سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

عیسی مسیح در ساعت 25؟


و این سخنشان که گفتند:  ما مسیح عیسی بن مریم را کشتیم، در صورتی که او را نه کشتند و نه به دار کشیدند بلکه امر بر آنها مشتبه شد؛ و همانا آنان که درباره او عقاید مختلف اظهار داشتند از روی شک و تردید سخنی گفتند و عالم به او نبودند جز آنکه از پی گمان خود می‌رفتند؛ و به طور یقین مسیح را نکشتند؛"

نساء آیه 137


وقتی که خدا فرمود: ای عیسی، همانا من تورا میمیرانم  و به سوی  خود بالا برم و تو را پاک و منزّه از  کافران گردانم ...

آل عمران آیه 55


"به یکدیگر گفتند این را پاره نکنیم بلکه قرعه بر آن بیاندازیم تا آز آن که شود"

انجیل یوحنا ،باب 19، آیه 24

(به روایت انجیل وقتی عیسی مسیح به صلیب کشیده شد، سر بازان لباسهای او را بین خود تقسیم کردند ، وو قتی به زیر جامه او رسیدند گفتند:.. این را پاره نکنیم بلکه قرعه بر آن بیاندازیم...)

کری ولف نویسنده کتاب در باره "مفهوم انجیلها" 

می نویسد: باور کردنی نیست که سربازان رومی  "کتاب مقدس" را می شناختند و در بند این بوده باشند که پیشگویی تورات؟؟؟درست از آب در آید.

قرآن در مورد به صلیب کشیدن و کشتن عیسی مسیح  قضاوت جالبی دارد و  نمی گوید که آنان یعنی مخالفان مسیح دروغ گفتند ، بلکه می گوید امر بر آنان مشتبه شد و آنان نتوانستند به حقیقت موضوع پی ببرند. از همین روی هریک بر اساس حدس و گمان مطلبی گفتند.

 در آیه دوم  خداوند گفته است که خود عیسی را میرانده و او را به نزد خود به بالا برده است. قرآن آنچه در باره عیسی و روزهای آخر و سر انجامش می گوید بسیار محترمانه است، بطوریکه غیر مستقیم خواننده به این نتیجه می رسد که خداوند اراده کرده بود که عیسی مسیح بدست دشمنانش اسیر نگردد.

یک پرسش:  خدای ناکرده خدای ناکرده با عرض عذر خواهی به پیشگاه مسیح ، اگر گزارشاتی هم آمده بود که به مسیح جسارت بیشتری شده و به او تجاوز کرده بودند، آیا پیروان و دوستاران مسیح می خواستند آنرا قبول کنند و به حساب بخشایش گناهان خودشان بگذارند؟  و یا  باید این  فاجعه ابدی را به ساعت 25 واگذاریم؟





آیا می توان شب و روز را بطور قطعی از هم تشخیص داد؟


"او آسمان‌ها و زمین را به حقّ آفرید. شب را بر روز و روز را بر شب در مى‌پیچد و خورشید و ماه را رام ساخت. هر یک تا مدّتى معین در حرکتند، بدانید که او عزیز و بسیار آمرزنده است."

آیه 39 سوره  زمر


باب بیشاب فیلسوف و منطق دان معروف عصر حاضر در کتاب"سایه های واقعیت" می نویسد:

"چیز ها در جهان واقعی به داشتن خطوط مرزی مبهم گرایش دارند.برای مثال، هیچ مقطع دقیق زمانی وجود ندارد که در آن روز به شب تبدیل شود...تفکیک ابهام ا ز عدم قطعیت مهم است.

اصولا چیزهای زیادی در عالم وجود دارند که غیر قطعی اند...چارلز پیرس فیلسوف آمریکایی از نخستین کسانی بود که  بطور رسمی ابهام را مورد بررسی قرار داد. وی معتقد بود که همه وجود ها پیوسته اند و همین پیوستگی است که بر شناخت حکم می راند."

قرآن در آیه دیگری و  در سوره بقره در ارتباط با روشنی شب و پایان سحر در ماه رمضان می گوید:

"...و بخورید و بیاشامید تا رشته سپید از رشته سیاه  بر شما شناخته  شود سپس روزه را تا  شب به اتمام رسانید..."

