ادامه از نوشتار پیشین
فهرست موضوعاتی که نخستین بار توسط قرآن مطرح شد:(بخش پنجم)
۱-پنج دانش و آگاهی که مخصوص خداوند است
در حقیقت خداست که علم به ساعت قیامت نزد اوست و،
باران را فرو مى فرستد ،
و آنچه را که در رحمهاست مى داند ،
و کسى نمى داند فردا چه به دست مى آورد ،
و کسى نمى داند در کدامین سرزمین مى میرد ،
در حقیقت خداست که داناى آگاه ( به همه این موضوعات)است ۳۱/۳۴
۲-هرکسی حزب خود رامی خواهد
هر گروهی بدان چه نزد آنهاست، شادمانند.» (سوره ی مؤمنون، آیه ی۵۳۳-اگر بی نیاز شوی...
انسان چون خود را بی نیاز بیند، سرکشی کند.» (سوره ی علق، آیه ی6 و7) ۱۵-۴-کار و توکل
پس چون اراده کاری کردی برخدا توکل کن.» (سوره ی آل عمران، آیه ی).
۵- مزه مرگ
هر کسی سرانجام مزه مرگ را خواهد چشید .» «سوره ی آل عمران، آیه ی۱۸۴»
۶-درستکاری تنها راه نجات از بلا
و پروردگار تو هرگز بر آن نبوده است که شهرهایى را که مردمش در ستکارند به ستم هلاک کند (۱۱۷ هود۷-ظالمان ریشه اشان قطع می شود
پس ریشه آن گروهى که ستم کردند برکنده شد و ستایش براى خداوند پروردگار جهانیان است (۴۵)۸-آب سرچشمه زندگی
هر چیز زندهای از آب زنده قرار دادیم ».(سوره انبیاء،آیه 30)
۹-اگر خد ایان دیگری بودند....
«؛اگر در آسمان و زمین جز الله خدایان دیگری بود، نظام جهان به هم میخورد».(سوره انبیاء، آیه 22)۱۰-اگر در راه خدا گام بر داری...
« و کسی که در راه خدا هجرت کند، جاهای امن فراوان و گستردهای را در زمین خواهد یافت».۱۱-نیکی باز می گردد
«اگر نیکی کنید به خودتان نیکی میکنید».(سوره اسراء، آیه ۷)۱۲-دانش باید در سطح بالا باشد تا ...
« این منکران خداوند انکار چیزی را میکنند که دانش آنان برای درک آن کافی نیست».(سوره یونس، آیه 39)
۱۳-از مهلکه بگریز
و و خود را با دست خود به هلاکت نیندازید».(سوره بقره، آیه ۱۹۵)
یک دست صدا ندارد.
۱۴-دعا به ایمان نیاز دارد
« و دعای کافران نیز از روی گمراهی است ».(سوره رعد، آیه ۱۴)
۱۵-فقط خدا می داند که...
« خداوند آگاهتر است که پیامبری را به چه کسی اعطا کند».(سوره انعام، آیه ۱۲۴)تا این بخش ۷۵ موضوع
ادامه دارد
ادامه از نوشتار پیشین
فهرست موضوعاتی که بر ای نخستین بار در قرآن بعنوان یک کتاب آسمانی مطرح شد(بخش چهارم)
۱-انسان می داند چه می کند
انسان از نفس (وجود و ذهن) خود آگاهی دارد۲-عمر طولانی خوب است اما...
