سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

کتابهای مقدس(انجیل بارنابا): عیسی مسیح ریاکاران را نشان می دهد و منشاء بت پرستی در جهان را توضیح می دهد


ادامه از نوشتار پیشین

انجیل بارنابا  فصل ۳۲

(۱یکی از فریسیان یسوع را دعوت نمود برای شام خوردن تا او را تجربه کند.

(۲) یسوع با شاگردانش به آن جا آمد.

(۳) بسیاری از کاتبان در آن خانه منتظر بودند، تا امتحانش کنند.

(۴) شاگردان  بر سر سفره نشستند بدون این که دست‌های خود را بشویند.

(۵) آن گاه کاتبان یسوع را خوانده، گفتند: چرا شاگردان تو سنّت بزرگان ما را نگه نمی‌دارند، و به شستن دست‌های خود پیش از آن که نانی بخورند  اقدام نمی کنند؟

(۶) یسوع فرمود: «من از شما می‌پرسم، به چه سبب باطل نمودید شریعت خدای را تا تقالید خود را نگه دارید،»

(۷) :که می‌گویید به فرزندان پدران فقیر پیش از پدران  می دهید  و برای هیکل ها نذر می نمایید .»

(۸) « جز این نیست که نذرها را می‌نمایند از چیز کمی که واجب است تا به آن پدران خود را گذران دهند.»

(۹) «هر گاه پدرانشان بخواهند که نقود را بگیرند، پسران فریاد می زنند نقود نذر  خداوند  است.»

(۱۰) «به سبب این بر پدران تنگی می‌رسد.»

(۱۱) «یکی از فریسیان یسوع را دعوت نمود برای شام خوردن تا او را تجربه کند.

(۱۲) «نه چنین است؛ پس نه چنین است.»

(۱۳) «زیرا خدای(پول و غذا )  نمی‌خورد چنان که به واسطهٔ بنده خود داوود پیغمبر می‌فرماید: آیا من گوشت گاوها را می‌خورم و خون گوسفند را می‌نوشم؟»

(۱۴) «به من ذبیحهٔ حمد بده و نذرهای خود را برای من پیش کن.»

(۱۵) «زیرا من اگر گرسنه شوم از تو چیزی طلب نکنم چون که همهٔ چیزها در دست من است؛ حتی نعمت‌های وافر درون بهشت.»

(۱۶) «ای ریاکاران، به درستی که جز این نیست که شما این  کارها را  می‌کنید تا کیسه‌های خود را پر کنید و از این رو ده یک از سداب و نعنا را می‌گیرید.»

(۱۷) «چه بدبختید شما؛ زیرا شما برای دیگران سخت‌ترین راه‌ها را به وضوح آشکار می‌کنید ولی خودتان  ب

از آن را ها نمی‌روید.»

(۱۸) «ای کاتبان و فقها، به درستی که شما بر دوش‌های دیگران بارهایی می‌نهید که آن را نمی توانند کشید.»

(۱۹) «لیکن خودتان آن‌ها را با یکی از انگشتان خود حرکت نمی‌دهید.»

(۲۰) «حق می‌گویم به شما؛ به درستی که هر شری جز این نیست که در جهان به واسطهٔ شیوخ داخل شده.»

(۲۱) «به من بگویید که پرستش بتان را چه کس در جهان داخل نمود؟ مگر این طریقهٔ شیوخ نبود؟»


این گونه بت پرستی در جهان آغاز شد

(۲۲) «همانا پادشاهی بود که پدر خود را همی دوست می‌داشت و نام او بعل بود.»

(۲۳) «چون پدر مرد، پسرش امر نمود به ساختن پیکری به سان پدرش به جهت تسلی دادن خودش.»

(۲۴) «در بازار شهر آن را نصب نمود.»

(۲۵) «امر نمود به این که، هر کس به آن پیکر نزدیک شود تا مسافت پانزده زراع در محل امن باشد و مطلقاً کسی به او آزاری نرساند.»

