سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

مطالبی که نخستین بار توسط قرآن مطرح شدند -سوره کهف ۶۹ امین سوره قرآن بر حسب تاریخ نزول: گزارش اصحاب کهف


ادامه از نوشتار پیشین

-مطالبی که نخستین بار توسط قرآن مطرح شدند

-سوره کهف  ۶۹  امین سوره قرآن بر حسب تاریخ نزول

به نام خداوند بخشنده مهربان‏

کتابی است در نهایت استواری تا از عذاب سخت خود هشدار دهد  و اهل ایمان را که اعمال آن‌ها نیکوست به اجر بسیار نیکو بشارت دهد. (۲)

که در آن سر منزل پر نعمت بهشتی زندگانی ابدی خواهند داشت. (۳)

و هشدار دهد  آنان را که گفتند: خدا فرزندی دارد  (۴)

آن‌ها نه خود و نه پدرانشان از روی علم و دانش سخن نمی‏گویند، این کلمه بزرگی است که از دهنشان خارج می‏شود و جز دروغ چیزی نمی‏گویند. (۵)

نزدیک است که اگر امت تو به این سخن ایمان نیاورند جان خودت  را از شدت حزن و تأسف بر آنان هلاک سازی! (۶)

ما آن‌چه را که در زمین جلوه ‏گر است زینت و آرایش ملک زمین قرار دادیم تا مردم را امتحان کنیم که کدام یک عملشان نیکوتر خواهد بود. (۷)

همه زیبائیها و منابع زمین نابود می شود

و ما آن‌چه را زیور زمین گردانیدیم باز همه را به دست ویرانی و فنا می‏دهیم و زمین را دشتی خشک و بی‏گیاه خواهیم ساخت. (۸)

(طبق گزارش رسمی سازمان فضا ناسا هر روز 1/. میلی متر از شعاع زمین کم می شود این میزان روزانه خیلی اندک است ولی زمین بر حسب محاسبات ریاضی فیزیک زمین شناسان بین ۱.۵ تا میلیارد سال دیگر باقی خواهد ماند . در آنصورت میزان کم شدن زمین خیلی بالا  رفته و هر جسم کروی که شعاعش کاهش یابد نیروی جاذبه روی آن زیاد می شود. و همین باعث فروریختن آنچه می شود که بر روی آن قرار دارد. شکافهای فراوان بو جود می آید و منابع تخلیه می شوند . این فرایندها هم اکنو ن آعاز شده است. با سرچ در اینترنت به گزارشات زیاد دست خ اهید یافت.)

گزارش مردان غار و یا اصحاب کهف و مردان رقیم

تو پنداری که اصحاب کهف و رقیم  از آیات عجیب ماست؟! (۹)

آن گاه که آن جوانمردان  در غار کوه پنهان شدند و از درگاه خدا مسئلت کردند بار الها، تو در حق ما به لطف خاص خود رحمتی عطا فرما و بر ما وسیله رشد و هدایتی کامل مهیا ساز. (۱۰)

نواختن بر  گوش و خواب 

پس ما  بر گوش نواختیم و  آن‌ها تا چند سالی بخواب روند. (۱۱)

(امروزه ارتباط بین خواب و گوش در دست مطالعه است. بطوریکه برای افرادی که دچار اختلالات خواب هستند از ماسک گوش و چشم بند استفاده می شود. ولی یک نکته بطور تجربی برای هر کس مسلم است که انسان وقتی به خواب می رود که چشم او نبیند و گوش او نشنود. ممکن است چشم بسته باشد و لی تا زمانی که گوش می شنود و صداهای اطراف خود را تشخیص می دهد خواب انسان را فرا نمی گیزد.)

پس از آن خواب ، آنان را برانگیختیم تا معلوم گردانیم کدام یک از آن دو گروه  مدت درنگ در آن غار را بهتر شماره خواهند کرد. (۱۲)

ما قصه آنان را بر تو به درستی حکایت خواهیم کرد. آن‌ها جوانمردانی بودند که به خدای خود ایمان آوردند و ما بر مقام هدایتشان بیفزودیم. (۱۳)

و دلهای  آن‌ها را سخت استوار و دلیر ساختیم آن گاه که آن‌ها قیام کرده و گفتند: خدای ما پروردگار آسمان‌ها و زمین است و ما هرگز جز خدای یکتا هیچ کس را به خدایی نمی‏خوانیم، که اگر بخوانیم سخت راه خطا و ظلم پیموده‏ایم. (۱۴)

این قوم ما که خدایانی غیر خدای یگانه برگرفتند چرا هیچ دلیلی روشن بر خدایی آن‌ها نمی‏آورند؟ پس چه کسی ستمکارتر از آن کس که افترا و دروغ بر خدا می‏بندد؟! (۱۵)

و آن گاه اصحاب کهف با یکدیگر گفتند که شما چون از این مشرکان و خدایان باطلشان که جز خدا می‏پرستند دوری جستید باید به غار کوه گریخته و پنهان شوید تا خدا از رحمت خود به شما گشایش و توسعه بخشد و اسباب کار شما را با  آسایش مهیا سازد.  (۱۶)

