سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

کتابهای مقدس( قرآن): فهرست مطالبی که نخستین بار توسط قران بعنوان کتاب دینی مطرح شدند (بخش ۳۴). -سوره انعام بخش آخر

ادامه  ارز نوشتار پیشین

-فهرست مطالبی که نخستین بار توسط قران بعنوان کتاب دینی مطرح شدند(بخش سی و چهارم)

-سوره انعام بخش آخر


-ای پیامبر به آنان بگو: بیاید تا آن طعامهایی را که واقعا حرام‌است بر شما بخو انم
و این که از دید خداوند کار های اصلی یک خداباور چه چیزهایی هستندو راه رایت کدام‌است: (پنج کار اصلی)

بگو: بیایید تا آن‌چه خدا بر شما حرام کرده همه را بر شما بخوانم، و آن این‌که به هیچ وجه شرک به خدا نیاورید، و به پدر و مادر احسان کنید، و دیگر اولاد خود را از بیم فقر نکشید، ما شما و آن‌ها را روزی می‌دهیم، و دیگر به کارهای زشت آشکار و نهان نزدیک نشوید و  کسی را که خدا  کشتن او را حرام کرده (محترم شمرده) جز به حق به قتل نرسانید. خدا شما را به این اندرزها سفارش نموده، باشد که تعقل کنید. (۱۵۱)

-مال یتیم و هر کس به قدر توانایی خود مسئول است

و هرگز به مال یتیم نزدیک نشوید جز به آن وجه که نیکوتر است تا آن‌که به حدّ رشد و کمال رسد. و به راستی و عدالت، کیل و وزن را تمام بدهید. ما هیچ کس را جز به قدر توانایی او تکلیف نکرده‌ایم. و هر گاه سخنی گویید به عدالت گرایید هر چند درباره خویشاوندان باشد، و به عهد خود وفا کنید. این است سفارش خدا به شما، باشد که متذکر و هوشمند شوید. (۱۵۲)

و این است راه راست من، از آن پیروی کنید و از راه‌های دیگر که موجب تفرقه شما از راه اوست متابعت نکنید. این است سفارش خدا به شما، شاید پرهیزکار شوید. (۱۵۳)

آن گاه به موسی کتاب دادیم برای تکمیل نفس هر نیکوکار و برای تفصیل و بیان حکم هر چیز و برای هدایت و رحمت بر خلق، باشد که (مردم) به لقاء خدا ایمان آورند. (۱۵۴)


-قرآن بر ای ایجاد خیر و برکت آمده است.

و این (قرآن) کتابی است که ما با برکت و خیر بسیار فرستادیم، از آن پیروی کنید و پرهیزکار شوید، شاید مشمول مرحمت خدا گردید. (۱۵۵)

-قرآن را بر ای این فرستادیم که بهانه گیری نکنید.
(قرآن را برای این فرستادیم) تا نگویید تورات و انجیل تنها بر دو طایفه یهود و نصاری پیش از ما فرستاده شد و ما از تعلیم درس (کتاب‌های الهی) آنان غافل و بی‌بهره ماندیم. (۱۵۶)

یا گویید: اگر کتاب بر ما فرستاده می‌شد ما بهتر از آنان به راه هدایت می‌شتافتیم. پس به شما هم از طرف پروردگارتان حجت آشکار و هدایت و رحمت رسید، اکنون کیست ستمکارتر از آن که آیات الهی را تکذیب کند و از آن‌ها روی گرداند؟! به زودی آنان را که از آیات ما روی گردانیده و مخالفت کنند به عذاب سخت مجازات کنیم به کیفر آن‌که از آیات ما اعراض می‌کردند. (۱۵۷)

-روزی که نشانه های الهی ظاهر شوند ...
آیا (منکران) انتظاری دارند جز آن‌که فرشتگان  قهر  بر آن‌ها درآیند و یا  خدا  بر آنان فرا رسد  یا برخی دلایل و آیات خدا آشکار شود؟ روزی که بعضی آیات (قهر) خدای تو بر آن‌ها برسد آن روز هیچ کس را ایمانش نفع نبخشد اگر قبل از آن ایمان نیاورده و یا در ایمان خود کسب خیر و سعادت نکرده باشد. بگو: شما در انتظار (نتیجه اعمال زشت خود) باشید ما هم در انتظار هستیم. (۱۵۸)

-از فرقه گرایان پرهیز کن!
آنان که دین را پراکنده نمودند  و فرقه فرقه شدند  چنین کسان به  کار آن‌ها با خداست و بعد از این به آن‌چه می‌کردند آگاهشان می‌گرداند. (۱۵۹)

-برای هر کار نیک  ده برابر پاداش می دهیم  و برای هر کار زشت فقط به اندازه همان کار مجازات می شوند
هر کس کار نیکو کند او را ده برابر آن خواهد بود و هر کس کار زشت کند به قدر کار زشتش مجازات شود و بر آن‌ها اصلاً ستم نخواهد شد. (۱۶۰)

-دین من همان دین پاک ابراهیمی است
بگو: محققاً مرا خدایم به راه راست هدایت کرده، به دینی استوار، همان آیین پاک ابراهیم که وجودش از لوث شرک و عقاید باطل مشرکین منزه بود. (۱۶۱)

-هر آنچه انجام می دهم بر ای خداوند است
بگو: همانا نماز و طاعت و تمام اعمال من و حیات و ممات من همه برای خداست که پروردگار جهانیان است. (۱۶۲)

-من خود اولین کسی هستم که تسلیم امر خدا هستم
که او را شریک نیست و به همین  مرا فرمان داده‌اند و من اول کسی هستم که تسلیم امر خدایم. (۱۶۳)

