سوره رعد ۹۶ امین سوره بر حسب تاریخ نزول(بخش دوم)
بنام خداوند بخشنده مهربان
-هر انسان توسط محافظان الهی حفاظت می شود
-خداوند وضع هیچ ملتی را تغییر نمی دهد مگر آن ملت خود برای تغییر قدم بردارند
-بلاهای همگانی فقط توسط خداوند بر طرف می شود
برای هر کس پاسبانها از پیش رو و پشت سر برگماشته شده که به امر خدا او را نگهبانی کنند. خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند (و از نیکی به بدی شتابند)، و هر گاه خدا اراده کند که قومی را عقاب کند هیچ راه دفاعی نباشد و برای آنان هیچ کس را جز خدا یارای آنکه آن بلا بگرداند نیست. (۱۱)
اوست که برای بیم و امید خود برق از آسمان را به شما مینماید و ابرهای سنگین را پدید میآورد. (۱۲)
و رعد و جمیع فرشتگان همه از بیم خدا به تسبیح و ستایش او مشغولند، و صاعقه ها را بر سر هر قومی بخواهد میفرستد، باز هم کافران در خدا جدل میکنند با آنکه او سخت انتقام است. (۱۳)
(هر سال هزاران صاعقه بر زمین زده می شود و طی آن افرادی جان خود را از دست می دهند، آتش سوزیها بر پا می شود، جنگلها آتش می گیرد.)
دعوت خدا به حق و حقیقت است
دعوت خدا فقط از جانب خداست و بتهایی که مشرکان به جای خدا میخوانند هیچ حاجتی را از آنها برنیاورند و تنها مانند آن کساند که به سوی آبی دست دراز کند که بیاشامد ولی آب به دهانش نرسد، و دعای کافران جز در ضلالت نیست. (۱۴)
هستی در مقابل خدا به حال سجده است
هر که در آسمانها و زمین است با همه آثار وجودیش به رغبت و اشتیاق و به اکراه و الزام، شب و روز به سجده خدا مشغول است. (۱۵)
چهار پرسش خدا
بگو که آفرینندهی آسمانها و زمین کیست؟ بگو: خداست، پس بگو: آیا شما خدا راوا گذارده و غیر خدا را برای نگهبانی و یاری خود برگرفتید در صورتی که آنها بر سود و زیان خود هم قادر نیستند؟
آن گاه بگو: آیا چشم نابینا و دیدهی بینا یکسان است؟
یا ظلمات با نور مساوی است؟ یا ،
آنکه این مشرکان شریکانی برای خدا قرار دادند که آنها هم مانند خدا چیزی خلق کردند و بر مشرکان، خلق خدا و خلق شریکان خدا مشتبه گردید؟
(هرگز چنین نیست) بگو: تنها خدا خالق هر چیز است و او خدای یکتایی است که همه عالم مقهور اراده اوست. (۱۶)
باطل هم چون کف روی آب است و حق میماند
خدا از آسمان آبی نازل کرد که در هر رودی به قدر وسعت و ظرفیتش سیل آب جاری شد و بر روی سیل کفی بر آمد چنان که فلزاتی را نیز که برای تجمل و زینت یا برای اثاث و ظروف در آتش ذوب کنند مثل آب کفی برآورد، خدا به مثل این برای حق و باطل مثل میزند که آن کف به زودی نابود میشود و اما (حق چون) آن آب و فلز که به خیر و منفعت مردم است در زمین درنگ میکند. خدا مثلها را بدین روشنی بیان میکند. (۱۷)
آنان که دعوت حق را اجابت کرده و به خدا ایمان آوردند بر آنها بهترین پاداش و خوشترین زندگانی است، و آنان که اجابت نکردند اگر مالک همه آنچه در روی زمین است باشند هر آینه آن را فدای آسایش خود کنند ، آنها را حساب سخت و جایگاه دوزخ باشد که بسیار بد آرامگاهی است. (۱۸)
فقط عاقلان حقیقت را درک می کنند
آیا مسلمانی که به یقین میداند که این قرآن به حق از جانب خدا بر تو نازل شده است با کافر نابینای جاهل یکسان است؟ تنها عاقلان متذکر این حقیقتند. (۱۹)
عاقلان الهی کیستند؟
عاقلان آنهایند که به عهد خدا وفا میکنند و پیمان حق را نمیشکنند. (۲۰)
ادامه دارد...
