سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

کتابهای مقدس (انجیل بارنابا): فصل ۳۴: مسیح می گوید: عادت بد در یک شهر از سوزاندن آن شهر بدتر است.


ادامه از نوشتار پیشین

انجیل برآنها فصل ۳۴

۱) یکی بود پیش روی دروازه، که دست راست او خشک شده بود؛ به اندازه‌ای که توانا نمی‌شد در به کار داشتن آن.

(۲) پس یسوع روی دل خود به خدای نمود و دعا کرد؛ فرمود: «تا بدانید که سخنان من حق است،  به نام خدای  می گویم دراز کن ای مرد، دست ناخوش خود را.»

(۳) پس دراز نمود آن را درست، که گویا به آن مرضی نرسیده بود.

(۴) آن وقت آغاز نمودند به خوردن، با خوف خدای.

(۵) بعد از آن که کمی خوردند، باز یسوع فرمود: «حق می‌گویم به شما؛ به درستی که سوزانیدن شهری هر آینه افضل است از این که در آن عادت بدی گذاشته شود.»

(۶) «زیرا به جهت مثل این، غضب می‌فرماید خدای بر رؤسا و پادشاهان زمین ، آنان که داده‌است به ایشان خدای شمشیر را تا گناهان را نیست کنند.»

(۷) پس بعد از آن یسوع فرمود: «هر وقتی که دعوت کرده می‌شوی، پس یاد دار که نگذاری خود را جای بالاتر.»

(۸) «تا اگر دوست صاحبخانه، بزرگتر از تو بیاید، صابخانه تو را نگوید برخیز و پایینتر بنشین و باعث شود تو را بر شرمندگی.»

(۹) «بلکه برو و بنشین در پست تر  ین جا  تا بیاید آن که تو را دعوت کرده و بگوید: ای دوست، برخیز و بنشین در جای بالاتر. پس فخر و بزرگی تو را شود.»

(۱۰) «زیرا آن که خود را بلند می‌نماید، پست می‌شود و آن که خود را پست می‌نماید بلند می‌شود.»

(۱۱) «حق می‌گویم به شما؛ به درستی که شیطانِ سرافکنده محذول نشد مگر به گناه کِبر.»

(۱۲) «چنان که اشعیای پیغمبر می‌گوید، سرزنش کنان او را به این کلمات که: چگونه افتادی از آسمان ای ستارهٔ صبح، ای آن که جمال فرشتگان بودی و تابان شدی مثل بامداد.»

(۱۳) «به درستی که کِبر تو به تحقیق تو را به زمین انداخت.»

(۱۴) «حق می‌گویم به شما؛ هر گاه انسان بشناسد بدبختی خود را، پس به درستی که او می‌گرید آن جا همیشه بر زمین.»

(۱۵) «آن گاه خود را پست‌تر از هر چیز دیگر می‌شمارد.»

(۱۶) «پس غیر این سببی نیست از برای گریستن انسان و همسر او، صد سال بدون انقطاع، که طلب رحمت می‌نمودند از خدای.»

(۱۷) «زیرا آن‌ها یقین دانستند کجا افتادند بخاطر تکبرشان .»

(۱۸) چون یسوع این بفرمود، شکر نمود.

(۱۹) منتشر شد آن روز در اورشلیم، چیزهای بزرگی که یسوع گفته بود آن‌ها را و معجزه‌ای که نموده بود.

(۲۰) پس قوم شکر نمودند خدای را و مبارک خواندند نام قدوس او را.

(۲۱) اما کاتبان و کاهنان چون درک نمودند که او بر ضد تقالید شیوخ ایشان سخن رانده، به سخت‌ترین دشمنی شعله‌ور شدند.

(۲۲) دل‌های ایشان سخت شد مانند فرعون.

(۲۳) از آن روی فرصت می‌طلبیدند که بکشند او را؛ لیکن ایشان را میسر نشد.