این که نمی توان بطور کاملا دقیق شب را از روز تفکیک کرد دقیقا بخاطر آن است که زمان پیوسته است و شب و روز نیز پیوسته و بر روی هم می غلطند و یا به تعبیر قرآن در هم می پیچند. پس بهترین مثال در زندگی معمولی تشخیص خط و یا رشته سپید رنگ از سیاه رنگ است.



آیا همه چیز بر اساس عدل است؟


"...و اما آن دیوار از آن دو طفل یتیمی در آن شهر بود که پدری صالح داشتند و زیر آن گنجی برای آن دو نهفته بود، خدایت خواست تا به لطف خود آن اطفال به حد رشد رسند و خودشان گنج را استخراج کنند. و من این کارها نه از پیش خود (بلکه به امر خدا) کردم. این است مآل و باطن کارهایی که تو طاقت و ظرفیت بر انجام آن نداشتی."

آیه 81  سوره آل عمران


امیر خان! خدا هست ولی عادل نیست

راستش دست آدمی که به  بحث  و گفتگو از   " عدل" می رسد به لرزش در می آید.

همین چندی پیش بود که در نوشتاری در باره وجود خدا بحث کردم و بلافاصله ای میلی از پدری دلسوخته به دستم رسید وخطاب به من گفته بود:امیر خان خدا هست ولی عادل نیست." چون چهل سال فرزند بزرگ کردم و خدا او را از من گرفت"

علیرغم آن که من اغلب پاسخ مطالب را می دهم و لی این یک را نتوانستم.. .چون بغض گلوی خودم را می فشرد و غم مرافراگرفته بود. راستش چه بگویم به پدری که جگر گوشه اش را از دست داده است؟

اصولا در این طور مواقع بد ، سهمناک و جگر خراش، انسانها سه دسته می شوند  و هر  دسته سه واکنش مختلف نشان    می دهند:

- لاییک و خدا ناباور: یک بد شانسی بود . 

-خدا باور معترض   : چرا خدا با من چنین کرد؟ مگر من چه کرده بودم؟

- خدا باور تسلیم در -

مقابل اراده  خدا               :  مشیت و تقدیر خدا بود باید پذیرفت.


حقیقتا جای بحث زیاد است.آیه ای که در بالا آمده است، به گزارش قرآن از موَسی پیامبر  مربوط می شود که زمانی بدنبال یافتن کسی بود که دانای اسرار باشد. در این جستجو  او به مردی رسید که به تعبیر قرآن از برخی امور پنهان باخبر بود.

در جریان یکی از این امور ، مرد دانای اسرار دیوار خرابی را در وسط بیابان تعمیر و مرمت کرد.

 موسی از کار او شگفت زده شد و علت را جویا گردید.

مرد دانای اسرار پاسخ داده بود: در زیر این دیوار گنجی است که به دو فرزند یک انسان صالح و نیک تعلق دارد. خداوند این گنج را بخاطر آن پدر نیک حفظ می کند تا آن دو فرزند به سن رشد رسیده و بصورت اتفاقی به این گنج دست یابند.

این آیه در ذهن خود من پرسش هایی را بر انگیخت:

- آیا همه آنانی که به گنج رسیدند پدرانشان صالح بودند؟ آیا یابنده گنج تروا که آنرا با پنهان کاری از سرزمین عثمانی سابق و ترکیه امروز  به چنگ آورد، پدری صالح داشت؟

- من خود اشخاصی را می شناسم که بسیار ناصالح و در حقیقت دزد اموال مردمان حتی خواهر و برادر خود بودند، ولی فرزندانشان از همان اموال غارتی  به گنج های دیگر رسیدند و آب از آب تکان نخورد و گردی بر چهره زندگی این فرزندان ننشست.