مشخصه اصلی غار اصحاب کهف

و گردش آفتاب را چنان مشاهده می‏کنی که هنگام طلوع از سمت راست غار آن‌ها برکنار و هنگام غروب نیز از جانب چپ ایشان به دور می‏گردد و آن‌ها در فضای گسترده غار قرار دارند (و کاملاً از حرارت خورشید در آسایشند). این حکایت جوانمردان کهف یکی از آیات الهی است هر کس را خدا راهنمایی کند او به حقیقت هدایت یافته و هر که را در گمراهی واگذارد دیگر هرگز برای چنین کس هیچ یار راهنمایی نخواهی یافت. (۱۷)

(بر این اساس در غار این گونه قرار دارد که اگر در مقابل آن طوری بایستیم سمت چپمان مشرق و سمت راستمان مغرب خواهد بود. ولی خود غار یعنی فضای داخل آن از تابش آفتاب محفظ خواهد بود.)

اگر آنها را ببینی فکر می کنی که در خوابند

و آن‌ها را بیدار پنداری و حال آن‌که در خوابند و ما  آنان را به پهلوی راست و چپ می‏گردانیدیم و سگ آن‌ها دو دست بر در آن غار گسترده داشت، و اگر بر حال ایشان مطلع شدی از آن‌ها گریختی و از هیبت و عظمت آنان بسیار هراسان گردیدی. (۱۸)

(ظاهر آیه طوری سخن می گوید که گویی هنوز آنان د ر خوابند و به امر خداوند پهلو به پهلو می شوند. ولی بخش دوم آیه به زمان گذشته اشاره می کند یعنی به دورانی که به خواب رفتند و سپس سالها ب۵د از خواب بر خواستند.)

و همچنین آنان را از خواب برانگیختیم تا‌  از یکدیگر بپرسند، یکی پرسید: چند مدت (در غار) درنگ کردید؟ جواب دادند: یک روز تمام یا که برخی از روز. دیگر بار گفتند: خدایتان داناتر است که چند مدت در غار بوده ‏اید، باید  شما یکی را با این درهم‌هاتان به شهر بفرستید و  بنگرد که کدامشان طعام پاکیزه‏ تر و حلال‏تر دارند تا از آن روزیی برایتان فراهم آرد و باید با دقت و ملاحظه این کار را انجام دهد و نباید هیچ کس را از حال شما آگاه سازد. (۱۹)

زیرا که اگر بر شما آگهی و ظفر یابند شما را یا سنگسار خواهند کرد یا به آیین خودشان برمی‏گردانند و در آن صورت دیگر روی رستگاری نخواهید دید. (۲۰)

وقتی مردم از اصحاب کهف مطلع شدند

و این چنین ما مردم را بر حال اصحاب کهف آگاه ساختیم تا خلق بدانند که وعده خدا به حق بوده و ساعت قیامت البته بی ‏هیچ شک خواهد آمد، آن گاه که میانشان تنازع و خلاف در امر آن‌ها بود (یعنی در عدد یا آیین آن‌ها که قائل به معاد و قیامت بودند) پس بعضی گفتند: باید گرد آن‌ها حصار و بنایی بسازیم  ، و خدا به احوال آن‌ها آگاه‏تر است و آنان که بر واقع احوال آن‌ها ظفر و اطلاع یافتند گفتند البته بر ایشان مسجدی بنا می کنیم. (۲۱)

(بر حسب آیه مابین مردم آن سرزمین در مورد اصحاب کهف اتفاق نظر نبود. احتمالا برخی آنان را قدیس می دانستند و گروهی دیگر ترجیح می دادند تا کسی از احوال آنان مطلع نشوند و می خواستند گرداگرد غار دیوار و حصاری بکشند و آنان را در همان غار محبوس نمایند. ولی آنان که به حقیقت حال اصحاب کهف پی برده بودند می گفتند برایشان مسجدی می سازیم.)

اصحاب کهف چند نفر بودند؟

بعضی خواهند گفت که عده‌ی آن اصحاب کهف سه نفر بود چهارمین هم سگ آن‌ها، و برخی دیگر از روی خیالبافی و غیب‏گویی می‏گویند عده آن‌ها پنج نفر بود ششمین سگ آن‌ها، و برخی دیگر گویند: هفت نفر بودند و هشتمین سگ آن‌ها. بگو: خدای من به عده آن‌ها آگاه‏تر است، که بر عدد آن‌ها به جز افراد اندکی هیچ کس آگاه نیست، پس تو (با اهل کتاب) درباره آن‌ها مجادله مکن جز آن‌که هر چه به ظاهر وحی دانستی اظهار کن و دیگر هرگز فتوا از احدی در این باب مپرس. (۲۲)

و تو هرگز درباره چیزی مگو که من این کار را فردا خواهم کرد. (۲۳)

