سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

آیا قران های موجود با قران صنعا تفاوت دارد؟

متاسفانه نا آشنایی کسانی که نظر انتقادی می دهند با زبان و ادبیات عرب و نحوه نگارش قران در صدر اسلام و پس از نیم قرن از ظهور آن که نقطه گذاری و اعراب بوجود آمد تا غیر عربان نیز بتوانند قران بخوانند و غرض ورزیهای جنون آمیز و همراه با ماموریت این شبه را بوجود آورده که مثلا قران بیرمنگام و یا صنعا با قران موجود تفاوت دارد.

 ضمنا این منتقدان هنوز نمی توانند قران را به عربی بخوانند و نظر بدهند چون قبلا هیچ آشنایی با قران و حتی با کتابخوانی هم  نداشتند امروزه خود را منتقد و اسلام شناس و دین پژوه معرفی می کنند. 

امادر منابع معتبر تحقیقی و از جمله  کتاب مشهور  آشنایی با قاریان مشهور  ج۱ ص۷۷ گزارش مهمی در این ارتباط وجود دارد و می گوید:

یگانه قرائتی که دارای  سند صحیح و با پشتوانه جمهور و طبق قرائت مشهور که بر جای مانده از پیامبر بوده استحکام یافته است قرائت حفص از عاصم بوده است. 

ک این قرائت در طی قرون پی در پی تا امروز همواره میان مسلمین متداول بوده است.

قرائت او همان قرائت عامه و مشهور مسلمین  است. زچون حفص و استاد او عاصم شدیدا به انچه که با قرائت عامه و روایت صحیح و متواتر میان مسلمانان موافق بوده پای بند بودند .

این قرائت را عاصم از شیخ ابوعبدالرحمان سلمی و او از علی بن ابی طالب نقل کرده است. 

پر واضح است که شخصیتی مانند علی علیه السلام به هیچ عنوان قرائتی جز آنچه با نص اصلی وحی که میان مسلمانان متواتر بوده  قرائت نمی کرده است. 

از این رو در تمامی ادوار تاریخ مسلمانان مورد اعتماد قرار گرفته و قرآن های کنونی نیز طبق همین قرائت مشهور مسلمین بر جای مانده از قرائت پیامبر است

حاصل سخن این است که قرآن بر یک قرائت نازل شده و این قرائت همان قرائتی است که بین مسلمین مشهور بوده و از پیامبر بر جای مانده است که قرائت حفص از عاصم از سلمی و از علی علیه اسلام مطابق همین قرائت مشهور مسلمین و بر جای مانده از پیامبر است و سایر قرائات که قرائات شاذ بوده مورد تایید مسلمین و جامعه اسلامی نبوده وحجیت ندارد .

❕در سال ۱۹۷۲ میلادی در مسجد جامع صنعا ، نوشته هایی از برخی از آیات قرآن کشف شد که گفته می شود که متعلق به قرون ابتدایی اسلام تا قرن چهارم است که بعضا اختلافاتی با قرآن کنونی دارد .

❕این اختلافات ، همان است که در بالا #تحت عنوان اختلاف قرائت گذشت . برخی از صحابه و تابعین و پیروانشان ، بر خلاف قرائت مشهور ، و از روی اجتهادات باطل ، قرائات دیگری از قرآن ارائه می دادند که قابل قبول عموم جامعه مسلمین نبوده است . این قرائات شاذ و نادر به عنوان دست نوشته از آن ها باقی مانده تا آن که اخیرا در مسجد جامع #صنعا ، آن ها مورد کشف قرار می گیرد .

❕بنابراین به هیچ عنوان نمی توان این کشفیات جدید را دلیلی بر تحریف قرآن دانست ، این کشفیات پرده از همان اختلاف قرائات بر می دارد که ما گفتیم ، قرائات مختلف از قرآن بر مبنای اجتهادات باطل صورت گرفته و مورد قبول اهل بیت علیهم السلام و عموم مسلمین نبوده است

شبهات در مورد قران:چرا قرائتها متفاوت است؟

علت های تفاوت قرائتها(1)

-خالى بودن مصاحف اولیه از نقطه و اعراب (نقطه و اعراب گذاری بعدها متداول شد. زیرا غیر عربها که مسلمان شده بودند علیرغم آشنایی با الفبای عربی نمی توانستند واژه های قران را بدرستی تلفظ کردند و به همین دلیل دانش نحو  زبان عربی آمد و نقطه گذاری نیز صو ت گرفت. 