ادامه دارد

کتابهای مقدس(قرآن): پاسخ افسانه رویاهای پیامبری و معصومیت پیامبران


قرآن 
( و هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده میشود، کسانی که ایمان به لقای ما و روز رستاخیز باور ندارند میگویند: قرآنی غیر از این بیاور، یا آن را تبدیل کن! و تو ای پیامبر بگو: من حق ندارم که از پیش خود آن را تغییر دهم. فقط از چیزی که بر من وحی میشود، پیروی میکنم! من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از مجازات روز بزرگ میترسم!)
۸۲   سوره نساء

( آیا در قرآن از روی فکر و تأمل نمی نگرند تا بر آن ها ثابت شود که وحی خداست و اگر از جانب غیر خدا بود در آن اختلاف بسیار می یافتند.)
۲۲ سوره حج

افسانه  قرآن رویا های پیامبر ی

معصوم بودن پیامبر ان

-آیا کتاب آسمانی وحی الهی است و یا پیامبر دیدگاه خود را بصورت کتاب الهی و دین ارائه کرده است؟
-آیا  قرآن دیدگاه های خود پیامبر اسلام از خدا و جهان است و او جهان را اینطوری دیده و  در قالب کتابی و نوشتاری بنام قرآن تفسیر کرده است؟

آیا پیامبران معصوم هستند؟

پاسخ 

پاسخ به این پرسش دقیقا به این نکته ارتباط دارد که پرسش کننده از چه نوع اعتقاد و باوری در ارتباط با موضوع پیامبری بر خوردار است:
آیا بوجود خداوند خالق باور دارد؟
اگر او بوجود خداوند اعتقاد دار   خدای او چه نوع خدایی است؟  آیا او خدایی است  که بشر را خلق کرده و دیگر کاری به کار او ندارد. بلکه انسان باید خودش راهش را بیابد. چنین شخصی بطور حتم به وجود پیامبر ان الهی باور ندارد. بنابر این او نباید در مورد  این که قرآن کتاب و حیانی است و یا رویاهای پیامبری اعتراضی بکند،   و یا در خطا بودن و یا صحیح بودن گزاره های و حیانی تردید کند. چون او بلیطش یکسره است و اصلا اصل نبوت و پیامبر ی را قبول ندارد.پس به وحی نیز معتقد نیست. اگر به خداوند هم باور نداشته باشد که دیگر از این قلمرو کلا خارج است.


اما اگر کسی اصل پیامبری را قبول دارد و باور دارد که خداوند خالق حکیم، عالم، خبیر، بصیر است و جهان را هدفمند آفریده و ضمن خلق انسان  ، فکری هم برای هدایت او کرده و پیامبر ان ر ا مبعوث نموده و بساط وحی را بر پا کرده است، او نباید این گونه فکر کند.

 زیرا تصور کنید که این انسان خدا - پیامبر باور بیاید و پیامبر مورد قبول خود را رویا بین ، مردد ، دمی خطا کار ، دمی پاک و منزه بداند . یا این که او را بشری بداند که طی جریان زندگی دیدگاه هایی داشته و این دید گاه ها را بصورت کتابی عرضه کرده است. خوب پرسش مهم این است که این آقای پیامبر چه تفاوتی با دیگران دارد؟ 

چرا باید به کسی که رویاهای خود را بعنوان وحی الهی معر فی می کند باور داشت؟

چرا باید دمی خطا کار و دمی منزه و درستکار را بعنوان پیشوا و مرشد دینی پذیر فت؟ 

پس در نتیجه بر می گردیم به آن اصل که اگر کسی به صحت  اصل وحی و لزوم ارسال پیامبران باوردارد قطعا معتقد است که  : پیامبر الهی آورنده وحی الهی است که  مجموعه و حیانی مصون از خطاست و کتاب آسمانی کلام الهی است که بر پیامبر نازل شده و اگر او از جانب خداوند قادر ، آگاه ، بصیر، بینا و همه جا حاضر و از همه چیز آگاه است پس او فقط وحی الهی را در قالب کتاب آسمانی به بشر اعلام کرده است. 


به بیان دیگر اگر قرار باشد ، اعتقاد به خداوند خالق یکتا و عالم بر همه چیز و اگاه از همه چیز و همه جا حاضر و همه جا ناظر و  عبادت این چنین خدایی، و دوری از گناهان ،و  ظلم نکردن، و قتل نکردن، و خیانت نکردن ، و دروغ نگفتن، و هدفمند بودن جهان، و اصل پاداش و جزا، و...رویا های انسانی باشند که در برهه ای از زمان بفروش رسیده و آنها را بیان کرده است دیگر موضوع وحی و پیامبری منتفی می شود.

