سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

قرآن و آتش زنها(1)


هنگامی که خداوند به یگانگی یاد می‌شود دلهای کسانی که به آخرت ایمان ندارند مشمئز (و متنفر) می‌گردد، اما هنگامی که از معبودهای دیگر یاد می‌شود، آنان خوشحال می‌شوند»

قرآن

سلوان مومیکا یک تبعه عراقی است که قرآن آتش می زند.  

روزنامه DN  در این ارتباط نوشته است  که کارل واهترا(Carl Vahtra)، جامعه شناس سوئدی، با سلوان مومیکای افراطی ملاقات کرده است. 

وی می‌گوید که مومیکا یک کلاهبردار نادان و گستاخ است. این کارشناس سوئدی گفت که سلوان مومیکا، بر خلاف دیگر شبه نظامیان، هیچ سابقه عمل سیاسی یا نظامی خاصی ندارد و هیچ فعالیت اجتماعی هم نداشته و چیزی برای از دست دادن ندارد.

بر اساس گزارش واهترا تجربه مومیکا با دستگیری تحقیرآمیزش در عراق توسط گردان‌های امام علی(ع) به پایان رسید. آنها پس از اینکه متوجه شدند وی از یک اسرائیلی درخواست کمک نظامی کرده است او را اخراج کردند.

 اما به دلیل مستند نبودن این همکاری مومیکا آزاد شد و تلاش کرد تا با موساد ارتباط برقرار کند. در همان زمان، سلوان به گروه‌هایی در کردستان عراق پیشنهاد همکاری داد اما درخواست او رد شد، زیرا او انسان ضداجتماعی و به دنبال شهرت بود.

روانشناسی مومیکای قرآن سوز

این کارشناس سوئدی در مورد شهرت اخیر سلوان مومیکا و ارزیابی خود از اقدامات وی گفت: 

"سلوان یک شخصیت متزلزل است که هیچ گونه فرهنگی ندارد. تنها چیزی که او می‌خواهد جلب توجه است؛ او می‌خواهد یک شخصیت مهم باشد. فکر می‌کنم او خودش احساس می‌کند که چیزی را نمایندگی نمی‌کند. او اهل هرج و مرج، فردی مخرب و دارای ویژگی‌های شیادی و فریبکاری است و از گسترش بحران قرآن‌سوزی بهره می‌برد. او برای کسب شهرت و نه چیز دیگر سعی در تقلید از دیگران داشته است."

پرسش و پاسخ:

چرا قرآن را آتش می زنند؟

1-برای کسب شهرت است. بی نام و نشانی و وامانده ایست از ارتش واماندگان...

2-ماموریت دارد.

3- به فرهنگی تعلق دارد که در مقابل قرآن احساس شکست و سر خوردگی می کند.

4- نه مکتشف است، نه مخترع ،نه پزشک و نه مهندس نابغه  ، نه نویسنده ای  نامدار است، و نه خیلی چیزهای دیگر...خوب چه کند تا اسمش و عکسش جایی چاپ شود؟ پس قرآن سوزی می کند.

5- موضوع پول در میان است. او را خریده اند تا نشان دهد از جنس  مزد بگیر و اجیر شدگان است.

پس تا اینجا این قرآن نیست که بازنده است، بلکه این واماندگی فردی و اجتماعی است که شخصی دلقک وار است  که از عهده حرف و سخن بر نمی آید، پس قرآن سوزی می کند.

ادامه دارد...


سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این

قرآن و آتش زنها(1)

هنگامی که خداوند به یگانگی یاد می‌شود دلهای کسانی که به آخرت ایمان ندارند مشمئز (و متنفر) می‌گردد، اما هنگامی که از معبودهای دیگر یاد می‌شود، آنان خوشحال می‌شوند»

قرآن
سلوان مومیکا، عامل آتش زدن قرآن در سوئد کیست؟

سلوان مومیکا یک تبعه عراقی است که قرآن آتش می زند.  

روزنامه DN  در این ارتباط نوشته است  که کارل واهترا(Carl Vahtra)، جامعه شناس سوئدی، با سلوان مومیکای افراطی ملاقات کرده است. 