-عدم نگارش الف در وسط  کلمات که موجب اختلاف قرائت در کلماتى - چون مسکین، مساکین

- و یخدعون با یخادعون 

-و قصص باقصاص 

مى گردید؛

 3-٫ تفاوت لهجه ها؛٫

4- اجتهاد و اعمال رأى قاریان.

در برخی گزارشات غیر تایید شده   نه چندان متداول آمده است برخی از قران دانان اولیه بجای برخی واژه ها مترادف آنها را آورده بودند که موجب اختلاف شدید در نحوه قرائت قرآن گشت :مثلا، عبد اللّه بن مسعود و ابىّ بن کعب و مانند آنان که  در کار خود به یک  حدیث تمسک مى کردند که جزو اخبار واحد بود.

 مثلا  از ابن مسعود نقل شده که به جاى «کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ» «کالصّوف المنفوش» تلاوت مى کرد، و مى گفت: چون صوف در معناى عهن است. و ابىّ بن کعب در آیه شریفه «کُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِیهِ»، «سعوا فیه» یا «مرّوا فیه» تلاوت مى کرد، و مى گفت چون مشى و سعى و مرور داراى معناى واحدند، و همینطور انس در آیه شریفه «هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِیلًا» «اصوب قیلا» مى خوانده، و در وجه آن مى گفته اقوم و اصوب به یک معنایند.

خوشبختانه تمام این سلیقه های شخصی در زمان جمع آوری فران در دوره عثمان کنار گذارده شد.

ادامه دارد... 

تحقیق جدید در قران 10: فایده همه این تحقیقات؟

‌مهم ترین فایده  این است که میتوان ازروی آیاتی که زمان بندیِ نزول آنها (با تقریب بسیار مقبولی) مشخص شده ، حوادثی را که بر پیامبر اکرم (ص) گذشته است حدس زد  ، و تاریخ اسلام رابهتر شناخت و تواریخ موجود را  دقیق تر نمود و یا اصلاح کرد .

چطور؟

مثالی میزنیم :

اگر به ترتیب نزول به سوره ها نگاه کنیم توالی سوره ها با توالی حوادث آن روزها یکی است و اگر به زمان نزول سوره ها نگاه کنیم زمان حوادث را هم می فهمیم .

یکی از حوادث مهم در زمان آنحضرت ظهور منافقین است که اول بار در سوره عنکبوت آمده ، و این قلم نزول سوره عنکبوت را خیلی نزدیک به هجرت حدس میزد ، تا اینکه همین چند روز پیش که جدول زمان بندی مرحله ها را تنظیم کرده بود تازه فهمید که زمان نزول سوره عنکبوت قریب به سه سال تا هجرت فاصله داشته است .

منافقین چه کسانی بودند؟ 

از تعدد و شدت تعظیم حضرت ابراهیم علیه السلام که در جای جای قرآن هست و یکی از مواضع ثابت قرآنی است ، چنین فهمیده میشود که در زمان معظم له موقعیت روسای قبایل خیلی محکم و مستحکم بوده و اوامرشان اطاعت میشده و نواهی شان متوقف میگردیده ، و بعید است در طول تاریخ ، تا زمان رسول اکرم (ص) ، این وضع تغییری کرده باشد ، لذا ، میتوان حدس زد که مخالفت با آنحضرت توسط روسای قبایل به اعضای قبایل نیز تسری می یافت .

خود روسای قبایل که نان بت پرستی را میخوردند  نمیتوانستند با تعالیم آنحضرت کنار بیایند ، و اعضای قبایل نیز ، فارغ از آنچه در دلهاشان میگذشت ، جرات پیوستن به دین آنحضرت را نداشتند ، مثلا داستان شهید مصعب ابن عمیر که اشراف زاده ای بود و به آنحضرت گرویده بود و چه مصیبت هایی که در این مسیر برسرش ریخت مشهور است.

 خلاصه اینکه اهل قبیله ها جرات نمیکردند به آنحضرت بپیوندند .

اما ، در همه جوامع ، همیشه ، کسانی وجود داشتند که صرفنظر از اینکه چه ارزش اجتماعیی داشته اند ، زندگی هایی خارج از قبایل داشته و به مشاغل پستی از قبیل راهزنی و شکار و قماربازی و دوره گردی و شرارت روزگار میگذراندند ، اینها ، دارای موقعیت اجتماعی پائینی بودند و در حوادث اجتماعی تاثیر گذاری چندانی نداشتند، این قبیل اشخاص را در زبان امروزی «لمپن» مینامیم .