هیچ کس بار گناه دیگری زا بر دوش نمی کشد
بگو: آیا غیر از خدا را به ربوبیت گزینم در صورتی که خدا پرورنده همه موجودات است؟ و هیچ کس چیزی نیندوخت مگر بر خود، و هیچ نفسی بار (گناه) دیگری را بر دوش نگیرد. سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان است و او شما را به آن‌چه خلاف در آن می‌کردید آگاه خواهد ساخت. (۱۶۴)

و او خدایی است که شما را جانشین گذشتگان اهل زمین مقرر داشت و رتبه بعضی را از بعضی بالاتر قرار داد تا شما را در آن‌چه به شما داده (در این تفاوت رتبه‌ها) بیازماید، که همانا خدا زود کیفر و بسیار بخشنده و مهربان است. (۱۶۵)


۱۴ موضوع

کتابهای مقدس(قرآن): فهرست موضوعاتی که نخستین بار توسط قرآن مطرح شد(۳۳): سوره انعام بخش پنجم


ادامه از نوشتار پیشین

-فهرست موضوعاتی که نخستین بار توسط قرآن مطرح شد(بخش سی و سوم)

-سوره انعام(بخش ۵)

آیات ۱۲۱ الی ۱۵۰

وسوسه های اهریمنی  

و از آن‌چه نام خدا بر آن ذکر نشده نخورید که آن فسق و تبه‌کاری است. و اهریمنان سخت به دوستان و پیروان خود وسوسه کنند تا با شما به جدل و منازعه برخیزند. و اگر شما هم از آنان پیروی کنید (مانند آن‌ها) مشرک خواهید شد. (۱۲۱)

آیا  جاهل   فکر مرده با انسان بصیر و آگاه یکیست؟
و آیا کسی که مرده  جهل بود ما او را زنده کردیم و به او روشنی و بصیرت  دادیم تا به آن روشنی میان مردم رود مثل او مانند کسی است که در تاریکی‌ها  فرو رفته و از آن به در نتواند گشت؟ (آری) کردار بد کافران در نظرشان چنین جلوه‌گر شده است. (۱۲۲)

روسای ستمگر و نقش آنان
و همچنین ما قرار دادیم که در هر دیاری رؤسای بدکار ستمگر مکر اندیشند، و در حقیقت مکر جز با خویشتن نمی‌کنند و به این هم آگاه نیستند. (۱۲۳)

کافران همه امتیازات پیامبر را می خواستند
و چون آیتی برای (هدایت) آن‌ها آمد گفتند: ما ایمان نیاوریم تا مانند آن‌چه به رسولان خدا داده شد به ما نیز داده شود. خدا بهتر می‌داند که در کجا رسالت خود را مقرر دارد. به زودی مجرمان را خدا خوار سازد و عذابی سخت به واسطه مکری که می‌اندیشیدند بر آنان فرو فرستد. (۱۲۴)

هر کس که به حق رونکند...
پس هر که را خدا هدایت او خواهد قلبش را برای پذیرش اسلام باز و روشن گرداند و هر که را خواهد گمراه نماید  دل او را از پذیرفتن ایمان تنگ و سخت گرداند که گویی می‌خواهد از زمین بر فراز آسمان رود. این چنین خدا آنان را که به حق نمی‌گروند مردود و پلید می‌گرداند. (۱۲۵)

پند گیران آیات و نشانه های ما را درک می کنند
و این راه خدای توست که مستقیم است. ما آیات  را برای گروهی که بدان پند می‌گیرند به خوبی روشن ساختیم. (۱۲۶)

سرزمین سلامت کجاست؟
آن‌ها را نزد خدا دار سلامت و خانه آسایش است و خدا دوستدار و سرپرست آن‌هاست برای آن‌که نیکوکار بودند. (۱۲۷)

رابطه شیاطین و انسانها بر هم می خورد

و  روزی که همه آن‌ها را محشور می‌کند (و به شیاطین خطاب کند که) ای گروه جن، شما بسیاری از انسان‌ها را پیرو خود ساختید. در آن حال دوستداران شیاطین از جنس بشر گویند: پروردگارا، ما بعضی از  بعضی دیگر بهره‌مند گردیده و به اجلی که معین نموده‌ای رسیدیم. خدا گوید: آتش منزلگاه شماست و همیشه در آن خواهید بود مگر آن‌چه خدا بخواهد ، که پروردگار تو درست کردار و داناست. (۱۲۸)

ستمگر بدست ستمگر خواهد افتاد
و همچنین ما برخی ستمکاران را بر بعض دیگر برگماریم به سبب آن‌چه کسب می‌کردند. (۱۲۹)

مگر بر ای شما پیامبر نفرستادیم
(آن گاه خدا گوید) ای گروه جن و انس، مگر برای هدایت شما از جنس خود شما رسولانی نیامدند که آیات مرا برای شما می‌خواندند و شما را از مواجه شدن با این روز سخت می‌ترساندند؟ آن‌ها  جواب دهند که ما بر خود گواهی می‌دهیم. و زندگانی دنیا آن‌ها را مغرور ساخت و در آن حال بر خود گواهی می‌دهند که به راه کفر می‌رفتند. (۱۳۰)

مردم هیچ سرزمینی بدون  آمدن پیامبری برایشان  مسئول نیستند
این (فرستادن رسل) برای این است که خدا اهل دیاری را تا (اتمام حجت نکرده و) آن‌ها غافل و جاهل باشند به ستم هلاک نگرداند. (۱۳۱)

هرکس برحسب کارهایی که کرده مرتبه می یابد
و هر کس  به عملی که کرده رتبه خواهد یافت، و خدای تو از عمل هیچ کس غافل نخواهد بود. (۱۳۲)

می تواند شما را ببرد
و خدای تو از خلق بی‌نیاز و مهربان است و اگر بخواهد، شما را ببرد  آن گاه هر که را بخواهد جانشین شما کند چنان که شما را از نسل گروهی دیگر پدید آورد. (۱۳۳)

وعده خدا حق و شدنی است
هر چه به شما وعده دادند محققاً خواهد آمد و شما  غالب نخواهید شد. (۱۳۴)