(۲۶) «بنابراین شریران به سبب فایده‌هایی که از آن پیکر به دست آوردند، شروع نمودند که پیشکش کنند به او گل و شکوفه‌ها را.»

(۲۷) «پس این هدیه‌ها در اندک زمانی تبدیل شد به نقود و طعام، تا آن که او را خدای نامیدند به جهت تکریم او.»

(۲۸) «آن گاه این چیز از عادت برگشت به شریعت تا آن که آن بت بعل در همهٔ جهان منتشر شد

(۲۹) «به تحقیق خدای ترعیب فرموده بر این به واسطهٔ اشعیا، که فرموده: به راستی این قوم مرا به باطل عبادت می‌کنند.»

(۳۰) «زیرا ایشان باطل نمودند شریعت مرا که بندهٔ من موسی به ایشان داده و پیروی می‌نمایند سنت‌های شیوخ خود را.»

(۳۱) «حق می‌گویم به شما؛ به درستی که نان خوردن به دست‌های ناشسته انسان را ناپاک نمی‌کند؛ زیرا آن چه در دهان انسان داخل می‌شود انسان را ناپاک نمی‌نماید، بلکه آن چه از انسان بیرون می‌شود انسان را ناپاک میکند.»

(۳۲) در این هنگام یکی از کاتبان گفت اگر بخورم گوشت گرازی یا گوشت‌های ناپاک دیگر را، آیا این‌ها دل من را ناپاک نمی‌کند؟

(۳۳) پس او فرمود: «به درستی که نافرمانی در انسان داخل نمی‌شود؛ بلکه بیرون می‌شود از انسان،از دل او.»

(۳۴) «از این رو است که ناپاک می‌شود، هر گاه طعام حرامی بخورد.»

(۳۵) آن هنگام یکی از فقها گفت: ای معلم، هر آینه به تحقیق بسی در عبادت بتان سخن گفتی گوییکه نزد طایفهٔ اسراییل بت‌هایی هست.

(۳۶) بنابراین پس همانا به ما بد کردی.

جسد پرست ها

(۳۷) یسوع پاسخ فرمود: «نیک بدان که امروز در اسراییل یافت نمی‌شود پیکره‌هایی از چوب؛ لیکن پیکرهایی از جسد یافت می‌شود.»

(۳۸) پس همهٔ کاتبان به خشم جواب دادند: مگر ما از این رو بت‌پرستانیم؟

(۳۹) یسوع پاسخ داد: «حق می‌گویم به شما که شریعت نمی‌گوید به ظاهر عبادت کن؛ بلکه می‌گوید دوست بدار خدایت را به تمام روانت و به تمام دلت و به تمام عقلت.»

(۴۰) آن گاه یسوع فرمود: «آیا این درست است؟»

(۴۱) پس هر یک جواب دادند: همانا که آن درست است.


ادامه دارد...


کتابهای مقدس(قرآن): پس از قیامت آسمان و زمین دیگری خواهد بود


ادامه از نوشته های پیشین


سوره هود چهل و نهمین سوره بر  حسب تاریخ نزول

محل نزول مکه

آیات ۱۰۴  ای ۱۰۸


زمان قیامت برای خداوند تعین شده و تاخیر ندارد.

پس از قیامت آسمان و زمین دیگری بوجود می آیند.

و ما آن روز را به تأخیر نیفکنیم جز تا وقتی که (در علم ما) معین است. (۱۰۴)

در آن روز که فرا رسد هیچ کس جز به فرمان خدا سخن نگوید، پس برخی شقی و بد روزگارند و بعضی سعید و خوشوقت. (۱۰۵)

اما اهل شقاوت همه در آتش دوزخند در حالی که سخت آه و ناله حسرت و عربده می‏کشند. (۱۰۶)


پس از قیامت باز هم آسمان و زمینی خواهند بود

آن‌ها در آتش دوزخ تا آسمان و زمین باقی است مخلّدند مگر آن‌چه مشیت پروردگار تو باشد، که البته خدا هر چه خواهد می‏کند. (۱۰۷)

و اما اهل سعادت هم تمام در بهشت ابد تا آسمان و زمین باقی است مخلّدند مگر آن‌چه مشیت پروردگار تو باشد، که عطایی ابدی و نامقطوع است. (۱۰۸)

شرح

از ظاهر  دو آیه فوق  بر می آید که پس از مراسم قیامت و انجام حساب و کتاب و ازسال دوزخیان به جهنم و اعزام بهشتیان به بهشت، باز هم خداوند آسمان و زمین دیگری را بر ما می دارد.

