سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

کتابهای مقدس (قرآن): خرد چیست؟ نشانه های مهم خردمندی کدامند؟

خرد چیست؟

رازهای خرد 

بشارت ده به آن بندگان که به سخنان گوش فرا می دهند و از بهترین آنها پیروی می کنند.
آیه ۱۸۹ سوره زمر

 و لازم است که که:

-هر سخنی را بدون دلیل و تحقیق نپذیرد،
-مطالب ناموافق با عقل و خرد را باور نکند،
-به بهترین سخنان گوش دهد،
-رجز خوانی ها او را به حرکت واندارد،
-شایعات را نپذیرد،
-افسانه ها ی بدور از عقل و غیر عملی را همان افسانه بداند،
-بد گویی کسی در باره کسی را بدون دلیل و برهان عینی و مشهود نپذیرد،
-هرگاه سخن گوید با عقل و اتدیشه گوید،
-سخنی نگوید که خود سر افکنده شود،
-لاف نزند،
-دشمن خفته را بیدار نسازد،
از روی خشم و احساسات تصمیم نگیرد،
-هرگاه تصمیم به انجام کاری دارد مشورت کند،
-از زخم زبان زدن بپرهیزد،
-انتقاد صحیح را بپذیرد،
کینه و تکبر را کنار بگذارد،
عملی و عقلانی فکر کند،
-زندگی را با سرریز کردن آرزوها تلف نکند،
-اهداف مثبت و سازنده داشته باشد،
صبور باشد،
مثبت فکر کند و از خیالات منفی بگریزد.



کتابهای مقدس(گاثا): بخش اول

گاثا:
 گاثه‌ها/ گاتها/ گاتا/ گاسان/ گاتاها (اوستایی: gāθā، سرود سانسکریت: گاثا، پهلوی: گاسان، گاهان) یا گاهان یا گات‌ها ۱۷ سروده‌ای است که از دیرباز از سخنانِ زرتشت اسپنتمان دانسته می‌شده‌است و در برگیرندهٔ پیام و آموزش‌های وی بوده است و بنیادِ مزدیسنا است و کهن‌ترین و سپنتا ترین بخش از نسک اوستا شمرده می‌شود. این سروده‌ها به لهجه گاهانی زبان اوستایی‌اند و متن بسیار پیچیده‌ای دارند

گاثا را سرودهای پنجگانه ای نیز دانسته اندکه منسوب به زرتشت است و از نظر نگارش (و نه مضمون) کهن‌ترین بخش اوستا می باشد
. این سرودها بطور پراکنده در یسناها موجودند. بخش‌های پراکنده گاثا در سده نوزدهم میلادی و با پژوهش‌های اوستاشناسان اروپایی شناسایی شد و از دل اوستا استخراج گردیدند.

پنج سرود
همانطور که گفته شد برخی معتقدند که واژه گاتها در متون اوستایی به شکلِ گاثا (gatha) و برای نامیدن پنج سرود زرتشت بکار رفته است.
گاثا اسم مؤنثی است که معنای سرود یا سرودخوانی را می‌دهد و در متون سنسکریت نیز به همین معنا کاربرد دارد. به بیان دیگر گاثا سخن منظوم و شعرگونه‌ای است که ظاهراً به هنگام مراسم دینیِ پیروان مَزْدَیَسْنا/ مزداپرستان و به شکل گروهی اجرا و همسُرایی می‌شده است.

محتوای گاثا با دیگر بخش‌های اوستا تفاوت‌های قابل ملاحظه‌ای دارد و نام‌های امشاسپندان در آن منحصراً به عنوان اسم معنا آمده‌اند و دلالت بر شخصیتی مینوی نمی‌کنند. بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که سرودهای منظوم گاثا- همچون گلستان سعدی- در میان بخش‌های منثوری جای داشته‌اند که آن بخش‌ها به مرور زمان از میان رفته‌اند.

از سوی دیگر سرایش گاثا به موجب اشاره‌ای که در بند هشتم یسنای ۵۷ شده منسوب به زرتشت است. اما گروهی از اوستاشناسان و از جمله ژان کلنز (کلنز، 1386) در این انتساب تردید دارند و آنرا محصول سرایندگان و مکاتب گوناگون می‌دانند. چرا که شانزده بار یادکرد از نام زرتشت در گاثا، نه در حالت اول شخص مفرد که در حالت سوم شخص غایب یا حاضر بوده است.
گروه فوق بر این باورند که این دین با بهدینی مزدیسنا یا زرتشتی که در زمان ساسانیان به وجود آمد، تفاوت دارد.