 

پس باز بر می گردیم به مطالب  گفته شده در سطور فوق که اصل پیامبری الهی  و اصل قبول وحی می طلبد که پیامبر از جانب خدا باشد و کتابش تماما گزاره های و حیانی باشند.یعنی او رویا بین نبوده، سر هم بافی نکرده ، خیالات و مشکوکات را بهم نبافته  وتنها وحی الهی را در قالب کتاب خدا عرضه کرده است


آیا پیامبر معصوم است؟
بیایید پرسش را این طور مطرح کنیم: 
پیامبری ادعای پیامبری دارد و از دیگران می خواهد:
بی گناهان را نکشید، دزدی نکنید، دروغ نگویید، خیانت نکنید، زنا نکنید ، زندگی دیگران را به باد فنا ندهید، قضاوت ناحق نکنید، رشوه نگیرید، بت پرستی نکنید، فکر بد نکنید!

 و... آن وقت خود این پیامبر گهگاه بنابه طبع انسانی یا هر چه که بشود اسمش را گذاشت همین کار ها را انجام دهد . 

آیا چنین شخصیتی می تواند سفیر و پیام آور از جانب خدای خالق یکتا و آگاه  باشد؟

 و اصلا آیا او می تواند از مردمان چنین چیزهایی را بخواهد ولی خودش گهگاه همین خطا ها را مرتکب شود؟

مسلما که نمی تواند.!

پس  پذیرش اصل لزوم بعثت پیامبر ان از طرف خداوند  ما را به پذیرش این حکم سوق می دهد که پیامبر باید انجام دهنده نادرستی هایی نباشد که خود از پیروانش می خواهد از آنان دوری کند و این همان عصمت پیامبری  است. 





 

کتابهای مقدس(قرآن): پاسخ به یک شبه در مورد قرآن



پاسخ به یک شبهه در مورد قرآن

وجود گزاره کاذب در متن کلام وحیانیِ برحق، ممکن است. "در مقام تبیین وجود یک گزاره کاذب در متن کلام وحیانی (به فرض آنکه چنان گزاره کاذبی در کلام وحی وجود داشته باشد) فرد دست کم با سه نظریه تبیین گر رقیب روبرو است: (۱) آن گزاره "خطاً است؛ (۲) آن گزاره "دروغ" است؛ (۳) آن گزاره، دست کم در زمینه عصر تنزیل وحی، بستر مناسب تری برای فهم و پذیرش مراد اصلی فرستنده پیام فراهم می‌آورده‌است. از منظر فرد مؤمنی که خداوند را عالم مطلق، قادر مطلق، و خیر محض می‌داند، گزینه سوّم با اقتضای منطق و ایمان، هردو، سازگار است، و مؤمن خردورز می‌تواند به نحوی سازگار و خردپسند آن را بر دو گزینه بدیل ترجیح نهد.".

از نظرات دکتر آرش نراقی

پاسخ و توضیح

اسلام و   اصولا  همه ادیان الهی بر اساس چندین  اصل مهم و بنیادی قرار دارند که غیر قابل تغییرند .  قرآن بطور کامل و واضح به این اصلها اشاره و بر آن تاکید کرده است. انکار این اصلها به منزله نقص در دین است و در سر تاسر قرآن این اصلها بطور مکرر مورد تاکید قرار گرفته و هرگز  تفاوت  زمانی در  در آنها صورت نگرفته   و نمی  گیرد و از ابتدای شروع دین اسلام و تا آخرین روز حیات پیامبر و تا اخرین وحی الهی همان گونه بوده است و برای همیشه همین گونه خواهد بود.

 این اصول عبارتند از:

خداپرستی

۱-وجود خدای خالق یکتا، بی همتا، بی شریک ، بی زوال ،  که بوجود نیامده و همواره بوده است و خواهد بود
۲- خداوند قادر مطلق و عالم مطلق است و قدرتش بر همه عالم هستی حکمفرماست.
۳-خداوند جهان  و انسان را هدفمند آفر یده   و به همین دلیل بشر در دوران زندگی خود بر روی زمین مسئولیتهایی را دارد که بر عهده اوست.
بنابر این هر گونه بت پرستی و  شخص پرستی  طبق آیات قرآن صد در صد ممنوع است. و فقط خداوند خالق یکتاست که قابل پرستش است.

پیامبران و رسالت الهی

۴- خداوند برای راهنمایی بشر پیامبرانی با کتابهای مختلف  فرستاده تا راز اصلی -خلقت انسان را به او گوشزد کرده  و به او مسیر صحیح زندگی را که بر اساس قوانین اصلی الهی تدوین شده نشان دهد.

جهان هدفمند است

۵-خداوند جهان را در مسیری قرار داده که انسان به جهان می آید و از جهان می رود  و خود این انسان هیچ کنترلی بر این آمدن و رفتن ندارد. 