چون طبق آیات قرآن درهنگام قیامت آسمان و ستارگان و خورشید و ماه بر  چیده شده اند و زمین شکل دیگری بخود گرفته است.بنابر این باید پس از قیامت هم آسمان و زمین دیگری بوجود آید. 


ادامه دارد.

کتابهای مقدس(قرآن): همگروه با پیامبران و صدیقین



 می تو ان با پیامبران و صدیقین هم گروه شد؟

"و کسانى که از خدا و پیامبر اطاعت کنند در زمره کسانى خواهند بود از گروه پیامبران و صدیقین و شهداء و صالحین  که خدا ایشان را گرامى داشته و  چه نیکو همدمانی هستند آنان    "
آیه ۶۹

"این تفضل از جانب خداست و خدا بس داناست"
آیه ۷۰

سوره نساء


شرح

وقتی خداوند در قلب انسانی جای گرفت، و همه معبد روح او را خداوند پرنمود توجه همه پیامبران و                فر شتگان نیز به چنین انسانی خواهد بود. زیرا قلب او به مانند عرش الهی شده است که خداوند بر آن تکیه زده است. 

تمام فرشتگان و کروبیان و اولیاء الهی به خدا توجه دارند. خدا  نیز در قلب انسانی است که به حقیقت به  خدا اعتقاد دارد و از خدا پیروی می کند. مرشد او خداست. معلم او خداست. خدا بااوست. خدا او را می بیند. خدا او را دوست دارد. به همین دلیل پیامبران و فرشتگان نیز به چنین انسانی توجه دارند. 


این چنین انسانی بطور حتم از پیامبر ان الهی نیز اطاعت می کند همانگونه که از خدا اطاعت می کند. چون پیامبر همان سفیری است که پیام خدا را به زمین می رساند. و کسی که مرشدش و مرادش خداست همواره گوش بزنگ رسیدن پیام الهی است پس او پیرو پیامبر خدا خواهد بود.
قرآن این نوع انسان را هم پرواز با پیامبر ان ، صدیقین و شهداء و صالحان معرفی می کند.



کتابهای مقدس(انجیل عهد عتیق): نازل شدن غذا از آسمان


ادامه از نوشتار پیشین

انجیل عهد عتیق

فصل ۱۶

منٌ»

بنی اسراییل به ایراد گرفتن ادامه می دهند و خدا از آسمان "من" نازل می کند.

۱ پس تمامی جماعت بنی‌اسرائیل از ایلیم کوچ کرده، به صحرای سین که در میان ایلیم و سینا است در روز پانزدهم از ماه دوم، بعد از بیرون آمدن ایشان از زمین مصر، رسیدند.

۲ و تمامی جماعت بنی‌اسرائیل در آن صحرا بر موسی و هارون شکایت کردند.

۳ و بنی‌اسرائیل بدیشان گفتند: «کاش که در زمین مصر به دست خداوند مرده بودیم، وقتی که نزد دیگ‌‌های گوشت می‌نشستیم و نان را سیر می‌خوردیم، زیرا که ما را بدین صحرا بیرون آوردید، تا تمامی این جماعت را به گرسنگی بکشید.»

۴ آنگاه خداوند به موسی گفت: «همانا من نان از آسمان برای شما بارانم، و قوم رفته، کفایت هر روز را در روزش گیرند، تا ایشان را امتحان کنم که بر شریعت من رفتار می‌کنند یا نه.