مگر آن‌که بگویی (ان شاء اللَّه) اگر خدا بخواهد، و چون فراموش کنی باز خدا را به یاد آر و به خلق بگو  خدای من مرا به حقایقی بهتر و علومی برتر از این قصه هدایت فرماید. (۲۴)

۳۰۹‌ سال در کوه بودند

و آن‌ها در کهف کوه سیصد سال، نه سال هم افزون درنگ کردند . (۲۵)

ادامه دارد


سوره غاشیه ۶۸ امین سوره بر حسب تاریخ نزول: پنج مشکل اصلی زندگی در جهنم و پنج ویژگی ممتاز زندگی در بهشت

سوره غاشیه ۶۸  امین سوره بر حسب تاریخ نزول: پنج مشکل اصلی  زندگی  در جهنم  و پنج ویژگی  ممتاز  زندگی در بهشت 


ادامه از نوشتار پیشین

-مطالبی که نخستین بار توسط قرآن مطرح شدند.

-سوره غاشیه ۶۸  امین سوره بر حسب تاریخ نزول

غاشیه در ادبیات قرآنی به معنای پوشاندن و به روز قیامت اطلاق می شود

بنام خداوند بخشاینده مهربان

(ای رسول ما) آیا خبر هولناک قیامت و بلیه عالم گیر محشر بر تو حکایت شده است. (۱)

که آنروز رخسار کافران ترسناک و ذلیل باشد. (۲)

پنج چیز که در جهنم وجود ندارد:

راحتی و آسایش ، غذای خوب، آب پاکیزه ، جای راحت ، هوای لطیف

و همه کارشان رنج و مشقت است. (۳)

و پیوسته در آتش فروزان دوزخ معذبند. (۴)

از چشمه ی آب گرم جهنم آب نوشند. (۵)

بی خاصیت ترین و بد ترین طعام

و بی خاصیت ترین و بد ترین طعام غیر از ضریع (که علفی بد طعم و بد بو است) بر آنها نیست. 

که به آن طعام هرچه خورند نه فربه شوند ونه سیر گردند. (۷)

آنچه در بهشت وجود دارد:

شادمانی و آسایش، رضایتمندی از وجود خود، مقام عالی، آب پاکیزه و گوارا و امنیت

و رخسار بعضی هم شادمان و خندان است و در نعمت اند. (۸)

و از سعی و کوشش خود (در طاعت خدا) خوشنودند. (۹)

که در بهشت بلند مرتبت مقام عالی یافته اند. (۱۰)

در آنجا هیچ سخن زشت و بیهوده نگویند و نشنوند. (۱۱)

در آن بهشت چشمه های آب گوارا جاریست. (۱۲)

ونیز در آنجا تختهای عالی بلند پایه نهاده اند. (۱۳)

و قدحهای بزرگ بهترین نوشیدنی ها گذاشته شده. (۱۴)

و بالش های لطیف مرتب داشته. (۱۵)

و فرش های گرانبها گسترده اند. (۱۶)

دعوت به تفکر در: 

شتر و خلقت آن

آیا (این مردم) در خلقت شتر  نمی نگرند که چگونه خلق شده است؟. (۱۷)

تفکر در چگونگی بر افراشته شدن آسمان

و در خلقت آسمان فکر نمیکنند که  چگونه بر  افراشته شده است. (۱۸)

تفکر در چگونگی ایجاد و تشکیل کو ه ها

و کوها ها را نمیبینند که چگونه بر زمین نصب و بر افراشته شده اند؟. (۱۹)

تفکر در زمین و گستردگی آن

و به زمین نظر نمیکنند که چگونه گسترده شده است . (۲۰)

(ای رسول ما) تو خلق را به حکمت های الهی متذکر ساز که وظیفه ی تو جز این نیست. (۲۱)

و تو مسلط و توانا بر  آنان نیستی. (۲۲)

جز آنکه هرکس روی از حق برگرداند  کافر شود. (۲۳)

او را خدا به عذابی بزرگ معذب کند. (۲۴)

که البته بازگشت آنها بسوی ماست. (۲۵)

آنگاه حساب و جزای اعمال (نیک و بد) شان بر ما خواهد بود. (۲۶)

۷ موضوع

کتابهای مقدس(قرآن): مطالبی که نخستین بار توسط قرآن مطرح شدند. -سوره غاشیه ۶۸ امین سوره بر حسب تاریخ نزول


ادامه از نوشتار پیشین

-مطالبی که نخستین بار توسط قرآن مطرح شدند.

-سوره غاشیه ۶۸  امین سوره بر حسب تاریخ نزول

غاشیه در ادبیات قرآنی به معنای پوشاندن و به روز قیامت اطلاق می شود

بنام خداوند بخشاینده مهربان

(ای رسول ما) آیا خبر هولناک قیامت و بلیه عالم گیر محشر بر تو حکایت شده است. (۱)

که آنروز رخسار کافران ترسناک و ذلیل باشد. (۲)

پنج چیز که در جهنم وجود ندارد:

راحتی و آسایش ، غذای خوب، آب پاکیزه ، جای راحت ، هوای لطیف

و همه کارشان رنج و مشقت است. (۳)

و پیوسته در آتش فروزان دوزخ معذبند. (۴)

از چشمه ی آب گرم جهنم آب نوشند. (۵)

بی خاصیت ترین و بد ترین طعام

و بی خاصیت ترین و بد ترین طعام غیر از ضریع (که علفی بد طعم و بد بو است) بر آنها نیست. 

