چرا باید حکمت (دانش دانایی و درست اندیشیدن) را آموخت؟
1-"خداوند به هر کس که بخواهد حکمت عطا می کند و هر کس که به او حکمت عطا شده خیر کثیر به او داده شده است و این حقیقت را خردمندان در می یابند."
سوره بقره آیه ۲۶۹
2-"پروردگارا در میان آنان فرستاده اى از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و پاکیزه شان کند زیرا که تو خود حکیمی شکست ناپذیر هستی."
سوره بقره آیه (۱۲۹)
3-" همان طور که در میان شما فرستاده اى از خودتان روانه کردیم [که] آیات ما را بر شما مى خواند و شما را پاک مى گرداند و به شما کتاب و حکمت مى آموزد و آنچه را نمى دانستید به شما یاد مى دهد. "
سوره بقره(۱۵۱)
4-" به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل مى آموزد. "
سوره آل عمران (۴۸)
5-یقین خدا بر مؤمنان منت نهاد که پیامبرى از خودشان در میان آنان برانگیخت تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد قطعا پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند
سوره بقره آیه ۲۶۹
6-" این سفارشها از حکمتهایى است که پروردگارت به تو وحى کرده است و با خداى یگانه معبودى دیگر قرار مده و گرنه حسرتزده و مطرود در جهنم افکنده خواهى شد."
سوره اسراء(۳۹)
اما حکمت چیست؟
ابن سینا پزشک و حکیم گرانقدر ایران در تعریفی از حکمت می گوید که تعریف حکمت متکی بر غایت آن است. چون به مدد و یاری حکمت می توان هر آنچه را که شایسته است بشناسیم و زمانی که نظر ما و عمل ما و وجود ما حکیمانه شد آن گاه می توانیم بر حسب طاقتمان به آن کمال نفسانی لازم برسیم و در آن زمان است که به عالمی معقول مبدل خواهیم شد . با تبدیل سر تبدیل ما نیز آغاز شده و به رستگاری در جهان آخرت نائل می گردیم.
3 نوع حکمت:
پور سینا حکمت را به نظری و عملی تقسیم می کند.
1-حکمت نظری به ما می آموزد تا به یک باور یقینی در ارتباط با موجوداتی برسیم که وجود آنها ربطی به فعل انسان ندارد ولی به کمک آنها ما به شناخت حق نائل می شویم.
2-حکمت عملی نیز به ما خیر و نیکویی و یا روش زندگی نیکو و پسندیده و عقلانی را می آموزد.
بر این اساس اگر دیدگاه مان عقلانی شود و عملمان بر اساس خیر نیکویی باشد این همان خیر کثیری است که قرآن در آیات خود از آن یاد می کند.
یکی از مهمترین وظایف پیامبر:
قرآن می گوید یکی از وظایف پیامبران آموزش حکمت یعنی روش فکری عقلانی و تعلیم حکمت عملی است.
خدا حکیم علی الاطلاق است پس او خیر مخلوق خود را از هر کس بیشتر می داند.
قرآن کتاب دعوت به تعقلون و یعقلون و یتفکرون است. بطوری که واژه یعقلون حدود ۲۲ بار در قرآن یاد شده است. یعنی خداوند در قرآن ۲۲ بار آنانی که عقل خود را بکار می گیرند مورد تمجید قرارداده و ۲۴ بار از واژه تعقلون استفاده کرده که این به معنای دعوت بشر به تعقل و تفکر است.
اگر در کتابی از کتابهای آسمانی به این میزان از تفکر بر خوردید این نویسنده را با خبر سازید.
مثالهایی چند:
به زبان ساده تر می توان مثالهایی زد و توضیح داد که این حکمت و تعقل و تفکر به چه درد می خورد.؟
1-فرض کنید شما همکاری دارید که اصولا شخص خطرناک و غیر معتقد به اصول اخلاقی و وجدانی است. او شما را آزرده است. می دانید که برای شما خطر ساز است.