در هنگام اوضاع موفق اقتصادی و سیاسی ، تعداد لمپن ها کاهش و در حالت عکس افزایش می یابد . 

خاستگاه منافقین ، موقعیت لمپنی بود ، آنها در سیستم قبیله ای ، جایگاهی نداشتند ، و آنچه در اردوگاه ایمان میگذشت ، نیز ، برای آنها جذابیتی نداشت ، زیرا برایشان «صرف نمیکرد» و آنها میدیدند که پیروان آنحضرت اوضاع چندان مطلوبی ندارند ، همه اش تحقیر و توهین و اگر دست قبایل برسد فشار و آزار فیزیکی و چه و چه هم هست.

اما ، به مرور زمان ، علیرغم اینکه از لحاظ ظاهری تغییر محسوسی ایجاد نمیشد ، اما در باطن ، روز به روز بر محبوبیت آنحضرت و پیروانش در قلوب مردم افزوده میشد ، و این چیزی است که نمیتوانست از چشم لمپن های آن روزها مخفی بماند .

مسلمان شدن این نوع اشخاص بسیار معنادار است ، به این معنی که آنها در زمان معینی درک کردند که این جریان چیزی نیست که این سران قبایل بتوانند جلویش را بگیرند و این جریان آینده دارد ، و آنها کسانی بودند که به ماهیت محتوای پیام وحی کاری نداشتند و فقط برای خویش از نمد این جریان (که آن را دارای «آینده» ارزیابی کرده بودند) کلاهی میخواستند ، و در زمان معینی به این جمع بندی رسیده بودند که با پیوستن به آنحضرت میتوانسته اند به خواسته هایشان برسند .

 این زمان کی بود؟

جدول های فوق به ما میگویند که این زمان مقطع نزول سوره عنکبوت و قریب به سه سال قبل از هجرت بود . کدام تاریخ و کدام سیره و کدام روایت شان نزول با این دقت میتواند چنین نتیجه گیریی داشته باشد؟ هیچکدام ! غیر از این روشِ تعیینِ ترتیب و تاریخ نزول !

منبع: نوشتارهای آقای جمال گنجی

منبع نوشتارهای آقای جمال گنجه ای

 ادامه دارد... 

تحقیق جدید در قران(11)- 10 بازه زمانی وحی

10 بازه زمانی وحی

دقت در لیست بدست آمده(بر حسب تاریخ نزول سوره ها) در همان نگاه اولیه دو نکته را به خواننده القاء میکند :

1 –  در اوائل لیست ، محتوای سوره ها کاملا «اعلامیه ای» است .

2 – در اواخر لیست ، محتوای سوره ها کاملا حالتی شبیه به «آنلاین» دارد و از اوضاع و احوالِ محیطی اطلاعات زیادی میدهد .

3 – هرچه از اوائل لیست دور تر میشویم از حالت های اعلامیه ای کاسته و به حالت آنلاین افزوده میشود .

این چیزی است که فورا دیده میشود و ضمنا کنجکاوی را هم تحریک میکند 

اگر به این کنجکاوی میدان داده شود ، بالاخره  10 بازه زمانیِ مشخص به نظر می آید :

1 – مرحله اول که سوره ها خیلی کوتاه و صرفا حاویِ معارفِ پایه میباشند (سوره های ردیف 1 تا 13) [شامل سوره های عصر، توحید ، حمد ، زلزال ، قارعه ، ضحی ، فلق ، ناس ، تین ، لیل ، شمس ، طارق ، قدر]

2 – مرحله دوم که سوره ها اندکی بلند ترند و حاوی معارف پایه هم هستند  اما کمی هم عنصر محیطی دارند (سوره های ردیف 14 تا 24) [علق ، قریش ، تکاثر ، بلد ، همزه ، فجر ، نجم ، عبس ، کافرون ، اعلی ، مزمل]

3 – مرحله ای که بطور متمرکز به موضوعات مرتبط به قیامت و آخرت پرداخته شده (ردیف 25 تا 39) [انفطار ، تکویر ، حاقّه ، مرسلات ، قلم ، غاشیه ، نباء ، طور ، واقعه ، رحمان ، دهر ، مطففین ، قیامه ، انشقاق ، ق]