که به آن طعام هرچه خورند نه فربه شوند ونه سیر گردند. (۷)

آنچه در بهشت وجود دارد:

شادمانی و آسایش، رضایتمندی از وجود خود، مقام عالی، آب پاکیزه و گوارا و امنیت

و رخسار بعضی هم شادمان و خندان است و در نعمت اند. (۸)

و از سعی و کوشش خود (در طاعت خدا) خوشنودند. (۹)

که در بهشت بلند مرتبت مقام عالی یافته اند. (۱۰)

در آنجا هیچ سخن زشت و بیهوده نگویند و نشنوند. (۱۱)

در آن بهشت چشمه های آب گوارا جاریست. (۱۲)

ونیز در آنجا تختهای عالی بلند پایه نهاده اند. (۱۳)

و قدحهای بزرگ بهترین نوشیدنی ها گذاشته شده. (۱۴)

و بالش های لطیف مرتب داشته. (۱۵)

و فرش های گرانبها گسترده اند. (۱۶)

دعوت به تفکر در: 

شتر و خلقت آن

آیا (این مردم) در خلقت شتر  نمی نگرند که چگونه خلق شده است؟. (۱۷)

تفکر در چگونگی بر افراشته شدن آسمان

و در خلقت آسمان فکر نمیکنند که  چگونه بر  افراشته شده است. (۱۸)

تفکر در چگونگی ایجاد و تشکیل کو ه ها

و کوها ها را نمیبینند که چگونه بر زمین نصب و بر افراشته شده اند؟. (۱۹)

تفکر در زمین و گستردگی آن

و به زمین نظر نمیکنند که چگونه گسترده شده است . (۲۰)

(ای رسول ما) تو خلق را به حکمت های الهی متذکر ساز که وظیفه ی تو جز این نیست. (۲۱)

و تو مسلط و توانا بر  آنان نیستی. (۲۲)

جز آنکه هرکس روی از حق برگرداند  کافر شود. (۲۳)

او را خدا به عذابی بزرگ معذب کند. (۲۴)

که البته بازگشت آنها بسوی ماست. (۲۵)

آنگاه حساب و جزای اعمال (نیک و بد) شان بر ما خواهد بود. (۲۶)

۷ موضوع

کتابهای مقدس : قرآن : گزارش قرآن از نابودی سرزمین اوبار یا عاد در اثر طوفان ۷ روزه(بخش دوم) مفهوم باد و باد سموم

قرآن : گزارش قرآن از نابودی سرزمین اوبار یا عاد در اثر طوفان ۷ روزه(بخش دوم) مفهوم باد و باد سموم


ادامه از نوشتار پیشین

گزارش قرآن از نابودی سرزمین اوبار یا عاد در اثر طوفان ۷ روزه(بخش دوم)

مفهوم باد و باد سموم

در مورد  نوع تندباد ویرانگری که بر سرزمین عاد یا اوبار وزیده و قرآن گزارش آن را ۱۴۰۰ سال پیش داده است ، در حالی که هیچ کس از وجود چنین تمدن نابود شده ای خبر نداشت  بر اساس اطلاعات امروز ما می توان دو فرضیه مطرح کرد :

باد سمموم یا سام

نخست آن که تند باد از نوع بادهای سمموم بوده که در آن مناطق سابقه داشته است.

سموم   واژه عربی از ریشه «سَمّ»، به معنای سمّ و زهر و جمع آن «سمائم»، است. باد سموم اشاره دارد به ویژگی باد در ایجاد گرمازدگی، به طوری که حرارت بیشتری را به بدن انسان می‌رساند و این حرارت از راه تبخیر شدن عرق، منتقل می‌شود. به این باد، سام، سَمون۲، سیمون۳، سیموم۴ و سام‌یل۵ نیز گفته شده است. 

سام‌یل مرکب از دو کلمه عربی و ترکی است؛ سام (سم) به معنای زهر و یل در ترکی به معنای باد است .

سَموم یا سام درواقع یک باد محلی موسمی بسیار گرم و خشک است که درجه حرارت آن اغلب تا °۵۵ سانتی‌گراد (حدود °۱۳۰ فارنهایت) می‌رسد و رطوبت هوای آن گاهی به کمتر از ۱۰ درصد کاهش پیدا می‌کند. این باد ناشی از گرمایش شدید زمین در زیر آسمانی صاف و بدون ابر و معمولاً همراه با گرد و غبار است که در فصل بهار و تابستان از مناطق شمال صحرای بزرگ آفریقا و عربستان همراه با عبور مرکز کم‌فشار از این مناطق می‌وزد و هنگام عبور از خلیج فارس رطوبت را جذب و ذخیره می‌کند .

