طاغوت در قرآن
اگر امام حسین با یزید بیعت می کر د چه می شد؟
برای پاسخ به این پرسش لازم است ابتدا به کتاب قانون و شریعت اسلام مراجعه کرد و دید این کتاب بر ای چنین مواردی
چه دستوراتی و احکامی صادر کرده است.
سپس به دو سال و اندی پس از واقعه عاشورا سفری کنیم و شهری مدینه را غرقه در خون ببینیم و آنگاه علت وقایع را پیگی ی کنیم.
ولی پیش از آن باید دید که کتاب الهی دین چه دستوری در این گونه موارد دارد. چون حسین بن علی بر شریعت اسلام بود که جدش پیامبر آن بود و پدرش مدافع اصلی این دین بشمار می آمد. بنابر این بطور حتم می بایست که او بعنوان یک مسلمان صد در صد معتقد به خدا ودین به کتاب خدا عمل می کرد. قرآن در آیه ۳۶ سوره نحل می گوید:
"و در حقیقت در میان هر امتى فرستاده ای برانگیختیم تا بگویدخد ا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید پس از ایشان کسى است که خدا او را هدایت کرده و از ایشان کسى است که گمراهى بر او سزاوار است بنابراین در زمین بگردید و ببینید فرجام تکذیب کنندگان چگونه بوده است ."
سوره نحل آیه ۳۶
آنچه که آیه فوق بصورت دستوری و فرمان به یک مسلمان می گوید این است که خدا را بپرستید و از طاغوت دوری و اجتناب کنید ،حال باید دید آیا یزید فرزند معاویه طاغوت بود یا خیر؟
یک پرسش: اگر کسی که اصحاب پیامبر دین را می کشد ، به کوچک و بزرگ رحم نمی کند، حاضر به شنیدن شکایات امت نیست، سپاهیان او به زن و دختر تجاوز دسته جمعی می کنند ،طاغوت نباشد پس چه کسی طاغوت است؟ مگر یزید چنین کاری کرده است.؟
دو واقعه
۱-واقعه عاشورا در سال ۱۳ قمری اتفاق افتاد و به نبرد کربلا معروف است و آن جنگی بود که در دهم محرم ۶۱ هجری قمری در روز معروف به صورت گر۴ت.
این نبرد میان سپاه امام حسین بن علی (نوه دختری پیامبر اسلام و امام سوم شیعیان) حدود ۷۲ الی ۷۵ نفر و سپاه اعزامی از سوی یزید (دومین پادشاه دودمان اموی) ۷دود ۲۰۰۰ الی ۱۰۰۰۰ نفر در نزدیکی محلی به نام کربلا درگرفت.
دلیل یزید بن معاویه برای جنگ ، بیعت نکردن حسین بن علی با او بود. یعنی اگر حسین بن علی بیعت می کرد نه تنها کشته نمی شد بلکه پاداش فراوان هم از یزید می گرفت.
اما حسین بن علی حکومت و زمامداری یزید بن معاویه را غیرشرعی و غیرقانونی میدانست که بر خلاف پیمان صلح امام حسن مجتبی و معاویة بن ابیسفیان به شکلی مورثی به یزید اول با توطئه های فراوان معاویه به ارث رسیده بود.
حدود اندکی بیش از دوسال بعد واقعه کربلا
۲-واقعه حره مربوط به سرکوب شورش مردم مدینه توسط سپاهیان یزید به سرکردگی مسلم بن عقبه در سال 63 قمری است و از آنجائی که لشکر یزید، در ریگزاری در اطراف مدینه به نام «حره» اردو زدند و از آن پایگاه به شهر حمله ور شدند، به «واقعه حره» شهرت پیدا نموده است. درست دو سال و اندی پس از واقعه عاشورا!