سوره رعد ۹۶ امین سوره قرآن بر حسب تاریخ نزول
مطالب جدیدی که نخستین بار توسط قرآن مطرح شد
به نام خداوند بخشنده مهربان
المر (رمزی بین خدا و رسول است) این است آیات کتاب خدا و قرآنی که به حق و راستی بر تو از جانب پروردگارت نازل گردید و لیکن اکثر مردمان به آن ایمان نمیآورند. (۱)
خداست آن ذات پاکی که آسمانها را چنان که مینگرید بیستون برافراشت آن گاه بر عرش قرار گرفت و خورشید و ماه را مسخّر اراده خود ساخت که هر کدام در وقت خاص به گردش آیند، امر عالم را منظم میسازد و آیات (قدرت) را با دلایلی مفصل بیان میدارد، باشد که شما به ملاقات پروردگار خود یقین کنید. (۲)
متفکران دلیل گستردگی زمین را درک می کنند
و اوست خدایی که بساط زمین را بگسترد و در آن کوهها برافراشت و نهرها جاری ساخت و از هر گونه میوه یک جفت پدید آورد، شب تار را به روز روشن بپوشاند، همانا در این امور متفکران را دلایلی روشن است. (۳)
"طبق قوانین ریاضی -فیزک هر جسم کروی بزرگ در سطح مقطعی که مورد مشاهده قرار می گیرد مانند یک سطح صاف و گسترده بنظر می رسد. چنانچه ما که روی کره زمین زندگی می کنیم محل زندگی و کار و شهر خود را بصورت سطحی گسترده و صاف می یابیم در صورتی که این سطح بخشی از یک سیاره کروی بسیار بزرگ است."
عاقلان تقسیم بندیهای زمین را درک می کنند
و در زمین قطعاتی مجاور و متصل است ؛ زمینی برای تاکستان و باغ انگور قابل است، و یک جا برای زراعت غلّات، و زمینی برای نخلستان آن هم نخلهای گوناگون که همه با یک آب مشروب میشوند ولی ما بعضی را در نوع میوه بر بعضی برتری میدهیم، و این امور برای عاقلان قابل درک است. (۴)
و اگر تو را جای تعجب است ، عجب قول منکران معاد است که میگویند: آیا ما چون خاک شدیم باز از نو خلق خواهیم شد؟ اینان هستند که به خدای خود کافر شدند و هم اینان زنجیرها بر گردن دارند و هم اینان اصحاب دوزخند و در آن همیشه معذبند. (۵)
خداوند هم صاحب رحمت است و هم توانا بر انتقام
(ای رسول ما) کافران پیش از تقاضای آمرزش و احسان از تو تقاضای تعجیل در عذاب میکنند؟ در صورتی که چه عقوبتهای عبرت آموز بر امّتان کافر گذشته رسید! و خدا بر ظلم خلق هم بسیار صاحب عفو و مغفرت است و هم صاحب قهر و انتقام سخت است. (۶)
ای پیامبر وظیفه تو نصیحت کردن و هشدار دادن است
و باز کافران (به طعنه) میگویند که چرا از خدایش بر او آیت و معجزه ای فرستاده نشد؟ تنها وظیفه تو اندرز هشدار دادن است و بر ای هر قومی را (از طرف خدا) رهنمایی است. (۷)
تنها خدا میداند که بار حمل آبستنان عالم چیست و بار رحمها چه نقصان و چه زیادت آرند، و مقدار همه چیز در علم ازلی خدا معین است. (۸)
(حتی با دستگاهای مدرن امروز مانند سونوگرافی پزشکان با تردید مذکر و یا مونث بود جنین را تشخیص می دهند.نکته مهمتر این است که آیه به نقصان و کمی در جنین اشاره می کند که اغلب قابل تشخیص نیست تا این که مدت نه ماه تمام شده وجنین بصورت نوزاد متولد شود.)
