سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

آیا برای رفع بلا نیاز به دعای مقربین و بر گزیدگان الهی است؟



در قرآن آیاتی وجود دارد که به صراحت از همه انسانها می خواهد تا در هنگام مشکلات و برای دریافت توفیقات و هر آنچه که می خواهند  به درگاه خداوند دعا کنند. خداوند وعده داده که دعای بندگان خود را اجابت کند:

-و پروردگارتان گفت :  مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم...
.آیه (۶۰) سوره غافر

-و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند به آنان بگو  من نزدیکم و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت مى ‏کنم پس آنان  باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورده  باشند که راه یابند.

آیه ۱۸۰  سوره بقره

چنانکه دو آیه برشمرده بالا می گویند ؛هر یک از بندگان خداوند می توانند بدون هیچ گونه مانعی ، و بدون آن که دربان و یا حاجبی در مقابل آنان باشد  از خدا در خواست کنند  و حاجت بخواهند.

ولی در آیه دوم شرط مشخصی ذکر شده که دائره اجابت دعا را محدود می کند . چون در این  تاکید گردیده که اگر بندگان   خداوند می خواهند دعایشان در درگاه خداوند پذیر فته شود   باید   که به خداوند ایمان آورده و به فرمانهای او گردن نهند. 


آیه های دیگر  از قرآن که نیاز به تفکر دارد...

 همانطور که گفته شد برخی بر این باورند که در خواست دعا از قدیسان و بزرگان الهی شرک به خداوند  است ، ولی آیاتی در قرآن وجود دارد که خلاف این باور را میرساند:


"گفتند اى پدر براى گناهان ما آمرزش خواه که ما خطاکار بودیم

آیه (۹۷)
گفت به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى‏ خواهم که او همانا آمرزنده مهربان است
آیه (۹۸) سوره یوسف"

فرزندان یعقوب پیامبر از پدرشان خواستند تا او به درگاه خدا دعا کرده وبرای آنان طلب بخشایش کند:
نخستین آیه مربوط به زندگی یوسف پیامبر و پدرش یعقوب و برادران او می شود. پس از آن که برادران یعقوب یوسف را در مصر یافتند و دروغ آنان که گفته بودند گرگ یوسف را خورده آشکار شد و یعقوب نبی از این موضوع آگاه بود و همواره می گفت : در جستجوی یوسف باشید!  آنان که پیامبر  زاده  بودند از پدر خود یعقوب که پیامبر خدا بود خواستند که به درگاه الهی دعا کند تا خداوند گناه آنان را ببخشد .  یعقوب نیز  قول داد که بزودی برای آنان از خداوند طلب بخشایش کند.
این موضوع را باید آنانی مورد تدبر و تفکر قرار بدهند که فکر می کنند دعای مسیح با دعای یک فرد عادی بر ابر است و همواره می غرند و می توپند که  رجوع به بزرگان الهی برای دعا به درگاه خداوند شرک است و کفر است و زندقه است وبت پرستی است.


دوران موسی پیامبر

-"و هنگامى که عذاب(طاعون) بر آنان فرود آمد گفتند اى موسى پروردگارت را به عهدى که نزد تو دارد براى ما بخوان اگر این عذاب را از ما برطرف کنى حتما به تو ایمان خواهیم آورد و بنى‏ اسرائیل را قطعا با تو روانه خواهیم ساخت"
آیه (۱۳۴) سوره اعراف

بدیهی است که گروه بیشماری از انسانها به خداوند ایمان دارند ولی نمی توان بطور قاطع گفت که همه آنان همه فرمانها و دستورات الهی را اطاعت می کنند. پس  مشکل از اینجا آعاز می شود که دعاکننده به درگاه خداوند که انتظار اجابت دعا دارد  باید فرمانبردار تمام عیار درگاه خداوند باشد تا دعایش به درگاه خداوند پذیرفته شود.

اینجاست که پای برگزیدگان و قدیسان و مقربین در گاه الهی به میان می آید.

در آیه فوق   ، خداوند در قرآن به بلاهای زمان موسی پیامبر اشاره می کند که در متن خود آیه ودر زبان عربی با نام "رجز"  بر وزن"  عجز " یاد شده که برای آن سه معنا ی " طاعون " ،" عذاب"  و"  بلا" آورده شده است.

