۶۰۰ آیه از قران: آیا طاغوت قابل دیدن است؟
قران:
۱-"خداوند سرور کسانى است که ایمان آورده اند آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى به در مى برد و کسانى که کفر ورزیده اند سرورانشان طاغوتند که آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها به در مى برند آنان اهل آتشند که خود در آن جاودانند" بقره(۲۵۷)
۲-"کسانى که ایمان آورده اند در راه خدا کارزار مى کنند و کسانى که کافر شده اند در راه طاغوت مى جنگند پس با یاران شیطان بجنگید که نیرنگ شیطان ضعیف است" نساء (۷۶)
۳-"بگو آیا شما را به بدتر ازاین کیفر در پیشگاه خدا خبر دهم همانان که خدا لعنتشان کرده و بر آنان خشم گرفته و از آنان بوزینگان و خوکان پدید آورده و آنانکه طاغوت را پرستش کرده اند اینانند که از نظر منزلت بدتر و از راه راست گمراه ترند " مائده ۶۰
۴-"در دین هیچ اجبارى نیست و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است پس هر کس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد به یقین به دستاویزى استوار که آن را گسستن نیست چنگ زده است و خداوند شنواى داناست " بقره (۲۵۶)
4- و انان که خود را از طاغوت به دور مى دارند تا مبادا او را بپرستند و به سوى خدا بازگشته اند آنان را مژده باد ..." زمر(۱۷)
"آیا کسانى را که از کتاب نصیبى یافته اند ندیده اى که به جبت و طاغوت ایمان دارند و در باره کسانى که کفر ورزیده اند مى گویند اینان از کسانى که ایمان آورده اند راه یافته ترند" نساء (۵۱)
طاغوت کیست، چیست و کجاست؟
دکتر مهرداد مهر ین د رکتاب فرهنگ قران معانی زیر را برای طاغوت آورده است:
-بت
-معبود باطل
-شیطان
-کاهن
-ساحر
-دروغگو
فرهنگ قرآنی راغب طاغوت را در معانی زیر آورده است:
-هر تجاوز گر
-هر معبودی بغیر از خداوند
-جبت کیست و چیست؟
قرآن در کنار واژه طاغوت از واژه دیگری بنام " جبت" نام می برد.
برای ترجمه واژه جبت از کلمه "بت" استفاده شده است.
پس مجموع دو اسم جبت و طاغوت که آخرین از واژه طاغی است در فهر ست زیر خلاصه می شوند:
-هر معبود بجز خداوند
-بت
-شیطان
-تجاوزگر
-کاهن
-ساحر
-دروغگو
از فهر ست فوق بجز خداوند و شیطان خارج از جرگه انسانها هستند. اما سایر طاغوتها مانند کاهن ، ساحر ، بت های انسانی ، دروغگو و متجاوز و تجاوز گر از میان نسل بشر هستتد که روی زمین زندگی می کنند. یعنی موجوداتی مانند خود ما
علت بیرحمی های آغا محمد خان قاجار
۶۰۰ آیه از قران: دو گروه متضاد در قران کدامند؟
آن دوگروه متضاد:
خداخواهان
۱-وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا ۗ وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ
چه بسیار رخ داده که پیغمبری خدا خواهان بسیار همراه او جنگیدند و با این حال، اهل ایمان با سختیهایی که در راه خدا به آنها رسید هرگز بیمناک و زبون نشدند و سر زیر بار دشمن فرو نیاوردند و خدا صابران را دوست میدارد.
ربیون: ربى و ربانى کسى است که پیوسته متوجه به خدا و مستقیم در راه خدا باشد. (مردان خدا).
ایه ۱۴۶ سوره آل عمران
ثروتمندان عیاش
۲-وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ کَافِرُونَ
و ما هیچ رسول بیم دهندهای در دیاری نفرستادیم جز آنکه ثروتمندان عیّاش آن دیار گفتند: ما به آنچه شما را به رسالت آن فرستادهاند کافریم.
آیه ۳۴ سوره سبا
سیر تاریخ ادیان الهی ثابت می کند که یاوران پیامبران مردمان خدا جوی بودند که اکثریت را تشکیل می دادند. از سوی دیگر مخالفان اصلی پیامبران نیز ثروتمندان عیاش بودند. پیامبران الهی همیشه گروه اول را در کنار خود و گروه دوم را در مقابل خود داشتند.