در این واقعه سپاه مسلم بن عقبه فرمانده منصوب از طرف یزید در یک روز شهر مدینه را به تصرف خود در آورند و از هیچ جنایتی در آن فروگذار نکردند. بنا به نقلی قریب هزار و هفتصد تن از بزرگان و بزرگ زادگان و حدود ده هزار نفر از سایر مردم مدینه در این واقعه قتل عام شدند. یعنی کشتار چند هزار نفر در یک روز، یعنی قتل عام عمومی و علنی!
این واقعه در روزهای آخر ماه ذی الحجه (بنا به نقلی 28 ذی الحجه) روی داده است.
علت بروز واقعه
مدارک تاریخی می گویتد که در آن ایام مردم مدینه به فرمان عبدالله بنزبیر، عثمان بن محمد فرماندار یزید را از امارت مدینه عزل کردند و بر امویان شوریدند و آنان را، که حدود هزار نفر بودند و در منزل مروان بن حکم گرد آمده بودند، محاصره کردند.ابنزبیر، عبدالله بن حنظله را به عنوان والی مدینه برگزید. پیش از این واقعه گروهی از مردم مدینه به ریاست یکی از معاریف آنان به شام در سوریه امروز رفته و در باره یزید ، طرز فکر و حکومتش و زندگیش تحقیق کرده بودند . فساد کامل یزید بر این گروه مشخص شده و آنلن همین موضوع را به مردم مدینه گزارش کرده بودند.
تجهیز سپاه شام
تلاشهای مأمور حکومت شام، برای اطاعت مردم از یزید، نتیجهای نداشت. نامه تهدیدآمیز یزید و نیز وساطت نعمان بن بشیر در فرونشاندن این قیام مؤثر نیفتاد و بنابر این یزید تصمیم گرفت برای سرکوب مردم مدینه لشکری تجهیز کند.
بعد از امتناع عبیدالله بن زیاد از پذیرش فرماندهی لشکر، وی مسلم بن عُقبه مُرّی را مأمور این کار کرد.شمار لشکریان او را بین ۵۰۰۰ تا ۲۷۰۰۰ نفر نوشتهاند.در این هجوم حصین بن نمیر نیز او را همراهی میکرد. حصین فرماندهی اهل حمص را بر عهده داشت.
حمله به مدینه
مسلمبن عقبه، به دستور یزید، سه روز جان و مال مردم را بر سپاهیانش حلال کرد. ابن کثیر تاریخنگار مشهور و سیوطی غارت و جنایات سپاهیان او را مصیبتی سهمگین و وصفناپذیر خواندهاند. و مسعودی دیگر تاریخنگار مسلمان آن را فجیعترین حادثه، پس از شهادت امام حسین(ع)، دانسته است.
سپاهیان مسلمبن عقبه در آن سه روز، از ارتکاب هیچ عمل زشتی، همچون تجاوز به نوامیس، بیرون کشیدن جنین از شکم زنان و کشتن نوزادان و توهین به صحابه بزرگ پیامبر(ص)، از جمله جابر بن عبدالله انصاری نابینا و ابوسعید خُدری، فروگذار نکردند.
شمار کشتگان واقعه حرّه را بیش از ۴۰۰۰ و به قولی۱۱۷۰۰ یا ۱۰۷۰۰ نفر برآورد کردهاند. از این میان، ۷۰۰نفر از حاملان قرآن و ۸۰ نفر صحابی رسول خدا به قتل رسیدند، بهنحوی که کسی از اهل بدر باقی نماند. عبدالله بن حنظله و فرزندانش نیز کشته شدند.
بیعت گرفتن از مردم
مسلم پس از این جنایات، مردم شهر را جمع کرد و از آنان برای یزید بیعت گرفت، مبنی بر اینکه آنان و پدرانشان بنده یزید بودهاند و به تعبیر دیگر، غنیمت جنگی یزید هستند و هرکسی را که از این فرمان سر باز میزد، گردن میزدند.
فقط علی بن عبدالله بن عباس (با وساطت خویشانش که در سپاه یزید بودند) و امام سجاد(ع)، از آن بیعت معاف شدند.