وی می‌گوید که مومیکا یک کلاهبردار نادان و گستاخ است. این کارشناس سوئدی گفت که سلوان مومیکا، بر خلاف دیگر شبه نظامیان، هیچ سابقه عمل سیاسی یا نظامی خاصی ندارد و هیچ فعالیت اجتماعی هم نداشته و چیزی برای از دست دادن ندارد.

بر اساس گزارش واهترا تجربه مومیکا با دستگیری تحقیرآمیزش در عراق توسط گردان‌های امام علی(ع) به پایان رسید. آنها پس از اینکه متوجه شدند وی از یک اسرائیلی درخواست کمک نظامی کرده است او را اخراج کردند.

 اما به دلیل مستند نبودن این همکاری مومیکا آزاد شد و تلاش کرد تا با موساد ارتباط برقرار کند. در همان زمان، سلوان به گروه‌هایی در کردستان عراق پیشنهاد همکاری داد اما درخواست او رد شد، زیرا او انسان ضداجتماعی و به دنبال شهرت بود.

روانشناسی مومیکای قرآن سوز

این کارشناس سوئدی در مورد شهرت اخیر سلوان مومیکا و ارزیابی خود از اقدامات وی گفت: 

"سلوان یک شخصیت متزلزل است که هیچ گونه فرهنگی ندارد. تنها چیزی که او می‌خواهد جلب توجه است؛ او می‌خواهد یک شخصیت مهم باشد. فکر می‌کنم او خودش احساس می‌کند که چیزی را نمایندگی نمی‌کند. او اهل هرج و مرج، فردی مخرب و دارای ویژگی‌های شیادی و فریبکاری است و از گسترش بحران قرآن‌سوزی بهره می‌برد. او برای کسب شهرت و نه چیز دیگر سعی در تقلید از دیگران داشته است."

پرسش و پاسخ:

چرا قرآن را آتش می زنند؟

1-برای کسب شهرت است. بی نام و نشانی و وامانده ایست از ارتش واماندگان...

2-ماموریت دارد.

3- به فرهنگی تعلق دارد که در مقابل قرآن احساس شکست و سر خوردگی می کند.

4- نه مکتشف است، نه مخترع ،نه پزشک و نه مهندس نابغه  ، نه نویسنده ای  نامدار است، و نه خیلی چیزهای دیگر...خوب چه کند تا اسمش و عکسش جایی چاپ شود؟ پس قرآن سوزی می کند.

5- موضوع پول در میان است. او را خریده اند تا نشان دهد از جنس  مزد بگیر و اجیر شدگان است.

پس تا اینجا این قرآن نیست که بازنده است، بلکه این واماندگی فردی و اجتماعی است که شخصی دلقک وار است  که از عهده حرف و سخن بر نمی آید، پس قرآن سوزی می کند.

ادامه دارد...


برای رفع بلا نیاز به دعای مقربین و بر گزیدگان الهی است؟

بنیانهای فکری و اعتقادی قرآن 


در قرآن ایاتی وجود دارد که به صراحت از همه انسانها می خواهد تا در هنگام مشکلات و برای دریافت توفیقات و هر آنچه که می خواهند  به درگاه خداوند دعا کنند. خداوند وعده داده که دعای بندگان خود را اجابت کند:

-و پروردگارتان گفت :  مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم...
.آیه (۶۰) سوره غافر

-و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند به آنان بگو  من نزدیکم و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت مى ‏کنم پس آنان  باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورده  باشند که راه یابند.

آیه ۱۸۰  سوره بقره

چنانکه دو آیه برشمرده بالا می گویند هر یک از بندگان خداوند می توانند بدون هیچ گونه مانعی ، و بدون آن که دربان و یا حاجبی در مقابل آنان باشد  از خدا در خواست کنند  و حاجت بخواهند.