خوب! چه می کنید تا از شر او خلاص شوید؟
آیا تصمیم می گیرید که با او در افتید؟ در این صورت آیا مطمئن هستید که در افتادن با او باعث ضرر بیشتر نمی شود؟
یا آن که شما هم جزو آنانی هستید که در این طور مواقع می گویند: "بگذار او را غرق کنیم اگر خودمان هم غرق شویم مانعی ندارید." بدون شک این طرز فکر از نظر اصحاب تفکر و خرد به معنی آن است که شما با حکمت تعقلی آشنا نیستید.
2-ویا تصور کنید که می دانید کشیدن سیگار برای شما ضرر جانی دارد ولی به کشیدن آن ادامه می دهید و می گویید اینها همگی حرفهای بی اساس است.در این صورت شما نیز از حکمت بدورید.
اما اگر در مورد اول اگر بدنبال را ه حل منطقی بودید که آن شخص مزاحم و مخالف را یا به گونه ای جذب کنید که تحت سیطره فکری شما در آید و یا به نحو عاقلانه او را ز خود دور کردید.شما از حکمت بهره برده اید.
در مورد سیگار نیز اگر آنرا تا سر حد امکان کاهش داده و یا ترک نمودید و بخاطر سلامتی خود آن را کنار گذاشتید شما نیز با حکمت آشنایید.
اما اگر در هردو مورد بخاطر خدا و رعایت حال خود و دیگران اقدام عاقلانه کردید بدانید که به شما نیز از حکمت الهی عطا شده و از خیر کثیر بهره برده اید
روزنه های نجات: آن پنج کار طلایی
این روزها در فضای مجازی و حتی حقیقی مانند روز نامه ها و کتابها و مقالات از زبان دین کارها یی مطرح می شود که به زعم عنوان کنندگان این مطالب کلید های رستگاری در این جهان و جهان آخرت است.
اما حقیقت این است که محکمترین سند دین اسلام یعنی قران راه کارهای متفاوتی را پیشنهاد می کند:
" و تو چه دانى که آن گردنه چیست؟ (۱۲) بندهاى را آزادکردن، (۱۳) یا در روز گرسنگى طعامدادن: (۱۴) به یتیمى خویشاوند رسیدگی نمودن، (۱۵) یا بینوایى خاکنشین را یاری کردن (۱۶) و علاوه بر این از زمره کسانى باشد که گرویده و یکدیگر را به شکیبایى و مهربانى سفارش کردهاند؛ (۱۷) اینانند خجستگان. (۱۸)
سوره بلد
شرح
سوره بلد با سوگند ی به «بَلَد» آغاز میشود و به همین دلبل این سوره را البلد یا سرزمین نامیده اند.البته این سرزمین مورد نظر در این سوره شهر مکه است. سوره بلد سی و پنجمین سوره بر حسب نزول است و در شهر مکه بر پیامبر نارل شده است.در مورد آیه پنجم روایات تاریخی می گویند که این ایه در باره شخصی بنام حارث بن عمرو بن نوفل بن عبدمناف قرشی نازل شد. وی هنگامی که در مدینه بود، مرتکب گناهی شد؛ پس نزد پیامبر(ص) آمد و پرسید کفاره آن چیست. پیامبر(ص) گفت برو و بندهای آزاد کن یا شصت مسکین را غذا بده. حارث پرسید راه دیگری غیز از این نیست؟ پیامبر(ص) گفت همان بود که گفتم.
حارث غمگین پیامبر را ترک کرد و وقتی به دوستان خود رسید و گفت: به خدا نمیدانستم اگر به دین محمد در آیم، مالم با کفارات و انفاق در راه خدا کم میشود. محمد گمان میکند که ما این مال را در راه پیدا کردهایم، بلکه من مال زیادی خرج کردم.آنگاه بود که آیه پنجمین نازل شد که از قول آن شخص می گوید" مال زیادی تباه کرده ام."
