سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

با چند نفر نباید بحث کرد

شبه یادداشتها

من یاد گرفته ام که با چند نفر نباید بحث کرد:

1- با کسی که در موضوع مورد بحث دانش کافی ندارد.

2- با شخص مغرض و بهانه جو

3- با شخص بی ادب و بی شرم

4-با کسی که هرچه بگویی انکار     می کند

5- با کسی که بدیهیات را انکار     می کند.

امیر تهرانی

چرا خدا جلوی کرونا را نگرفت؟(1)

سرزمین نیکوکاران

1-"پروردگار تو هرگز بر آن نبوده است که شهرهایى را که مردمش نیکوکارند به ستم هلاک کند ."

آیه (۱۱۷) سوره هود

مردم نا آگاه و غافل

این  بدان سبب است که پروردگار تو هیچ گاه شهرها را به ستم نابوده نکرده در حالى که مردم آن غافل باشند.

آیه (۱۳۱) سوره انعام

و براى هر یک از این دو گروه از آنچه انجام داده‏ اند  مراتبى خواهد بود و پروردگارت از آنچه مى کنند غافل نیست

آیه  (۱۳۲) سوره انعام

پرسش:آیا خالقِ کرونا، «نمی‌دانست» که این ویروس روزی این‌گونه باعث رنج و درد انسان‌ها خواهد شد؟

در تقسیم بندی موضوع شر دونوع طبقه بندی می توان در نظر گرفت :

1-شر طبیعی: مانند زلزله ، سیل ،صاعقه، بیماریهای غیر قابل علاج ....

2-شر انسانی: مانند قتل، تجاوز ، ظلم ، دزدی ، آزار و...

پاسخ مقدماتی در مورد کرونا:

(کرونا دست ساز انسان بود و هیچ شک و تردیدی در این موضوع نیست. پس کرونا شر الهی نیست بلکه شری انسانی است. برای آنکه تحلیل بهتری و روشنتری داشته باشیم به سراغ بیماری وبا می رویم. آخرین پاندمی عالمگیر وبا هزاران نفر را به کام مرگ فرستاد.سرانجام یک اروپایی بنام پرفسور بالتازار به کشورهای عراق ، ایران ،افغانستان ،پاکستان و هند سفر تحقیقاتی انجام داد و با بررسی های مفصل متوجه شد رود گنگ در هند منشاء تولید میکروب تولید وبا است و از آنجاست که این بیماری به َسراسر جهان انتشار می یابد. در ضمن آلودگی رود گنگ بخاطر آنست که مردم آن سامان در آن خود  ووسایل خود را می شویند و  مردگانشان را غسل می دهند و از آب آن می نوشند. به همین دلایل آب رود گنگ  بخاطر وجود فضولات و آلودگیهای موجود  در آن زیستگاه   مناسبی برای رشدمیکروب وبا میباشد .

آنگاه است که آدمیان با رعایت عدم بهداشت ،بیماری عالمگیر بوجود می آورند و زمانی که بیماری کشتار می کند.آنرا شری می نامند که خدا می بایست  جلوی آنرا می گرفته است.

ممکن است عنوان شود که وبای رود گنگ بخاطر آنست که سیکها در رود گنگ غسل مذهبی می کنند. به همین دلیل از رود گنگ هندوستان به نیویورک در آمریکا سر یمی زنیم و  بسراغ موضوع صد در صد ضد مذهبی ایدز می رویم .

بر اساس مستند ترین مدارک که توسط مجله نیوزویک آمریکا افشاء شد بیماری جانکاه ایدز یا از کلوبهای هم جنس بازان آمریکا سر بر آورده و یا از یکی از آزمایشگاه های سری آمریکا که در تولید این بیماری بعنوان اسلحه تحقیق می کند به بیرون درز پیدا کرده و جهان را آلوده ساخته است.

 براین اساس باز هم این شر الهی نیست و انسانی است. 

در ست مانند این که کسی دست خود را به سیم برق 220 ولت بگیرد و وقتی که جان باخت ما بگوییم چرا خدا جلوی مرگ او را نگرفت.

هیتلر در آلمان ظهور کرد و علیرغم هشدار مکرر بسیاری از سیاستمداران ولی در همان آغاز جلوی او  گرفته نشد و در نتیجه جنگ جهانی دوم بوجود آمد. 