۵ و واقع خواهد شد در روز ششم، که چون آنچه را که آورده باشند درست نمایند، همانا دوچندان آن خواهد بود که هر روز برمی‌چیدند.»

۶ و موسی و هارون به همه بنی‌اسرائیل گفتند: «شامگاهان خواهید دانست که خداوند شما را از زمین مصر بیرون آورده است.

۷ و بامدادان جلال خداوند را خواهید دید، زیرا که او شکایتی را که بر خداوند کرده‌اید شنیده است، و ما چیستیم که بر ما شکایت می‌کنید؟»

۸ و موسی گفت: «این خواهد بود چون خداوند، شامگاه شما را گوشت دهد تا بخورید، و بامداد نان، تا سیر شوید، زیرا خداوند شکایت‌های شما را که بر وی کرده‌اید شنیده است، و ما چیستیم؟ بر ما نی، بلکه بر خداوند شکایت نموده‌اید.»

۹ و موسی به هارون گفت: «به تمامی جماعت بنی‌اسرائیل بگو به حضور خداوند نزدیک بیایید، زیرا که شکایت‌های شما را شنیده است.»

۱۰ و واقع شد که چون هارون به تمامی جماعت بنی‌اسرائیل سخن گفت، به سوی صحرا نگریستند و اینک جلال خداوند در ابر ظاهر شد.

۱۱ و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:

۱۲ «شکایت‌های بنی‌اسرائیل را شنیده‌ام، پس ایشان را خطاب کرده، بگو: در عصر گوشت خواهید خورد، و بامداد از نان سیر خواهید شد تا بدانید که من یهوه خدای شما هستم.»

۱۳ و واقع شد که در عصر، سَلوی برآمده، لشکرگاه را پوشانیدند، و بامدادان شبنم گرداگرد اردو نشست.

۱۴ و چون شبنمی که نشسته بود برخاست، اینک بر روی صحرا چیزی دقیق، مدور و خُرد، مثل ژاله بر زمین بود.

۱۵ و چون بنی‌اسرائیل این را دیدند به یکدیگر گفتند که این منّ است، زیرا که ندانستند چه بود. موسی به ایشان گفت: «این آن نان است که خداوند به شما می‌دهد تا بخورید.

۱۶ این است امری که خداوند فرموده است، که هر کس به قدر خوراک خود از این بگیرد، یعنی یک عُومَر برای هر نفر به حسب شماره نفوس خویش، هر شخص برای کسانی که در خیمه او باشند بگیرد.»

۱۷ پس بنی‌اسرائیل چنین کردند، بعضی زیاد و بعضی کم برچیدند.

۱۸ اما چون به عومر پیمودند، آنکه زیاد برچیده بود، زیاده نداشت، و آنکه کم برچیده بود، کم نداشت، بلکه هر کس به قدر خوراکش برچیده بود.

۱۹ و موسی بدیشان گفت: «زنهار کسی چیزی از این تا صبح نگاه ندارد.»

۲۰ لکن به موسی گوش ندادند، بلکه بعضی چیزی از آن تا صبح نگاه داشتند. و کرم‌ها بهم رسانیده، متعفن گردید، و موسی بدیشان خشمناک شد.

۲۱ و هر صبح، هر کس به قدر خوراک خود بر می‌چید، و چون آفتاب گرم می‌شد، می‌گداخت.

۲۲ و واقع شد در روز ششم که نان مضاعف، یعنی برای هر نفری دو عومر برچیدند. پس همه رؤسای جماعت آمده، موسی را خبر دادند.

۲۳ او بدیشان گفت: «این است آنچه خداوند گفت، که فردا آرامی است، و سَبَّتِ مقدسِ خداوند. پس آنچه بر آتش باید پخت بپزید، و آنچه در آب باید جوشانید بجوشانید، و آنچه باقی باشد، برای خود ذخیره کرده، به جهت صبح نگاه دارید.»

۲۴ پس آن را تا صبح ذخیره کردند، چنانکه موسی فرموده بود، و نه متعفن گردید و نه کرم در آن پیدا شد.