تند و مرگبار و خفه کننده

باد سموم بادی تند و مرگبار، معمولاً با ماسه و گرد و غبار همراه است و به همین دلیل خفه می‌کند.
این باد قابلیت دید را در فاصله چندمتری کاهش می‌دهد و یا تقریباً از بین می‌برد. آن‌چنان داغ است که گویی از یک بخاری کاملاً داغ خارج می‌شود.
این باد شن‌ها را جمع و به‌صورت موج و تپه روی هم انباشته می‌کند و شکل تپه‌های شنی را در امتداد مسیر تغییر می‌دهد.
غبار و ماسه آن‌چنان شرایط خفقان‌آوری پیش می‌آورد که شترها سر خود را در داخل رمل (شنزار)های بیابان می‌کنند و مسافران صحرا سرگردان می‌شوند. این باد گرمازدگی ایجاد می‌کند به طوری که حرارت بیشتری را به بدن انسان می‌رساند که از راه تبخیر شدن عرق،منتقل می‌شود. 

همه چیز را می سوزاند و نفس انسان را قطع می کند

توفان‌های حاصل از این بادها وضع خطرناکی را پیش می‌آورند، به این معنا که همه موجودات زنده اعم از حیوان و نبات را که در مسیر قرار گیرند، می‌سوزاند. این باد هرگونه گیاه و طراوتی را می‌خشکاند. 

قدرت کشندگی این باد چنان است که شترها و حیوانات پرطاقت را از پای درمی‌آورد، مار را هلاک می‌کند، نفس انسان را قطع می‌کند و انسان را از بین می‌برد .

مسعودی تاریخنگار مشهور می نویسد: می‌نویسد:

 هرگاه باد جنوب بوزد، دریاها و رودها را گرم می‌کند، رنگ و حالت همه‌ چیز را تغییر می‌دهد، بدن‌ها را سست می‌کند و تنبلی می‌آورد، گوش‌ها را سنگین و چشم را تیره می‌سازد، صفرا را تحلیل می‌برد و رطوبت را در ریشه حساس عصبی نفوذ می‌دهد (مسعودی، ج ۲، ۱۹۷۰: ۲۳۲). 

ابن سینا باد جنوب را باد گرم، ضدسلامت و بیماری‌زا می‌داند و مهم‌ترین اثر آن را به این صورت نام می‌برد: نیروها بر اثر باد جنوب سست می‌گردند، منافذ پوست گشاده و خلط‌ها برانگیخته می‌شوند و بیرون می‌آیند، حواس سنگین می‌گردند. باد جنوب بیماری را وخامت می‌بخشد، تن را لاغر می‌کند، سردرد ایجاد می‌کند و خواب‌آور است و تب‌های عفونی به همراه دارد (شیرازی، ۱۳۸۶: ۱۱۱ ـ ۱۱۰).

بدون آب خنک و یخ خفگی حتمی است

باد گرم و سوزان سموم در بدن نفوذ می‌کند (شکیب ارسلان، ۱۴۲۸: ۵۵)، شخص را مسموم می‌کند به طوری که هرگاه آب خنک یا یخ برای شخص باد سام زده در دسترس نباشد، وی را خفه می‌کند و می‌کُشد. 

تأثیر آن بر بدن انسان، کشنده‌ترین چیزی است ک می‌توان تصور کرد. عضلات شخصی که قربانی این باد شود ابتدا سخت و منقبض می‌شود، پوست بدن چروک می‌خورد و حالت نزع به انسان دست می‌دهد، مثل اینکه گوشت بدن روی آتش قرار گرفته باشد و آن را بسوزاند و در آخرین مرحله شکاف‌ها و ترک‌های عمیق همراه با خون‌ریزی به وجود آید. در بعضی موارد، قربانی زود می‌میرد و گاهی چندین ساعت یا احتمالاً چند روز در حالی‌که از شدت عذاب رنج می‌برد به تدریج جان می‌سپرد. مرگی که بر اثر رویارو شدن با این باد عارض می‌شود بسیار وحشتناک است، زیرا در ظاهر مرده تغییری پدید نمی‌آید، حتی رنگش دگرگون نمی‌گردد و چنین به نظر می‌رسد که متوفا خواب است، اما اگر کسی یکی از اعضایش را بکشد، کَنده می‌شود

باد سموم یا سام  باعث جداشدن اعضاء بدن می گردد

در سال ۱۰۵۷/۱۶۴۷ پیک پیاده‌ای به نام محمدعلی در فصلی که باد سموم می‌وزید، در حالی‌که حامل یک بسته نامه بود از بصره به هرمز برمی‌گشت. بین راه پیک دیگری را که می‌شناخت کنار راه به حالت افتاده دید و تصور کرد به خواب رفته است. بازویش را گرفت تا برخیزد. آن دست جدا شد و در دستش ماند. عجیب‌تر اینکه به هر قسمت تن آن پیک افتاده دست می‌زد چنان می‌نمود که دستش را در توده‌ای از خاک فرو می‌برد. 