  این چنین گنج یابی ها را در چه طبقه بندی می توان جای داد؟

 آیا این بر اساس  عدل خداوند ی بوده است ؟

-چرا  بسیاری از فرزندان پدران صالح گرفتارند و در رنج و تعب بسر می برند؟

این افکار مرا به خود کشاند و در باره پدرم و فرزندان او به تفکر و اندیشه نشستم و از خود بارها پرسیدم :هر کس که پدر ما را می شناخت او را انسانی صالح و در خدمت بشر بشمار می آورد. پس چگونه است که پیش از آن که ما به دنیا آییم و حتی در دوران زندگی خود ما شارلاتانها و غارتگر های آشنا و نا آشنا بر سر راه ما قرار گرفتند و حقوق ما را پایمال کردند. بد تر آن که این خیانت آنان که چند نفریشان خود به خیانتشان اعتراف کردند زندگی خوبی داشتند و فرزندان آنان نیز از تنبیه خدا بدور بودند؟

پس گنج ما کجا بود؟ 

آنگاه این فکر در من ایجاد شد که خود من از خطرهایی رستم که جان ، زندگی و آبروی بسیاری مانند من را در هم کوبیده بودند.

 آیا صالح بودن پدر و مادر من هیچ نقشی در این از خطر جستن ها نداشت؟

بعنوان یک خدا باور من به این تسکین می رسم که پادش خدا در مقابل صالح بودن بندگانش همیشه مادی نیست ، بلکه جانی و آبرویی نیز هست.

اما می دانم که خدا باور معترض این گونه نمی اندیشد و اعتراض می کند.

  تکلیف خدا ناباور نیز روشن است:او پای خدا را از این ماجراها بدور میکشد و بد شانسی ، بد اقبالی ، یا اشتباه خود و یا خیانت دیگران را به باد انتقاد می گیرد.

شما چه می اندیشید؟

در جستجوی تصویری از مسیح

"(بیاد آور) آنگاه که فرشتگان گفتند: اى مریم! همانا خداوند تو را به کلمه و نشانه‌اى از سوى خویش به نام مسیح، عیسى پسر مریم، بشارت مى‌دهد.او که در دنیا و آخرت وجیه و از مقرّبان است."

آیه 45 سوره آل عمران


همیشه در این فکر بوده ام که عیسی مسیح از لحاظ قامت و شکل صورت  چگونه بوده است. در پی این فکر ها و احترامی که برای این سلطان قلبها قایل بوده ام تصویری از او در ذهنم شکل می گرفت که با تصویر های موجود از او تفاوت کامل دا‌شت.

تا این که یک سال پیش در گزارشی خواندم که یک راهب ایتالیایی  با کمک 12 دانشمند از جمله انریکو فرمی فیزیکدان معروف و ورنر فون براون پدر پرواز های فضایی دستگاهی بنام ماشین زمان ساخته بودند که می توانست  با عبور از لایه های زمان ا  ز گذشته ها عکس بگسرد.

راستش من از راست و دورغ این گزارش خبری ندارم. چون در گزارش ادعا شده که آنان توانسته اند از عیسی مسیح به هنگام صلیب عکسی تهیه کنند.

این گزارش دو تصویر را نشان می دهد، یکی چهره انسانی وحشت زده که به بالا می نگرد، و دیگری تصویری از مسیح و یارانش !

اگر چه این موضوع فقط می تواند یک سریال تخیلی باشد ولی تصویری که از مسیح  و یارانش  عرضه کرده اند با تصویری که من از او در ذهن می کشیدم تا حدود زیادی تطابق دارد.

 نکته جالب این است که این تصویر با تمامی تصاویر عرضه شده از مسیح که چشمانی آبی رنگ دارد و او را غربی نشان می دهد تفاوت کامل دارد.

چون این تصویر عرضه شده ( منظورم تصویر مسیح و یارانش که در حال قدم زدن هستند)یک عیسی مسیح خاورمیانه ای را نشان می دهد. تصویر چهره آن پریشان و ترسان بیشتر شبیه جاماییکاییها و مردمان آن منطقه ها است.

البته ممکن است نقاشی تصویر مسیح و یارانش را قبلا کشیده و سپس کلیسا عکسی از روی آن تهیه کرده باشد.

در آیه 45 سوره آل عمران خداوند عیسی مسیح "وجیه" در دنیا و جهان دیگر معرفی می کند. اگر این واژه را به معنای "زیبا" در نظر بگیریم و نه "آبرومند" که معنای دیگر وجیه است، تصویر سمت راستی مردود و تصویر سمت چپ مقبول می افتد.