گاثا چه زمانی سروده شد؟
بر طبق نظریه رایج زمان سرایش گاثا به احتمال زیاد همان زمان زندگی زرتشت است و به سده هفتم و ششم قبل از میلاد (همزمان با عصر مادها) باز می‌گردد.
گزارش منابع و تاریخ‌نامه‌های ایرانی از زمان زرتشت به اتفاق حاکی از آنست که زرتشت در سال ۶۶۱ قبل از میلاد متولد شده و در سال ۵۸۴ قبل از میلاد درگذشته است. البته برای زمان تولد زرتشت تاریخهایی از سه هزار سال قبل از تولد افلاطون تا شش هزار سال پیش نیز ذکر شده که این تاریخها پیگیری دین زرتشت و زندگی او را مبهم و پیجیده می سازد.

با این حال، قدمت و ساخت زبانی و دستوری گاثا این گمان را پیش کشیده است که بخش‌هایی از آن تا مدتی پیش از زرتشت سروده شده باشد.

نام جغرافیایی خاصی در گاثا ذکر نشده ولی بیشتر احتمال داده می شود که این مکان در شرق ایران و در سرزمین نیمروز/ سیستان/ زابلستان بوده است شاید نام گشتاسب که با آن منطقه از سرزمین پهناور ایر ان مرتبط است خود موید این مطلب باشد. سیستان نام شهری است که به موجب شاهنامه فردوسی پایتخت گشتاسپ و دین‌پذیری او نیز بوده است.

گشتاسب یا کی گشتاسب و یا ویشتاسب  (به معنی دارنده اسب آماده) نام پادشاه ایران در زمان زرتشت است. زرتشت دین جدید را به گشتاسب عرضه کرد و گشتاسپ دین وی را پذیرفت و از وی پشتیبانی کرد. در گاثا چهار بار از این فرمانروا یاد می‌شود که سه بار آن به صورت کی‌گشتاسب است.

کی به معنی رئیس عشیره و فرمانروا بوده و عنوان فرمانروایان دودمان کیانیان است که گشتاسب نیز یکی از آنان بوده‌است. هم‌چنین گفته‌اند که عنوان کی (کَوی) در ایران شرقی معنی شاه را داشته‌است.

فصل های گاثا
گاثا در پنج فصل با نام‌های «اَهونَوَئیتی‌گاثا»،
«اوشْتَوَئیتی ‌گاثا»،
«سْپِنتامَنْیو ‌گاثا»،
«وُهوخْشَثْرا گاثا» و
«وَهیشْتوئیشْتی ‌گاثا»،
و در ۱۷ بخش (هائیتی/ هات/ ها)،
۲۳۸ بند (وَچَسْتَشْتی/ وَچَسْت)،
۸۹۶ بیت (اَفْسْمَن/ پَتْمان/ گاس)
و ۵۵۶۰ واژه،
سروده شده و از نظر زبان و نگارش، کهن‌ترین بخش اوستای موجود است.

گاثا یک کتاب مستقل نیست و هویت مستقلی نیز ندارد؛ بلکه سرودهایی است که در دل هفتاد و دو هات یسنای اوستا پراکنده هستند. هفده بخش گاثا شامل هات‌های ۲۸، ۲۹، ۳۰، ۳۱، ۳۲، ۳۳، ۳۴، ۴۳، ۴۴، ۴۵، ۴۶، ۴۷، ۴۸، ۴۹، ۵۰، ۵۱ و ۵۳ یسنا می‌شود.

دلیل پراکنش گاثا در دل یسنا دانسته نیست. اما با توجه به تصرفات عصر ساسانی، می‌توان گمان داد که این کار به منظور حذف بخش‌هایی از گاثا و جایگزین کردن آنها با محتویات جدیدتر روی داده است. غیرمرتبط بودن سرودهای گاثا و حتی بسیاری از بندهای یک سرود با یکدیگر و وجود انفصال و خلأ محتوایی در میان آنها، چنین احتمالی را قوت می‌بخشد.


ادامه دارد...


کتابهای مقدس(قرآن): راه نجات بشر تفکر و اندیشیدن و تعقل است

قرآن و تعقل و اندیشیدن

آیا نمیاندیشید؟چرا تعقل نمی کنید؟

اوست آن کس که زنده مى ‏کند و مى‏ میراند و اختلاف شب و روز از اوست مگر نمى‏ اندیشید؟آیه ۸۰ سوره مومنون

 همان کسى است که شما را از خاکى آفرید سپس از نطفه‏ اى آنگاه از علقه‏ اى و بعد شما را [به صورت] کودکى برمى ‏آورد تا به کمال قوت خود برسید و تا سالمند شوید و از میان شما کسى است که مرگ پیش‏رس مى‏ یابد و تا [بالاخره] به مدتى که مقرر است برسید و امید که در اندیشه فرو روید .غافر آیه ۶۷

در مکالمه سوره شعرا آیات ۲۳ تا ۲۸ در باره مکالمه  موسی  با فرعون می خوانیم!