اوست عالم به عوالم غیب و شهود و بزرگ خدای متعال . (۹)
در پیشگاه علم ازلی آن کس از شما که سخن به سرّ گوید یا آشکار و آن که در ظلمت شب پنهان است یا در روشنی روز به کار و فعالیت مشغول است، همه یکسانند (و خدا بر همه آگاه است). ۱۰
ادامه دارد...
سوره محمد ۹۵ امین سوره بر حسب تاریخ نزول(بخش پایانی)
بنام خداوند بخشنده مهربان
دارندگان حجت و برهانهای علمی برترین هستند
آیا آن کس که از خدای خود حجت علمی و برهانی در دست دارد مانند کسانی است که عمل زشتشان در نظر زیبا جلوه کرده و پیرو هوای نفسانی خود شدند؟ (۱۴)
داستان بهشتی که به متقیان وعده دادند این است که در آن باغ بهشت نهرهایی از آب زلال دگرگون ناشدنی است و نهرها از شیر بی آنکه هرگز طعمش تغییر کند و نهرها از شراب ناب که نوشندگان را به حد کمال لذّت بخشد و نهرها از عسل مصفّی و تمام انواع میوهها بر آنان مهیّاست و مغفرت و لطف پروردگارشان، (آیا حال آن که در این بهشت ابد است) مانند کسی است که در آتش مخلّد است و آب جوشنده حمیم به خوردشان دهند تا اندرونشان را پاره پاره گرداند؟ (۱۵)
پیامبر باز دیگر چه گفته؟
و بعضی از مردم منافق به گفتارت کاملا گوش میدهند تا وقتی که از حضورت خارج شوند با اهل علم میگویند: رسول باز از سر نو چه گفت؟ اینان هستند که خدا بر دلهاشان مهرنهاد ه و پیرو هوای نفس خود گردیدند. (۱۶)
و آنان که هدایت یافتند خدا بر هدایت و ایمانشان بیفزود و تقوای آنها را به آنان عطا فرمود. (۱۷)
بسیاری از شروط وقوع قیامت تحقق یافته است
باز انتظاری دارند جز آنکه ساعت قیامت ناگاه فرا رسد؟ که شروط و علائم قیامت بسیاری پدید آمد، و پس از آنکه قیامت بیاید در آن حال تذکر و یادآوری آنان چه فایده بخشد؟ (۱۸)
باز هم بدان که هیچ خدایی جز خدای یکتا نیست و تو بر ای خود و برای مردان و زنان با ایمان آمرزش طلب، و خدا منازل انتقال شما به عالم آخرت و مسکن همیشگی شما همه را میداند. (۱۹)
و مؤمنان میگویند: چه شده که سورهای نازل نشد؟ در صورتی که چون سورهای محکم و صریح آید و در آن ذکر جنگ شود آنان را که دلهاشان مریض است بنگری که مانند کسی که از ترس، حال بی هوشی بر او دست میدهد در تو نگاه میکنند، آری مرگ و هلاک بر آنها سزاوارتر است. (۲۰)
طاعت خدا و گفتار نیکو است و پس از آنکه امر به عزم و لزوم پیوست اگر با خدا به راستی رفتار کنند بر آنها بهتر خواهد بود. (۲۱)
شما منافقان اگر روی بگردانید آیا جز این امید میبرید که در زمین فساد و قطع رحم کنید؟ (۲۲)
همین منافقانند که خدا آنها را لعن کرده و گوش و چشمشان را کر و کور گردانید . (۲۳)
آیا منافقان در آیات قرآن تفکر نمیکنند یا بر دلهاشان خود قفلها زدهاند. (۲۴)
آنان که پس از بیان شدن راه هدایت بر آنها باز به دین پشت کرده و مرتد شدند شیطان کفر را در نظرشان جلوهگر ساخت و به آمال و آرزوهای دراز فریبشان داد. (۲۵)
