در سوره توبه آیه ۶۰ خداوند می گوید:
در سوره توبه آیه ۶۰ خداوند می گوید:
مصحف صنعاء و مساله وثاقت قرآن
راستش را بخواهید قرآنهای صنعا در آنانی کهمخلف اصل بودن قرآن بودند وحشت شگرفی ایجاد نمود .
این وحشت از قرآن های صنعا را ارایه تز دکتری یک محقق مسلمان در غربیهای مخالف قرآن به راه انداخت.
با ارایه این تز و روشدن بخشی از اطلاعات مربوط به قرآنهای صنعا ، دپارتمان هایی را که در آنها فیلهای ناقص الخلقه دستمزدهای کلان می گرفتند و می گیرند تا ثابت کنند حکما و حتما قرآن مسلمانان در زمان خلیفه سوم عثمان و یا حتی بعد از آن تاریخ به نگارش در آمده است، به جنب و جوش عجیبی انداخت که بی شباهت به رقص ارواح نبود.
چون کشف قرآنها ی صنعا و اقدامات دومحقق ایرانی آقای صادقی و گودرزی که در دانشگاه استانفورد آمریکا تدریس می کنند ،ناگهان مهر تایید بر این موضوع زد، که برخی از نسخه های قرآنهای صنعا تاریخشان به دوران حیات پیامبر اسلام و سالها پیش از خلافت عثمان نیز می رسد.
در این زمان بود که غربیهای حسود به وحشت افتاده سعی به پنهان ساختن راز ها نمودند. یعنی تصمیم به خفقان بنفش گرفتند و هیس هیس گویان همچون مارهای سمی به گوشه ای خزیدند.! و بهت و ترس عجیبی در میان مستشرقان مچاله شده غربی از نوع آمریکایی اش گرفته تا آلمانی و دانمارکیش در گرفت.
«اهمیت این کشف بزرگ شاید بیش از هر چیز دیگری در این باشد که قدمت متن قرآن را به دوران پیش از خلافت عثمانبن عفّان خلیفه سوم میبرد.
این همان دستاوردی است که به مذاق مستشرقان تجدیدنظر طلب، خوش نیامده و تا جایی که توانستند از هیچ کوششی در کتمان و پنهانکاری این شواهد و نتایج حاصل از آن مضایقه نکردند.»
«مصحف صنعاء۱ و خاستگاه قرآن» کتابی است نوشته بهنام صادقی و محسن گودرزی پژوهشگران ایرانی که بیش از 10 سال پیش به زبان انگلیسی منتشر شد. نویسندگان این اثر برای نخستینبار متن لایه زیرین «مصحف صنعاء1» را به دقت خوانده و آن را تصحیح و ارائه کردند. این کتاب میتواند یکی از اسناد مهم تاریخی بسیار نزدیک به روزگار تدوین قرآن برای محققان جدی در این زمینه فراهم کند»
آنچه در این میان لازم به توجه است اینکه پیدا شدن این اسناد و رمزگشایی از آنها در دهههای اخیر به دستاوردهای تازه و سترگی در شناخت متن قرآن منجر شده و تحولی بیبدیل را در افزایش اعتبار متن مقدس مسلمانان رقم زده است.
همان گونه که گفته شد این تحول البته چندان به مذاق «تجدیدنظرطلبان غربی» (Western Revisionist) - که تبارشناسی متن قرآن را به پیش از اواخر قرن دوم هجری نمیکشاندند - خوش نمیآمد.( یعنی آنان افاضه می فرمودند که قرآن به زمان پیامبر اسلام تعلق ندارد و بلکه توسط خلفای اموی و یا عباسی و یا هم عصران آنان نوشته شده است.،)
خط مایل حجازی
اما فارغ از خشنودی یا ناخشنودی ایشان، کشف و انتشار متن برخی مصاحف به خط مایل یا حجازی بر جای مانده از قرن نخست هجری توانست هم در میان مسلمانان و هم در میان محققان غربی چنان ولولهای بیفکند که پژواک آن تا سالها در گوش محققان و قرآن پژوهان شرقی و غربی خواهد پیچید.