بگو: ای قوم من، شما را هر چه در خور است و بر آن توانایی دارید عمل کنید، من نیز در خور خویش عمل می‌کنم، آن گاه البته شما به زودی آگاه خواهید شد که آن کس که عاقبت منزلگاه خوش دارد کیست، البته ستمکاران را رستگاری نیست. (۱۳۵)

سهمی را به خدا دادند و سهمی را به بت های خود
و برای خدا از روییدنی‌ها و چهارپایانی که آفریده نصیبی معین کردند و به گمان خودشان گفتند: این سهم برای خدا و این سهم برای دیگر شریکان و بتان ما. پس آن سهمی که شریکانشان را بود به خدا نمی‌رسید و آن که برای خدا بود به شریکان می‌رسید! حکمی سخت (جاهلانه و) ناشایسته می‌کنند. (۱۳۶)

فرزند کشی منشااش خرافات است
و همچنین در نظر بسیاری از مشرکان، عمل کشتن فرزندان را بت‌های ایشان نیکو جلوه داده تا آن‌که آنان را با این عمل هلاک سازند و در دین فطریشان به غلط و اشتباه اندازند. و اگر خدا می‌خواست چنین نمی‌کردند، پس آن‌ها را با آن‌چه  می‌بافند واگذار. (۱۳۷)

در احکام به خدا دروغ بستند
و به پندار  خویش گفتند: این‌ها چهارپایان و زراعت‌هایی است که بر همه ممنوع است، نباید از آن بخورد مگر آن کس که ما بخواهیم، و چهارپایانی است که سواری آن‌ها حرام است، و چهارپایانی را نیز بدون ذکر نام خدا ذبح می‌کنند. چون در این احکام به خدا دروغ بستند خدا به زودی آن‌ها را مجازات خواهد کرد. (۱۳۸)

زنان را محروم کردند  به همین دلیل به کیفر خواهند رسید
و گفتند: آن‌چه در شکم این چهارپایان است مخصوص مردان ماست و بر زنان ما حرام است، و اگر مرده باشد همه در آن شریک باشند. خداوند آن‌ها را به مجازات این گفتار به زودی می‌رساند و خدا درست کردار و داناست. (۱۳۹)

آنان که فرزندان خود را کشته اند زیان کار اند
البته آنان که فرزندان خود را به سفاهت و نادانی کشتند و آن‌چه را که خدا نصیبشان کرد با افترا به خدا حرام شمردند زیانکارند. اینان سخت گمراه شدند و هدایت نیافتند. (۱۴۰)

بخورید ونوش جان کنید ولی اسراف نکنید!
و او آن خدایی است که برای شما بستان‌ها از درختان داربستی و درختان آزاد و درختان خرما و زراعت‌ها که میوه و دانه‌های گوناگون آرند و زیتون و انار و میوه‌های مشابه و نامشابه آفرید. شما هم از آن میوه‌ها هر گاه برسد تناول کنید و حق آن را در روز درو و جمع‌آوری آن بدهید و اسراف نکنید، که خدا مسرفان را دوست نمی‌دارد. (۱۴۱)

شیطان دشمن شماست!
و از بعضی چهارپایان استفاده باربری و سواری کنید. از آن‌چه روزی شما کرده بخورید و از پی اغوای شیطان نروید، که او شما را دشمنی آشکار است. (۱۴۲)

به من مدر ک قطعی دهید ! آیا خدا این ها را حرام کرده؟
(برای شما بندگان) هشت جفت، از جنس برّه دو صنف (نر و ماده) و از جنس بز دو صنف (آفرید و حلال کرد). بگو: آیا از این دو جنس نر یا ماده یا بچه‌ای که در شکم ماده‌هاست کدام یک را خدا حرام کرده است؟ شما به من مدرک قطعی ارائه دهید اگر راست می‌گویید. (۱۴۳)

مگر شما پیش خدا بودید که این ادعا ها را دارید؟
و نیز از جنس شتر دو صنف (نر و ماده) و از جنس گاو دو صنف (آفرید و حلال نمود). به آن‌ها بگو: آیا از این دو جنس نر یا ماده یا بچه‌ای که در شکم ماده‌هاست کدام را حرام کرده است؟ مگر شما حاضر بودید که خدا بر این حرمت به شما توصیه نموده؟ کیست ستمکارتر از آن کس که به خدا دروغ بست تا به جهل خود مردم را گمراه کند؟! البته خدا ستمکاران را هدایت نخواهد کرد. (۱۴۴)


ای پیامبر بگو: برای من و پیروانم فقط گوشت  میته ، یا حیوانی که خون جهنده دارد و گوشت خوک حرام است.

در حال اضطرار و اگر کسی متجاوز و یاغی نباشد همین ها را هم‌می تواند بخورد.
بگو: در احکامی که به من وحی شده من چیزی را که برای خورندگان طعام حرام باشد نمی‌یابم جز آن‌که میته باشد یا خون ریخته (جهنده) یا گوشت خوک که پلید است و یا حیوانی که بدون ذکر نام خدا از روی فسق و نافرمانی ذبح کنند.  هر گاه کسی به خوردن آن‌ها مضطر گردید صرف کند، در صورتی که از روی ستم و از راه تعدی (از فرمان خدا) نباشد، همانا خدای تو بسیار بخشنده و مهربان است. (۱۴۵)

و بر یهودان، هر حیوان ناخن‌دار و از جنس گاو و گوسفند نیز پیه آن‌ها را حرام کردیم مگر آن‌چه در پشت آن‌هاست یا به بعض روده‌ها یا به استخوان‌ها آمیخته است. آن‌ها چون ستم کردند ما به آن حکم آن‌ها را مجازات کردیم، و البته سخنان ما راست است. (۱۴۶)

پس اگر تو را تکذیب کنند بگو: خدای شما با آن‌که دارای رحمت بی‌منتها است عذابش از بدکاران باز داشته نخواهد شد. (۱۴۷)

آنان که شرک آوردند خواهند گفت: اگر خدا می‌خواست ما و پدرانمان مشرک نمی‌شدیم و چیزی را حرام نمی‌کردیم. بدین گفتار، پیشینیان ایشان نیز تکذیب کردند تا آن‌که طعم عذاب ما را چشیدند. بگو: آیا شما بر این سخن مدرک قطعی دارید تا به ما ارائه دهید؟ همانا شما پیروی جز از خیالات باطل نمی‌کنید و جز به گزافه و دروغ سخن نمی‌گویید. (۱۴۸)

بگو: برای خدا حجّت بالغه و رساست، اگر می‌خواست همه شما را هدایت می‌کرد. (۱۴۹)

ای پیامبر تو از آنها پیروی مکن!