4 – مرحله ای که کم کم مخالفت های جدیِ محیط آشکار میشود اما هنوز چندان پر رنگ و غلیظ نیست (ردیف 40 تا 50) [مدثر ، نازعات ، نوح ، قمر ، فیل ، بروج ، مسد ، معارج ، ذاریات ، جنّ ، کوثر]

5 – مرحله ای که مخالفت های مذکور به عمد و اصرار و لجبازیِ کور بدل میشود (ردیف 51 تا59) [دخان ، زخرف ، فصلت ، جاثیه ، احقاف ، مومن ، یس ، شوری ، سباء]

6 – مرحله داستانهای پیامبران سابق (ردیف 60 تا 68) [مومنون ، ابراهیم ، اسراء ، هود ، شعراء ، یونس ، انبیاء ، صافات ، ص]

7 – ادامه مرحله فوق که همان مشخصه را دارد اما در محتوای سوره ها هرچه که به طرف انتهای آن میرویم تفصیل و استدلال بیشتری ملاحظه میکنیم (ردیف 69 تا 77) [قصص ، نمل ، مریم ، یوسف ، حجر ، طه ، انعام ، اعراف ، کهف]

8– مرحله پر رنگ تر شدن گفتمان استدلالی (ردیف78 تا 88) [فرقان ، سجده ، زمر ، لقمان ، عنکبوت ، نحل ، فاطر ، روم ، رعد ، ملک ، انشراح]

9 – مرحله پس از هجرت و استقرار حکومت (ردیف 89 تا 100) [حج ، بقره ، بینه ، ماعون ، عادیات ، صف ، محمد(ص) ، انفال ، حشر ، منافقون ، جمعه ، آل عمران]

10– ادامه مرحله قبل اما با این فرق که «جا افتادگیِ» حکومت پر رنگ تر به نظر می آید (ردیف 101 تا 114) [تغابن ، حدید ، احزاب ، نساء ، نور ، طلاق ، فتح ، ممتحنه ، نصر ، توبه ، حجرات ،  مجادله ، تحریم ، مائده

ادامه دارد...

منبع:  نوشتارهای آقای جمال گنجه ای

تحقیق جدید قران(8): بررسی انتقادی و استفاده از محتوی..

1 - اساس کار این قلم مبتنی بر شمارش کلمات نازله از سوی سیستم وحی رسانی، چه برای استخراج عصاره محتوای سوره ها، و همچنین عصاره محتوای پاراگراف ها، و چه برای رسم نمودار زمان نزول است... .

اما ، باید بدانیم که 1300 سال است که اختلافاتی در ملاکات تعریف «کلمه» و مترتب بر آن ، تعداد کلمات در قرآن وجود دارد .

ممکن است این سوال پیش بیاید که شما به کدامیک از این مکاتب مختلف گرایش دارید و اگر به فلان وبهمان مکتب دیگر گرایش می یافتید چه تغییری در نتیجه کارتان حاصل میشد؟

این قلم در جواب عرض میکند که تغییری حاصل نمیشد، زیرا، علیرغم تعدد و تخالف مکاتب مذکور، نتایج همه آنها، گرچه مختلف است، اما ، به یکدیگر خیلی نزدیک است، بطوریکه (علیرغم احترام زیادی که همه ما برای علمای عالیقدر سلف قائلیم) ممکن است کسی به شوخی بگوید مگر بیکار بودند که اینقدر برای چیزهایی چنین غیر ضروری مته بر خشخاش میگذاشتند ؟

این قلم به هیچکدام از آن مکاتب سلف گرایشی نیافت و کلمه را برای خویش اینطور تعریف کرد که بجز «و» هر چه که در قرآن های رایج قبل و بعدش فضای خالی باشد ، یک کلمه است ، مثلا «فسیکفیکهمالله» یک کلمه است و «ق» هم (در آیه ق و القرآن المجید) یک کلمه است، مثلا همین آیه اخیر الذکر میشود سه کلمه، ضمنا اگر به هریک از آن مکاتب هم گرایش میداشتیم در نتیجه تغییری حادث نمیشد (امتحان فرمایید!)

2 - نظر غالب در بین قرآن پژوهان این است که سوره های قرآن (توجه فرمایید! سوره ها ، نه کل قرآن!) به همین صورت که هست ، در زمان رسول خدا (ص) و به دستور خود آن حضرت ، ترتیب یافته اند .