این آیه به وضوح می گوید که زمانی که مردم مصر دوران فرعونی  در زیر شلاقهای بلای وارد بر آنان که حسب گزارشات تاریخی نوعی طاعون مرگبار و زجر آور مشخص شده هرروز جان می باختند و درد و زجر می کشند ، آنان به موسی پیامبر گفتند: تو در نزد خدا مقام داری و خداوند با تو عهد بسته است، پس تو به در گاه خداوند دعا کن تا این بلا را از سر ما دور کند

همین گزارش نشان می دهد که آنان دعا می کردند ولی دعایشان پدیرفته نمی شد و الا نیازی به دعای موسی نبود. در ضمن این گونه نبوده که در میان آنان  هیچ خداپرستی نمی زیسته است. بلکه آیاتی از قران به صراحت از مردان خدا باوری یاد می کند که از مردم می خواستند تا به خداوند ایمان اورده و به پیامبری موسی حترام بگذارند:


حواریون از مسیح خواستند تا به درگاه خدا دعا کند:

حواریون مسیح که پیروان حقیقی او بودند و خداوند هم در انجیل و هم‌در قرآن از آنان با تمجید یاد می کند از مسیح خواستند تا به درگاه خدا دعا کند تا از آسمان مائده و غذای آسمانی نازل شود . آنان می دانستند که دعای امام الهی و پیامبر خدا با دعای حتی حواریون مسیح  آن اما م الهی و پیامبر خدا  فرق زیادی  دارد :

و یاد کن هنگامى را که به حواریون وحى کردم که به من و فرستاده‏ ام ایمان آورید گفتند ایمان آوردیم و گواه باش که ما مسلمانیم (۱۱۱)

و یاد کن هنگامى را که حواریون گفتند اى عیسى پسر مریم آیا پروردگارت مى‏ تواند از آسمان خوانى (مائده )براى ما فرود آورد  و عیسی گفت اگر ایمان دارید از خدا پروا کنید! (۱۱۲)

حواریون گفتند:  مى‏ خواهیم از آن بخوریم و دلهاى ما آرامش یابد و بدانیم که به ما راست گفته‏ اى و بر آن از گواهان باشیم (۱۱۳)


وخداوند به دعای مسیح گوش فرا داد و بر آنان غذای آسمانی نازل کرد.


دوران پیامبر اسلام

آیه هایی از قران


"...برای مردان و زنان با ایمان از خدا آمرزش طلب کن، و خدا منازل انتقال شما به عالم آخرت و مسکن همیشگی شما همه را می‌داند."

بخشی از آیه ۱۹  سوره محمد


"از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کارها با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن زیرا خداوند توکل‏کنندگان را دوست مى دارد 

بخشی از آیه (۱۵۹) سوره آل عمران





در جستجوی مسیح


"...کور مادر زاد و مبتلای به پیسی را به امر خدا شفا دهم، و مردگان را به امر خدا زنده کنم، و به شما خبر دهم که در خانه‌هاتان چه می‌خورید و چه ذخیره می‌کنید. این معجزات برای شما حجّت و نشانه  است اگر اهل ایمان هستید."

آیه ۴۹ سوره آل عمران


"اجازه بده این را به تو بگویم: تو دوست داری که نَفَس مسیح (ع) را داشته باشـی؟ پـس هر روز و هر لحظه مثل مسیح باش و مثل او عمل کن (قبول نمی کنم اگر بگـویی نمـی دانـی مسیح چگونه رفتار می کرد. او راه را به تو نشان داده اسـت ). در هـر مـوقعیتی مثـل مسـیح باش (درست نیست بگویی نمی دانی چگونه مثل او باشی چـون او دسـتورات را بـه تـو داده است). 

 اگر راه را جستجو کنی خواهی دید که بدون کمک نیستی. من هر روز و هر لحظه در حـال راهنمایی تو هستم. من همان صدای خاموش درونم که هر لحظه به تو می گویم چـه راهـی را در پیش گیری، و چه جوابی بدهی، چه عملی را اجرا کنی، چه حرفی بزنی – و به چه واقعیتی، در صورت جستجوی ارتباط واقعی و وحدت با من، برسی.  فقط باید به من گوش کنی. 

...............

 این یکی از قوانینی است که ما باید بخاطر داشته باشیم. 

 آری میدانم. 

 آیا ممکن است قوانین دیگری را هم نام ببری؟ 

 قوانین دیگری هم ذکر شده است، از ابتدای آفرینش همه چیز گفتـه شـده اسـت . بارهـا و بارهـا 

گفته شده است. معلمی پس از معلم دیگر برای شما فرستاده شده. شـماها بـه ایـن معلمـان گـوش 

نمی کنید. شماها آنها را می کُشید. 