این (برگشتن از دین) برای آن بود که آن منافقان به دشمنان قرآن گفتند: ما البته با شما تا بتوانیم موافقت میکنیم. و خدا از این سخن پنهانی آنها آگاه است. (۲۶)
پس با چه حال سختی اینان رو به رو شوند هنگامی که فرشتگان جانشان بگیرند و بر روی و پشت آنها زنند؟! (۲۷)
این عذاب بدین سبب است که از پی راهی که موجب خشم خداست رفتند و راه رضا و خشنودی او را خوش نداشتند خدا هم اعمالشان را محو و باطل گردانید. (۲۸)
منشاء کینه مرض درونی و روحی است
آیا آنان که در دل مرض دارند پندارند که خدا کینه درونی آنها را آشکار نمیسازد؟ (۲۹)
اگر ما میخواستیم حقیقت آنها را بر تو آشکار میساختیم تا به باطن آنها از سیمای ظاهرشان پی برده و در طیّ سخن کاملا آنها را بشناسی. و خدا به همه کارهای شما آگاه است. (۳۰)
و البته ما شما را در مقام امتحان میآوریم تا آن را که در راه خدا جهاد و مجاهده و کوشش دارد و صبر میکند معلوم سازیم و اخبار و اظهارات شما (منافقان) را نیز (به مقام عمل) بیازماییم. (۳۱)
آنان که کافر شدند و راه خدا را بستند و با رسول او پس از آنکه راه هدایت بر آنها روشن شد باز مخالفت کردند به خدا ضرری نمیرسانند و اعمال آنها را خدا البته بی اثر و محو و نابود میگرداند. (۳۲)
ای اهل ایمان، خدا را اطاعت کنید و رسول او را اطاعت کنید و اعمال خود را ضایع و باطل نگردانید. (۳۳)
آنان که کافر شدند و راه خدا را بستند و به حال کفر مردند دیگر ابدا خدا آنها را نخواهد بخشید. (۳۴)
پس سستی روا مدارید و دعوت به صلح مکنید، که شما غالب و بلند مقامتر خواهید بود و خدا با شماست و از (ثواب) اعمال شما هیچ نمیکاهد. (۳۵)
البته زندگانی دنیا به جز بازیچه و هوسرانی نیست و اگر ایمان آرید و پرهیزکار شوید پاداش اعمال شما را خواهد داد و از اموال شما چیزی نمیخواهد. (۳۶)
اگر از مال شما خدا چیزی به اصرار هم بخواهد باز بخل میورزید و کینه و خبث درونی شما را آشکار میسازد. (۳۷)
آری شما همان مردمید که برای انفاق در را ه خدا دعوت میشوید باز بعضی از شما بخل میورزند، و هر که بخل کند بر ضرر خود اوست و گرنه خدا بی نیاز است و شما فقیر و نیازمندید. و اگر شما روی بگردانید خدا قومی غیر شما که مانند شما نیستند به جای شما پدید آرد. (۳۸)
سوره محمد ۹۵ امین سوره بر حسب تاریخ نزول(بخش یکم)
به نام خداوند بخشنده مهربان
آنان که کافر شدند و مردم را از پیروی راه خدا بازداشتند خداوند اعمال آنها را تباه و باطل ساخت. (۱)
و آنان که گرویدند و نیکوکار شدند و به آنچه که بر محمّد نازل شد که البته بر حق و از جانب خدایشان بود ایمان آوردند خدا از گناهانشان درگذشت و امر آنها را اصلاح نمود. (۲)
حق و باطل
این بدان سبب است که کافران پیرو باطل گردیدند و اهل ایمان پیرو حق که از جانب خدایشان نازل گردید شدند. این گونه صریح خدا مثال حال مردم را بیان میکند. (۳)
حکم موقت جنگی در صدر اسلام