از قول مسلم بن عقبه آوردهاند که پس از اقرار به توحید، بهترین عمل خود را کشتن اهل حرّه میدانست برخی تاریخ نگاران مسلمان معتقدند که سرکوب وحشیانه مردم مدینه در واقعه حرّه، با انگیزه انتقام خون امویان و کشتههای بدر و تقاصّ قتل عثمان از مردم مدینه، بهویژه انصار، صورت گرفته است.
مسلم بن عقبه از بس کشتار کرد به نام «مسرف» یعنی اسراف گر در جان و مال مردم شهرت یافت. به سپاهیانی که از شام یعنی سوریه امروز آمده بودند گفته شده بود که پس از پیروزی میتوانند به غارت شهر بپردازند و آنچه را میخواهند از خانههای مردم تصاحب کنند. آنان در وقت اعزام، سهمیه خویش را از بیت المال به طور کامل گرفته و علاوه بر آن صد دینار اضافی به آنان داده شده بود.
مردم مدینه در مدخل ورودی شهر (در محلی که زمانی رسول خدا صلی الله علیه و آله خندق کنده بود، یعنی فاصله بین حره شرقی و غربی در شمال مدینه) خندقی حفر کردند تا بتوانند از شهر دفاع کنند. رهبران آنها عبدالله بن مطیع، معقل بن سنان و در راس آنها عبدالله بن حنظله بود که در حین درگیری خود و فرزندانش کشته شدند.
زمانی که سپاهیان شام به مدینه رسیدند، با مشورت عبدالملک بن مروان که او نیز همراه سایر بنیامیه از شهر اخراج شده بود، در منطقه حره مستقر شدند و به کمک مروان توانستند با وعدههای مالی گروهی از بنیحارثه را فریب داده و از طریق آنها وارد شهر شوند. حمله آنها به داخل شهر و درگیری آنها کمتر از یک روز به طول انجامید و پس از آن شهر به تصرف شامیان درآمد.
آنها با مردم مدینه جنگیدند و آنها را یهودی خطاب میکردند. در جریان حره تنها انصار نبودند که مورد حقد و کینه امویان قرار گرفتند، بلکه تعدادی از خانوادههای مهاجران نیز از بین رفتند.
نتیجه: با توجه به کاری که سپاهیان یزید در مدینه شهر پیامبر اسلام انجام دادند از قتل عام مردم گرفته تا ت۹اوز به دختران و زنان و دریدن شکم زنان بار دار و تجاوز به آنان دیگر شک و تردیدی در طاغوت بودن یزید باقی نمی گذارد.
حال اگر امام حسین با یزید بیعت می کرد و همانطور که یزید گفته بود: اگر حسین بیعت کند سر تا پای او را طلا می گیرم و بهترین زندگی را برای او بوجود خواهم آورد، ...
د ر آن صورت پس از واقعه حره و سایر جنایات یزید، همان مردم و همان هایی که امروزه می گویند :اگر او در خانه نشسته بود و بیعت کرده بود عاشورا اتفاق نمی افتاد، ...
همانها که این حرفها را می زنند امروز می گفتند : بله! پسر علی بن ابی طالب و نوه پیامبر اسلام هم پول گرفت و با یزید ساخت. ..
و چه بسا که می گفتند اگر شخصیتی مانند حسین بن علی با یزید بیعت نکرده بود واقعه حره اتفاق نمی افتاد.
و لی امام آن روزها را می دید. چون پدرش علی بن ابی طالب گفته بود بنی امیه طوری حکومت کنند که آه و شیون از همه خانه ها بلند شود و شد.
و به همین دلایل و دلایل دیگر او بیعت با یزید را نپذیر فت و مرگ را بر ننگ ترجیح داد و به جاودانگی معنوی رسید.
این ندای اوست که شنیده می شود: مثل منی با یزید بیعت نمی کند.