 ولی چرا؟ چرا ما مقدس ترین انسانها را می کُشیم، ما یا آنهـا را مـی کُشـیم یـا بـی اعتبـار مـی سازیم که هر دو کار یکی است. ولی چرا؟"

منبع: کتاب گفتگو با خدا

ترجمه مالکی

 

 

۳۰ نکته مهم در باره واژه"الله"(۲)

تاریخ واژه " الله" : 30 نکته(2)-ت

ادامه از نوشتار شماره( 1)

ریشه یابی واژه الله

10-در توجیه  ریشه‌یابی واژهٔ الله دو نظر  وجود دارد:

 این واژه مشتق است

این واژه جامد است.  

11-مشتق بودن واژه، دیدگاه اکثریت است و به سه شکل ارائه می‌شود. نظریهٔ اول بر آن است که الله متشکل از دو بخش ال  + اله  است.

12-دربارهٔ چگونگی تبدیل «الـ+اله» به الله گفته شده که «خدای متعال» را «إِلٰه» خوانده و «ٱلْـ» تعظیم را به آن افزودند که ٱلْإِلٰه شده‌است. کاربرد زیاد این واژه سبب تخفیف همزه و تبدیل واژه به الله شده‌است.

13-زبان‌شناسان تاریخی عرب مفصلاً راجع به ریشه و معنی واژه‌های «اله» و «الله» بحث کرده‌اند. اغلب زبان‌شناسان اسم خاص «الله» را برگرفته از الإله در نظر گرفته‌اند و سعی کرده‌اند اله را به ریشه‌ای سه‌حرفی (ثلاثی) ربط دهند.

14- آنان  واژهٔ اله را بر وزن فعال دانسته و اصل آن را فعلی به صورت اَلِهَ-یالَهُ یا وَلِهَ یؤلَهُ دانسته‌اند.

15- بر این اساس صورت‌های اشتقاق از ریشه‌های زیر پیشنهاد شده‌اند:

  1. برخی اصل واژهٔ اله را از اَلَهَ-یاله به معنی پناه بردن دانسته‌اند و اله را کسی دانسته‌اند که بنده به او پناه می‌برد. همین لغت در باب افعال به معنی پناه دادن است. برخی اله را از ریشهٔ وَلِهَ-یَولَهُ دانسته‌اند بدون آنکه در معنی تفاوتی برایش قائل شوند.
  2. برخی وَلِهَ-یَولَهُ را به معنی «عاشق شدن» و «شیدا شدن» دانسته‌اند. در این معنی، اله کسی است که دل‌ها شیفتهٔ او می‌شوند.
  3. چون الوَلَه از ریشهٔ وَلِهَ به معنی عشق شدید است، اله را به معنی دوستدار بندگان یا محبوب آنان نیز دانسته‌اند.
  4. اَلِهَ-یألَهُ می‌تواند به معنی حیران و سرگردان شدن باشد که در این صورت اله به معنی کسی است که حیران اویند؛ زمخشری  متذکر می‌شود که فعل الهه از اسم الُهه به معنای سرگشته شدن، مبهوت شدن مشتق شده‌است، زیرا ذهن از شناخت ذات الله دچار بهت می‌شود («ولهه» همان معنا را می‌رساند).
  5. اَلِهَ-یألَهُ می‌تواند معنی پرستیدن بدهد که در آن صورت اله به معنی معبود است.
  6. اَلِهَ-یألَهُ می‌تواند معنی اقامت گزیدن نیز بدهد که در اینجا اله وجود تغییرناپذیر و فناناپذیر معنی می‌دهد.
  7. «ل-و-ه»، از آنجا که لَها آفریدن معنا می‌دهد.
  8. اَوَلَ و ایل، ریشه‌هایی که بر دیدگاه تقدم و اولویت نظر دارد.

16- گروه دیگر  با رد ارتباط مستقیم بین این دو واژه، ساخت «الله» را بی‌واسطه و آنی (مرتجل) یا به شکل «لاه» از ریشه «ل-ی-ه» می‌داند که حرف تعریف «ال» به آن چسبیده‌است. 

«لاه» به معنی «پنهان بودن» یا «برفراز رفتن و علو یافتن» است. پس «اله» به معنی وجودی است که از دید بندگان پنهان می‌ماند یا وجودی که والا و متعالی است.

17-نظریهٔ سوم در دیدگاه مشتق بودن واژه الله، آن را مشتق از ضمیر سوم شخص «ها» می‌داند. باین صورت که واژهٔ الله از «ها»، اسم جمع و ضمیر سوم شخص، و «لام» ملکی ساخته شده‌است.