به هر کس عمر طولانی دهیم از او قدرتهایی را می گیریم ۶۸/۳۶۳-جا برای همه هست
زمین خدا بزرگ است. ۱۰/۳۹
۵- نیکوکاران
بر نیکوکاران باکی نیست.» (سوره ی توبه، آیه ی 91)۶-نقش شخصیت
هر کس بر حَسَب شاکله شخصیتش، عمل می کند.» (۱۷/۸۴)
۷-ممکن است روزی انسان بتواند هزار سال عمر کند ولی ...(۹۶/۲)
آنان را مسلما آزمندترین مردم به زندگى از کسانى که شرک مى ورزند خواهى یافت هر یک از ایشان آرزو دارد که کاش هزار سال عمر کند با آنکه اگر چنین عمرى هم به او داده شود وى را از عذاب دور نتواند داشت و خدا بر آنچه مى کنند بیناست (۹۶)۸-آسانی پس از سختی
بعد از هر سختی، آسانی است.» (سوره ی انشراح، آیه ی ۵)
بخشش به مقدار
۹-وهرگز دستت را برگردنت زنجیر مکن ( بخشش را ترک مکن) و بیش از حدّ نیز مبخش !.» (سوره ی اسراء، آیه ی ۲۹)
۱۰-هر کس باد بکارد طوفان درو می کند
و اندیشه ی بد، جز اهلش را فرا نگیرد.» (سوره ی فاطر، آیه ی ۴۳)۱۱-سرانجام ملتها
و برای هر اُمّتی اجلی است…» (سوره ی اعراف، آیه ی۱۲-سیمای انسان مجرم
گناهکاران به چهره و سیمایشان شناخته شوند.» (سوره ی الرحمن، آیه ی ۴۱)۱۴-بزرگواران
و چون بر کار و یا موضوع بیهوده ای بگذرند، با کرامت از آن در می گذرند.» (سوره ی فرقان، آیه۱۵-چه کسی نه دنیا دارد و نه آخرت نه دنیا نه آخرت
و از میان مردم کسى هم هست که خدا را فقط یک طرفه مى پرستد، بطوری که اگر خیرى به او برسد بدان اطمینان یابد و چون بلایى بدو رسد روىاز خدا برتابد این چنین شخصی در دنیا و آخرت زیان دیده است این است همان زیان آشکار!(۲۲/۱۱)
تا کنون ۶۰ مطلب و موضوع
ادامه دارد...
ادامه از نوشتار پیشین
انجیل بارنابا
عیسی مسیح سرگذشت آدم و حوا را شرح می دهد:
(۱آن وقت هر دوشان دریافتند که ایشان برهنهاند.»
(۲) «پس از ان رو شرم نمودند و برگهای انجیر را گرفتند و جامه برای عورت خود ساختند.»
(۳) «پس چون زوال ظهر شد، ناگاه جبروت خدای ظاهر شد و آدم را ندا در داد: آدم کجایی تو؟»
(۴) «آدم جواب داد: ای پروردگار، پنهان شدهام؛ زیرا من و زن من برهنهایم؛ پس بدین سبب حیا میکنیم که فرا شویم.»
(۵) «از شما کسی نمیستاند اِزارهای شما را مگر این که از آن ثمر خورده و به سبب آن نجس شده باشید.»
(۶) «ممکن نمیشود شما را پس از این در بهشت درنگ نمایید.»
(۷) «آدم جواب داد: ای پروردگار، همانا آن زنی که به من عطا فرمودی از من طلب کرد که بخورم؛ پس خوردم از آن.»
(۸) «آن وقت خدای زن را فرمود: چه جهت داشت که به جفت خود طعامی مانند این دادی؟»
(۹) «حوا جواب داد: به درستی که شیطان مرا فریب داد؛ پس خوردم.»
(۱۰) «خدای فرمود: چگونه آن رانده شده این جا داخل شد؟»
(۱۱) ««حوا جواب داد: به درستی که ماری که بر دروازهٔ شمالی بهشت است او را حاضر نمود نزد من.»
(۱۲) پس خدای به آدم فرمود: باید زمین به عمل تو ملعون باشد؛ زیرا تو گوش دادی به سخن زن خود و آن ثمر را خوردی.»
(۱۳) «باید برویاند برای تو خسک و خار را.»
(۱۴) «باید بخوری نان را به عرق جبین خود.»
(۱۵) «یاد آور که تو خاکی و به خاک برخواهی گشت.»
(۱۶) «آن گاه با حوّا تکلم نموده فرمود: تویی آن که به شیطان گوش دادی.»
(۱۷) «به جفت خود آن طعام را خوراندی؛ پس درنگ خواهی کرد زیر تسلّط مرد که با تو چون کنیز رفتار کند.»
