سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

به امید آن روز!


(ای کسانی که ایمان آورده اید، به پیمان ها وفا کنید...)

آیه یکم سوره مائده...

در تمام نوشتجات و مکتوبات دینی  به لازم الاجرا بودن پیمان ها و تعهدات اشاره شده و خواستار پایبند بودن به چنین اصل مهمی شده اند. 
ولی متاسفانه  گروهی که تعدادشان  قابل توجه است   به تعهدات خود پایبند نیستند و نتیجه این مصیبت  آن است که روز به روز بر تعداد شاکیان در دادگستری و مراکز دادرسی افزوده  می شود. 

درمان را می دانیم و آنرا بلد هستیم و می توانیم آنرا بکار گیریم اما نمی خواهیم که به آن عمل کنیم. پس تا زمان پای بند شدن به عهدها و تعهدات آرامشی نخواهد بود. 

چک ها ی برگشتی ، قرار داد های عمل  نشده ، قول های شکسته شده و سوخته، حرفهای پوچ، تعهدات بر دوش گرفته و لی بر زمین گذاشته شده  این است تابلوی وحشتناک روابط اجتماعی ...و این گونه بودن چشم انداز خوبی را به دست نمی دهد. 

اگر  روزی  فرا برسد که اکثریت یک جامعه به تعهدات خود پای بند باشند، آن روز را می توان بعنوان آغاز دوران جدیدی از یک زندگی آرام و طلایی چشن گرفت.به امید آن روز!

روزی که بشر آزاد شد.


 

"و گفتیم اى آدم خود و همسرت در این باغ سکونت گیرید و از هر کجاى آن که  خواهید فراوان بخورید اما  به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید بود "

(۳۵)

و البته آدم و حوا از همان میوه خوردند و...

سپس آدم از پروردگارش کلماتى را دریافت نمود و بر او ببخشود آرى او توبه‏ پذیر مهربان است." (۳۷)


"آنگاه  گفتیم جملگى از آن فرود آیید پس اگر از جانب من شما را هدایتى رسد آنان که هدایتم را پیروى کنند بر ایشان بیمى نیست و غمگین نخواهند شد (۳۸)"

آیات 35، 37 و 38 سوره(بقره)


برای بررسی این نکته اساسی که بر خورد دوهستی متضاد را نشان می دهد و این که آیا انسان  آزاد است و یا خیر! با ید به  نقطه آغاز ین بر گردیم .
یعنی به زمانی برگردیم  که آدم و همسرش در بهشت زندگی می کردند و از بهترین نعمتها بر  خور دار بودند.
در حقیقت خداوند با کاشتن         در خت آزمایش در وسط منزلگاه بهشت    انتخاب کرد  که به آدم و همسرش "حق انتخاب" بدهد.
 به همین دلیل درختی را در بهشت قرار داد که خوردن میوه آن ممنوع بود. آنگاه به آدم و همسرش گفت:  "شما نباید از میوه این درخت بخورید و اگر بخورید بهشت را از دست می دهید."
همین یک نیم جمله : "اگر بخورید..." به معنای آن بود که: "می توانید بخورید و می توانید نخورید" ... و این یعنی حق انتخاب!
آدم و همسرش هم انتخاب کردند که از آن در خت بخورند و خوردند و لذتش را بردند و ناگهان از بهشت  عرش بر فرش خاکی زمین پرتاپ شدند. 
تا چشم باز کردند دیدند که به جهان زمینی رانده شده اند و گویی آنان را بداخل فضای ارض هل داده اند. جهانی که با مشکلات و گناه همراه است.
تمامی این سناریو از آیات ۳۷ و ۳۸ سوره بقره بوضوح قابل درک کرد.
 د ر اینجا پرسش بسیار مهمی مطرح می شود:

اصلا خداوند چرا اجازه داد که آدم و حوا از میوه آن درخت بخورند و در گیر زمین مصیبتهای آن شوند.؟

 پاسخش این است که اگر خداوند با شلاق و پس گردنی آن دو پدر و مادر ما را از خوردن آن میوه  درد سر ساز باز داشته بود و به فرشتگانش امر کرده بود اگر این دو موجود انسانی به در خت آزمایش نزدیک شدند با زنجیر های آتشین بر ساق پایشان چنان بکوبید که از هوش بروند، در آن صورت ما زندگی و جهانی داشتیم بی روح و بدون حق انتخاب ...ما دستگاه هایی کوک شده بودیم که بدون امتیاز دهی و بدون کوشش در همان بهشت می ماندیم و به زمین نمی آمدیم و تمدن و تاریخ هم شکل نمی گرفت.

آیا با این روش خداوند  کاری دمکراتیک انجام داده و  حق خدایی  عدالت پیشه و خردمند را رعایت کرده بود؟.