بگو: گواهان خود را بیاورید بر این‌که خدا این را و آن را حرام کرده. پس هر گاه گواهی دادند (چون دروغ می‌گویند) تو با آن‌ها گواهی مده و پیروی مکن از هوای نفس آن‌ها که آیات خدا را تکذیب کردند و به قیامت ایمان نمی‌آورند و برای خدای خود همتا قرار می‌دهند. (۱۵۰)


ادامه دارد


۱۹ موضوع

کتابهای مقدس(انجیل عهد عتیق): شرارت انسان و طوفان نوح


ادامه از نوشتار پیشین

سفر پپدایش باب ۶

شرارت انسان و ازدواج پسران خدا با دختران آدم

۱ و واقع شد که چون آدمیان شروع کردند به زیاد شدن بر روی زمین و دختران برای ایشان متولد گردیدند،

۲ پسران خدا دختران آدمیان را دیدند که نیکومنظرند، و از هر کدام که خواستند، زنان برای خویشتن می‌گرفتند.

۳ و خداوند گفت: «روح من در انسان دائماً داوری نخواهد کرد، زیرا که او نیز بشر است. لیکن ایام وی صد و بیست سال خواهد بود.»

۴ و در آن ایام مردان تنومند در زمین بودند. و بعد از هنگامی که پسران خدا به دختران آدمیان در آمدند و آنها برای ایشان اولاد زاییدند، ایشان جبارانی بودند که در زمان سَلَفْ مردان نامور شدند.

۵ و خداوند دید که شرارت انسان در زمین بسیار است، و هر تصور از خیال‌های دل وی دائماً محض شرارت است.

۶ و خداوند پشیمان شد که انسان را بر زمین ساخته بود، و در دل خود محزونگشت.

۷ و خداوند گفت: «انسان را که آفریده‌ام، از روی زمین محو سازم، انسان و بهایمو حشرات و پرندگان هوا را، چون که متأسف شدم از ساختن ایشان.»

۸ اما نوح در نظر خداوند التفات یافت.

نوح

۹ این است پیدایش نوح. نوح مردی عادل بود، و در عصر خود کامل. و نوح با خدا راه می‌رفت.

۱۰ و نوح سه پسر آورد: و سام ، حام ویافث

۱۱ و زمین نیز به نظر خدا فاسد گردیده و زمین از ظلم پر شده بود.

۱۲ و خدا زمین را دید که اینک فاسد شده است، زیرا که تمامی بشر راه خود را بر زمین فاسد کرده بودند.

۱۳ و خدا به نوح گفت: «انتهای تمامی بشر به حضورم رسیده است، زیرا که زمین به‌سبب ایشان پر از ظلم شده است. و اینک من ایشان را با زمین هلاک خواهم ساخت.

۱۴ پس برای خود کشتی‌ای از  چوب کوفر بساز، و حُجَرات در کشتی بنا کن و درون و بیرونش را به قیر بیندا

۱۵ و آن را بدین ترکیب بساز که طول کشتی سیصد ذراع باشد، و عرضش پنجاه ذراع و ارتفاع آن سی ذراع.

۱۶ و روشنی‌ای برای کشتی بساز و آن را به ذراعی از بالا تمام کن. و درِ کشتی را در جنب آن بگذار، و طبقات تحتانی و وسطی و فوقانی بساز.

۱۷ زیرا اینک من طوفان آب را بر زمین می‌آورم تا هر جسدی را که روح حیات در آن باشد، از زیر آسمان هلاک گردانم. و هر چه بر زمین است، خواهد مرد.

۱۸ لکن عهد خود را با تو استوار می‌سازم، و به کشتی در خواهی آمد، تو و پسرانت و زوجه‌ات و ازواج پسرانت با تو.

۱۹ و از جمیع حیوانات، از هر ذیجسدی  جفتی از همه به کشتی در خواهی آورد، تا با خویشتن زنده نگاه داری، نر و ماده باشند.

۲۰ از پرندگان به اجناس آن‌ها، و از بهایمبه اجناس آن‌ها، و از همه حشرات زمین به اجناس آن‌ها، دو دو از همه نزد تو آیند تا زنده نگاه داری.

۲۱ و از هر آذوقه‌ای که خورده شود، بگیر و نزد خود ذخیره نما تا برای تو و آن‌ها خوراک باشد.»

۲۲ پس نوح چنین کرد و به هرچه خدا او را امر فرمود، عمل نمود.

باب ۷ویرایش

طوفان نوح

۱ و خداوند به نوح گفت: «تو و تمامی اهل خانه‌ات به کشتی در آیید، زیرا تو را در این عصر به حضور خود عادل دیدم.

۲ و از همه بهایم پاک، هفت هفت، نر و ماده با خود بگیر، و از بهایم ناپاک، دو دو، نر و ماده،

۳ و از پرندگان آسمان نیز هفت هفت، نر و ماده را، تا نسلی بر روی تمام زمین نگاه داری.

۴ زیرا که من بعد از هفت روز دیگر، چهل روز و چهل شب باران می‌بارانم، و هر موجودی را که ساخته‌ام، از روی زمین محو می‌سازم.»