فرعون گفت و پروردگار جهانیان چیست (۲۳)

(موسی ) گفت پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است ‏اگر اهل یقین هستید۲۴

(فرعون)به کسانى که پیرامونش بودند گفت آیا نمى ‏شنوید (که موسی چه می گوید)۲۵

( موسی دوباره)  گفت پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شما ۲۶

(فرعون) گفت واقعا این پیامبرى که به سوى شما فرستاده شده سخت دیوانه است ۲۷

 (موسى)گفت پروردگار خاور و باختر و آنچه میان آن دو است‏ اگر اهل تعقل و اندیشیدن هستید ۲۸

ما آن را قرآنى عربى قرار دادیم شاید که بیاندیشید و تعقل نمائید.زخرف آیه ۳

در حقیقت ما کتابى به سوى شما نازل کردیم که یاد شما در آن است آیا نمى‏ اندیشید انبیاء آیه ۳ 

آمار

تعداد تکرار واژه تعقلون یعنی تعقل می کنید یا می اندیشید بصورت پرسشی در قرآن!آیا تعقل نمی کنید؟چرا نمی اندیشید؟

۲۴ بار

تعداد تکرار  واژه یعقلون به معنی تعقل می کنند و یا می اندیشند ویا آنانی که  اهل تعقل و اندیشیدن هستد.

۲۲ بار

حتی در مورد خود قرآن خداوند گفته است !چرا در این کتاب نمی اندیشید؟

آیا هیچ یک از کتابهای آسمانی این همه بر روی تعقل و تفکر و اندیشیدن تکرار کرده است؟

پس چرا  مسلمانان نمی اندیشند و اگر می اندیشند درست نمی اندیشند؟ عیب کار در کجاست؟ چرا پیش از اینها جامعه اسلامی جایگاه افرادی مانند ابن سینا، خواجه نصیر طوسی، فارابی ، ابوریحان ، خوارزمی، سعدی ، حافظ ، ناصر خسرو و...بود ولی امروزه این جایگاه خالیست از مشاهیر؟  جواب : چون مسیر تعقل و خرد و اندیشه گم شده است. و در عوض مسیر احساسات باز است.


کتابهای مقدس(قرآن): رستور قرآن برای دلشکستگان

دستور قرآن برای دلشکستگان

 

ما نیز دل شکسته داریم ای دوست!


"خوب مى دانیم که تو از آنچه مشرکان از روى استهزا مى گویند دلتنگ مى شوى.

 پس پروردگارت را همراه با ستایش او تسبیح گوى و از نمازگزاران باش تا اندوه تو برطرف گردد.

 و پروردگارت را تا زمانى که مرگ به سراغت مى آید و جهان غیب براى تو مشهود مى شود بندگى کن.

آیات ۹۷ تا ۹۹ سوره حجر 


 شرح 

این آیات را با ذکر مطلبی از یکی از مردان الهی و معنوی ارائه می کنم که کاملا گویای تفسیر این آیات است. و در مورد هر انسان معتقد به خدا صدق می کند.


او می گفت:

"بطری وقتی پر است و می‌ خواهی خالی‌ اش کنی خمش می‌ کنی، هرچه خم شود، خالی‌ تر می ‌شود اگر کاملاً رو به زمین گرفته شود، سریع‌ تر خالی می‌ شود! دل آدم هم همین‌طور است…گاهی وقت ‌ها سینه و دل انسان  پر می ‌شود از غم، از غصه از حرف‌ها و طعنه ‌های‌ دیگران! قرآن میگوید: هرگاه که دلت پُر شد از غم و غصه‌ ها، خم شو و به خاک بیفت. این نسخه ‌ایست که خداوند برای پیامبرش پیچیده است:


ما قطعــاً می‌ دانیم و اطلاع داریم… به خاطر حرفهایی که می‌ زنند  دلت می گیرد پس «سر به سجده بگذار و خدا را تسبیح کن» حجر_آیه‌ «۹۸».



چرا باید نماز خواند؟ ۱-نظر قرآن در مورد نماز. ۲-نظرات شگفت انگیز ابن سینا در باره نماز

چرا باید نماز خواند؟

 


آنچه از کتاب به سوى تو وحى شده است بخوان و نماز را برپا دار که نماز از کار زشت و ناپسند باز مى دارد و قطعا یاد خدا بالاتر است و خدا مى‏ داند چه مى ‏کنید .آیه ۴۵ سوره عنکبوت
 

پور سینا در باره نماز می گوید!