(۱۸) «پس بر میداری اولاد را به رنج.»
(۱۹) «چون مار را بخواند، فرشته میخاییل را که شمشیر خدای را بر میدارد نیز بخواند و فرمود:نخست بران این مار بد گوهر را از بهشت.»
(۲۰) «پس چون بیرون شد اندام او را قطع کن.»
(۲۱) «هر گاه بخواهد راه رود واجب شود که بخزد.»
(۲۲) «پس خدای شیطان را بعد از آن آواز کرد: پس آمد خندان.»
(۲۳) «فرمود او را: چون تو ای رجیم، فریب دادی این دو را و گردانیدی ایشان را ناپاک، میخواهم داخل کنی در دهان خود هر نجاست را که در ایشان و در فرزندان ایشان است، هر وقتی که توبه کنند و مرا به راستی عبادت نمایند، از ایشان بیرون شود آن نجاست؛ پس بگردی شکم پرشده به نجاست.»
(۲۴) «شیطان فریاد برآورد فریاد ترسناکی.»
(۲۵) «گفت: چون تو میخواهی بنمایی مرا بدتر از آن چه بر آنم، پس به درستی که من بگردانم خود را چنان که باید بشوم.»
(۲۶) «آن وقت خدای فرمود: باز گرد ای لعین، از حضور من.»
(۲۷) «پس شیطان بازگشت.»
(۲۸) «آن گاه خدای به آدم و حوّا - که سخت میگریستند - فرمود: بیرون شوید از بهشت.»
(۲۹) «پس جهاد کنید با بدنهای خودتان و ناتوان نشود امید شما.»
(۳۰) «زیرا میفرستم فرزند شما را به نحوی که ممکن شود برای ذریهٔ شما تا بردارد گمراهی شیطان را از جنس بشری.»
(۳۱) «زیرا زود است عطا کنم رسول خود را و زود است بیاید هر چیزی را.»
(۳۲) «پس جبروت خدای در پرده شد و راند ایشان را فرشته میخاییل از فردوس.»
(۳۳) «چون آدم ملتفت شد، دید مکتوبی را بالای دروازه که: لااله الاّ الله محمّد رسول الله.»
(۳۴) «پس این وقت گریست و گفت: ای فرزند شاید خدای بخواهد که بزودی بیایی و ما را از این بدبختی برهانی.»
(۳۵) «یسوع چون این بگفت، فرمود: «این چنین خطا کردند شیطان و آدم به سبب کِبر.»
(۳۶) «اما یکی از آنها، پس به جهت این که انسان را خوار شمرد.»
(۳۷) «دیگری به جهت این که خواست بگرداند خود را همسر خدای.»
ادامه دارد
ادامه از نوشتار پیشین
فهرست موضوعاتی که نخستین بار در قرآن بعنوان یک کتاب آسمانی مطرح شد.(بخش سوم)
۱-فکر کن!
چرا در این قرآن تفکر و اندیشه نمی کنید ۴۷/۲۴۲-سپاس
الحمدلله رب العالمین
سپاس پرودگار دو جهان را۳-عالم و جاهل
آیا دانشمندان با آنان که نمی دانند و علم ندارند برابرند و تنها خردمندانند که پند پذیرند؟۹/۳۹۴-این جهان کو است و فعل ما ندا
هر کس بقدر مثقالی کار بد کند نتیجه آنرا می بیند۸،۷/۹۹۵-زائر را ه حق
آنان که در را راه ما(خدا) سعی و کوشش کنند ما راه صحیح را به آنان نشان می دهیم ۲۹/۱۹۶-اگر روی زمین هستی
هر کس که بر روی زمین زندگی می کند فنا پذیر است ۲۶/۵۵۷-خدا کجاست.
هر کجا که باشید خدا با شماست ۴/۵۷
۸-حرفی بزن که ...