۵ پس نوح موافق آنچه خداوند او را امر فرموده بود، عمل نمود.

۶ و نوح ششصد ساله بود، چون طوفان آب بر زمین آمد.

۷ و نوح و پسرانش و زنش و زنان پسرانش با وی از آب طوفان به کشتی در آمدند.

۸ از بهایم پاک و از بهایم ناپاک، و از پرندگان و از همه حشرات زمین،

۹ دو دو، نر و ماده، نزد نوح به کشتی در آمدند، چنان که خدا نوح را امر کرده بود.

۱۰ و واقع شد بعد از هفت روز که آب طوفان بر زمین آمد.

۱۱ و در سال ششصد از زندگانی نوح در روز هفدهم از ماه دوم، در همان روز جمیع چشمه‌های لجه عظیم شکافته شد، و روزنه‌ای آسمان گشوده.

۱۲ و باران، چهل روز و چهل شب بر روی زمین می‌بارید.

۱۳ در همان روز نوح و پسرانش، سام و حام و یافث  و زوجه نوح و سه زوجه پسرانش، با ایشان داخل کشتی شدند.

۱۴ ایشان و همه حیوانات به اجناس آنها، و همه بهایم به اجناس آنها، و همه حشراتی که بر زمین می‌خزند به اجناس آنها، و همه پرندگان به اجناس آنها، همه مرغان و همه بالداران.

۱۵ دو دو از هر ذی‌جسدی که روح حیات دارد، نزد نوح به کشتی در آمدند.

۱۶ و آنهایی که آمدند نر و ماده از هر ذیجسد آمدند، چنانکه خدا وی را امر فرموده بود. و خداوند در را از عقب او بست.

۱۷ و طوفان چهل روز بر زمین می‌آمد، و آب همی افزود و کشتی را برداشت که از زمین بلند شد.

۱۸ و آب غلبه یافته، بر زمین همی افزود، و کشتی بر سطح آب می‌رفت.

۱۹ و آب بر زمین زیاد و زیاد غلبه یافت، تا آنکه همه کوه‌های بلند که زیر تمامی آسمان‌ها بود، مستورشد.

۲۰ پانزده ذراع بالاتر، آب غلبه یافت و کوه‌ها مستور گردید.

۲۱ و هر ذیجسدی که بر زمین حرکت می‌کرد، از پرندگان و بهایم و حیوانات و کل حشرات خزنده بر زمین، و جمیع آدمیان، مردند.

۲۲ هر که دم روح حیات در بینی او بود، از هر که در خشکی بود، مرد.

۲۳ و خدا محو کرد هر موجودی را که بر روی زمین بود، از آدمیان و بهایم و حشرات و پرندگان آسمان، پس از زمین محو شدند. و نوح با آنچه همراه وی در کشتی بود فقط باقی ماند.

۲۴ و آب بر زمین صد و پنجاه روز غلبه می‌یافت.

ادامه دارد...

کتابهای مقدس(قرآن): فهرست نکات و مطالبی که برای نخستین بار توسط قرآن مطرح شد(۳۲): سوره انعام ۴)



ادامه از نوشتار پیشین

-فهرست مطالبی که برای نخستین بار توسط قرآن بعنوان یک کتاب دینی مطرح شد(۳۲)

- سور ه انعام (۴)


قدر خدا را ندانستند

و آن‌ها خدا را آن گونه که باید، نشناختند که گفتند: خدا بر هیچ کس از بشر کتابی نفرستاده. بگو: کتاب توراتی را که موسی آورد و در آن نور (علم) و هدایت خلق بود چه کسی بر او فرستاد که شما آیات آن را در اوراق نگاشته، بعضی را آشکار می‌نمایید و بسیاری را پنهان می‌دارید و آن‌چه را شما و پدرانتان نمی‌دانستید به شما آموختند؟ بگو: خداست (که رسول و کتاب فرستد)، سپس آن‌ها را بگذار تا به بازیچه خود فرو روند. (۹۱)

قرآن سند  تایید کننده کتابهای آسمانی  پیشین است
و این (قرآن) کتابی است که ما فرستادیم با خیر و برکت بسیار و گواه صدق سایر کتب آسمانی که در مقابل اوست و تا خلق را از اهل مکه و هر که به اطراف آن است بیم دهی. و آنان که به آخرت ایمان آوردند به این کتاب نیز ایمان خواهند آورد و آن‌ها (اوقات) نمازشان را محافظت می‌نمایند. (۹۲)


پیامبر ان دروغین

و کیست ستمکارتر از آن که بر خدا دروغی بندد و یا وحی به او نرسیده گوید: به من وحی می‌رسد، و نیز گوید: من هم محققاً مانند آن که خدا فرستاده خواهم آورد. و اگر  ستمکاران را ببینی آن گاه که در سکرات موت گرفتار می‌شوند! و فرشتگان (برای قبض روح آن‌ها) دست (قهر و قدرت) بر آورند و گویند: جان از تن به در کنید، امروز کیفر عذاب و خواری می‌کشید چون بر خدا سخن به ناحق می‌گفتید و از (حکم) آیات او گردنکشی و تکبّر می‌نمودید. (۹۳)


  پس شفیعان باطلتان کجا هستند؟

و محققاً شما یکایک به سوی ما باز آمدید آن گونه که اول بار شما را بیافریدیم و آن‌چه را که  به شما داده بودیم همه را پشت سر وانهادید و آن شفیعان را که به خیال باطل شریک ما در خود می‌پنداشتید با شما نمی‌بینیم! همانا میان شما و آنان جدایی افتاد و آن‌چه  می‌پنداشتید از دست شما رفت. (۹۴)


از شکفته شدن دانه تا خلق مرگ و زندگی با خداست

خداست که دانه و هسته را می‌شکافد، زنده را از مرده و مرده را از زنده پدید می‌آرد، آن (که چنین تواند کرد) خداست، پس به کجا گردانیده می‌شوید (و نسبت خدایی را به آنان که نتوانند می‌دهید)؟ (۹۵)