جهان آخرت و قیامت

۶-پس از زندگی در این جهان انسان به جهان آخرت می رود و روز قیامتی بر پا می شود و به حساب و کتاب زندگی بشر در دوران عمر زمینی او رسیدگی می شود.

خطاها و گناهان شخصی

۷- اگر خطاهایی که او در دوران زندگی کرده شخصی و مربوط به خود او بوده و ا و تا زنده بوده از آنها برگشته و دیگر به سراغ آنها نرفته و کارهای نیکی انجام داده که آن لغزشهای شخصی را پوشش داده همه آنها بخشیده خواهد شد. 

خطاهای متعدی و سرایت کننده

۸- اگر خطاهای انسان در دوران زمینی شامل  ظلم ، خیانت ، قتل ، جنایت، گرانفروشی ، کم فروشی ، تجاوز و....را شامل می شده این گناهان هر گز بخشیده نمی شوند مگر آن دسته از خطاها که قابل جبران بوده و او در دوران حیات آنان را جبران نموده و رضایت افراد  را بدست آورده است.
بدیهی است که گناهانی مانند  قتل ، تجاوز  و دیگر جنایات غیر قابل جبر ان هر گز بخشیده نخواهند شد‌.۹-دیگر از گناهان غیر قابل بخشش شرک و عدم اعتقاد به خداوند   و انکار وجود او و انکار رسالت پیامبران  است که اگر تا پایان حیات ادامه داشته باشد این گناه نیز هر گز بخشیده نخواهد شد.


دنیا

۱۰- انسان طبق قرآن باید از دنیا استفاده کند و از نعمتهای آن بهره ببرد ولی ذهن او و قلب او متوجه خداوند و جهان آخرت باشد.

کارنیک

۱۱- ایمان به خداوند   و انجام کارهای نیک دو کار اصلی و مهم هستند که در سر تاسر قرآن بر ارزش و اهمیت ویژه آن تاکید شده است.

تفکر و تعقل

۱۲- انسان باید در دوران زندگی و حتی به هنگام ذکر نامهای خداوند و تسبیح او همیشه در حال تفکر و تعقل باشد و در رازهای عالم هستی بیاندیشد و  در این  زمینه اندیشه کند  که چرا جهان و انسان وجود دارند؟   بر سر تمدنهای گذشته چه آمده است؟ چرا برخی از ملتها و تمدنها برای همیشه نابود شده اند؟ خیر چیست و شر چیست؟

دفاع و جنگ

۱۳- مسلمانان اگر مورد حمله و هجوم  قرار گیرند  اجازه الهی دارند که از خود دفاع نموده و دشمن متجاوز را از خود و سرزمین خود برانند.
۱۴- اگر دشمن متجاوز دست از جنگ برداشت بر مسلمانان است که آنان نیز دست از جنگ بردارند.

عبادات

۱۵- قران برای انسان مسلمان عباداتی را در نظر گرفته که انجام برخی از  آنها مانند نماز  صد در صد ضروری و لازم الاجراست.  برخی دیگر از عبادات مانند حج و روزه مشروط هستند. مثلا در مورد حج شخص باید استطاعت مالی و بدنی لازم  داشته باشد ، راه حج و مسیر رفت و آمد آن باز باشد. در صورت وجود همه این شرایط حج یک بار در تمام عمر بر هر مسلمان مستطیع واجب است . 
و در مورد روزه شخص باید از سلامت بر  خوردار بوده و روزه باعث آزار  و صدمه به او نشود. 

گناهان

۱۶- در مورد احکام  خطاهایی  مانند زنا، شرابخواری ، قمار   که گناهان شخصی هستند راه جبران  آن توبه است و انجام کارهای نیک و باز نگشتن به آنها!  
مگر آن که کسی که  در ملاء عام و در مقابل چشم مردمان و در داخل جامعه مست کند، زنا کند و یا فحشاء و فساد را علنا رواج دهد . چنین شخصی مسئول گناه خویش   می باشد. 
در مورد زنا که در جایی پنهانی صورت گرفته و دور از چشم مردمان بوده باید چهار شاهد  عادل بطور دقیق  و بطور یکسان شهادت دهند و شهادت آنان با یکدیگر سر مویی تفاوت نداشته باشد. ارایه این گزارش که زن و مردی برهنه در کنار هم بودند زنا به شمار نمی آید. یعنی گزارش آن چهار شاهد عادل باید دقیقا حاکی  از نزدیکی جنسی ما بین زن و مرد  باشد. اگر گزارش یک نفر آنان تفاوت کند سه نفر دیگر مواخذه خواهند شد و مسئول می باشند. در قرآن حکم زنا در صورت اثبات و با شرایط فوق صد تازیانه است. در قران هیچ آیه ای در مورد سنگسار زنا کار وجود ندارد. البته نکته مهم در مورد چهار شاهد این است که آنان در محل وقوع زنا چه می کردند؟ 
قرآن وحی الهی است
۱۷- قرآن و آیات آن از طریق وحی الهی بر پیامبر اسلام  نازل شده و در سر تاسر قرآن و آیات مختلف تاکید شده که آیات قرآن وحی الهی است و ساخته و پرداخته هیچ کس نمی باشد .
زن و مرد
۱۸- زن و مرد در قبال کارهای نیک یکسان پاداش می برند و در قبال کارهای نادرست یکسان مواخذه می شوند.

