ما آن را قرآنى عربى نازل کردیم باشد که بیندیشید"

آیه 2 سوره 12

اسناد مربوط به وجود کتاب قرآن در سده نخست هجری

-پرسش اصلی : آیا قران در زمان حیات پیامبر اسلام بوجود آمد ؟.

این نوشتار فصلی از کتاب «محمد و جانشیانش در حدیث دیگران» که اخیرا به همت انتشارات «اندیشه های نو» در آلمان منتشر شده و اکنون در اینجا (البته با اندکی تغییر ضروری) بازنشر می شود.

این تحقیق نشان می دهد که صرفا از منظر پژوهش های نوین باستان شناسی قرآن، داستان وثاقت این کتاب و وجود آن در قرن نخست هجری حتی در زمان نبی اسلام، معتبرتر ار آن است که به سادگی قابل رد و انکار قرار گیرد.

از موضوعات مهم، وجود و یا عدم وجود متنی به نام «قرآن» در اسلام آغازین (از زمان نبی اسلام تا اواخر سده نخست) است.

از ادلّه منکران وجود تاریخی محمد و دیگر رجال نیمه نخست و حتی منکران وجود تاریخی تیره و تبار امویان، عدم وجود قرآن در این دوره است.

این منکران البته در پی طرح چنین نظریه‌ای و در جهت موجه‌سازی آن، در باره قرآن و زمان تنظیم و نگارش آن، داستان سرایی بسیار کرده و گاه تحلیل‌ها و تفسیرهایی شگفت ارائه داده‌اند که در آثارشان قابل دسترسی است.

(هیچ جای تعجب نیست. چون همینان و اجداد اینان دو هزارسال وجود عیَسی مسیح را یا انکار کردند و یا او را یک آشوبگر و حتی اورا فرزند نامشروع مریم فرزند عمران معرفی نمودند.ولی سر انجام فرزندان همانان به واتیکان رفتند و چند میلیارد دلار پول دادند و خواستند که واتیکان اعلام کند اجداد اینان نبو دند که عیسی مسیح را به صلیب کشیدند و بدین طریق ضجه زدند تا این ننگ از دامنشان پاک شود.)

هرچند این دلیل سلبی است و نه ایجابی و حتی اگر قرآنی مکتوب و مدون از قرن نخست نیز در دست نبود، باز نمی‌توان نتیجه گرفت که هرگز نبوده و از عدم وجود، عدم وقوع را نتیجه گرفت؛

اما خوشبختانه امروز به قدر کفایت اسنادی وجود دارد که وجود حداقل پاره‌هایی از قرآن موجود در سده اول را ثابت می‌کند.

به گزارش هاروالد متوسکی تا اواخر سده نوزدهم اسلام شناسان غربی عموما روایات اسلامی مربوط به جمع و تدوین قرآن را پذیرفته بودند و تئودور نولدکه آلمانی (۱۸۳۶-۱۹۳۰) در اواسط سده نوزدهم نیز بر همین اساس تاریخ قرآنش را نوشت.

( اما چند دهه بعد در این روش تردیدهایی پدید آمد.

چرا و از کجا این شبه آغاز شد؟

پاسخ این است که یکی از نسل همانان که مسیح را انکار و به در خانه او صبح و شام سنگ می زدند دست از مسیح کشید و روی به محمد آورد.)

شاید بتوان گفت نخستین کسی که در این تردیدانگاری نقش داشت گلدزیهر مجاری (۱۸۵۰-۱۹۲۱) بود که در کتاب مطالعات اسلامی اش روایات رایج اسلامی را به چالش کشید و مدعی شد که به طور کلی نمی توان به این روایات اعتماد کرد. این تشکیک ها در چاپ های انتقادی بعدی تاریخ قرآن نولدکه بازتاب پیدا کرد. بدین ترتیب گزارش های سنتی تدوین قرآن در آغاز به شدت مورد تردید قرار گرفت. در قرن بیستم این روند ادامه یافت.

ادامه دارد...