ماه با نظمی معین‌در گردش است
خداست شکافنده پرده صبحگاهان، و شب را برای آسایش  مقرّر داشته و خورشید و ماه را به نظمی معین در گردش  درآورده، این تقدیر خدای مقتدر داناست. (۹۶)
و نیز اوست که چراغ ستارگان را برای رهیابی شما در تاریکی‌های بیابان و دریا قرار داده است. همانا ما آیات خود را برای مردم دانا به تفصیل بیان کردیم. (۹۷)

و هم اوست خدایی که همه شما را از یک تن در قرار گاه و جایگه موقتی   بیافرید. ما نیکو آیات خود را برای اهل بصیرت مفصل بیان نمودیم. (۹۸)

و هم اوست خدایی که از آسمان آبی فرو بارید پس هر نبات را بدان رویاندیم و سبزه‌ها را از زمین برون آوردیم و از آن سبزه‌ها دانه‌هایی که بر روی هم چیده شده بیرون آریم و از شکوفه نخل خوشه‌هایی است به هم پیوسته، و باغ‌های انگور و زیتون و انار که برخی شبیه و برخی نامشابه به هم است (خلق کنیم)، شما در آن باغ‌ها هنگامی که میوه آن پدید آید و برسد (با چشم تعقل) بنگرید، که در آن آیات و نشانه‌هایی (از قدرت خدا) برای اهل ایمان هویداست. (۹۹)


اهریمنان نیز آفریدگانند و نه شریک خداوند و خدا پسر و دختر ندارد

و گروهی از کافران اهریمنان را شریک خدا شمردند در حالی که آن‌ها آفریده خدا هستند و گروهی (عزیر و مسیح و فرشتگان را) از روی نادانی پسران و دخترانی برای او تراشیدند، در صورتی که او از همه این نسبت‌ها برتر و منزه است. (۱۰۰)


او همسری ندارد که فرزندی داشته باشد

اوست پدید آرنده آسمان‌ها و زمین، چگونه وی را فرزندی تواند بود در حالی که او را جفتی نیست؟! و او همه چیز را آفریده و به همه چیز داناست. (۱۰۱)

این است (وصف) پروردگار شما، که جز او هیچ خدایی نیست، آفریننده هر چیز است، پس او را پرستش کنید، و او نگهبان همه موجودات است. (۱۰۲)


خداوند نادیدنی است

او را هیچ چشمی درک ننماید و او همه بینندگان را مشاهده می‌کند و او لطیف و نامرئی و (به همه چیز خلق) آگاه است. (۱۰۳)


بصیرت کلید سعادت است

آیات الهی و کتب آسمانی که سبب بصیرت شماست البته از طرف پروردگارتان آمد، پس هر کس بصیرت یافت خود به سعادت رسید و هر کس که کور بماند خود در زیان افتاد، و من نگهبان شما نیستم. (۱۰۴)


کافران تهمت درس خو اندگی به تو می زنند

و این چنین ما آیات قرآن را به انواع گوناگون بیان کنیم (تا وسیله هدایت شود) ولی عاقبت کافران نادان گویند: تو (این‌ها را) به درس آموخته‌ای! و تا آن را برای اهل دانش بیان کنیم. (۱۰۵)

ای پیغمبر هر چه از خدا به تو وحی شد از آن پیروی کن، که خدایی جز آن ذات یکتا نیست و از مشرکان روی بگردان. (۱۰۶)


ای پیامبر: تو وکیل کافران نیستی،

و اگر خدا می‌خواست آن‌ها شرک نمی‌آوردند، و ما تو را نگهبان ایشان نکردیم و تو وکیل آن‌ها نیستی. (۱۰۷)

و (شما مؤمنان) به آن‌چه مشرکان غیر از خدا می‌خوانند دشنام ندهید تا مبادا آن‌ها از روی ظلم و جهالت خدا را دشنام دهند. این چنین ما عمل هر قومی را در نظرشان زینت داده‌ایم، سپس بازگشت آن‌ها به سوی پروردگارشان است و خدا آنان را به کردارشان آگاه می‌گرداند. (۱۰۸)


اگر معجزه هم می شد کافران مکه ایمان نمی آوردند.

و به خدا به سخت‌ترین سوگندهای خود قسم یاد کردند که البته اگر آیتی بیاید ایمان آرند. بگو: آیات از طرف خداست، و شما مؤمنان چه می‌دانید؟  اگر آیتی هم آید هرگز ایمان نمی‌آورند. (۱۰۹)

و ما دل و دیده اینان را چنان که اول بار ایمان نیاوردند اکنون نیز از ایمان بگردانیم و آن‌ها را به حال طغیان  و سرکشی واگذاریم تا در ورطه ضلالت فرومانند. (۱۱۰)


اگر فرشته هم در مقابل آنان ظاهر شود ایمان نمی آورند

و اگر فرشتگان را بر آن‌ها می‌فرستادیم و مردگان با آنان سخن می‌گفتند و هر چیزی را رویارویشان فراهم می‌آوردیم باز ایمان نمی‌آوردند مگر به مشیت خدا، لیکن اکثرشان (مشیت نافذ حق را) نمی‌دانند. (۱۱۱)


پیامبر ان دشمنان  مرئی و نامرئی  خود را دارند

و همچنین ما هر پیغمبری را از شیطان‌های انس و جن دشمنی در مقابل برانگیختیم که آن‌ها برخی با برخی دیگر برای اغفال مؤمنان سخنان آراسته ظاهر فریب اظهار کنند. و اگر پروردگار تو می‌خواست چنین نمی‌کردند، پس این‌ها را با دروغشان واگذار. (۱۱۲)