سوره بلد جزو سورههای مکی و در ترتیب نزول سی و پنجمین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مصحف، نودمین سوره است و در جزء سیام قرار دارد.
به بیان ساده ترکلید طلایی گذر از گردنه قیامت در همین سوره است که از پنج کار نیک نام برده شده که عرش خداوند را به اهتزاز در می آورند .
کسی که در دوران زندگی به انجام این چهار کار موفق شود کلید طلایی گذر راحت از عقبه یا همان گردنه قیامت را دریافت کرده است.
این پنج کار نیک نجات دهنده عبارتند از:
-آزاد سازی بندگان و بردگان(گرفتاران)
-سیر کردن گرسنگان در ایام گرسنگی و کمبود و قحطی
-رسیدگی و حمایت از یتیمان
-کمک و حمایت از مسکین خاک نشین
-یکدیگر را به صبر و مهربانی دعوت کردن
قتل ، قصاص و جنگ در اسلام(بخش دوم)
جنگ طبق آیات قرآن چگونه شروع می شود و چگونه پایان می یابد؟:
خداوند در سه آیه از سوره حج شرایط آغاز جنگ از طرف مسلمانان را اعلام می دارد و علت این اجازه را بیان نموده و سپس توضیح می دهد که آن دسته از مسلمانان که چنین اجازه ای دارند از نظر فکری و اعتقادی چگونه اند:
۱-"به کسانى که جنگ بر آنان تحمیل شده اجازه جنگ داده شده است چرا که مورد ظلم قرار گرفته اند و البته خدا بر پیروزى آنان سخت تواناست (۳۹)
یعنی مسلمانان فقط در صورتیکه مورد حمله قرار گیرند اجازه آغاز جنگ را دارند.
در ادامه قران توضیح بیشتری می دهد که کدام گروه از مسلمانان اجازه شروع جنگ را دارند:
۲-همان کسانى که بناحق از خانه هایشان بیرون رانده شدند [آنها گناهى نداشتند] جز اینکه مى گفتند پروردگار ما خداست و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض دیگر دفع نمی کرد صومعه ها و کلیساها و کنیسه ها و مساجدى که نام خدا در آنها بسیار برده مى شود سخت ویران مى شد و قطعا خدا به کسى که او را یارى مى کند یارى مى دهد چرا که خدا سخت نیرومند و شکست ناپذیر است "(۴۰)
سپس قران ویژگی روحی و اخلاقی مسلمانانی که اجازه شروع جنگ با دشمن را دارند به شرح زیر توضیح می دهد:
۳-همان کسانى که چون در زمین به آنان توانایى دهیم نماز برپا مى دارند و زکات مى دهند و به کارهاى پسندیده وامى دارند و از کارهاى ناپسند باز مى دارند و فرجام همه کارها از آن خداست. "(۴۱)
سوره حج آیات ۳۹، ۴۰ و۴۱
آیات دیگر ی نیز در قرآن وجود دارند که صریحا به شرایط آغاز جنگ از طرف مسلمانان اشاره می کند. این آیات در سوره بقره قرار دارند و چنین نتوضیح می دهند:
۴-"در راه خدا با کسانى که با شما مى جنگند بجنگید ولى از اندازه درنگذرید زیرا خداوند تجاوزکاران را دوست نمى دارد (۱۹۰)
یعنی طبق آیه فوق:
(-اگر دشمن شما را مورد حمله قرار داد،- و اگر با شما به جنگ پرداخت،-و اگر به سرزمین شما حمله کرد ،-شما با آنان و در راه خدا یعنی بخاطر خدا به جنگ بپردازید!
- و لی در همین جنگ و دفاع حد و اندازه را رعایت کنید!
چون اگر حد و اندازه را رعایت نکنید شما نیز تجاوز کار هستید وخد اوند تجاوز کاران را دوست ندارد.)
(این ایه شش شرط مهم بر ای شروع جنگ از طرف مسلمانان را دارد که در آیه فوق به صراحت آمده است.)