 Secret "Time Machine" Hidden in the Vatican Helped a Priest Go Back in Time To Observe the Crucifixion of Jesus Christ

creator avatarAndrei Tapalaga

https://img.particlenews.com/image.php?url=3Olrg3_0hbSRwkU00
Father Ernetti allegedly went back in time and photographed the crucifixion of Jesus ChristUniverse Inside You/YouTube

The idea of time travel has been fantasized about by many science fiction writers and other historians who endorse the possibility of time travel. Despite a large number of stories about “time travel experiments”, there is one that stands out due to the large attention it has received. 

It is important to understand that I do not endorse nor believe in time travel, this article has been written to present a theory that many people believe. 

The history of the Vatican is full of secrets that for some reason are kept under guarded secret. Some say that all the answers humanity is looking for are hidden there, but who knows? However, some say that there is a device within the Vatican called the chronovisor which is supposed to be a time machine. 

Peter Krassa, a historian had written a book explaining some of the mystery behind the chronovisor and its creation, entitled “Father Ernetti’s Chronovisor: The Creation and Disappearance of the World’s First Time Machine”. 

This invention has been allegedly developed in the 1950s by Father Pellegrino Ernetti, a Benedictine monk, and 12 scientists, including renowned physicist Enrico Fermi and Wernher von Braun, a pioneer in the development of flight rockets. In the 1970s, Father Ernetti told the world about the chronovisor and he asserted that, using the chronovisor as his eyes and ears, he had watched Christ dying on the cross and attended a performance of a now-lost tragedy, Thyestes, by the father of Latin poetry, Quintus Ennius, in Rome in 169 B.C.

What is interesting is that his story at the time got a lot of attention, even making it on the front page of one of the most prolific Italian newspapers La Domenica del Corriere (“Courier Sunday”), with the title: “Invented: a machine that photographs the past.” (translated from Italian). The article was published on May 2, 1972

https://img.particlenews.com/image.php?url=4F5whz_0hbSRwkU00

سهم خود را از دنیا فراموش مکن!

البته که دنیا مهم است!

"با آنچه خدایت داده سراى آخرت رابجوى و سهم خود را از دنیا فراموش مکن و همچنانکه خدا به تو نیکى کرده نیکى کن و در زمین بدنبال فساد مباش که خدا فسادگران را دوست نمى دارد 

آیه (۷۷)سوره قصص

قارون را شخصیتی معاصر موسی پیامبر و  مردی فوق العاده ثروتمند معرفی کرده اند. بطوریکه اصطلاح"گنج قارون" در برخی زبانها ماندگار شده است. 

امروزه که خاندانهای راتچیلد ، راکفلر، مردوک، بیلگیتس، ایلان ماسک و جف بزوزها هزار ها میلیارد ثروت به جیب زده و 80 در صد مردم جهان زندگی بخور و نمیری دارند و یا از نداری دست و پا میزنند، شاید گنج قارون ثروت فوق العاده ای جلوه نکند . 

با این وصف یک نکته قابل ذکر است که علیرغم وجود این ثروتهای عظیم در  دست فیلان ناقص الخلقه ا ز جنس نره غولان، باز انسانهای امروزی و حتی دولتها بدنبال گنج قارون و دیگر گنجهای قدیم هستند.

 قرآن ثروتمندی قارون  را تایید می کند. در گزارشی  قرآن می گوید  که خردمندان قوم قارون به او گفتند که نصیب و سهم خود از دنیا را فراموش نکند و در ضمن به آباد کردن جهان آخرت نیز توجه کند اما صد افسوس که قارون چنین نکرد.

این دیدگاه قرآن دستور العملی است که برای هر انسان باورمند به خداوند قابل استفاده است. چون آباد سازی جهان آخرت به این معنا نیست که باید دنیای خودمان را خراب کنیم تا آخرتمان آباد شود.

 بلکه برعکس، هر کسی باید  سهم و نصیب خود را از دنیا را فراموش نکند و برای رسیدن به آن سعی و کوشش کند. زیرا خرابی دنیا به معنا و مفهوم آبادی آخرت نیست.

البته تصدیق خواهید کرد که این مطالب که مورد تاکید قرآن هستند و بصورت یک اصل معرفی شده اند و این جهان و آن جهان آدمی را سر شا ر از سعادت و نیکبختی می کنند، ولی شما در سخن مخالفان قرآن هر گز چنین اعترافی را نخواهد دید.