(تا بیازماییم‌شان) و تا به گفتار (فریبنده) آن اهریمنان آنان که به آخرت ایمان نیاورند دل سپرده و بدان خشنود باشند و تا آن‌چه می‌توانند به گناه و تبهکاری آلوده شوند. (۱۱۳)


یهودان و مسیحیان می دانستند قران بر حق است

آیا من غیر خدا حاکم و داوری بجویم و حال آن‌که او خدایی است که کتابی که همه چیز در آن بیان شده به شما فرستاد؟ و آنان که به آن‌ها کتاب فرستادیم   می‌دانند که این قرآن از خدای تو به حق بر تو فرستاده شده، پس در آن البته هیچ شک و تردید راه مده. (۱۱۴)


راستی، عدالت، حد اعلای کمال معیار کلام الهی است

کلام خدای تو از روی راستی و عدالت به حد کمال رسید و هیچ کس تبدیل و تغییر آن کلمات نتواند کرد و او خدای شنوا و داناست. (۱۱۵)

و اگر پیروی از اکثر مردم روی زمین کنی تو را از راه خدا گمراه خواهند کرد، که اینان جز از پی نمی‌روند و جز اندیشه باطل و دروغ چیزی در دست ندارند. (۱۱۶)

محققاً خدای تو خود داناتر است به حال آن که از راه او گمراه است و آن که به راه او هدایت یافته است. (۱۱۷)

پس شما مؤمنان چنانچه به آیات خدا ایمان دارید از آن‌چه نام خدا بر آن ذکر شده تناول کنید. (۱۱۸)

چرا از آن‌چه نام خدا بر آن ذکر شده نمی‌خورید ؟ در صورتی که آن‌چه خدا بر شما حرام کرده به تفصیل بیان نموده جز آن‌چه به آن ناگزیر می‌شوید که باز حلال است. و بسیاری از مردم به هوای نفس خود از روی جهل به گمراهی کشند. همانا خدا به تجاوزکنندگان (از حدود) داناتر است. (۱۱۹)


توبه هم در باطن و هم‌در ظاهر

و هر گناه و عمل زشت را در ظاهر و باطن ترک کنید، که محققاً کسانی که کسب گناه کنند به زودی به کیف  آن خواهند رسید. (۱۲۰)

ادامه دارد...

۱۶ موضوع

تا اینجا ۴۵۷ موضوع

کتابهای مقدس(قرآن): فهرست نکات و مطالبی که برای نخستین بار توسط قرآن مطرح شد(بخش ۳۱: سوره انعام بخش(۳)


ادامه از نوشتار پیشین


- فهرست مطالبی که نخستین بار توسط قران بعنوان یک کتاب مقدس و مدهبی معر فی شد(بخش سی و یکم)

-سوره انعام بخش ۳



آیات ۶۱ تا ۹۰

فرشتگان نگهبان آدمیان تا دم مرگ
اوست خدایی که قهر و اقتدارش مافوق بندگان است و فرشتگانی را به نگهبانی بر شما می‌فرستد، تا آن
گاه که هنگام مرگ یکی از شما فرا رسد رسولان ما او را می‌میرانند و در قبض روح شما هیچ کوتاهی نخواهند کرد. (۶۱)

سپس به سوی خدای عالم  بازگردانده می‌شوند. آگاه باشید حکم  اصلی با خداست و او زودترین حسابرسان است. (۶۲)

خدا از زاریهای درون قلب اگاه است
بگو: آن کیست که شما را از تاریکی‌های بیابان و دریا نجات می‌دهد گاهی که او را به تضرع و زاری و از باطن قلب می‌خوانید که اگر ما را از این مهلکه نجات داد پیوسته شکرگزار او خواهیم بود؟ (۶۳)

خدا رهاننده از اندوه و غم است
بگو: خداست که شما را از آن تاریکی‌ها نجات می‌دهد و از هر اندوهی می‌رهاند، باز هم به او شرک می‌آورید. (۶۴)

بگو: او تواناست که بر شما عذابی از آسمان یا زمین فرستد یا شما را به اختلاف کلمه و پراکندگی درافکند و بعضی را به عذاب بعضی گرفتار کند بنگر چگونه ما آیات خود را به طرق مختلف بیان می‌کنیم، شاید مردم چیزی بفهمند. (۶۵)

بگو به آنان: من نگاهبان شما نیستم
و قوم تو آن را تکذیب کردند در صورتی که حق محض همان بود. بگو: من نگهبان شما نیستم. (۶۶)

هر   خبری   زمانی دارد
برای هر خبری وقت معینی است و به زودی آگاه می‌شوید. (۶۷)

اگر از روی فراموشی با ستمکاران مجالست کردی به محض یاد آوری از آنان دوری کن،
و چون گروهی را دیدی که برای خرده‌گیری و طعن زدن در آیات ما گفتگو می‌کنند از آنان دوری گزین تا در سخنی دیگر وارد شوند، و چنانچه شیطان البته فراموشت ساخت بعد از آن‌که متذکر  شدی دیگر با گروه ستمکاران مجالست مکن. (۶۸)

پرهیزکاران مسئول کارهای بدکاران نیستند ولی...
بر کسانی که پرهیزکارند عقوبت حساب بدکاران نخواهد بود، لیکن بر آن‌هاست که  متذکر سازند، شاید پرهیز کنند. (۶۹)

آنانی که دین را بازیچه کارهای خود می سازند
و آنان را که دین خود را بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آن‌ها را فریب داد به حال خود واگذار، همین قدر (آن‌ها را) به این قرآن تذکر ده، تا مبادا کسی به عمل خود عاقبت گرفتار شود و او را جز خدا دادرس و شفیعی نباشد، و اگر هر چه دارد فدا دهد از او نپذیرند. آن‌ها همان کسانی هستند که عاقبت به کیفر اعمالشان به هلاکت می‌رسند و به کیفر کفرشان شرابی از حمیم جهنم و عذابی دردناک دارند. (۷۰)