شما مؤمنان چون با کافران در جنگ رو به رو شوید باید آنها را گردن زنید تا آن گاه که از خونریزی بسیار دشمن را از پا در آوردید پس از آن، اسیران جنگ را محکم به بند کشید که بعدا یا بر آنها منّت نهید یا فدا گیرید تا در نتیجه جنگ سختیهای خود را فروگذارد. این حکم فعلی است، و اگر خدا بخواهد خود از کافران انتقام میکشد و لیکن میخواهد شما را به یکدیگر امتحان کند، و آنان که در راه خدا کشته شدند خدا هرگز اعمالشان را ضایع نگرداند. (۴)
آنها را البته به راه سعادت هدایت کند و امورشان را اصلاح فرماید. (۵)
و در بهشتی که قبلا به منزل و مقاماتشان همه را شناسا کرده وارد کند. (۶)
ای اهل ایمان، شما اگر خدا را یاری کنید تا خدا هم شما را یاری کند و ثابت قدم گرداند. (۷)
و آنان که کافر شدند نابود و هلاک شوند و خدا اعمالشان را ضایع و باطل سازد. (۸)
این بدان سبب است که آنها از قرآنی که خدا نازل فرمود کراهت و اعراض داشتند پس خدا اعمالشان را محو و نابود نمود. (۹)
سیر و سفر کنید تا تاریخ را بفهمید!
آیا در زمین به سیر و سفر نمیروند تا به چشم خود عاقبت حال پیشینیان را مشاهده کنند که چگونه آنها را خدا هلاک کرد؟ و این کافران هم مانند آنها به کیفر کفر خود البته میرسند. (۱۰)
این بدان سبب است که البته خدا یار و مولای مؤمنان است و کافران هیچ مولا و یاور و یاری ندارند. (۱۱)
البته خدا آنان را که ایمان آورده و نیکوکار شوند در بهشتی که زیر درختانش نهرها جاری است داخل گرداند و آنان که به راه کفر شتافتند به تمتّع و شهوترانی و شکمپرستی مانند حیوانات پردازند و عاقبت منزل آنها آتش دوزخ خواهد بود. (۱۲)
چه شهرهای بسیار که از وطن تو که کفّار از آن خارجت کردند محکم بنیانتر بود ما اهلش را هلاک کردیم و بر نجات خود هیچ یاوری نداشتند. (۱۳)
آیا آن کس که از خدای خود حجت علمی و برهانی در دست دارد مانند کسانی است که عمل زشتشان در نظر زیبا جلوه کرده و پیرو هوای نفسانی خود شدند؟ (۱۴)
داستان بهشتی که به متقیان وعده دادند این است که در آن باغ بهشت نهرهایی از آب زلال دگرگون ناشدنی است و نهرها از شیر بی آنکه هرگز طعمش تغییر کند و نهرها از شراب ناب که نوشندگان را به حد کمال لذّت بخشد و نهرها از عسل مصفّی و تمام انواع میوهها بر آنان مهیّاست و آیا مغفرت و لطف پروردگارشان، مانند کسی است که در آتش مخلّد است و آب جوشنده حمیم به خوردشان دهند تا اندرونشان را پاره پاره گرداند؟ (۱۵)
۱۰۰۰ آیه از قران : ۷ جنایت فرعونی
"...ما از حکایت موسی و فرعون به حق بر تو بیان میکنیم تا اهل ایمان از دانستن آن منتفع شوند. (۳)
-همانا فرعون در زمین (مصر) تکبر و گردنکشی آغاز کرد ،
-و میان اهل آن سرزمین تفرقه و اختلاف افکند،
-طایفه ای از آنها (بنیاسراییل) را سخت ضعیف و ذلیل میکرد،
-پسرانشان را میکشت (که مبادا به ظهور موسی قدرت یابند) ،
-و زنانشان را زنده میگذاشت (که به خدمت پردازند).