ولی در آیه دوم شرط مشخصی ذکر شده که دائره اجابت دعا را محدود می کند . چون در این  تاکید گردیده که اگر بندگان   خداوند می خواهند دعایشان در درگاه خداوند پذیر فته شود   باید   که به خداوند ایمان آورده و به فرمانهای او گردن نهند. 
بدیهی است که گروه بیشماری از انسانها به خداوند ایمان دارند ولی نمی توان بطور قاطع گفت که همه آنان همه فرمانها و دستورات الهی را اطاعت می کنند. پس  مشکل از اینجا آعاز می شود که دعاکننده به درگاه خداوند که انتظار اجابت دعا دارد  باید فرمانبردار تمام عیار درگاه خداوند باشد تا دعایش به درگاه خداوند پذیرفته شود.

اینجاست که پای برگزیدگان و قدیسان و مقربین در گاه الهی به میان می آید.
در نخستین آیه که در ابتدای این مقاله  نوشتار آمده خداوتد در قرآن به بلاهای زمان موسی پیامبر اشاره می کند که در متن خود آیه ودر زبان عربی با نام "رجز"  بر وزن"  عجز " یاد شده که برای آن سه معنا ی " طاعون " ،" عذاب"  و"  بلا" اورده شده است.
این آیه به وضوح می گوید که زمانی که مردم مصر دوران فرعونی  در زیر شلاقهای بلای وارد بر آنان که حسب گزارشات تاریخی نوعی طاعون مرگبار و زجر آور مشخص شده هرروز جان می باختند و درد و زجر می کشند ، آنان به موسی پیامبر گفتند: تو در نزد خدا مقام داری و خداوند با تو عهد بسته است، پس تو به در گاه خداوند دعا کن تا این بلا را از سر ما دور کند

این گزارش نشان می دهد که آنان دعا می کردند ولی دعایشان پدیرفته نمی شد و الا نیازی به دعای موسی نبود. در ضمن این گونه نبوده که در میان آنان  هیچ خداپرستی نمی زیسته است. بلکه آیاتی از قران به صراحت از مردان خدا باوری یاد می کند که از مردم می خواستند تا به خداوند ایمان اورده و به پیامبری موسی حترام بگذارند:

و در این میان مردى از دورترین جاى شهر دوان دوان آمد و گفت :  اى مردم از این فرستادگان پیروى کنید (۲۰)
از کسانى که پاداشى از شما نمى‏ خواهند و خود نیز  بر راه راست قرار دارند پیروى کنید (۲۱)
آخر چرا کسى را نپرستم که مرا آفریده است و همه شما به سوى او بازگشت مى‏ یابید (۲۲
آیا به جاى او (خدا)خدایانى را بپرستم که اگر خداوند  رحمان بخواهد به من گزندى برساند نه شفاعتشان به حالم سود مى‏ دهد و نه مى‏ توانند مرا برهانند (۲۳)

هم‌چنین در سوره غافر از شحصی بنام " مومن  فر عونیان"  یاد می کند که به خداوند یکتا ایمان داشت و مردی خداپرست و با تقوی بود:

 -و مردى مؤمن از خاندان فرعون که ایمان خود را نهان مى‏ داشت گفت آیا مردى را مى ‏کشید که مى‏ گوید پروردگار من خداست و مسلما براى شما از جانب پروردگارتان دلایل آشکارى آورده و اگر دروغگو باشد دروغش به زیان اوست و اگر راستگو باشد برخى از آنچه به شما وعده مى‏ دهد به شما خواهد رسید چرا که خدا کسى را که افراطکار دروغزن باشد هدایت نمی  ‏کند (۲۸)

اى قوم من امروز فرمانروایى از آن شماست و  در این سرزمین مسلطید ولی  چه کسى ما را از بلاى خدا اگر به ما برسد حمایت‏ خواهد کرد فرعون گفت‏ جز آنچه مى ‏بینم به شما نمى ‏نمایم و شما را جز به راه راست راهبر نیستم (۲۹)

و کسى که ایمان آورده بود گفت اى قوم من من از  مثل روز دسته ‏ها  ی مخالف خدا بر شما مى‏ ترسم (۳۰)

مردمی نظیر سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانى که پس از آنها امدند  و گرنه  خدا بر بندگان خود  ستم نمى‏ خواهد (۳۱)

و اى قوم من من بر شما از روزى که مردم یکدیگر را به یاری هم ندا درمى‏ دهند بیم دارم (۳۲)