اهمیت این کشف بزرگ شاید بیش از هر چیز دیگری در این باشد که قدمت متن قرآن را به دوران پیش از خلافت عثمانبن عفّان خلیفه سوم میبرد. چنانکه میدانیم مسلمانان همواره بر این باور بودهاند که نیای مصحف موجود قرآن، به دستنوشتههایی باز میگردد که حدود سال 30 هجری به دستور عثمان (متوفی 35 ه.ق) و توسط کمیته منصوب او تدوین شد و نسخههایی از آن متن واحد را به شهرهای مهم قلمروی اسلامی در عهد وی ارسال کردند.
حال که کشفیات دهههای اخیر برمبنای «مصحف صنعاء1»، به لابراتوارهای تخصصی فرستاده شده نتایج خیرهکنندهای را رقم زده است.
نتایج آزمایشهای کربن14 روی مصحف صنعا:
۱- بر اساس آزمایش کربن14 که بهنام صادقی روی برگه استنفورد 2007 در آزمایشگاه آریزونا انجام داد، برگه در فاصله یک انحراف معیار به احتمال 68%، قدمتش به سالهای 614 تا 656 میلادی میرسد. خوانندگان محترم توجه دارند که تاریخ هجرت پیامبر (ص) در سال 621 میلادی واقع شده است. (یعنی اگر ۶۱۴ را بپذیریم می شود ۷ سال پیش از هجرت پیامبر اسلام به مدینه ! )
به نقل از مقاله مصحف های صنعا و وثاقت قرآن
ادامه دارد....
"بى تردید ما این قرآن را نازل کرده ایم و قطعا نگهبان آن خواهیم بود"
آیه (۹) سوره حجر
در سال 1972 میلادی (1351شمسی) کارگرانی که مشغول تعمیر و بازسازی بخشی از دیوار غربی و سقف مسجد جامع صنعاء در یمن بودند، با صحنهای شگفت مواجه شدند.
این دیوار بر اثر بارندگی سیلآسای سال قبل صدمه دیده و تخریب شده بود. کارگران به ناگاه در فضایی مابین سقف و دیوارهای فوقانی ساختمان مسجد، به شمار زیادی از اوراق پوستی و کاغذی برخوردند که از مدتها پیش در آنجا رها شده و بسیاری از آنها در اثر گذشت زمان و رطوبت، دچار فرسودگی شده بود.
(حدود پنجاه سال قبل در مصر در ناحیه قمران نیز انجیل بدست ولی تا به حال توراتی این چنینی بدست نیامده است.)
با هماهنگی اداره اوقاف یمن، این اوراق پوستی و کاغذی به مکانی دیگر منتقل شدند و رایزنی برای شناسایی و دستهبندی آنها آغاز شد.
بیشتر اوراق کشف شده در جامع صنعاء، برگهای قرآن بود اما شماری کتب دیگر - ازجمله متونی تفسیری و حدیثی (مجموعا در حدود 150 برگه) - نیز در این میان یافت شد.
این نسخههای قرآنی، برخی پوستی و شماری روی کاغذ با خطوط مختلف (حجازی، کوفی، کوفی مشرقی و نَسخ) و از دورههای مختلف تاریخ به جا مانده بود.
شمار این اوراق قرآنی را از 12 هزار تا 15 هزار برگه گفتهاند؛ این تعداد برگه به حدود 950 تا هزار نسخه قرآنی تعلق داشتند. از برخی مصاحف قرآنی چند برگ معدود و از دیگر نسخهها گاه تا 50 برگ به دست آمده بود اما هیچ قرآنی کامل نبود.
در چند سال نخست، این اوراق را در گونیهای سیبزمینی در زیرزمین موزه ملی یمن نگهداری کرده بودند تا اینکه چند سال بعد، بنایی به نام «دارالمخطوطات» در کنار مسجد جامع صنعاء یمن ساخته شد و مجموعه این مصاحف به آنجا انتقال یافت.
بعد از این مرحله نوبت به ترمیم، بازشناسی و بازخوانی این اوراق تازه کشف شده رسید.
ابتدا این دانمارکیها بودند که پیشنهاد انتقال این مجموعه بینظیر به کپنهاگ را برای بررسیهای فنی و بازخوانی مطرح کردند که مورد موافقت قرار نگرفت.