فکر می کنید خدا ما را رها ساخته؟
بگو: آیا ما خدا را رها کرده و چیزی را  که هیچ قادر به نفع و ضرر ما نباشد به خدایی بخوانیم و بعد از آن‌که خدا ما را هدایت نمود باز به خوی جاهلیت برگردانده شویم؟! مانند کسی که فریب و اغوای شیطان او را در زمین سرگردان ساخته است در حالی که او را یارانی است که او را به راه راست می‌خوانند که نزد ما بیا! بگو: هدایت خدا به حقیقت هدایت است و ما مأموریم که تسلیم فرمان خدای جهانیان باشیم. (۷۱)

نماز به پا دارید،
و نماز به پا دارید و از خدا بترسید و اوست که به سوی او محشور می‌شوید. (۷۲)

و اوست خدایی که آسمان‌ها و زمین را به حق آفرید و روزی که بگوید: موجود باش، آن چیز بی‌درنگ موجود خواهد شد. سخن او حق است و پادشاهی و فرمان عالم روزی که در صور بدمند تنها با اوست و دانای نهان و آشکار است و هم او به تدبیر خلق دانا و (بر همه چیز) آگاه است. (۷۳)

ابراهیم پیامبر به پدرش چه گفت؟
وقتی که ابراهیم به پدرش آزر  گفت: آیا بت‌ها را به خدایی اختیار کرده‌ای؟! من تو و پیروانت را در گمراهی آشکار می‌بینم. (۷۴)

ملکوت آسمان و زمین
و این چنین ما به ابراهیم ملکوت  آسمان‌ها و زمین را ارائه دادیم   تا به مقام اهل یقین رسد. (۷۵)

روش توحید ابر  اهیمی(۱)
پس چون شب بر او نمودار شد ستاره درخشانی دید، گفت: این پروردگار من است. چون آن ستاره غروب کرد گفت: من چیزهای غروب‌کردنی و ناپدیدشدنی را دوست ندارم (به خدایی نخواهم گرفت). (۷۶)

روش توحید ابر اهیمی (۲)
پس چون ماه تابان را دید گفت: این خدای من است. وقتی آن هم ناپدید گردید گفت: اگر خدای من مرا هدایت نکند همانا من از گمراهانم. (۷۷)

روش توحید ابر اهیمی(۳)
پس چون خورشید درخشان را دید گفت: این است خدای من، این بزرگتر است. چون آن هم ناپدید گردید گفت: ای قوم من، من از آن‌چه شما شریک خدا قرار می‌دهید بیزارم. (۷۸)

روش توحید ابراهیمی(۴)
من با ایمان خالص روی به سوی خدایی آوردم که آفریننده آسمان‌ها و زمین است و من هرگز از مشرکان نیستم. (۷۹)

قوم ابراهیم با او در مقام خصومت و احتجاج برآمدند، گفت: آیا با من درباره خدا محاجّه می‌کنید؟ و حال آن‌که خدا مرا هدایت کرده و هیچ از آن‌چه شما شریک خدا می‌خوانید بیمی ندارم مگر آن‌که خدا بر من چیزی بخواهد، پروردگار من علمش به همه موجودات محیط است، آیا متذکر نمی‌شوید؟! (۸۰)


و من چگونه از آن‌چه شما شریک خدا قرار می‌دهید بترسم در حالی که شما از شرک آوردن به خدا نمی‌ترسید با آن‌که هیچ برهان و حجتی را بر آن شرک بر شما نازل نکرده است؟! آیا کدام یک از ما دو گروه به ایمنی سزاوارتریم اگر شما فهم سخن می‌کنید؟! (۸۱)

ایمان نباید با ظلم و ستم‌همراه باشد

آنان که ایمان آورده و ایمان خود را به ستمی نیالودند ایمنی آن‌ها راست و هم آن‌ها حقیقتاً هدایت یافته‌اند. (۸۲)

این است حجّتی که ما ابراهیم را بر قومش دادیم. ما هر که را بخواهیم به درجات رفیع بالا می‌بریم، که خدای تو به نظام و صلاح عالمیان آگاه و داناست. (۸۳)

مردان آسمانی
و ما به ابراهیم، اسحاق و یعقوب را عطا کردیم و همه را به راه راست بداشتیم و نوح را پیش از ابراهیم و فرزندانش داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را هدایت نمودیم و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم. (۸۴)

و زکریا و یحی و عیسی و الیاس دیگر مردان آسمانی
و هم زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (هدایت کردیم) که همه از نیکوکارانند. (۸۵)
و اسماعیل ، یسع، یونس و  لوط  از گروه مردان آسمانی

و نیز اسماعیل و یسع و یونس و لوط را (هدایت کردیم) و ما همه آن پیغمبران را بر عالمیان شرافت و برتری دادیم. (۸۶)

و نیز برخی از پدران و فرزندان و برادران آن‌ها را فضیلت داده و آنان را بر دیگران برگزیدیم و به راه راست هدایت نمودیم. (۸۷)

این است راهنمایی خدا که به آن هر یک از بندگانش را بخواهد هدایت می‌کند، و اگر به خدا شرک می‌آوردند اعمال آن‌ها نابود می‌شد. (۸۸)

آن‌ها کسانی بودند که ما به آن‌ها کتاب و فرمان و مقام نبوّت عطا کردیم، پس اگر این قوم به این‌ها کافر شوند ما قومی را که هرگز کافر نشوند بدین‌ها برگمارده‌ایم. (۸۹)

من مزد رسالت نمی خواهم
آن‌ها کسانی بودند که خدا خود آن‌ها را هدایت نمود، تو نیز از راه آن‌ها پیروی نما، و (امت را) بگو که من مزد رسالت از شما نمی‌خواهم، این نیست جز یادآوری و پندی برای اهل عالم (که به یاد خدا متذکر شوند). (۹۰)


ادامه دارد...

۱۲ موضوع