چرا چیزی را می گویید که خود به آن عمل نمی کنید ۳/۶۱
۹-ظن و گمان ارزش قانونی ندارد
و گمان به چیزی باعث اثبات حق نمی شود۳۸/۵۳۱۰-هرکس مسئول کار خویش است
هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد ۷/۳۹
۱۱-بهترین کیست؟
بهترین شما نزد خداوند پرهیز گار ترین شماست۱۳/۴۹۱۲-فقط یکی می ماند
همه چیز از بین رفتنی است بجز ذات پرور دگار۸۸/۲۸۱۳-امور باید مشورتی باشد
امور مسلمانان باید بصورت شورا یی و مشورتی صورت گیرد ۳۸/۴۲
۱۴-بالاترین
دست خدا بالاتر از هر دستی است ۱۰/۴۸۱۵-توکل
هر کس به خدا توکل کند خدا او را کفایت می کند. ۳/۶۵ادامه دارد
تاکنون ۴۵ موضوع
ادامه از نوشتار پیشین
انجیل عهد عتیق فصل ۲۴
موسی احکام را بازگو می کند
۱ و به موسی گفت: «نزد خداوند بالا بیا، تو و هارون و ناداب و اَبِیهُو و هفتاد نفر از مشایخ اسرائیل و از دور سجده کنید.
۲ و موسی تنها نزدیک خداوند بیاید و ایشان نزدیک نیایند و قوم همراه او بالا نیایند.»
۳ پس موسی آمده، همه سخنان خداوند و همه این احکام را به قوم باز گفت و تمامی قوم به یک زبان در جواب گفتند: «همه سخنانی که خداوند گفته است، بجا خواهیم آورد.»
۴ و موسی تمامی سخنان خداوند را نوشت و بامدادان برخاسته، مذبحی در پای کوه و دوازده ستون، موافق دوازده سبط اسرائیل بنا نهاد.
۵ و بعضی از جوانان بنیاسرائیل را فرستاد و قربانیهای سوختنی گذرانیدندو قربانیهای سلامتی از گاوان برای خداوند ذبح کردند.
۶ و موسی نصف خون را گرفته، در لگنها ریخت و نصف خون را بر مذبح پاشید،
۷ و کتاب عهد را گرفته، به سمع قوم خواند. پس گفتند: «هر آنچه خداوند گفته است، خواهیم کرد و گوش خواهیم گرفت.»
۸ و موسی خون را گرفت و بر قوم پاشیده، گفت: «اینک خون آن عهدی که خداوند بر جمیع این سخنان با شما بسته است.»
۹ و موسی با هارون و ناداب و ابیهو و هفتاد نفر از مشایخ اسرائیل بالا رفت.
۱۰ و خدای اسرائیل را دیدند، و زیر پایهایش مثل صنعتی از یاقوت کبود شفاف و مانند ذات آسمان در صفا.
۱۱ و بر سروران بنیاسرائیل دست خود را نگذارد، پس خدا را دیدند و خوردند و آشامیدند.
خداوند الواح را به موسی می دهد
۱۲ و خداوند به موسی گفت: «نزد من به کوه بالا بیا، و آنجا باش تا لوحهای سنگی و تورات و احکامی را که نوشتهام تا ایشان را تعلیم نمایی، به تو دهم.»
۱۳ پس موسی با خادم خود یوشع برخاست، و موسی به کوه خدا بالا آمد.
۱۴ و به مشایخ گفت: «برای ما در اینجا توقف کنید، تا نزد شما برگردیم؛ همانا هارون و حور با شما میباشند. پس هر که امری دارد، نزد ایشان برود.»
۱۵ و چون موسی به فراز کوه برآمد، ابر کوه را فرو گرفت.
۱۶ و جلال خداوند بر کوه سینا قرار گرفت، و شش روز ابر آن را پوشانید، و روز هفتمین، موسی را از میان ابر ندا در داد.
۱۷ و منظر جلال خداوند ، مثل آتش سوزنده در نظر بنیاسرائیل بر قله کوه بود.
۱۸ و موسی به میان ابر داخل شده، به فراز کوه برآمد. و موسی چهل روز و چهل شب در کوه ماند.
ادامه دارد