یکی 

آن‌ وقت سهای عزیز و نادر الوجود که فقط پرده تاریکی قادر به نگهداری اش می باشد ،ادعا  دیگری می کند و آن این که اگر قرآن می گوید ده سوره بیاورید مانند سوره های قرآن و پس از مدتی قرآن دوباره می گوید اگر نمی توانید ده سوره مانند قرآن بیاورید حداقل یک سوره مانند آن بیاورید، سها جان این شاهکار عالم خلقت می فرمایند قرآن مغالطه می کند. 

خوب نابغه عزیز !انتظار داشتی مانند شما بیاندیشد  و بگوید : یک سوره بیاورید مانند قرآن ! بعد که رقیبان و مخالفان قرآن ، یعنی سها جان های آن زمان نتوانستندیک سوره مانند قرآن بیاورند بگوید: پس حالا ده سوره مانند قرآن بیاورید!  و بعد سهای فوق نابغه ما این کار های  قرآن را مغالطه معرفی  کند.

آقای سها که در پس پرده فرار وترس پنهانی ، یا معنای مغالطه را نمی دانی و یا اینطور اندیشه می فرمایی که خواننده کتابت معنای مغالطه را نمی داند.

این واژه « مغالطه    » از قلم شما و امثال شما بیرون می جهد چون غورباغه ای که از درون حوض پر از آب ناسا لم بیرون می جهد و از زبان آن ضد قرآن لس آنجلس نشین که تا حب  تریاکش و چند لیوان عرق روسی نزند نمی تواند پشت دوربین شبکه کذایی و با آن قیافه هم چون مستان تلو تلو خور  ظاهر شود و بگوید: حرفهای قرآن مغالطه است.

آقایان اشکوب نشین رودار! شما مغالطه می کنید نه قرآن!

شما حتی تفاوت ده و یک را متوجه نمی شوید که اگر نتوان یکی را عرضه کرد پس حتما از پی ده تا بر نخواهند آمد.

ادامه دارد...

امیرتهرانی