۶۰۰ آیه از قران: آیا امکان دارد که بخشی از کلام وحیانی نادرست باشد؟
دکتر آرش نراقی :
وجود گزاره کاذب در متن کلام وحیانیِ برحق، ممکن است. "در مقام تبیین وجود یک گزاره کاذب در متن کلام وحیانی (به فرض آنکه چنان گزاره کاذبی در کلام وحی وجود داشته باشد) فرد دست کم با سه نظریه تبیین گر رقیب روبرو است: (۱) آن گزاره "خطاً است؛ (۲) آن گزاره "دروغ" است؛ (۳) آن گزاره، دست کم در زمینه عصر تنزیل وحی، بستر مناسب تری برای فهم و پذیرش مراد اصلی فرستنده پیام فراهم میآوردهاست. از منظر فرد مؤمنی که خداوند را عالم مطلق، قادر مطلق، و خیر محض میداند، گزینه سوّم با اقتضای منطق و ایمان، هردو، سازگار است، و مؤمن خردورز میتواند به نحوی سازگار و خردپسند آن را بر دو گزینه بدیل ترجیح نهد.".
پاسخ و توضیح
نخست آن که چون خود آقای نراقی گزاره سوم را انتخاب کرده است پس استفاده از اصطلاح " گزاره کاذب" کاملا نادرست است. ایشان می توانست بگوید: گزاره ای که دوران ظهور دین مناسب می نمود و اکنون نامناسب است. ولی توضیحات زیر می رساند که گزاره " نامناسب " هم نمی تواند مناسب و قابل قبول باشد؛ زیرا:
اصولا همه ادیان الهی بر اساس چندین اصل مهم و بنیادی قرار دارند که غیر قابل تغییرند .
قرآن بطور کامل و واضح به این اصلها اشاره و بر آن تاکید کرده است. انکار این اصلها به منزله نقص در دین است و در سر تاسر قرآن این اصلها بطور مکرر مورد تاکید قرار گرفته و هرگز تفاوت زمانی در در آنها صورت نگرفته و نمی گیرد و از ابتدای شروع دین اسلام و تا آخرین روز حیات پیامبر و تا اخرین وحی الهی همان گونه بوده است و برای همیشه همین گونه خواهد بود.
این اصول عبارتند از:
خداپرستی
۱-وجود خدای خالق یکتا، بی همتا، بی شریک ، بی زوال ، که بوجود نیامده و همواره بوده است و خواهد بود
۲- خداوند قادر مطلق و عالم مطلق است و قدرتش بر همه عالم هستی حکمفرماست.
۳-خداوند جهان و انسان را هدفمند آفر یده و به همین دلیل بشر در دوران زندگی خود بر روی زمین مسئولیتهایی را دارد که بر عهده اوست.
بنابر این هر گونه بت پرستی و شخص پرستی طبق آیات قرآن صد در صد ممنوع است. و فقط خداوند خالق یکتاست که قابل پرستش است.
پیامبران و رسالت الهی
۴- خداوند برای راهنمایی بشر پیامبرانی با کتابهای مختلف فرستاده تا راز اصلی -خلقت انسان را به او گوشزد کرده و به او مسیر صحیح زندگی را که بر اساس قوانین اصلی الهی تدوین شده نشان دهد.
جهان هدفمند است
۵-خداوند جهان را در مسیری قرار داده که انسان به جهان می آید و از جهان می رود و خود این انسان هیچ کنترلی بر این آمدن و رفتن ندارد.
جهان آخرت و قیامت
۶-پس از زندگی در این جهان انسان به جهان آخرت می رود و روز قیامتی بر پا می شود و به حساب و کتاب زندگی بشر در دوران عمر زمینی او رسیدگی می شود.
خطاها و گناهان شخصی
۷- اگر خطاهایی که او در دوران زندگی کرده شخصی و مربوط به خود او بوده و ا و تا زنده بوده از آنها برگشته و دیگر به سراغ آنها نرفته و کارهای نیکی انجام داده که آن لغزشهای شخصی را پوشش داده همه آنها بخشیده خواهد شد.
خطاهای متعدی و سرایت کننده
۸- اگر خطاهای انسان در دوران زمینی شامل ظلم ، خیانت ، قتل ، جنایت، گرانفروشی ، کم فروشی ، تجاوز و....را شامل می شده این گناهان هر گز بخشیده نمی شوند مگر آن دسته از خطاها که قابل جبران بوده و او در دوران حیات آنان را جبران نموده و رضایت افراد را بدست آورده است.
بدیهی است که گناهانی مانند قتل ، تجاوز و دیگر جنایات غیر قابل جبر ان هر گز بخشیده نخواهند شد.