پرسش:
زمانی که جنگ بر ما تحمیل شده و دشمن به خانه و کاشانه و سرزمین ما حمله کرده چه کنیم؟
قرآن در ادامه ودر آیه ۱۹۲ و با در نظر گرفتن شرایط مذکور د رآن آیه می گوید :
۵-"و هر کجا بر ایشان دست یافتید آنان را بکشید و همان گونه که شما را بیرون راندند آنان را بیرون برانید"" چرا که فتنه از قتل بدتر است [با این همه] در کنار مسجد الحرام با آنان جنگ مکنید مگر آنکه با شما در آن جا به جنگ درآیند پس اگر با شما جنگیدند آنان را بکشید که کیفر کا فران چنین است(۱۹۱
این آیه بخش اولش می تواند عمومیت داشته باشد و در همه جای جهان و در همه زمانها و توسط همه ملتها یی که به سرزمینشان حمله شده مورد استفاده قرار گیرد چنانکه هر مردم و ملت باغیرت و با شرفی که سرزمین و وطنشان مورد حمله دشمن قرار گیرد همین روش را اتخاذ میکنند و با دشمن می جنگند تا از سرزمینشان بیرون رود.
ولی بخش دوم فقط به مسلمانانی مربوط می شود که در شهر مکه زندگی می کنند. زیرا مسجد الحرام فقط در شهر مکه است .)
قران شرایط پایان جنگ را نیز اعلام می کند:
۶-اگر باز ایستادند(اگر دشمنان حمله کننده دست از جنگ برداشتند) البته خدا آمرزنده و مهربان است.۱۹۲
(طبق آیه فوق اگر دشمن که به سرزمین شما حمله کرده بود و دست از جنگ بر داشت شما نیز باید دست از جنگ بردارید و تکمیل آن در آیه بعدی است. چرا که در آیه فوق می گوید که اگر دشمنی که به شما حمله کرده دست از جنگ برداشت خداوند آمرزنده است یعنی پس شما نیز آمرزنده و بخشنده باشید.!)
تا چه زمان به جنگ ادامه دهیم؟
با آنان بجنگید تا دیگر فتنه اى نباشد و دین مخصوص خدا شود پس اگر دست از جنگ برداشتند داشتند تجاوز جز بر ستمکاران روا نیست(۱۹۳)
بر این اساس جنگ تا زمانی که دشمن در سرزمین ما است و شهر و دیار ما را اشغال کرده باید ادامه یابد و اگر آنان دست از جنگ بر داشتند از آن پس هر کس به جنگ ادامه دهد متجاوز است.
نحوه پاسخگویی به دشمن متجاوز
این ماه حرام در برابر آن ماه حرام است و حرمتها قصاص دارد پس هر کس بر شما تعدى کرد همان گونه که بر شما تعدى کرده بر او تعدى کنید و از خدا پروا بدارید و بدانید که خدا با تقواپیشگان است (۱۹۴)
ادامه دارد
1-آیا قران جنگ را تبلیغ می کند؟ (۱)
این روزها افراد مختلف که اغلب حتی یکبار قران را نخوانده اند و از تاریخ اسلام آگاهی ندارند و نمی دادند که بسیاری از آیات قرانی که در ارتباط با جهاد و دفاع هستند گزارشگرحوادث ایام صدر اسلام هستند و با توسل به این آیات گروهی نیز با غرض و مرض فراوان به قران و آیاتش حمله برده و این کتاب را کتاب جنگ معرفی می کنند.
در حالی که اگر قران برحسب تاریخ نزول سور ه ها خوانده شود
(که در همین وبلاگ تمام سوره های قران بر حسب تاریخ نزول با ترجمه روان فارسی عرضه شده است) آنزمان مشخص می گردد که بسیاری از آیات دفاع و جنگ به حوادث دوران صدر اسلام باز می گردد.