معیار اصلی

۱۹- طبق آیات قران معیار  اصلی ، خوب و بد بودن انسان است و اینکه انسان تا چه حد به  خدا وند نزدیک است و تا چه حد نیکوکار و مفید برای جامعه بشری است. رنگ و نژاد ، زشت و زیبا بودن هیچ ارزشی ندارد. وفقط باعث تمایز انسانها از یکدیگر است.

اصول همیشگی هستند

۲۰ - دستورات و اصول مطرح شده در فوق که بر طبق آیات قرآن می باشد همیشه و همواره پا بر جا می باشد.


کتابهای مقدس(قرآن): سر گذشت موسی پیامبر از تولد تا ازدواج


سوره قصص چهل و نهمین سوره بر حسب تاریخ نزول

تاریخ زندگی موسی پیامبر از تولد تا ازدواج

آیات ۷  الی ۲۸

تولد  و تربیت در دربار فرعون

و به مادر موسی وحی کردیم که طفلک را شیر ده و چون  بر او ترسان شوی به دریایش افکن و دیگر هرگز مترس و محزون مباش که ما او را به تو باز آوریم و هم از پیغمبران مرسلش گردانیم. (۷)

اهل بیت فرعون  موسی را (از دریا) بر گرفت تا در نتیجه دشمن و مایه‌ی اندوه آل فرعون شود که همانا فرعون و هامان و لشکریانشان بسیار نادان و خطاکار بودند. (۸)

و زن فرعون گفت: این کودک نور دیده‌ی من و توست، او را مکشید، باشد که در خدمت ما سودمند افتد و یا او را به فرزندی خود برگیریم، و آن‌ها (از حقیقت حال موسی و تقدیر ازلی حق) بی‏خبر بودند. (۹)

و مادر موسی دلش آسوده شد و اگر نه ما دلش را بر جای نگاه داشتیم تا ایمانش بر قرار ماند نزدیک بود راز درونش را آشکار سازد. (۱۰)

و (آن‌گاه مادر موسی) به خواهر او گفت که از پی طفلم رو. خواهر رفت و موسی را از دور دید ولی آل فرعون بی‏خبر بودند. (۱۱)

و ما پیش از آن، شیر هر دایه‏ ای را بر او حرام کردیم، و خواهر موسی گفت: آیا مایلید که من شما را بر خانواده‏ ای که دایه و پرستار این طفل شوند و در کمال محبت و مهربانی تربیت کنند رهنمایی کنم؟ (۱۲)

و بدین وسیله ما موسی را به مادرش برگردانیدیم تا دیده‏اش روشن شود و حزن و اندوهش به کلی برطرف گردد و نیز به طور یقین بداند که وعده‌ی خدا حق است، لیکن اکثر آنان از این حقیقت آگاه نیستند. (۱۳)

موسی به پیامبر ی می رسد

و چون موسی به سن عقل و رشد رسید و حد کمال یافت ما به او حکم نبوت و مقام علم عطا کردیم و چنین پاداش به مردم نیکوکار می‏دهیم. (۱۴)

موسی و در گیری با یکی از افراد فر عون

و موسی  بی‏خبر اهل مصر به شهر در آمد، آن جا دید که دو مرد با هم به قتال مشغولند، این یک از شیعیان وی (یعنی از بنی‌اسراییل) بود و آن یک از دشمنان (یعنی از فرعونیان) بود، در آن حال آن شخص   از موسی دادخواهی و یاری بر علیه آن دشمن خواست، موسی مشتی سخت بر آن دشمن زد، قضا را بدان ضربت او را کشت. موسی گفت: این کار از فریب و وسوسه شیطان بود  که دشمنی شدید شیطان و گمراه ساختن آدمیان به سختی آشکار است. (۱۵)