۹-دیگر از گناهان غیر قابل بخشش شرک و عدم اعتقاد به خداوند و انکار وجود او و انکار رسالت پیامبران است که اگر تا پایان حیات ادامه داشته باشد این گناه نیز هر گز بخشیده نخواهد شد.
دنیا
۱۰- انسان طبق قرآن باید از دنیا استفاده کند و از نعمتهای آن بهره ببرد ولی ذهن او و قلب او متوجه خداوند و جهان آخرت باشد.
کارنیک
۱۱- ایمان به خداوند و انجام کارهای نیک دو کار اصلی و مهم هستند که در سر تاسر قرآن بر ارزش و اهمیت ویژه آن تاکید شده است.
تفکر و تعقل
۱۲- انسان باید در دوران زندگی و حتی به هنگام ذکر نامهای خداوند و تسبیح او همیشه در حال تفکر و تعقل باشد و در رازهای عالم هستی بیاندیشد و در این زمینه اندیشه کند که چرا جهان و انسان وجود دارند؟ بر سر تمدنهای گذشته چه آمده است؟ چرا برخی از ملتها و تمدنها برای همیشه نابود شده اند؟ خیر چیست و شر چیست؟
دفاع و جنگ
۱۳- مسلمانان اگر مورد حمله و هجوم قرار گیرند اجازه الهی دارند که از خود دفاع نموده و دشمن متجاوز را از خود و سرزمین خود برانند.
۱۴- اگر دشمن متجاوز دست از جنگ برداشت بر مسلمانان است که آنان نیز دست از جنگ بردارند.
عبادات
۱۵- قران برای انسان مسلمان عباداتی را در نظر گرفته که انجام برخی از آنها مانند نماز صد در صد ضروری و لازم الاجراست. برخی دیگر از عبادات مانند حج و روزه مشروط هستند. مثلا در مورد حج شخص باید استطاعت مالی و بدنی لازم داشته باشد ، راه حج و مسیر رفت و آمد آن باز باشد. در صورت وجود همه این شرایط حج یک بار در تمام عمر بر هر مسلمان مستطیع واجب است .
و در مورد روزه شخص باید از سلامت بر خوردار بوده و روزه باعث آزار و صدمه به او نشود.
گناهان
۱۶- در مورد احکام خطاهایی مانند زنا، شرابخواری ، قمار که گناهان شخصی هستند راه جبران آن توبه است و انجام کارهای نیک و باز نگشتن به آنها!
مگر آن که کسی که در ملاء عام و در مقابل چشم مردمان و در داخل جامعه مست کند، زنا کند و یا فحشاء و فساد را علنا رواج دهد . چنین شخصی مسئول گناه خویش می باشد.
در مورد زنا که در جایی پنهانی صورت گرفته و دور از چشم مردمان بوده باید چهار شاهد عادل بطور دقیق و بطور یکسان شهادت دهند و شهادت آنان با یکدیگر سر مویی تفاوت نداشته باشد. ارایه این گزارش که زن و مردی برهنه در کنار هم بودند زنا به شمار نمی آید. یعنی گزارش آن چهار شاهد عادل باید دقیقا حاکی از نزدیکی جنسی ما بین زن و مرد باشد. اگر گزارش یک نفر آنان تفاوت کند سه نفر دیگر مواخذه خواهند شد و مسئول می باشند. در قرآن حکم زنا در صورت اثبات و با شرایط فوق صد تازیانه است. در قران هیچ آیه ای در مورد سنگسار زنا کار وجود ندارد. البته نکته مهم در مورد چهار شاهد این است که آنان در محل وقوع زنا چه می کردند؟
قرآن وحی الهی است
۱۷- قرآن و آیات آن از طریق وحی الهی بر پیامبر اسلام نازل شده و در سر تاسر قرآن و آیات مختلف تاکید شده که آیات قرآن وحی الهی است و ساخته و پرداخته هیچ کس نمی باشد .معیار اصلی
۱۹- طبق آیات قران معیار اصلی ، خوب و بد بودن انسان است و اینکه انسان تا چه حد به خدا وند نزدیک است و تا چه حد نیکوکار و مفید برای جامعه بشری است. رنگ و نژاد ، زشت و زیبا بودن هیچ ارزشی ندارد. وفقط باعث تمایز انسانها از یکدیگر است.
اصول همیشگی هستند
۲۰ - دستورات و اصول مطرح شده در فوق که بر طبق آیات قرآن می باشد همیشه و همواره پا بر جا می باشد.