 مسلما پاسخ به این پرسش  منفی است. چون در آن صورت او موجوداتی را خلق کرده بود که هیچ اختیاری از خود نداشتند. موجوداتی ماشینی بودند که دست قدرت الهی  آنان را کوک می کرد و خودشان بمنزله "هیچ" بودند.

ازسوی دیگر خداوند همان  سناریو را  روی زمین اجرا کرد و گفت: این زمین هم مقرراتی دارد ، باید ها و نباید ها هست ، ولی شما حق انتخاب دارید که چهار نعل به سمت" نبایدها " بروید و لذت نباید ها و یا همان "گناه"  را مزه مزه کنید و  د رعوض جریمه آنرا هم‌بپردازید.

البته  برای آن که آدم و همسرش دچار " اضطراب" نشوند خداوند گفت:

"...اگر از جانب  من هدایتی به شما برسد آنان که دستورات هدایتی مرا رعایت کنند نه" ترس" خواهند داشت و نه " افسردگی"!(آیه ۳۸ سوره بقره که در بالا آورده  شده است )
و این بساط تا زمانی که انسان روی زمین است ادامه خواهد داشت و بر همین اساس تا جهان باقی است انسان حق انتخاب دارد.

نیکوکاری همان ایمان است


از نیکوکاری سخن زیاد می شود، و این واژه ورد زبان همه است. 

اما این کتاب خدا است که نیکوکاری را با ایمان در هم می آمیزد و هردو را از یک سرشت می داند. 

در ضمن تکلیف دو رویان و ظاهرسازان دغل پیشه را یکسره می کند:

"نیکوکارى آن نیست که روى خود را به سوى مشرق و یا مغرب بگردانید(به زبان ساده یعنی ادا و اطوار در آورده و نقش بازی کنید) ، بلکه نیکو کاری آن است که:

-کسى به خدا،

-و روز بازپسین،

-و فرشتگان ،

-و کتاب آسمانی ،

-و پیامبران ایمان آورد ،

-و مال خود را با وجود دوست داشتنش به خویشاوندان و ،

-یتیمان و ،

-بینوایان و ،

-در راه‏ ماندگان و ،

-مسکینان و ،

-در راه آزاد کردن بندگان بدهد...

-و نماز را برپاى دارد ،

-و زکات را بدهد ،

-و آنان که چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند،

-و در سختى و زیان و به هنگام جنگ شکیبایانند،

-آنانند کسانى که راست گفته‏ اند و آنان همان پرهیزگارانند،"

آیه  (۱۷۷)  سوره بقره 


موارد فوق ۱۶ اصل را  شامل می شود و  می توان از آن بعنوان یک لوح شناسایی درخشان استفاده نمود و با آن نیکوکاران و دینداران را شناسایی کرد.

بر اساس  این شانزده اصل دینداری حقیقی وجود ندارد که نیکوکار حقیقی نباشد.

اگر باورمندی  در طی عمر خود به ۱۶ مورد فوق پایبند باشد هم دیندار است، هم راستگوست و هم پرهیز کار است .

   چون .اظهار دینداری کردن با دیندار بودن و به اصول آن معتقد بودن صد در صد با یکدیگر تفاوت دارند.

البته خداوند دو اصل دیگر را به ۱۶ مورد فوق اضافه می کندو در آیه دیگری  بطور صریح از کسانی که هنگام تقدیس و تسبیح او در رازهای عالم هستی تفکر و اندیشه می کنند و به هدفمند بودن جهان می اندیشند  تقدیر می کند.

"همانان که خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد مى کنند و در آفرینش آسمانها و زمین مى‏ اندیشند و می گویند که پروردگارا اینها را بیهوده نیافریده‏ اى، منزهى تو پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار!"

 آل عمران آیه (۱۹۱)

یعنی علاوه بر ۱۶ ویژگی بر شمرده در آیه نخست یک  دیندار  اصیل باید اهل تفکر و اندیشه باشد و حتی در زمان تسبیح و مناجات با خدا که همیشه باید یاد او را با ذکر نام هایش و یادش گرامی بدارد در رازهای عالم هستی تفکر و اندیشه کند و به نظم و ترتیب و شکوه جهان اندیشیده و پی به این نکته مهم ببرد که جهان جهانی هدفمند و اخلاقی  است.

 اگر همه اتمها یکسان و یک شکل خلق شده اند و اگر همه آنان موظفند که همواره در حرکت باشند و اگر الکترونها باید بدور هسته بگردند و اگر پروتون نباید تجزیه شود تا جهان پایدار باشد و خورشید و ماه همواره در گردش باشند و هر گز بر روی هم سقوط نکنند و...پس جهان را باید طراحی با هوش و  علم بی نهایت باشد که چنین طرح دقیقی آفریده است.

اگر آن ۱۶ ویژگی بااین دو ویژگی را پیوند بزنیم آنگاه به معنی دیندار و دینداری می رسیم و ناگاه بر خود خواهیم لرزید که چقدر تعداد دینداران حقیقی اندک می باشد.


