سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

۱۰۰۰ آیه از قرآن (بخش چهارم) آیا می تو ان با پیامبران و صدیقین هم گروه شد؟


ادامه از نوشتار پیشین

۱۰۰۰ آیه از قرآن (بخش چهارم)

آیا می تو ان با پیامبران و صدیقین هم گروه شد؟

"و کسانى که از خدا و پیامبر اطاعت کنند در زمره کسانى خواهند بود از گروه پیامبران و صدیقین و شهداء و صالحین  که خدا ایشان را گرامى داشته و  چه نیکو همدمانی هستند آنان    "
آیه ۶۹

"این تفضل از جانب خداست و خدا بس داناست"
آیه ۷۰

سوره نساء

شرح

وقتی خداوند در قلب انسانی جای گرفت، و همه معبد روح او را خداوند پرنمود توجه همه پیامبران و   فر شتگان نیز به چنین انسانی خواهد بود. زیرا قلب او به مانند عرش الهی شده است که خداوند بر آن تکیه زده است. 

تمام فرشتگان و کروبیان و اولیاء الهی به خدا توجه دارند. خدا  نیز در قلب انسانی است که به حقیقت به  خدا اعتقاد دارد و از خدا پیروی می کند.

مرشد او خداست. معلم او خداست. خدا بااوست. خدا او را می بیند. خدا او را دوست دارد. به همین دلیل پیامبران و فرشتگان نیز به چنین انسانی توجه دارند. 

این چنین انسانی بطور حتم از پیامبر ان الهی نیز اطاعت می کند همانگونه که از خدا اطاعت می کند. چون پیامبر همان سفیری است که پیام خدا را به زمین می رساند. و کسی که مرشدش و مرادش خداست همواره گوش بزنگ رسیدن پیام الهی است پس او پیرو پیامبر خدا خواهد بود.
قرآن این نوع انسان را هم پرواز با پیامبر ان ، صدیقین و شهداء و صالحان معرفی می کند

۱۰۰۰‌ آیه از قران(بخش سوم): ۳ کار صد در صد ممنوع - گمان و ظن در مورد دیگران -جاسوسی در کار دیگران -غیبت در باره دیگران



۱۰۰۰‌  آیه از قران(بخش سوم): ۳ کار صد در صد ممنوع

- گمان و ظن در مورد دیگران

-جاسوسی در کار دیگران

-غیبت در باره دیگران


اى کسانى که ایمان آورده‏ اید از بسیارى از گمانها بپرهیزید که پاره‏ اى از گمانها گناه است و جاسوسى مکنید و بعضى از شما غیبت بعضى نکند آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‏ اش را بخورد از آن کراهت دارید [پس] از خدا بترسید که خدا توبه‏ پذیر مهربان است (۱۲)

حجرات

اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست بى‏ تردید خداوند داناى آگاه است (۱۳)

حجرات

ادامه دارد

۱۰۰۰ آیه از قرآن(بخش دوم) انجام پیمانها و تعهدات کلید طلایی است


ادامه از نوشتار پیشین

۱۰۰۰ آیه از قرآن(بخش دوم)

 انجام پیمانها و تعهدات کلید طلایی است:

(ای کسانی که ایمان آورده اید، به پیمان ها وفا کنید...)

آیه یکم سوره مائده...
در تمام نوشتجات و مکتوبات دینی  به لازم الاجرا بودن همه پیمان ها و تعهدات  با توجه به آیه فوق استدلال شده است.
ولی متاسفانه ما تصمیم داریم یا حداقل گروه قابل توجهی از ما تصمیم گرفته ایم به تعهدات خود پایبند نباشیم و نتیجه آن است که روز به روز بر تعداد شاکیان در دادگستری و مراکز دادرسی افزوده  می شود. 

درمان را می دانیم و آنرا بلد هستیم و می توانیم آنرا بکار گیریم اما نمی خواهیم که به آن عمل کنیم. پس تا زمان پای بند شدن به عهدها و تعهدات آرامشی نخواهد بود. 

چک ها ی برگشتی ، قرار داد های عمل  نشده ، قول های شکسته و سوخته، حرفهای پوچ، تعهدات بر دوش گرفته و بر زمین گذاشته شده و...چشم انداز خوبی را به دست نمی دهد مگر آن که اکثریت یک جامعه به تعهدات خود پای بند باشند.


ادامه دارد

۱۰۰۰ آیه از قرآن (۱) با آدم جاهل چگونه برخورد کنیم؟



۱۰۰۰  آیه  از قرآن (۱)


با آدم جاهل چگونه برخورد کنیم؟

"و بندگان خداى رحمان کسانى‏ اند که روى زمین به نرمى گام برمى دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ مى‏ دهند."