 به عبارتی دیگر، خدای متعال را ابتدا با ضمیر سوم شخص خوانده، سپس لام ملکیت به آن افزوده و «لهُ» را تشکیل داده‌اند. سپس به خاطر تعظیم، ال به آن اضافه کرده‌اند («اللَه») و سپس فتحهٔ میانی را به مصوت بلند تبدیل کرده‌اند.

18 - در دوران پیش از اسلام ، الله  خدای برتر و مسلماً  خدای آفریدگار بود.

19- هیچ بت   یا تجسم شمایل‌گونه‌ای از الله شناخته نشده‌است و  الله تنها ایزد مکه بود که بتی نداشت.

 نام عبدالله ، پدر پیامبر اسلام، به معنی «بندهٔ الله» است.

در دوران پیش از اسلام ، الله  خدای برتر و مسلماً  خدای آفریدگار بود.

20-هیچ بت   یا تجسم شمایل‌گونه‌ای از الله شناخته نشده‌است و  الله تنها ایزد مکه بود که بتی نداشت.

 نام عبدالله ، پدر پیامبر اسلام، به معنی «بندهٔ الله» است.

ادامه دارد

۳۰ نکته مهم در باره واژه"الله"(۱)

۱-الله درزبان عربی همان خداوند در زبان پارسی است. اسلام و مسلمانان الله را تنها خدای عالم می‌دانند.

2-عرب ز بانان مسیحی و یهودی نیز این واژه را به معنی خدا به کار می برند. اما در کشورهای غربی این واژه به علت استفادهٔ مسلمانان از آن شهرت یافته‌است.

3-ضمنا اعراب مسیحی جز الله واژهٔ دیگری برای اشاره به خدا ندارند و به عنوان مثال از کلماتی مانند الله الأب (به معنی خدای پدر) استفاده می‌کنند.

4- پیش از اسلام الله نزد اعراب خدای خالق به شمار می آمد و لی فرهنگ جاهلیت عربی برای الله دختران و پسرانی قایل بودند که قران و اسلام همه این اضافات را زدود و الله را خدای یکتا اعلام نمود و دلایل متعددی در قران برای یکتا بودن الله خدای خالق بیان شده ایت.

5 - هیچگاه بتی که مجسم‌کنندهٔ الله باشد یافت نشده‌است.

6-در اسلام، الله نام برتر خداوند بوده‌است؛ باور مسلمانان این است که تمامی نام‌های دیگر الهی به این نام اشاره می‌کنند و الله یکتا ، و تنها خدایی بوده که خالق توانای جهان است.

7-مسلمان بدون در نظر گرفتن نژاد و جنسیت خود، به یگانه بودن الله به صورت قلبی، زبانی و عملی اعتقاد دارد.

8- هر مسلمان با ایمان اعتقاد خود را توسط جملات شهادتین :«گواهی می‌دهم، خدایی جز الله نیست و گواهی می‌دهم، همانا محمد فرستادهٔ الله است» بیان می کند.

9- در قرآن «پرستش الله» به عنوان کاری مشترک میان مسلمانان و اهل کتاب معرفی شده و از اهل کتاب خواسته شده که به آن پایبند باشند.

ریشه یابی واژه الله

10-در توجیه ریشه‌یابی واژهٔ الله دو نظر وجود دارد:

این واژه مشتق است،

این واژه جامد است،

منبع : ویکپدیا و منابع مذکور در آن

ادامه در نوشتار بعدی...

بزرگترین راز روز قیامت که ...

"فرمانروایى  در آن روز(قیامت)، از آنِ خداوند رحمان است."

 سوره فرقان  آیه ٢٦

آنقدر از هول روز قیامت و عذاب و آتش گفته اند که اصلی ترین بخش روز قیامت به فراموشی رفته است: "روز قیامت فرمانروایی با خدای رحمان است" یعنی کار در دست خدایی است  که بخشش همگان را شامل می گردد و فقط گروه بخصوصی را نمی بخشد.

در حقیقت اگر ظالمان و چپاولگران و قاتلان و از این گونه وحوش را کنار بگذاریم ، در می یابیم که پروردگار در روز جزا و یا همان قیامت بانگاه بخشش به بندگان خود می نگرد.او قیامت را بر پا کرده تا با بخشش و لطف خود قیامت ها بپا کند:

قیامت قامت من چون بپا خاست           قیامت ها از آن قامت بپا خاست