پور سینا پزشک نامدار و حکیم الهی ایر ان نماز را نجات دهنده  روح باز مانده در چاه طبیعت می داند که انسان را از گور جسم خارج ساخته و برای رسیدن به مقام عبودیت و اخلاق، از معبود ذوالجلال و الاکرام ، کمالی خالص را در خواست می کند که حقیقت دین است.

هر نمازی که با نیت خالص انجام گیرد شخص نمازگزار را در درک اینکه تعدد در صفات خدا راه ندارد یاری می رساند...از دید گاه ا و اخلاص در نیت به این معناست که نمازگزار دریابد که کثرت صفات فقط در مورد مخلوقات و بندگان صدق می کند.چون قدرتهایی مانند شنیدن، بینا بودن ، قدرت ، علم و دانی بندگان جدای از حیات آنان می باشد. ولی پروردگار عالم یک واحد أحد است که هیچ کثرتی به ذات اقدس ربوبی او راه ندارد . او ست که تنها جان دهنده به همه ی موجودات و تدبیر کننده در این عالَم است.

اگر کسی که نمازمی گذار پرودگار را این چنین بشناسد و نماز را درپیشگاه او به عنوان حضور در پیشگاه حقیقتی انجام دهد که محیط بر تمامی کمالات و هستی است و بداند که پرودگار بر نماز گذار احاطه کامل دارد ، چنین نمازگذاری شخص موفق و مؤید است.

اگر شارع دین نماز را بالاترین عبادت ها دانسته است به این دلیل است که نماز عبادتی است که متناسب با ظاهر بدن و باطن روح و جان انسان می باشد.چون انسان از ظاهر و باطن تشکیل شده و ترکیبی از این دو است . نماز نیز ترکیبی از ظاهر و باطن می باشد . ظاهر نماز ظاهر نماز گذار را که جسم او ست در پیشگاه خدا حاضر می کند و باطن نماز نفس ناطقه ،روح و حقیقت انسانی را به پیشگاه احدیت خلاق متعال متوجه می سازد ، و به سوی رسم بندگی سوق می دهد.

دیگر این که اگر پرسیده شود چرا انسانها باید عبادت کنند و نماز بخوانند پاسخ این است که خداوند متعال آگاه است که برخی از بندگان قابلیت رشد برای نیل به مقام والای انسانی را ندارند ولی لازم است که همین ها نیز از سقوط به منزلگاه حیوانی بر حذر داشته شوند و خدا آنان را یله و رها نمی سازد بنابر این از آنان می خواهد که به عبادات بد نی روی آورند تا از آنان تاثیر بگیرند.

پور سینا بر این باور است کسانی که که اهل حکمت اند نیروهای طبیعیشان تحت تاثیر نظام عقلی در آمده و با عالم روحی تشابه پیدا کرده و از ملک به جهان ملکوت پرواز می کنند. ، خواه ناخواه با تبعیت بدن از روح ، مشابهت بین روح و بدن در ایشان ظاهر می شود آنچنان که انگار تن به طرف روان پرواز می نماید؛ و در نتیجه قوای طبیعی ایشان تحت سرپرستی نظام عقلانی در می آید .

پور سینا در ار تباط با آیه "ما جن و انس را خلق نکردیم مگر این که ما را عبادت کنند،" تاویل جالبی دارد و می گوید که عبادت خالص همان متن معرفت الهی است و نماز با اخلاص باعث می گردد که انسان هر گونه کثرتی را از ذات خداوندی دور دانسته و به درک لازم و معرفت حقانی نایل گردد.

دیگر آن که اگر به حقیقت نماز توجه شود و نمازگذار به مدد نفس ناطقه خود در پیشگاه خدا به مناجات ایستد و او را با معرفت شناسد و این معرفت بدون ترکیب و یا اشاره به جهت و امتداد باشد و عقلا و روحا پرودگار را بخواند و از او برای تکمیل نفس خود مدد خواهد آن امر عقلی و آن امر قدسی از سوی پرودگار بر او نازل می شود.

معراج و نماز

پو ر سینا می افزاید که آن شبی که پیامبر بزرگوار ما از تمام آثار مادی و آرزوهای طبیعی خارج شد و در حالت تجرد محض با خداوند مناجات کرد به خداوند عرض نمود :

بار پرودگارا من امشب و اکنون لذتی و سروری عجیب در خود مشاهده می کنم و از نهان گاه روح و از مرکز عقل خود از در خواست کرد تا راهی را به او نشان دهد که همواره این حالت روحانی را تجربه کند خداوند نیز  در آن زمان نماز را بر او واجب کرد و فرمود!ای محمد،! شخص نماز گذار در نماز با خدا مناجات می کند.
پور سینا در ادامه می افزاید این همان نمازی است که در قران از ان سخن رفته و گفته شده که نماز انسان را از زشتیها و منکرات دور می کند.