آیه ۶۳  سوره فرقان

 

 

خودمان می گوییم "جاهل" است، یعنی:
-ممکن است به ما اهانت کند،
-ممکن است ما را مسخره کند،
-ممکن است ما را اذیت کند،
-ممکن است برای ما درد سر ایجاد کند،
-ممکن است صدمه جانی به ما بزند
،
وخیلی چیزهای دیگر...

خوب تکلیف منطقی و عقلانی ما چیست؟
-در گیرشدن بااو ؟
-او را نصیحت کردن؟
-با او وارد جر و بحث شدن؟
-به او متلک پراندن؟
-برای او از اخلاق و فلسفه گفتن
؟ 

-او را تهدید کردن؟

-و...

 ...
ما خودمان که  قبول  کرده ایم او " جاهل " است  و همه جاهل ها هم  ضعیف نیستند . حتی ممکن است از ما قویتر باشند. پس راه نجات همان است که سلامی کرده و بگذریم .
-این سلام ، سلام نجات است ،
-سلام امنیت و امان است .
-سلم عقل و دانایی است.

 

سعدی شاعر فهیم و نکته سنج ایر انی  گفته است:

 

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرفست   

با دوستان مروت با دشمنان مدارا

برای خیلی ها این دستور فر هنگی سعدی هم چون نسخه نجات عمل کرده است.

کتابهای مقدس (قرآن۰: سوره نازعات ۸۱ امین سوره بر حسب تاریخ نزول -مطالبی که نخستین بار توسط قرآن مطرح شدند


ادامه از نوشتار پیشین

- سوره نازعات  ۸۱ امین  سوره بر حسب تاریخ نزول

-مطالبی که نخستین بار توسط قرآن مطرح شدند


-روانشناسی  فرشتگان

- قیامت روز یاد اوری است

- آیا فرعون زمان موسی ادعای خدایی کرد؟

(«نازعات» از ماده «نزع»، به معناى چیزى را از جا بر کندن(جدا کردن) و یا کشیدن است؛ مانند کشیدن کمان به هنگام پرتاب تیر.

«ناشطات» از ماده «نشط»، به معناى جذب، و نیز خروج و اخراج به ملایمت و سهولت، همچنین به معناى گره‏‌گشایى است.(

اگر می خواهید هم چون فر شته باشید:

-قسم به فرشتگانیکه   از جا بر کننده اند . (۱)
-قسم به فرشتگانی که  آسایش و نشاط می آورند و گره گشایند . (۲)
-و قسم به فرشتگانی که با کمال سرعت وظیفه خود را  انجام می دهند. (۳)
-قسم به فرشتگانی که در انجام کارها بر هم سبقت گیرند. (۴)
-قسم به فرشتگانی که به تدبیر نظام خلق می‌کوشند . (۵)