روزى که پشت‏ کنان  بازمى‏ گردید ولی  براى شما در برابر خدا هیچ حمایتگرى نیست و هر که را خدا گمراه کند او را راهبرى نیست (۳۳)

آیات ۲۸ الی ۳۳ سوره غافر

این آیات به صراحت نشان می دهند که در میان مردم آن زمان نیز افرادی بودند که خدا را می پرستیدند و حتی در دستگاه حکومتی فرعون کار می کردند. اما برای بر طرف کردن طاعونی که سر تا سر مصر را فرا گرفته بود و روز زندگی آنا ن را به شب تار و شبهایشان را به شبهای مرگ و درد تبدیل کرده بود نیاز به دعا کننده ای بود که دعایش در درگاه خدا پذیر فته می شد و آن جز موسی نبود که خداوند او را و کتاب او را "امام " الهی لقب داده بود.

-و  حال آنکه پیش از آن کتاب موسى امام و  رحمتى بود و این قرآن  کتابى است به زبان عربى که تصدیق‏ کننده  آن  است تا کسانى را که ستم کرده‏ اند هشدار دهد و براى نیکوکاران مژده‏ اى باشد   ایه (۱۲)  سوره احقاف

و هنگامى که عذاب(طاعون) بر آنان فرود آمد گفتند اى موسى پروردگارت را به عهدى که نزد تو دارد براى ما بخوان اگر این عذاب را از ما برطرف کنى حتما به تو ایمان خواهیم آورد و بنى‏ اسرائیل را قطعا با تو روانه خواهیم ساخت
آیه (۱۳۴) سوره اعراف

نکته مهم

آیه دوم  همان آیه ایست که نشان می دهد مردم طاعون زده  مصر دعا می کردند و لی دعایشان پذیرفته نمی شد. قطعا افرادی نیز  مانند مومن آل فرعون و خداپرستان دیگر نیز دعا می کردند اما بر ای رفع بلای همه گیر و خانمان سوز نیاز به دعای امام الهی بود تا بلا از سر آن سرزمین بگرداند. و این همان موضوعی است که خیلی ها نتوانسته اند در پرتو آیات قرآنی که به آن اعتقاد دارند به مفهوم آن پی ببرند. 

 

به بیان واضح تر : اگر خداباوران از قدیسین و اولیاء خدا و مقربین درگاه الهی بخواهند که برایشان به درگاه خداوند دعا کنند نه تنها شرک و بت و پرستی نکرده اند، بلکه به حقیقت خدا پرستی پی برده اند که بندگان مقرب و برگزیده خداوند را در درگاه او شفیع قرار داده و از آنان می خواهند که برایشان به درگاه  خداوند دعا کنند. چون آنان از برگزیدگان خواسته اند و می خواهند که آنان به خداوند دعا برند و او رفع بلا کند و او شفا دهد و ا  و توفیق دهد و او روزی دهد و او مشکل گشایی کند. و گرنه هیچ خدا پرستی که به مفهوم حقیقی خدا پرستی پی برده باشد ، غیر از خدا را روزی دهنده ، شفا دهنده، بر طرف کننده بلا ، یاوری کننده، نجات دهنده و...نمی داند. همه خدا باوران حقیقی خدا را سرچشمه همه قدرتها می دانند و بس!

ادامه دارد...

ماجرای "شرح همه چیز" در قرآن است...


دیروز در اینترنت فیلمی از یک به اصطلاح مدافع مسیحیت را دیدم که با فریاد های جگر خراش سعی می کرد بر علیه قرآن سخن رانی کند.

همه حرف او این بود که چرا در قرآن گفته شده " این کتاب روشنگر هر موضوعی است" ...و اصل ایرادش این بود که چرا پس از همه چیز در قرآن سخن نرفته است.بعنوان نمونه چرا از مکانیک ، روش مدرن زایمان، طرز آب بندی موتور های جدید و...صحبتی نشده است. 