در ضمن آن قدر مدرک مستند افشاء شده که نشان دهد جنگ جهانی دوم با پول و سرمایه چه کسانی و با چه منظوری ابجاد شد.

از جمله این مدارک  که اف بی آی امریکا اخیرا  منتشر کرده مربوط به خود هیتلر است که نشان می دهد هیتلر خود کشی نکرده بود  و تا سال 1956در آراژنتین در مکانی سری زندگی می کرده است. همه اینها شرور انسانی است و نه الهی که ما پای خدارا وسط بکشیم.

نکته:قران به صراحت و آشکار از نقش مهم عقل و خرد در آیات مختلف سخن گفته و تاکید کرده که حقایق و رازهای هستی با تعقل و تفکر شناخته می شوند. بطوریکه روی هم 44 بار از نقش مهم و سازنده  تفکر و تعقل سخن به میان آورده است. و با توجه به آیه ای که می گوید: انسان نباید خود را به مهلکه بیاندازد، بنابراین وقتی حتی احتمال اندکی از خطر می رود ،عقل به انسان نهیب می زند و هشدار می دهد که باید از خطر و مهلکه دوری جست .بر این اساس در شرایطی که بیماری واگیر و خطرناک وجود دارد رعایت همه شرایط  گریز از همان شر است که انسان در خیلی از موارد آنرا به خدا نسبت می دهد. در صورتیکه انسان می تواند در این ارتباطات شر آفرین اصلی باشد.

ادامه دارد...

حاشیه های نادرست نخستین آیات(7): وحی و اشکال آن

ادامه از نوشتار پبشین

گزارشی از ابن سلمه وجود دارد که می گوید ،وقتی از پیامبر پرسیدند:

 چگونه به شما وحی می رسد؟

 او پاسخ داد: وحی به دو نوع به من می رسد :

نوع اول: جبرییل آورنده وحی است و آنرا به من القاء می کند درست مانند آنکه انسانی مطلبی را به انسان دیگر القاء می کند. و این همان وحی است که برخی از آن فراموش می شود.

نوع دیگر وحی است که بصورت ندایی به قلب من می رسد و این نوع وحی فراموش نمی شود.

قران در سه مورد به جبرییل اشاره کرده است و در آیه زیر نوعی از وحی را تعریف می کند که با نوع دوم وحی برشمرده فوف مطابقت  دارد:

"بگو کسى که دشمن جبرئیل است در حقیقت دشمن خداست چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلبت نازل کرده است در حالى که مؤید  پیش از آن و هدایت و بشارتى براى مؤمنان است آیه (۹۷) سوره بقره

از پیشوای ششم گزارشی وجود دارد که می گوید:

"هنگامی که خداوند بنده ای از بندگان خود را در مقام پیامبری بر می گزیند آ رامش، وقار و اطمینان و ثبات فکری در او ایجاد می کند و بر این    اساَ س هرگاه وحی صورت گیرد او می داند که از جانب پروردگار است،گویی او ناظر است و بعینه می بیند و در "وضعیت حق" قرار می گیرد که هیچ غبار و کدو رتی بر آن ننشسته  و در اندیشه و عقل نبی هیچ اضطرابی وجود ندا رد."

 گزارش دیگری از پیشوای ششم  وجود داردکه در آن از او پر َسیده شده است: پیامبران چگونه پی میبرند  که واقعا از جانب خدا به پیامبری بر گز یده شده اند؟

 او پاسخ داده بود:

 پرده ها از مقابل چشمانشان کنار     می رود.

 از صحابه پیامبر گزارش شده که به هنگام نزول وحی او سر به پایین می انداخت و همه همراهان او نیز به پیروی از پیامبر چنین می کردند.

منبع: معرفت قران

نوشته: استاد محمد هادی معرفت


حاشیه های نادرست نخستین وحی(6): شیطان بازها

جبرییل و شیطان

همان گونه که در پنج نوشتار پیشین اثبات شد  حاشیه های    مو جود در کتابهای تاریخی و حدیثی مانند: دیدن موجودی هولناک، اقدامات خدیجه، ورقه بن نوفل، احسا س جنون، همگی جعلی وساختگی بودند و اصلا نمی بایست برای کَسی که به اصل پیامبری و حتی برای تاریخ نگار منصف ادیان قابل قبول باشد.