زلزله ها در پایان کار جهان  پی در پی می شوند

روزی که آن لرزانندبلرزاند. (۶)
و لرزاننده دیگر  از پی آن در آید. (۷)
در آن روز سخت دلهای برخی مضطرب و هراسان شود. (۸)
که (از ترس) چشمها به زیر افکنند. (۹)
مردمان گویند: آیا ما پس از مرگ باز زندگانی دیگری خواهیم یافت؟ (۱۰)
چگونه چون مردیم و استخوان ما پوسید زنده خواهیم شد؟ (۱۱)
و گویند: در این صورت که دیگر بار زنده شویم بسی زیانکار خواهیم بود. (۱۲)
جز یک صدای مهیب  نشنوند. (۱۳)
و ناگاه همه از خاک بر شوند و به صحرای قیامت رهسپار گردند. (۱۴)
آیا خبر موسی عمران به تو رسیده؟ (۱۵)
آن گاه که خدایش او را در وادی مقدس طوی (قرب طور) ندا کرد. (۱۶)
که به سوی فرعون برو که او سخت به راه طغیان رفته است. (۱۷)
پس بگو: میل داری که  پاک و پاکیزه شوی؟ (۱۸)
و تو را به راه خدا هدایت کنم تا بترسی (و به درگاه عظمت و قدرت او خاشع و فروتن شوی). (۱۹)
پس آن آیت و معجزه بزرگتر را به او نمود. (۲۰)
فرعون تکذیب و نافرمانی کرد. (۲۱)
از آن پس باز  هم روی از حق بگردانید و به جهد و کوشش برخاست. (۲۲)
پس انجمن کرد و ندا داد. (۲۳)
و گفت: منم خدای بزرگ شما. (۲۴)(لطفا به توضیح پایین نگاه کنید!)
خدا هم او را به عقاب دنیا و آخرت گرفتار کرد. (۲۵)
تا به هلاکت او اهل ترس از خدا عبرت گیرند. (۲۶)
آیا بنای شما آدمیان استوارتر است یا بنای آسمان بلند که خدا آفرید؟ (۲۷)
که سقفی بس بلند و محکم بنیان در کمال زیبایی استوار ساخت. (۲۸)
و شامش را تیره و روزش را روشن گردانید. (۲۹)
و زمین را پس از آن بگسترانید. (۳۰)
و از آن آب و گیاه پدید آورد. (۳۱)
و کوهها را بر روی آن استوار ساخت. (۳۲)
تا غذای  شما و چهارپایانتان بر آید. (۳۳)
چون آن واقعه بزرگ  پدید آید.   (۳۴)
قیامت   روز یاد آوری است.
در آن روز آدمی هر چه کرده به یاد آرد. (۳۵)
و دوزخ برای بینندگان آشکار شود. (۳۶)
پس هر کس سرکش و طاغی شد. (۳۷)
و زندگی دنیا را برگزید. (۳۸)
دوزخ جایگاه اوست. (۳۹)
و هر کس از حضور در پیشگاه خدا بترسید و از هوای نفس دوری جست. (۴۰)
همانا بهشت منزلگاه اوست. (۴۱)
از تو سؤال کنند که قیامت کی بر پا شود؟ (۴۲)
تو را چه کار است دیگر که از آن به یاد آری؟. (۴۳)
کار آن ساعت به خدای تو منتهی شود. (۴۴)
تو را جز این نباشد که اهل ایمان را هر کس از یاد آن روز هراسان می‌شود به اهوال آن روز آگاه سازی. (۴۵)
چون آن روز را مردم ببینند گویی همه عمر دنیا شامگاهی یا چاشتگاهی بیش نبوده است. (۴۶
)

توضیح:

اخیرا در یکی از شبکه های مجازی  آقای نوذری که گویا بیولوژی خوانده  ادعا نمود که هیچ فرعون دعوی خدایی نکرد . جواب زیر از طریق کامنت برای نامبرده ارسال گردید:

(مصر شناسان مدتهاست که در مورد میزان خدای بزرگ بودن فرعون بحث کرده اند.  به نظر می رسد به احتمال زیاد مصریان اقتدار سلطنتی را به عنوان یک نیروی الهی قلمداد می کردند.  بنابراین ، اگرچه مصری ها انسان بودن فرعون و در معرض ضعف انسان بودن را تشخیص دادند ، اما همزمان او را به عنوان یک خدا نگاه می کردند ، زیرا قدرت الهی سلطنت در او تجسم یافته بود. بنابراین او به عنوان واسطه بین مردم مصر و خدایان عمل کرد.  او چه با حفظ عدالت و هماهنگی در جامعه بشری و چه با حمایت از خدایان با معابد و نذورات ، برای حمایت از مئات مهم بود.  به همین دلایل ، وی بر کلیه فعالیتهای مذهبی دولت نظارت داشت.   با این حال ، تأثیر و اعتبار حیات واقعی فرعون می تواند با تصویر وی در نوشته ها و تصاویر رسمی متفاوت باشد و از اواخر پادشاهی جدید اهمیت مذهبی وی به شدت کاهش یافت. پادشاه همچنین با خدایان خاص بسیاری در ارتباط بود.  او به طور مستقیم با هوروس ، که نماینده سلطنت بود ، شناخته شد و او به عنوان پسر را دیده می شد ، همانطور که فرعون جامعه را اداره می کرد و جامعه را تنظیم می کرد ، طبیعت را اداره و تنظیم می کرد.  با پادشاهی جدید او همچنین با آمون ، بالاترین نیروی کیهان در ارتباط بود.   با مرگ وی ، پادشاه کاملاً خدایی شد.  در این حالت ، او مستقیماً با Ra شناخته شد و همچنین با اوزیریس ، خدای مرگ و تولد دوباره و پدر اسطوره ای Horus نیز ارتباط داشت.  بسیاری از معابد مرده به پرستش فرعون های متوفی به عنوان خدایان اختصاص یافته بود. به کتابهای زیر مراجعه کنید !: -در جستجوی خدا در مصر  باستان نوشته جان اسمان انتشارات دانشگاه کرنل آمریکا -تاریخ مصر باستان انتشارات دانشگاه آکسفورد نوشته ژان شاو بطور خلاصه: گرچه مصری ها انسان بودن فرعون و در معرض ضعف انسان بودن را تشخیص دادند ، اما همزمان او را به عنوان یک خدا نگاه می کردند ، زیرا قدرت الهی سلطنت در او تجسم یافته بود.