باد سام از انسان یک مومیایی می سازد

باد سام وقتی آدم یا حیوان را غافل‌گیر می‌کند در یک آن، تمام ذرات رطوبت بدن را به خود جذب می‌کند و تنها یک مومیایی چروکیده و سیاه بر جای می‌گذارد. اگر کسی در اثر این باد بمیرد، چون بخواهند غسلش بدهند بندبند اعضایش از هم جدا می‌شود 

باد سموم سرخ‌رنگ و آتشین است (پاتینجر، همان)، وقتی می‌وزد تصور می‌شود که از یک آتش بزرگ از طریق وزش‌های عظیم پدید آمده است. به گفته بکری (۱۹۹۲، ج ۲: ۴۷۹) در حیره (عراق) مردم پرده‌های منازل خود را از بیم آتش گرفتن بر اثر وزیدن بادهای گرم برمی‌دارند. وقوع این باد قابل پیش‌بینی نیست. حیواناتی مثل شتر، قاطر و خر متوجه نزدیک شدن سموم می‌شوند و کاروان‌هایی که در صحرا زندگی می‌کنند هنگام آمدن باد سموم نشانه‌های آمدن آن را می‌فهمند.

قرآن به گونهای  از مردم عاد  در زمان وزیدن این تند باد و طفان مرگ افرین سخن می گوید که گویی وجود قربانی در مقابل این باد فرو می ریزد و قدرت فرار از او گرفته می شود. توضیحش این است که:

اگرتوفان شدید باشد، حالت بهت و دوران سر به او دست می‌دهد به طوری که نیروی فرار کردن هم از او گرفته می‌شود و کاروانیان در زیر تل‌های ریگ متحرک دفن می‌شوند.

 قطعا تند بادی که بر سرزمین اوبار و یا عاد و آن هم طی هفت شبانه روز مداوم وزیده شدید ترین از نوع خود بوده که همه نردم را زیر تل های انبوه خاک مدفون ساخته بوده است.

یک گزارش عینی

شهر مکه همواره در معرض باد سموم بوده است (دوتی، ج ۱، ۱۹۸۳: ۱۰۰). در دوره حکومت واثق عباسی (۲۰۰ـ۲۳۲ ق) در ۲۱۹ ق حجاج بسیاری در راه مکه در اثر باد سموم هلاک شدند (ابن‌اثیر، ج ۷، ۱۹۶۶: ۳۴). در سال ۲۳۴ ق به هنگام خلافت متوکل (۲۴۷ ـ ۲۳۲/ ۸۶۱ ـ ۸۴۷) باد سخت و سمومی که پیش از آن نظیرش دیده نشده بود، وزید و مردم را بیمناک ساخت. این باد پنجاه و چند روز ادامه داشت، کوفه، بغداد، واسط و بصره را فرا گرفت و از آنجا به آبادان سرازیر شد و از واسط به اهواز رفت. رهگذران و قافله‌ها را کشت و کسی از آفت باد جان سالم به‌در نبرد. آن‌گاه به اهواز بازگشت و به سوی همدان حرکت کرد

و بیست روز در آنجا وزید و کشتزارها را سوزاند. سپس از همدان عبور کرد و به موصل رسید و بیابان سنجار را فرا گرفت و مردم و اسب‌هایی را که از آنجا می‌گذشتند و درختان را نابود ساخت و در موصل همچنان می‌وزید و مانع رفت و آمد مردم و در نتیجه تعطیلی بازارها شد و حمل خواروبار و کالا در میان دِه‌ها و شهر متوقف گردید .

برای ارجاع به مدارک لطفا به مقاله زیر مراجعه نمایید:

باد سموم در ادبیات جعرافیایی
دکتر اشرف السادات باقری

ادامه دارد

قرآن : گزارش قرآن از نابودی سرزمین اوبار یا عاد در اثر طوفان ۷ روزه(بخش دوم) مفهوم باد و باد سموم


ادامه از نوشتار پیشین

گزارش قرآن از نابودی سرزمین اوبار یا عاد در اثر طوفان ۷ روزه(بخش دوم)

مفهوم باد و باد سموم

در مورد  نوع تندباد ویرانگری که بر سرزمین عاد یا اوبار وزیده و قرآن گزارش آن را ۱۴۰۰ سال پیش داده است ، در حالی که هیچ کس از وجود چنین تمدن نابود شده ای خبر نداشت  بر اساس اطلاعات امروز ما می توان دو فرضیه مطرح کرد :


باد سمموم یا سام

نخست آن که تند باد از نوع بادهای سمموم بوده که در آن مناطق سابقه داشته است.