نهایتا در سال 1974، آلبرشت نت (1999-1937)، استاد وقت مطالعات عربی و اسلامی در دانشگاه بن آلمان، هنگام بازدید از صنعاء، به اهمیت بالای این گنجینه از میراث اسلامی پی برد و توانست دولت آلمان را بر ضرورت مشارکت در احیای این آثار در خود صنعاء، متقاعد کند.
اما فرآیند این توافق، نزدیک به 6 سال طول کشید. در نهایت در پاییز سال 1980 قرارداد پروژه بازشناسی و مرمت آثار قرآنی کشف شده در صنعاء منعقد شد.
منبع مقاله :مصحف صنعا و ثاقت قران نوشته آقای عظیم محمود آبادی
ادامه دارد...
"بى تردید ما این قرآن را به نازل کرده ایم و قطعا نگهبان آن خواهیم بود"
آیه (۹) سوره حجر
در سال 1972 میلادی (1351شمسی) کارگرانی که مشغول تعمیر و بازسازی بخشی از دیوار غربی و سقف مسجد جامع صنعاء در یمن بودند، با صحنهای شگفت مواجه شدند.
این دیوار بر اثر بارندگی سیلآسای سال قبل صدمه دیده و تخریب شده بود. کارگران به ناگاه در فضایی مابین سقف و دیوارهای فوقانی ساختمان مسجد، به شمار زیادی از اوراق پوستی و کاغذی برخوردند که از مدتها پیش در آنجا رها شده و بسیاری از آنها در اثر گذشت زمان و رطوبت، دچار فرسودگی شده بود.
(حدود پنجاه سال قبل در مصر در ناحیه قمران نیز انجیل بدست ولی تا به حال توراتی این چنینی بدست نیامده است.)
با هماهنگی اداره اوقاف یمن، این اوراق پوستی و کاغذی به مکانی دیگر منتقل شدند و رایزنی برای شناسایی و دستهبندی آنها آغاز شد.
بیشتر اوراق کشف شده در جامع صنعاء، برگهای قرآن بود اما شماری کتب دیگر - ازجمله متونی تفسیری و حدیثی (مجموعا در حدود 150 برگه) - نیز در این میان یافت شد.
این نسخههای قرآنی، برخی پوستی و شماری روی کاغذ با خطوط مختلف (حجازی، کوفی، کوفی مشرقی و نَسخ) و از دورههای مختلف تاریخ به جا مانده بود.
شمار این اوراق قرآنی را از 12 هزار تا 15 هزار برگه گفتهاند؛ این تعداد برگه به حدود 950 تا هزار نسخه قرآنی تعلق داشتند. از برخی مصاحف قرآنی چند برگ معدود و از دیگر نسخهها گاه تا 50 برگ به دست آمده بود اما هیچ قرآنی کامل نبود.
در چند سال نخست، این اوراق را در گونیهای سیبزمینی در زیرزمین موزه ملی یمن نگهداری کرده بودند تا اینکه چند سال بعد، بنایی به نام «دارالمخطوطات» در کنار مسجد جامع صنعاء یمن ساخته شد و مجموعه این مصاحف به آنجا انتقال یافت.
بعد از این مرحله نوبت به ترمیم، بازشناسی و بازخوانی این اوراق تازه کشف شده رسید.
ابتدا این دانمارکیها بودند که پیشنهاد انتقال این مجموعه بینظیر به کپنهاگ را برای بررسیهای فنی و بازخوانی مطرح کردند که مورد موافقت قرار نگرفت.
نهایتا در سال 1974، آلبرشت نت (1999-1937)، استاد وقت مطالعات عربی و اسلامی در دانشگاه بن آلمان، هنگام بازدید از صنعاء، به اهمیت بالای این گنجینه از میراث اسلامی پی برد و توانست دولت آلمان را بر ضرورت مشارکت در احیای این آثار در خود صنعاء، متقاعد کند.
اما فرآیند این توافق، نزدیک به 6 سال طول کشید. در نهایت در پاییز سال 1980 قرارداد پروژه بازشناسی و مرمت آثار قرآنی کشف شده در صنعاء منعقد شد.
منبع مقاله مصحف صنعا و ثاقت قران نوشته آقای عظیم محمود آبادی
ادامه دارد...