(آن گاه موسی) گفت: ای خدا، من بر خویش ستم کردم  تو از من در گذر، خدا هم از او در گذشت که اوست بسیار آمرزنده و مهربان. (۱۶)

موسی باز گفت: ای خدا، به شکرانه‌ی این نعمت  که مرا عطا کردی من هم بدکاران را هرگز یاری نخواهم کرد. (۱۷)

موسی (پس از کشته شدن قبطی و نجات سبطی) از توقف به شهر مصر بیمناک شد و مراقب دشمن بود، ناگاه همان کس که روز گذشته از او یاری جسته بود باز او را به داد خواهی خواند. موسی به او گفت: پیداست تو سخت گمراهی! (۱۸)

و چون خواست دست به قبطی دشمن دراز کند (قبطی) فریاد کرد: ای موسی مرا هم می‏خواهی مانند شخص دیروز به قتل رسانی؟ معلوم است که تو در این سرزمین قصدی جز گردنکشی و جباری نداری و هیچ نمی خواهی مشفق و مصلح باشی. (۱۹)

و در این حال مردی با ایمان  از دورترین نقاط شهر مصر شتابان آمد و گفت: ای موسی رجال دربار فرعون در کار تو شورا می‏کنند که تو را به قتل رسانند، به زودی از شهر بیرون گریز، که من درباره تو بسیار مشفق و مهربانم. (۲۰)


موسی از مصر می گریزد 

موسی از شهر مصر با حال ترس و نگرانی و مراقبت از دشمن بیرون رفت، گفت: بار الها، مرا از شر (این) قوم ستمکار نجات ده. (۲۱)

و چون رو به جانب شهر مدین آورد، با خود گفت: امید است که خدا مرا به راه مستقیم هدایت فرماید. (۲۲)


اولین بر خورد با همسر آینده

و چون بر سر چاه آبی حوالی شهر مدین رسید آن جا جماعتی را دید که (حشم و گوسفندانشان را) سیراب می‏کردند و دو زن را یافت که دور از مردان در کناری به جمع‌آوری و منع اختلاط گوسفندانشان مشغول بودند. موسی گفت: شما اینجا چه می‏کنید و کار مهمتان چیست؟ آن دو زن پاسخ دادند که ما گوسفندان خود را سیراب نمی‏کنیم تا مردان گوسفندانشان را سیراب کرده باز گردند و پدر ما شیخی سالخورده و فرتوت است (و مرد دیگری نداریم، ناچار ما را به شبانی گوسفندان فرستاده است). (۲۳)

موسی گوسفندانشان را سیراب کرد و (با حالی خسته) رو به سایه‌ی درختی آورد و گفت: بار الها، من به خیری (یعنی زندگانی و قوت و غذایی) که تو (از خوان کرمت) نازل فرمایی محتاجم. (۲۴)

(موسی هنوز لب از دعا نبسته بود که دید) یکی از آن دو دختر که با کمال (وقار و) حیا راه می‏رفت باز آمد و گفت: پدرم از تو دعوت می‏کند تا در عوض سقایت و سیراب کردن گوسفندان ما به تو پاداشی دهد. چون موسی نزد او (یعنی شعیب پدر آن دختر) رسید و سرگذشت خود را بر او حکایت کرد (شعیب) گفت: اینک هیچ مترس که از شر قوم ستمکار نجات یافتی. (۲۵)

یکی از آن دو دختر (صفورا) گفت: ای پدر این مرد را (که به شجاعت و امانت آراسته است) به خدمت خود اجیر کن که بهتر کسی که باید به خدمت برگزینی کسی است که توانا و امین باشد. (۲۶)

شعیب (به موسی) گفت: من اراده‌ی آن دارم که یکی از این دو دخترم را به نکاح تو در آورم بر این مهر که هشت سال خدمت من کنی و اگر ده سال تمام کنی (آن دو سال) به میل و اختیار تو، و من (در این نکاح) رنج بر تو نمی‏خواهم نهاد، ان شاءاللَّه مرا شخص شایسته (این خدمت) خواهی یافت. (۲۷)

موسی گفت: این عهد میان من و توست هر کدام از دو مدت را (در خدمت) به انجام رسانم بر من ستمی نباشد (و نباید باز خواست شوم) و خدا بر این قول (و عهد) ما وکیل است. (۲۸)