سموم   واژه عربی از ریشه «سَمّ»، به معنای سمّ و زهر و جمع آن «سمائم»، است. باد سموم اشاره دارد به ویژگی باد در ایجاد گرمازدگی، به طوری که حرارت بیشتری را به بدن انسان می‌رساند و این حرارت از راه تبخیر شدن عرق، منتقل می‌شود. به این باد، سام، سَمون۲، سیمون۳، سیموم۴ و سام‌یل۵ نیز گفته شده است. 

سام‌یل مرکب از دو کلمه عربی و ترکی است؛ سام (سم) به معنای زهر و یل در ترکی به معنای باد است .

سَموم یا سام درواقع یک باد محلی موسمی بسیار گرم و خشک است که درجه حرارت آن اغلب تا °۵۵ سانتی‌گراد (حدود °۱۳۰ فارنهایت) می‌رسد و رطوبت هوای آن گاهی به کمتر از ۱۰ درصد کاهش پیدا می‌کند. این باد ناشی از گرمایش شدید زمین در زیر آسمانی صاف و بدون ابر و معمولاً همراه با گرد و غبار است که در فصل بهار و تابستان از مناطق شمال صحرای بزرگ آفریقا و عربستان همراه با عبور مرکز کم‌فشار از این مناطق می‌وزد و هنگام عبور از خلیج فارس رطوبت را جذب و ذخیره می‌کند .


تند و مرگبار و خفه کننده

باد سموم بادی تند و مرگبار، معمولاً با ماسه و گرد و غبار همراه است و به همین دلیل خفه می‌کند.
این باد قابلیت دید را در فاصله چندمتری کاهش می‌دهد و یا تقریباً از بین می‌برد. آن‌چنان داغ است که گویی از یک بخاری کاملاً داغ خارج می‌شود.
این باد شن‌ها را جمع و به‌صورت موج و تپه روی هم انباشته می‌کند و شکل تپه‌های شنی را در امتداد مسیر تغییر می‌دهد.
غبار و ماسه آن‌چنان شرایط خفقان‌آوری پیش می‌آورد که شترها سر خود را در داخل رمل (شنزار)های بیابان می‌کنند و مسافران صحرا سرگردان می‌شوند. این باد گرمازدگی ایجاد می‌کند به طوری که حرارت بیشتری را به بدن انسان می‌رساند که از راه تبخیر شدن عرق،منتقل می‌شود. 

همه چیز را می سوزاند و نفس انسان را قطع می کند

توفان‌های حاصل از این بادها وضع خطرناکی را پیش می‌آورند، به این معنا که همه موجودات زنده اعم از حیوان و نبات را که در مسیر قرار گیرند، می‌سوزاند. این باد هرگونه گیاه و طراوتی را می‌خشکاند. 

قدرت کشندگی این باد چنان است که شترها و حیوانات پرطاقت را از پای درمی‌آورد، مار را هلاک می‌کند، نفس انسان را قطع می‌کند و انسان را از بین می‌برد .

مسعودی تاریخنگار مشهور می نویسد: می‌نویسد:

 هرگاه باد جنوب بوزد، دریاها و رودها را گرم می‌کند، رنگ و حالت همه‌ چیز را تغییر می‌دهد، بدن‌ها را سست می‌کند و تنبلی می‌آورد، گوش‌ها را سنگین و چشم را تیره می‌سازد، صفرا را تحلیل می‌برد و رطوبت را در ریشه حساس عصبی نفوذ می‌دهد (مسعودی، ج ۲، ۱۹۷۰: ۲۳۲). 

ابن سینا باد جنوب را باد گرم، ضدسلامت و بیماری‌زا می‌داند و مهم‌ترین اثر آن را به این صورت نام می‌برد: نیروها بر اثر باد جنوب سست می‌گردند، منافذ پوست گشاده و خلط‌ها برانگیخته می‌شوند و بیرون می‌آیند، حواس سنگین می‌گردند. باد جنوب بیماری را وخامت می‌بخشد، تن را لاغر می‌کند، سردرد ایجاد می‌کند و خواب‌آور است و تب‌های عفونی به همراه دارد (شیرازی، ۱۳۸۶: ۱۱۱ ـ ۱۱۰).


بدون آی خنک و یخ خفگی حتمی است

باد گرم و سوزان سموم در بدن نفوذ می‌کند (شکیب ارسلان، ۱۴۲۸: ۵۵)، شخص را مسموم می‌کند به طوری که هرگاه آب خنک یا یخ برای شخص باد سام زده در دسترس نباشد، وی را خفه می‌کند و می‌کُشد. 