۶۰۰ آیه از قران: آیا قران معصومیت پیامبران را تایید کرده است؟(۲)
قران:
"وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءَ الزَّکَاةِ ۖ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ ."
"و آنان (پیامبران) را امامانی قرار دادیم که به فرمان ما، هدایت میکردند؛ و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم؛ و تنها ما را عبادت میکردند.)
آیه ۷۳ سوره انبیاء
در این آیه از سوره انبیاء و پس از ارایه فهرست کاملی از پیامبران بزرگ تا پیش از پیامبر اسلام ، خداوند از زندگی و کار رسالت پیامبری پیامبرانی مانند نوح ، ابراهیم ، یعقوب، سلیمان ، لوط و دیگران سخن می گوید و به پیامبر اسلام تاکیدمی کند ؛ همانطور که بر آنان وحی فرستادیم بر تو نیز وحی فرستادیم و کتابی مبارک بر تو نازل کردیم و این امامان الهی هم همگی با هدایت گری ویژه و با وحی ما مردم را بسوی ما هدایت می کردند.
ضمنا آیه تاکید می کند و به وضوح می گوید که خداوند با وحی های پی در پی به پیامبران انجام مستمر کار نیک، برپایی نماز، پرداخت زکات را گوشزد می کرده وهم چنین خداوند تایید می کند که پیامبران بطور مستمر و همیشگی خدای یکتا را عبادت و پرستش می کردند.
بنابراین و طبق این آیه پیامبران الهی همیشه در نظر خدای بوده و چشمان احدیت ناظر بر آنها بوده و وحی های پی در پی الهی به آنها نیکی ها و خوبیها ، پرستش خدای یکتا را یاد آوری می کرده و در جان و روحشان نفوذی و تاثیری پایدار داشت است.
بدون شک این میزان شدید از نظارت ملکوت در پیامبر باعث ایجاد یک حالت روحی مخصوص و پایداری می گردد که او را به کارهای نیک ترغیب و به پرستش خدای وا می داشتهاست. به گونه ای که همیشه عقربه قطب نمای روح او به سوی خداوند جهت داشته و او هدایت مردم و سلوک با بشریت و تما م لحظات زندگی را در حالی انجام می داده که فکر و ذکرش و اندیشه اش متوجه خدای آسمانی بوده است.
پر واضح است که چنین شخصیتی که همواره خود را در محضر خداوند می بیند گناه نخواهد کرد و مرزهای ملکوت را نمی شکند و این همان حالت " معصومیت" است.
نکته مهم: متاسفانه برخی معصومیت از گناه را که باعث می شود (شخص پیامبر هر گز گناه نکند و لکه ننگ گناه بر دامنش ننشیند )با اشتباهات معمولی زندگی که لازمه وجود ی هر فردی است و ربطی به پیامبری و امامت الهی ندارد یکی گرفته اند.
برای مثال اگر پیامبری در هنگام باز گشت به خانه مسیری را انتخاب کند که با مسیر روز قبل فرق دارد، و اتفاقا در این مسیر خاری به پای پیامبر فرور رود ، مخالفان او خواهند گفت: این چگونه پیامبری است که راهی را برای رفتن به خانه انتخاب کرده که در آن بوته خاری وجود داشته و پایش آزرده شده است.
از سوی دیگر موافقان پیامبر که معای حقیقی پیامبری و امامت الهی را درک نکرده اند، خواهند گفت: این گزارش حتما نادرست ، چون پیامبر باید بداند که اگر مسیری را انتخاب کرد این مسیر باز گشت به خانه حتما بدون کوچکترین آسیبی برای شخص پیامبر باشد.
در حالی که آیه ۷۳ سوره انبیاء که در بالا آورده شده بوضوح می گوید که پیامبران هدایت مردم بسوی خداوند را به امر خدا و با نظارت مستقیم او انجام می دهند و وحی های الهی همواره انجام کارهای نیک ، عبادت خداوند، پرداخت زکات را گوشزد می کند و در روح آنان چنین ویژگی بوجود می آورد.
به بیان ساده تر معصومیت مورد نظر الهی در مورد پیامبران معصومیت ازگناه و سرپیچی از دستورات الهی است. در حالی که انتخاب یک مسیر متفاوت برای بازگشت به خانه، انتخاب نوع غذا، و...هیچ یک گناه و سرپیچی نبوده و در عرصه پیامبری، شخص پیامبر و امام الهی همیشه در معصومیت خواهد بود.