واقعا چنین سخنی غرض ورزی و مرض آلود است. با این وصف فرض می کنیم این شخص از روی کنجکاوی علمی بدنبال دانستن حقیقت می باشد. نخستین کار این است که آیه های پیش و پس از این آیه را بخوانیم :

  روزی را که در هر امتی گواهی از خودشان بر آنان برمی انگیزیم، و تو را بر اینان گواه می‌آوریم؛ و این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزی و هدایت و رحمت و مژده ای برای  مسلمانان ست. (۸۹)

-به راستی خدا به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان می‌دهد، و از فحشا و منکر و ستم گری نهی می کند. او شما را اندرز می دهد تا متذکّر  شوید (۹۰)

-و به پیمان خدا چون پیمان بستید، وفا کنید و سوگند را پس از محکم کردنش در حالی که خدا را بر خود ضامن و کفیل قرار داده اید، نشکنید؛ یقیناً خدا آنچه را انجام می دهید، می داند.91

سوره نحل


همان گونه که از آیات پیش و پس از آیه مورد نظر کاملا مشخص است، سخن از هدایت بشر به سوی خدا و تشویق او به  پرهیز گاری است.

در حقیقت  کتابهای مذهبی اصل هدفشان آشتی انسان  با خداست و این که بشر باید خود را با اهداف خدای خالق تطابق دهد. مگر آن که او به خدای خالق باور نداشته باشد.

پس کتاب مذهبی و آسمانی که پیام ها خدای خالق را در بر دارد برای این بوجود نیامده که در باره روشهای پیشرفته آبیاری سخن بگوید. 

چنانکه از یک کتاب فرضا علمی که از فیزیک سخن می گوید ،نبابد انتظار داشت که چون در جایی از آن گفته شده:"در این کتاب کل مطالب بیان شده " باید انتظار داشت که در آن از همه علوم سخن رفته باشد

ماجرای "شرح همه چیز" در قرآن است...

دیروز در اینترنت فیلمی از یک به اصطلاح مدافع مسیحیت را دیدم که با فریاد های جگر خراش سعی می کرد بر علیه قرآن سخن رانی کند.

همه حرف او این بود که چرا در قرآن گفته شده " این کتاب روشنگر هر موضوعی است" ...و اصل ایرادش این بود که چرا پس از همه چیز در قرآن سخن نرفته است.بعنوان نمونه چرا از مکانیک ، روش مدرن زایمان، طرز آب بندی موتور های جدید و...صحبتی نشده است. 

واقعا چنین سخنی غرض ورزی و مرض آلود است. با این وصف فرض می کنیم این شخص از روی کنجکاوی علمی بدنبال دانستن حقیقت می باشد. نخستین کار این است که آیه های پیش و پس از این آیه را بخوانیم :

  روزی را که در هر امتی گواهی از خودشان بر آنان برمی انگیزیم، و تو را بر اینان گواه می‌آوریم؛ و این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزی و هدایت و رحمت و مژده ای برای  مسلمانان ست. (۸۹)

-به راستی خدا به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان می‌دهد، و از فحشا و منکر و ستم گری نهی می کند. او شما را اندرز می دهد تا متذکّر  شوید (۹۰)

-و به پیمان خدا چون پیمان بستید، وفا کنید و سوگند را پس از محکم کردنش در حالی که خدا را بر خود ضامن و کفیل قرار داده اید، نشکنید؛ یقیناً خدا آنچه را انجام می دهید، می داند.91

سوره نحل


همان گونه که از آیات پیش و پس از آیه مورد نظر کاملا مشخص است، سخن از هدایت بشر به سوی خدا و تشویق او به  پرهیز گاری است.

در حقیقت  کتابهای مذهبی اصل هدفشان آشتی انسان  با خداست و این که بشر باید خود را با اهداف خدای خالق تطابق دهد. مگر آن که او به خدای خالق باور نداشته باشد.

پس کتاب مذهبی و آسمانی که پیام ها خدای خالق را در بر دارد برای این بوجود نیامده که در باره روشهای پیشرفته آبیاری سخن بگوید. 

چنانکه از یک کتاب فرضا علمی که از فیزیک سخن می گوید ،نبابد انتظار داشت که چون در جایی از آن گفته شده:"در این کتاب کل مطالب بیان شده " باید انتظار داشت که در آن از همه علوم سخن رفته باشد.