-همانا فرعون مردی بسیار مفسد و بداندیش بود. (۴)
و ما اراده داشتیم که بر آن طایفهی ضعیف و ذلیل کرده شده در آن سرزمین منّت گذارده و آنها را پیشوایان (خلق) قرار دهیم و وارث (ملک و جاه فرعونیان) گردانیم. (۵)
و در زمین به آنها قدرت و تمکین بخشیم و به چشم فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از آن اندیشناک و ترسان بودند از سوی آنان بنماییم. (۶)
آیات ۳ الی ۶ سوره قصص
هفت جنایت فرعونی
آیه چهارم این سوره فهرستی از جنایات و جباریت های فرعونی را نشان می دهد که می تواند الگوی شناساگر برای فرد و جامعه باشد. یعنی چه کنیم تا ما در مسیر فرعونها قدم نزنیم و از روش آنان پیروی نکنیم:
- فرعون تکبر و گردنکشی می کرد. تکبر فرعون عمومی بود یعنی نسبت به همه کسانی که در کشور او بودند تکبر می کرد.
مشکل بزرگ شحص متکبر این است که حقیقت را آن گونه که هست نمی بیند. شاید در بسیاری از موارد اصلا خود حقیقت را اصلا تواند مشاهده کند و و یا بطور کل آنرا درک نکند و یا اگر هم بفهمد آنرا نادیده بگیرد.
گردنکشی کردن فرعون نیز به معنی آن است که حرف حق از هیچ کس نمی پذیرفت ، زور می گفت و جباریت می کرد. باید توجه داشت که تکبر میوه باغ اهریمن است. هر کس از آن خورده با سلطان تاریکی شیطان در یک مکان گرد آمده است.چنانکه می دانبم و خواندیم و گفته اند بسیاری از گردنکشان تاریخ از همین مسیر نابود شدند.
- تفرقه افکنی می کرد. این شعار معروف را که به سیاست مداران انگلیسی نسبت می دهند همه شنیده اند:
تفر قه بیانداز و حکومت کن!
فر عون قرنها پیش در میان ملت خود تفر قه می آفرید و مردم را به جان یکدیگر می انداخت تا خود را حت بر سریر فر عونی بماند.
-تبعیض طبقاتی بوجود آورده بود. در آن دوران سیاه و ظلمانی گروهی از مردم در فقر و نا امنی و گروهی دیگر غرق در ثروت و امتیاز بودند.
-پسران قوم یهود را می کشت و دخترانشان را زنده می گذشت. طبیعی است که چون یهودی ها درون ازدواج هستند و فقط یهودی با یهودی ازدواج می کند، بنابراین با کشته شدن پسرها دخترهای قوم یهود بدون همسر می ماندند و ناچار تن به ذلت می دادند.
-فرعون مفسد و بد اندیش بود. با این دوصفت فهرست بدیهای فرعونی تکمیل می شود. چون هم فساد می کرد و هم اندیشه و ذهنی مخرب و سیاه داشت.
آیات پنج و شش گزارش می کنند که خداوند اراده کرده بود آن قومی را که از جنایات فرعونی کمر خم کرده بودند و ضجه و ناله آنا ن بلند بود نجات داده و سر بلند کند .
به همین دلیل به موسی پیامبری داد با عصایی معجزه گر و دستی قدرتمند که تخت فرعون را به ارزه در آورد و سر انجام او را به درون دریا پرتاب کرد.