اکنون این نکته نیز اضافه می شود که داستانسرایان  گزارش ورقه را به چهار و یا پنج گونه نقل کردندو همین  اختلاف نقل داستان خود گواهی بر ساختگی بودن آن است. 

از دگر  سوی  از تمام این حاشیه های ساختگی و نادرست، شیطانی ترین و نادرست ترین، گزارش تردید پیامبر در ماهیت وحی  می باشد و این که او نمی دانسته با فرشته خداوند ملاقات کرده که جبرئیل باشد و یا شیطان !!!

من  اکنون ترجمه پنج آیه نخست را می آورم و سپس نتیجه گیری می کنم:

"بنام خداوند بخشاینده مهربان

ای رسول گرامی بخوان  بنام پروردگارت که خلق کرد . (۱)

آن خدایی که آدمی را از خون بسته بیافرید.

 (۲)بخوان و پروردگار تو کریمترین کریمان عالم است. (۳)

خدائی که بشر را با قلم    آموخت. (۴)

و به آدم آنچه را که نمیدانست  تعلیم داد. (۵) "

حتی اگر یک دانش آموز این آیات را بخواند متوجه می شود که شیطان برای تعلیم و تربیت و تشویق بشر به دانایی ، علم ، قلم و  نوشتن او اقدام نمی کند که پیامبر بر خود بترسد که آیا اینها  را   از ‌شیطان شنیده و یا فرشته وحی !

در ضمن بسادگی و با توجه به آیات سوره قلم که کمی بعد نازل شد می توان منشاء این ‌شایعه سازی را شناسایی کرد. 

خداوند در این آیات مرحم بر زخمهای دل پیامبر ش می نهد و او را خبر می دهد که شایعه " مجنون بودن او" که توسط خداناباوران زشت کردار و حسود ساخته شده کاری از پیش نخواهد برد:

"ن و قسم به قلم  و آنچه خواهند نگاشت. (۱)

که تو هرگز دیوانه نیستی. (۲)

و البته تو را پاداشی نامحدود است. (۳)

و در حقیقت تو به نیکو خلقی عظیم آراسته‌ای. (۴)

و به زودی تو و مخالفانت مشاهده می‌کنید. (۵)

که از شما کدام یک مفتون و دیوانه‌اند. (۶)

البته خدایت داناتر است که از راه خدا گمراه کیست و بهتر می‌داند که هدایت یافتگان عالم کیانند. (۷)

پس هرگز از مردم کافری که آیات خدا را تکذیب می‌کنند پیروی مکن. (۸)

کافران بسیار مایلند که تو با آنها مداهنه و مداراکنی تا  با تو مداهنه و مدارا کنند. (۹)

و تو هرگز اطاعت مکن احدی از منافقان دون را که دایم  سوگند می‌خورند. (۱۰)

و آن کس که دایم عیبجویی و سخن‌چینی می‌کند. (۱۱)

و خلق را هر چه بتواند از خیر باز می‌دارد و به ظلم و بدکاری می‌کوشد. (۱۲)

با این همه عیب، باز متکبر است و خشن با آنکه  پست و فرومایه  است. (۱۳)

برای این که مال و فرزندان بسیار دارد (۱۴)

در صورتی که چون آیات ما را بر او تلاوت کنند گوید: این سخنان افسانه پیشینیان است. (۱۵)

 گفتنی است  که در  اکثرروایات شیعی گزارشی که از آغاز وحی ارائه شده، از مشکلات یاد شده مبراست و با مقام و منزلت پیامبر(ص) هماهنگ است.


جبرییل در کتابهای مقدس

نام جبرئیل یا جبراییل ۴ بار در عهد جدید وعهد قدیم آمده‌است که ۲ بار از آن در انجیل لوقابه عنوان مژده‌آور تولد یحیی برای زکریا و مژده‌آور تولد عیسی برای مریم آمده‌است.

  در کتاب دانیال نبی آمده جبرئیل به‌صورت انسان نازل می‌شود خوابش را برایش تعبیر کند اما جذبهٔ اوی باعث می‌شود دانیال از هوش برود.