تأثیر آن بر بدن انسان، کشنده‌ترین چیزی است ک می‌توان تصور کرد. عضلات شخصی که قربانی این باد شود ابتدا سخت و منقبض می‌شود، پوست بدن چروک می‌خورد و حالت نزع به انسان دست می‌دهد، مثل اینکه گوشت بدن روی آتش قرار گرفته باشد و آن را بسوزاند و در آخرین مرحله شکاف‌ها و ترک‌های عمیق همراه با خون‌ریزی به وجود آید. در بعضی موارد، قربانی زود می‌میرد و گاهی چندین ساعت یا احتمالاً چند روز در حالی‌که از شدت عذاب رنج می‌برد به تدریج جان می‌سپرد. مرگی که بر اثر رویارو شدن با این باد عارض می‌شود بسیار وحشتناک است، زیرا در ظاهر مرده تغییری پدید نمی‌آید، حتی رنگش دگرگون نمی‌گردد و چنین به نظر می‌رسد که متوفا خواب است، اما اگر کسی یکی از اعضایش را بکشد، کَنده می‌شود


باد سموم یا سام  باعث جداشدن اعضاء بدن می گردد

در سال ۱۰۵۷/۱۶۴۷ پیک پیاده‌ای به نام محمدعلی در فصلی که باد سموم می‌وزید، در حالی‌که حامل یک بسته نامه بود از بصره به هرمز برمی‌گشت. بین راه پیک دیگری را که می‌شناخت کنار راه به حالت افتاده دید و تصور کرد به خواب رفته است. بازویش را گرفت تا برخیزد. آن دست جدا شد و در دستش ماند. عجیب‌تر اینکه به هر قسمت تن آن پیک افتاده دست می‌زد چنان می‌نمود که دستش را در توده‌ای از خاک فرو می‌برد. 

باد سام از انسان یک مومیایی می سازد

باد سام وقتی آدم یا حیوان را غافل‌گیر می‌کند در یک آن، تمام ذرات رطوبت بدن را به خود جذب می‌کند و تنها یک مومیایی چروکیده و سیاه بر جای می‌گذارد. اگر کسی در اثر این باد بمیرد، چون بخواهند غسلش بدهند بندبند اعضایش از هم جدا می‌شود 

باد سموم سرخ‌رنگ و آتشین است (پاتینجر، همان)، وقتی می‌وزد تصور می‌شود که از یک آتش بزرگ از طریق وزش‌های عظیم پدید آمده است. به گفته بکری (۱۹۹۲، ج ۲: ۴۷۹) در حیره (عراق) مردم پرده‌های منازل خود را از بیم آتش گرفتن بر اثر وزیدن بادهای گرم برمی‌دارند. وقوع این باد قابل پیش‌بینی نیست. حیواناتی مثل شتر، قاطر و خر متوجه نزدیک شدن سموم می‌شوند و کاروان‌هایی که در صحرا زندگی می‌کنند هنگام آمدن باد سموم نشانه‌های آمدن آن را می‌فهمند.

قرآن به گونهای  از مردم عاد  در زمان وزیدن این تند باد و طفان مرگ افرین سخن می گوید که گویی وجود قربانی در مقابل این باد فرو می ریزد و قدرت فرار از او گرفته می شود. توضیحش این است که:

اگرتوفان شدید باشد، حالت بهت و دوران سر به او دست می‌دهد به طوری که نیروی فرار کردن هم از او گرفته می‌شود و کاروانیان در زیر تل‌های ریگ متحرک دفن می‌شوند.


 قطعا تند بادی که بر سرزمین اوبار و یا عاد و آن هم طی هفت شبانه روز مداوم وزیده شدید ترین از نوع خود بوده که همه نردم را زیر تل های انبوه خاک مدفون ساخته بوده است.


یک گزارش عینی

شهر مکه همواره در معرض باد سموم بوده است (دوتی، ج ۱، ۱۹۸۳: ۱۰۰). در دوره حکومت واثق عباسی (۲۰۰ـ۲۳۲ ق) در ۲۱۹ ق حجاج بسیاری در راه مکه در اثر باد سموم هلاک شدند (ابن‌اثیر، ج ۷، ۱۹۶۶: ۳۴). در سال ۲۳۴ ق به هنگام خلافت متوکل (۲۴۷ ـ ۲۳۲/ ۸۶۱ ـ ۸۴۷) باد سخت و سمومی که پیش از آن نظیرش دیده نشده بود، وزید و مردم را بیمناک ساخت. این باد پنجاه و چند روز ادامه داشت، کوفه، بغداد، واسط و بصره را فرا گرفت و از آنجا به آبادان سرازیر شد و از واسط به اهواز رفت. رهگذران و قافله‌ها را کشت و کسی از آفت باد جان سالم به‌در نبرد. آن‌گاه به اهواز بازگشت و به سوی همدان حرکت کرد

و بیست روز در آنجا وزید و کشتزارها را سوزاند. سپس از همدان عبور کرد و به موصل رسید و بیابان سنجار را فرا گرفت و مردم و اسب‌هایی را که از آنجا می‌گذشتند و درختان را نابود ساخت و در موصل همچنان می‌وزید و مانع رفت و آمد مردم و در نتیجه تعطیلی بازارها شد و حمل خواروبار و کالا در میان دِه‌ها و شهر متوقف گردید .


برای ارجاع به مدارک لطفا به مقاله زیر مراجعه نمایید:

باد سموم در ادبیات جعرافیایی
دکتر اشرف السادات باقری

ادامه دارد.