اما بطورکلی دستور و قاعده های شروع به دفاع و جنگ برای کل زمانهادر دو سوره حج و بقره به شرح زیر بیان شده است:
1-"مسلمانان در چه زمان حق شروع جنگ را دارند؟
"به کسانى که جنگ بر آنان تحمیل شده اجازه داده شده است که به دفاع برخیرند چرا که مورد ظلم قرار گرفته اند و البته خدا بر پیروزى آنان سخت تواناست."
آیه ۳۹ سوره حج
2- افرادی که به آنان اجازه جنگ داده شده چه کسانی بودند که ؟
"آنانی که به ناحق از خانههاشان آواره شده و جز آنکه میگفتند: پروردگار ما خدای یکتاست. و اگر خدا دفع شر بعضی از مردم را به بعض دیگر نکند همانا صومعهها و دیرها و کنشتها و مساجدی که در آن ذکر خدا بسیار میشود همه خراب و ویران شود. و هر که خدا را یاری کند البته خدا او را یاری خواهد کرد، که خدا را منتهای اقتدار و توانایی است.
_آیه ۴۰ سوره حج
در آیه فوق دفاع از تمام مراکز دینی مانند کلیسا ها و کنشت ها و دیرها و صومعه ها عنوان شده و حالت کلیت دارد و هر کس که به او حمله شده و وطن او مورد هجوم قرار گرفته اجازه دفاع داده شده است.
3-با چه کسانی باید جنگید؟ و چگونه باید جنگید؟
"و در راه خدا با آنانی که به جنگ بر علیه شما برخیزند جهاد کنید، لکن از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد."
190 سوره بقره
آیه فوق به وضوح تاکید می کند که مسلمانان فقط با آنانی که جنگ بر علیه اشان راه انداخته اند به جهاد بپردازند، ولی باید حد و حدود و مرزهای دفاع را رعایت کنند. پر واضح است که هیچ کتاب جنگ چنین دستور معتدلی را صادر نکرده است.
4- آیه بعدی با وضوح کامل نشان می دهد که این آیات فقط مربوط به دوران صدر اسلام و مقابله با مشرکین مکه است که مسلمانان را از آن سرزمین و با شدت و حدت بیرون نمودند.
شاهد بر درستی این گفتار در آیه بعدی وجوددارد:
" آنانرا هر کجا یافتید از بین ببرید و آنانرا از همان مسیری اخراج کنید که شما را اخراج کردند و فتنه گری از جنگ بد تر است و در مسجد الحرام با آنها جنگ مکنید مگر آنکه پیشدستی کنند، در این صورت رواست که در حرم آنها را به قتل برسانید، چنین است کیفر کافران."
191 سوره بقره
پس محل مورد دفاع مسجد الحرام بود و زمان جنگ به دورانی باز می گردد که مکه و کعبه دردست مشرکان عرب بو د و نهایت ظلم و ستم را بر مسلمانان روا می داشتند.
5-و پایان جنگ چه زمانی است؟
"واگر آنان از جنگ دست کشیدند، خداوندآمرزنده مهربان است. "
192 سوره بقره
قران اشارت واضح دارد که اگر همان مشرکان که آتش جنگ افروختند و آنهم در کنار مسجد الحرام شما نیز بفوریت دست ا ز جنگ بر علیه آنان بر دارید.
نتیجه:
پس آیه ای که غرض مرض داران آنرا بهانه ساخته و جار و جنجال راه انداخته اند بخشی از آیات 190 الی 193 سوره بقره و همان آیاتی است که می گویند :
1- فقط با کسانی بجنگید که با شما می جنگند.
2-اگر آنان از جنگ دست کشیدند شما نیز به جنگ پایان داده و در دفاع زیاده خواه نباشید.
3-با مشرکان در کنار خانه خدا مجنگید مگر آنکه آنان با شما بجنگند و به فتنه گری ادامه دهند.
بنابراین بر اساس همین آیات فقط با کسانی می توان جنگید که جنگ بر علیه مسلمانان راه انداخته اند و دیگر دستور "مشرکان را بکشید!" فقط به حوادث صدر اسلام باز می گردد.
ادامه دارد...