۲۵ و موسی گفت: «امروز این را بخورید زیرا که امروز سَبَّت خداوند است، و در این روز آن را در صحرا نخواهید یافت.

۲۶ شش روز آن را برچینید، و روز هفتمین، سَبَّت است. در آن نخواهد بود.»

۲۷ و واقع شد که در روز هفتم، بعضی از قوم برای برچیدن بیرون رفتند، اما نیافتند.

۲۸ و خداوند به موسی گفت: «تا به کی از نگاه داشتن وصایا و شریعت من ابا می‌نمایید؟

۲۹ ببینید چونکه خداوند سَبَّت را به شما بخشیده است، از این سبب در روز ششم، نانِ دو روز را به شما می‌دهد، پس هر کس در جای خود بنشیند و در روز هفتم هیچ کس از مکانش بیرون نرود.»

۳۰ پس قوم در روز هفتمین آرام گرفتند.

۳۱ و خاندان اسرائیل آن را منّ نامیدند، و آن مثل تخم گشنیز سفید بود، و طعمش مثل قرص‌های عسلی.

۳۲ و موسی گفت: «این امری است که خداوند فرموده است که عومری از آن پر کنی، تا در نسل‌های شما نگاه داشته شود، تا آن نان را ببینند که در صحرا، وقتی که شما را از زمین مصر بیرون آوردم، آن را به شما خورانیدم.»

۳۳ پس موسی به هارون گفت: «ظرفی بگیر، و عومری پر از منّ در آن بنه و آن را به حضور خداوند بگذار، تا در نسل‌های شما نگاه داشته شود.»

۳۴ چنانکه خداوند به موسی امر فرموده بود، همچنان هارون آن را پیش (تابوت) شهادت گذاشت تا نگاه داشته شود.

۳۵ و بنی‌اسرائیل مدت چهل سال منّ را می‌خوردند، تا به زمین آباد رسیدند، یعنی تا به سرحد زمین کنعان داخل شدند، خوراک ایشان منّ بود.

۳۶ و اما عومر، ده یک ایفه است.

ادامه دارد


کتابهای مقدس(قرآن): مسئولیت اصلی یک پیامبر



نگریستن و تعقل کردن. از نگاه تا فکر
راستى که در آفرینش آسمانها و زمین و در پى یکدیگر آمدن شب و روز و کشتیهایى که در دریا روانند با آنچه به مردم سود مى ‏رساند و آبى که خدا از آسمان فرو فرستاده و با آن زمین را پس از مردنش زنده گردانیده و در آن هر گونه جنبنده‏ اى پراکنده کرده و نیز گردانیدن بادها و ابرى که میان آسمان و زمین آرمیده است براى گروهى که مى‏ اندیشند واقعا نشانه‏ هایى [گویا] وجود دارد
  آیه بقره  ۴ ۱۶

کریشنا مورتی در کتاب رهایی از دانستگی می گوید:

"نگاه کردن و گوش کردن یکی از مشکل‌ترین کارها در زندگی است. نگاه کردن و گوش کردن یکی است. اگر چشمان شما با نگرانی‌هایتان قادر به دیدن نیستند و به عبارتی کورند، نمی‌توانید زیبائی غروب آفتاب را ببینید. اکثر ما تماس با طبیعت را از دست داده‌ایم. ... نمی‌دانم آیا متوجه شده‌اید که چه تعداد کمی از ما به طلوع یا غروب خورشید یا به مهتاب و انعکاس نور آن در آب نگاه می‌کنیم؟"


قرآن هدفش آموزش نگاه کردن ، گوش دادن و تعقل کردن است. انسانی که جهان با عظمت و پهناور را نمی بیند ، تغییر فصل  ها را مشاهده نمی کند، صدای باد را نمی شنود  و طلوع و غروب خورشید فکر نمی کند با سنگ و چوب چه فر قی دارد.پیامبر ان  آمدند و زحمت کشیدند تابشر ببیند و بشنود و فکر کند.