جامعه در حال سقوط چه مشخصاتی دارد؟


"و خدا بر آن نیست که هیچ قومی و هیچ اهل دیاری را در صورتی که آنا ن مصلح و نیکوکار باشند به ظلم هلاک کند. "

آیه (۱۱۷) سوره هود

-اگرا شخاص زیادی در جامعه  حضور دارندکه  همیشه با کوچکترین حرفی چنان عصبانی می شوند که گویی به شرافتشان  حمله شده  و مطلقا طاقت کوچکترین انتقاد را ندارند،

-اگر افراد زیادی وجود دارند که فقط نفع شخصی برایشان مهم‌است و تنها خودشان را می بینند و دوست ندارند دیگران هم دیده شوند،

-اگر زیادند آنانی که هر گاه دیگران را آزار فکری می دهند خودشان هر گز ناراحت نمی شوند،

-اگر هستند تعداد زیادی که مزاحمت و درد سر سازی بر ای دیگران  برایشان مانند نوشیدن یک لیوان آب خنک است،

-اگر کم نیستند تعداد آنانی که بدبختی و ناکامی  دیگران را مورد تمسخر قرا ر می دهند،

-اگر زیادند آن  گروهی  که  بدگویی از دیگران بویژه وقتی حضور ندارند  حرفه اصلی آنان است،

-اگر  اشخاصی در تعداد زیاد وجود دارند  که بخشش و کمک به دیگران در قاموس فکر شان وجود ندارد،

-اگر کسان متعددی  را می بینیم که با دیدن دیگران آنان را متلک باران می کند،

-اگر زیادند افرادی  که احترام به دیگران در فرهنگ زندگی آنان  جایی ندارد،

-اگر  هستند افراد فراوانی که در اخلاق و رفتارشان ظلم کردن به یکدیگر جزو معیار های اصلی است،

-اگر هستند افراد زیادی که در پرتو وجود آنان  گرفتن حق  آن قدر مشکل است که باید از خیرش گذشت ،

-این چنین جامعه ای صحنه برخورد دوهستی متضاد بدها به تعداد زیاد و خوبها به تعداد اندک است، و بدها می توانند سیماو تمامی هستی خود را متقلبانه بعنوان خوب جا بزنند.

-در این چنین جامعه تشخیص ساختار درست از نا درست مشکل و گاهی ناممکن است.

- در این چنین جامعه ای بدها و ناجورها با روشی تهاجمی و غیر منصفانه کار ویران کردن ملک را پی گیری می کنند.

-در این چنین جامعه ای زبان بازیها ی بدها  باعث می شود خوبان و حتی هم جنس های خود شان  دچار سرگیجه و خواب آلودگی  شوند.

- در این چنین جامعه ای ، انسان خوب درون قلب و ذهن خود احساس خلاء فرو رونده می کند.

...حال اگر چنین است و چنان است باید زنگ خطر را بوجود آورد ، چون چنین جامعه ای حتما به سوی سقوط می رود و انسان ناچار است فقط افسوس بخورد و به زیارت گذشته ها برود.


خدا در کمینگاه


"ای رسول ما ندیدی که خدای تو با قوم عاد چه کرد؟. (۶)

نیز اهل شهر ارم را چگونه کیفر داد.؟ (۷)

با آنکه مانند آن در بزرگی در بلاد نبود. (۸)و نیز بقوم ثمود که کاخها از سنگ میساختند چه کیفر سختی داد. (۹)و نیز فرعون را که صاحب قدرت بود چگونه غرق نمود. (۱۰)

برای آنکه آنان در روی زمین ظلم و طغیان کردند. (۱۱)

و بسیار فساد بر انگیختند. (۱۲)

تا آنکه خدای تو بر آنها غذاب پی در پی فرستاد. (۱۳)

ایرسول همانا خدای تو در کمین گاه ستمکاران است. (۱۴)

آیات 6 تا 14 سوره فجر


یک بررسی دقیق از آیات قرآن ما را به این نتیجه گیری مطلق و صریح سوق می دهد که جنگ بزرگی همیشه در جریان است و تا آخرین روز جهان ادامه دارد. 

از رازهای مهم این نبرد بسیار طولانی یکی آن است که در یک جبهه فقط یک جنگنده وجود دارد و در جبهه دیگر جنگ کننده گان بسیار. 

این نبرد طولانی جنگ پروردگار هستی با ظالمان و ستم پیشه گان است. او جنگنده ابدی جبهه خدایی خود است و  جنگی را با گروهی از بندگان خود که کم هم نیستند، طراحی کرده و آنرا موکول به زمان نموده است. 

بر همین اساس خداوند به نوعی همیشه در کمینگاه و منتظر  لحظه ایست که در آن قرار است  تنبیه بندگان ظالم و زور گو رخ  دهد.