ادامه دارد

کتابهای مقدس(قرآن): پاسخ به یک شبه در مورد قرآن


پاسخ به یک شبهه در مورد قرآن

وجود گزاره کاذب در متن کلام وحیانیِ برحق، ممکن است. "در مقام تبیین وجود یک گزاره کاذب در متن کلام وحیانی (به فرض آنکه چنان گزاره کاذبی در کلام وحی وجود داشته باشد) فرد دست کم با سه نظریه تبیین گر رقیب روبرو است: (۱) آن گزاره "خطاً است؛ (۲) آن گزاره "دروغ" است؛ (۳) آن گزاره، دست کم در زمینه عصر تنزیل وحی، بستر مناسب تری برای فهم و پذیرش مراد اصلی فرستنده پیام فراهم می‌آورده‌است. از منظر فرد مؤمنی که خداوند را عالم مطلق، قادر مطلق، و خیر محض می‌داند، گزینه سوّم با اقتضای منطق و ایمان، هردو، سازگار است، و مؤمن خردورز می‌تواند به نحوی سازگار و خردپسند آن را بر دو گزینه بدیل ترجیح نهد.".

از نظرات دکتر آرش نراقی

پاسخ و توضیح

اسلام و   اصولا  همه ادیان الهی بر اساس چندین  اصل مهم و بنیادی قرار دارند که غیر قابل تغییرند .  قرآن بطور کامل و واضح به این اصلها اشاره و بر آن تاکید کرده است. انکار این اصلها به منزله نقص در دین است و در سر تاسر قرآن این اصلها بطور مکرر مورد تاکید قرار گرفته و هرگز  تفاوت  زمانی در  در آنها صورت نگرفته   و نمی  گیرد و از ابتدای شروع دین اسلام و تا آخرین روز حیات پیامبر و تا اخرین وحی الهی همان گونه بوده است و برای همیشه همین گونه خواهد بود.

 این اصول عبارتند از:

خداپرستی

۱-وجود خدای خالق یکتا، بی همتا، بی شریک ، بی زوال ،  که بوجود نیامده و همواره بوده است و خواهد بود
۲- خداوند قادر مطلق و عالم مطلق است و قدرتش بر همه عالم هستی حکمفرماست.
۳-خداوند جهان  و انسان را هدفمند آفر یده   و به همین دلیل بشر در دوران زندگی خود بر روی زمین مسئولیتهایی را دارد که بر عهده اوست.
بنابر این هر گونه بت پرستی و  شخص پرستی  طبق آیات قرآن صد در صد ممنوع است. و فقط خداوند خالق یکتاست که قابل پرستش است.

پیامبران و رسالت الهی

۴- خداوند برای راهنمایی بشر پیامبرانی با کتابهای مختلف  فرستاده تا راز اصلی -خلقت انسان را به او گوشزد کرده  و به او مسیر صحیح زندگی را که بر اساس قوانین اصلی الهی تدوین شده نشان دهد.

جهان هدفمند است

۵-خداوند جهان را در مسیری قرار داده که انسان به جهان می آید و از جهان می رود  و خود این انسان هیچ کنترلی بر این آمدن و رفتن ندارد. 

جهان آخرت و قیامت

۶-پس از زندگی در این جهان انسان به جهان آخرت می رود و روز قیامتی بر پا می شود و به حساب و کتاب زندگی بشر در دوران عمر زمینی او رسیدگی می شود.

خطاها و گناهان شخصی

۷- اگر خطاهایی که او در دوران زندگی کرده شخصی و مربوط به خود او بوده و ا و تا زنده بوده از آنها برگشته و دیگر به سراغ آنها نرفته و کارهای نیکی انجام داده که آن لغزشهای شخصی را پوشش داده همه آنها بخشیده خواهد شد. 

خطاهای متعدی و سرایت کننده

۸- اگر خطاهای انسان در دوران زمینی شامل  ظلم ، خیانت ، قتل ، جنایت، گرانفروشی ، کم فروشی ، تجاوز و....را شامل می شده این گناهان هر گز بخشیده نمی شوند مگر آن دسته از خطاها که قابل جبران بوده و او در دوران حیات آنان را جبران نموده و رضایت افراد  را بدست آورده است.
بدیهی است که گناهانی مانند  قتل ، تجاوز  و دیگر جنایات غیر قابل جبر ان هر گز بخشیده نخواهند شد‌.۹-دیگر از گناهان غیر قابل بخشش شرک و عدم اعتقاد به خداوند   و انکار وجود او و انکار رسالت پیامبران  است که اگر تا پایان حیات ادامه داشته باشد این گناه نیز هر گز بخشیده نخواهد شد.