 در جای دیگر آمده جبرئیل در حین عبادت دانیال پروازکنان نازل می‌شود تا اسراری را برایش آشکار کند.

 در یهودیت جبرئیل را در درجهٔ دوم اهمیت می‌دانند و میکاییل را بر آن ترجیح داده‌اند چرا که جبرئیل را نازل‌کنندهٔ بلا و فرمان قتال و جنگ می‌دانستند.

 در دانشنامهٔ معیار کتاب مقدس آمده: حضور جبرئیل در عهد عتیق نشان‌دهنده قدرت الهی است .

اما حضور او در عهد جدید علاوه بر قدرت الهی آرامش‌بخش واطمینان‌آفرین می‌باشد.

 هر چهار بار حضور جبرئیل در کتاب مقدس به‌نوعی بیان‌کنندهٔ وعدهٔ الهی به ظهور مسیح می‌باشد

جبرییل در قران

نام وی  به صورت جِبریل  سه بار در قرآن آمده است، هم چنین القاب او از جمله روح‌الامین چند بار در قرآن  آمده‌است و وظیفهٔ اصلی او رساندن وحی گفته شده‌است. 

در بعضی از سوره‌های قرآن همچون سوره آل عمران و مریم دربارهٔ مژدهٔ تولد عیسی و ظهور او بر مریم سخن گفته شده‌است.

 آیه‌های ۹۷ و ۹۸سوره بقره دشمنی با او را هم‌ارزِ دشمنی با خدا می‌شمارد. شأن نزول این آیات را بهانه‌جویی یکی از علمای یهود به نام ابن صوریا دانسته‌اند که دلیل ایمان نیاوردن خود را حامل وحی بودن جبرئیل برای محمد می‌داند. 

گوید جبرئیل شصت هزار بار و یا چهار هزار بار بر محمد نازل شده است. 

از دیدگاه مسلمانان جبرئیل برای اولین بار در غار حرا آیات قران را بر محمد نازل کرد و در مدت رسالتش همواره یاور او بوده است.

 بنابر روایات کتب اهل سنت و شیعه محمد دو بار جبرئیل را به صورت حقیقی‌اش دیده است، یک بار در افق اعلی و  محمد از او درخواست می‌کند که شکل واقعی‌اش را ببنید و بار دیگر در معراج نزد سدرةالمنتهی در معراج او را به شکلی واقعی‌اش می‌بیند.

 به‌گفتهٔ محمد جبرئیل غالباً به‌چهرهٔ جوان خوشرویی به نام دِحْیة بن خلیفه کلبی بر وی ظاهر می‌شده‌است.

 جبرئیل معمولی همچون مردی معمولی با جامه‌ای سبزرنگ و عمامه‌ای ابریشمی، سوار بر اسب یا استر ظاهر می‌شده‌است

  جبرئیل برای اولین بار در غار حرا آیات قران را بر محمد نازل کرد و در مدت رسالتش همواره یاور او بوده است. شرحِ صدرِ محمد و تطهیر آن به دست وی و میکائیل بوده است. وضو گرفتن و نماز خواندن را به محمد یاد داد. در معراج همسفر و راهنمای محمد بود. همواره با تواضع نزد محمد حاضر می‌شد و پیش از ورود از وی اجازه می‌گرفت. مکان نزول جبرئیل در مسجدالنبی مقام جبرئیل نام گرفته است. بنابر روایات کتب اهل سنت و شیعه محمد دو بار جبرئیل را به صورت حقیقی‌اش دیده است، یک بار در افق اعلی محمد از او درخواست می‌کند که شکل واقعی‌اش را ببنید و بار دیگر در معراج نزد سدرةالمنتهی در معراج او را به شکلی واقعی‌اش می‌بیند. به‌گفتهٔ محمد جبرئیل غالباً به‌چهرهٔ جوان خوشرویی به نام دِحْیة بن خلیفه کلبی بر وی ظاهر می‌شده‌است. جبرئیل معمولی همچون مردی معمولی با جامه‌ای سبزرنگ و عمامه‌ای ابریشمی، سوار بر اسب یا استر ظاهر می‌شده‌است.

منبع ویکپدیا