مثلا آیاتی در جایی نازل میشده و آن حضرت به کاتبان وحی می فرمودند : این آیات را در فلان سوره و در فلان محل آن قرار دهید .

به عبارت دیگر از نظر پیامبر (ص) ، و (علی القاعده بر حسب وحی) آن آیات به آنجایی که تعلق داشتند فرستاده میشدند .

یعنی هر سوره یک واحد مستقل است که هویت و مشخصات مخصوص به خویش را دارد ، بطوریکه اگر آیاتی از آن جدا شود یا آیاتی از سوره های دیگر به آن اضافه شود ، این حذف و اضافه را نمی پذیرد .

لذا اگر برحسب مقتضیاتِ مربوط به واقعیت های اجتماعی ، چند آیه از سوره ای از لحاظ زمان و مکان با تقدم و تاخری نسبت به بقیه آیاتِ همان سوره نازل شوند، راجع به این تقدم و تاخر فقط باید صبر شود تا زمانش برسد و آیه مورد نظر نازل شود، و آنگاه به محل صحیح خویش هدایت شوند تا همگی بتوانند به یکدیگر بپیوندند و هویت و شخصیت کامل خویش را بیابند .

بنابراین در موضوع ترتیب نزول ، یک سوره را ، صرف نظر از اینکه ممکن است چند آیه اش زودتر یا دیرتر نازل شده باشد ، نباید با ترتیب نزول همان چند آیه یکی دانست .

بررسی نخستین سوره 

مثلا همه میدانیم که اولین نزولات وحی ، پنج آیه اول سوره علق است ، اما باید توجه کنیم که سوره علق مساوی آن پنج آیه اول خویش نیست ، بلکه سوره علق یک واحد مستقل است که پنج آیه اول آن ، بنابر مقتضیاتی زودتر از بقیه نازل شده اند .

به عبارت دیگر ، حدود 26 درصد سوره علق زودتر نازل شده و 74 درصد بقیه مطابق روال طبیعی نزول وحی – که متناسب با نیازهای گیرنده وحی باشد -  در سر جای خویش نازل شده است .

 همچنین 14 درصد سوره مدثر (که همان هشت آیه اول باشد) به عنوان دومین جرعهء وحی به پیامبر(ص) نوشانده شده و 86 درصد بقیه ، مدتها و مدتها بعد نازل گشته است و لذا سوره مدثر را که محتوایی کاملا جا افتاده و متناسب با دوره ی «جا افتادن پیام نهضت و فعال شدن کافران و مشرکان» دارد به هیچ وجه نمی توان «دومین سوره» قرآن دانست ، حتی اگر بتوان به 14 درصد ابتدای آن نسبتی مانند «دومین جرعهء وحی» داد .

عکس این حالت هم ممکن است اتفاق بیفتد . یعنی اینکه ممکن است بیشترِ حجم سوره ای نازل شود ، اما چند آیه ای از آن ، دیرتر نازل گردد .

مثلا ممکن است سوره ای از لحاظ محتوایش کاملا معلوم باشد که مربوط به اوایل نزول وحی است اما ضمنا یک یا دو آیه هم در آن باشد که از آنها به طور واضح معلوم شود که متعلق به دورهء (مثلا) پس از هجرت می باشد (مانند سوره های  مزمل و دهر) ، در این صورت نیز نباید آن سوره را مدنی به حساب بیاوریم .

همه اینها یعنی چه؟

یعنی اینکه خداوند با توجه به اوضاع و احوالِ جاریِ روزهای نزول وحی آیاتی نازل میفرمود ، اما همان خداوند میدانست که این قرآن مال کسانی که هزاران سال بعد هم متولد خواهند شد ، نیز ، هست ، و آنها به سوره ها که واحدهای مستقل کامل هستند نیاز دارند ، و به این ترتیب علتِ دستور رسول خدا (ص) که گاهی میفرمود این آیات را در فلان سوره و پس از فلان آیات قرار دهید مفهوم میشود .

این نکته ی بسیار مهمی است که توجه به آن در ارائه ی لیست «ترتیب نزول سوره ها » نقش مهمی دارد .

به این ترتیب در مورد سوره هایی که بعضی از آیات آنها قبل یا بعد از بقیه نازل شده اند ، باید از محتوای کلّ سوره کمک گرفت ، و  با استفاده از آن ، جای سوره را در لیست «ترتیب نزول سوره ها» معین کرد .

ادامه دارد...