دنیا

۱۰- انسان طبق قرآن باید از دنیا استفاده کند و از نعمتهای آن بهره ببرد ولی ذهن او و قلب او متوجه خداوند و جهان آخرت باشد.

کارنیک

۱۱- ایمان به خداوند   و انجام کارهای نیک دو کار اصلی و مهم هستند که در سر تاسر قرآن بر ارزش و اهمیت ویژه آن تاکید شده است.

تفکر و تعقل

۱۲- انسان باید در دوران زندگی و حتی به هنگام ذکر نامهای خداوند و تسبیح او همیشه در حال تفکر و تعقل باشد و در رازهای عالم هستی بیاندیشد و  در این  زمینه اندیشه کند  که چرا جهان و انسان وجود دارند؟   بر سر تمدنهای گذشته چه آمده است؟ چرا برخی از ملتها و تمدنها برای همیشه نابود شده اند؟ خیر چیست و شر چیست؟

دفاع و جنگ

۱۳- مسلمانان اگر مورد حمله و هجوم  قرار گیرند  اجازه الهی دارند که از خود دفاع نموده و دشمن متجاوز را از خود و سرزمین خود برانند.
۱۴- اگر دشمن متجاوز دست از جنگ برداشت بر مسلمانان است که آنان نیز دست از جنگ بردارند.

عبادات

۱۵- قران برای انسان مسلمان عباداتی را در نظر گرفته که انجام برخی از  آنها مانند نماز  صد در صد ضروری و لازم الاجراست.  برخی دیگر از عبادات مانند حج و روزه مشروط هستند. مثلا در مورد حج شخص باید استطاعت مالی و بدنی لازم  داشته باشد ، راه حج و مسیر رفت و آمد آن باز باشد. در صورت وجود همه این شرایط حج یک بار در تمام عمر بر هر مسلمان مستطیع واجب است . 
و در مورد روزه شخص باید از سلامت بر  خوردار بوده و روزه باعث آزار  و صدمه به او نشود. 

گناهان

۱۶- در مورد احکام  خطاهایی  مانند زنا، شرابخواری ، قمار   که گناهان شخصی هستند راه جبران  آن توبه است و انجام کارهای نیک و باز نگشتن به آنها!  
مگر آن که کسی که  در ملاء عام و در مقابل چشم مردمان و در داخل جامعه مست کند، زنا کند و یا فحشاء و فساد را علنا رواج دهد . چنین شخصی مسئول گناه خویش   می باشد. 
در مورد زنا که در جایی پنهانی صورت گرفته و دور از چشم مردمان بوده باید چهار شاهد  عادل بطور دقیق  و بطور یکسان شهادت دهند و شهادت آنان با یکدیگر سر مویی تفاوت نداشته باشد. ارایه این گزارش که زن و مردی برهنه در کنار هم بودند زنا به شمار نمی آید. یعنی گزارش آن چهار شاهد عادل باید دقیقا حاکی  از نزدیکی جنسی ما بین زن و مرد  باشد. اگر گزارش یک نفر آنان تفاوت کند سه نفر دیگر مواخذه خواهند شد و مسئول می باشند. در قرآن حکم زنا در صورت اثبات و با شرایط فوق صد تازیانه است. در قران هیچ آیه ای در مورد سنگسار زنا کار وجود ندارد. البته نکته مهم در مورد چهار شاهد این است که آنان در محل وقوع زنا چه می کردند؟ 
قرآن وحی الهی است
۱۷- قرآن و آیات آن از طریق وحی الهی بر پیامبر اسلام  نازل شده و در سر تاسر قرآن و آیات مختلف تاکید شده که آیات قرآن وحی الهی است و ساخته و پرداخته هیچ کس نمی باشد .
زن و مرد
۱۸- زن و مرد در قبال کارهای نیک یکسان پاداش می برند و در قبال کارهای نادرست یکسان مواخذه می شوند.

معیار اصلی

۱۹- طبق آیات قران معیار  اصلی ، خوب و بد بودن انسان است و اینکه انسان تا چه حد به  خدا وند نزدیک است و تا چه حد نیکوکار و مفید برای جامعه بشری است. رنگ و نژاد ، زشت و زیبا بودن هیچ ارزشی ندارد. وفقط باعث تمایز انسانها از یکدیگر است.

اصول همیشگی هستند

۲۰ - دستورات و اصول مطرح شده در فوق که بر طبق آیات قرآن می باشد همیشه و همواره پا بر جا می باشد.