شیطان شناسی(1)
1-برخی از صاحبنظران بر این باورند که شیطان علت اصلی گناه های انسان نیست و اگر شیطان هم خلق نمیشد، انسان با توجه به نیروهای غریزی که در وجود او هست خطا می کرد و خط قرمزهای ملکوت را می شکست.
بزعم این گروه اگر شیطان نبود فقط میزان گناه انسان کمتر می بود.
2-یک نکته سخت دیگر نیز این است که اگر برای مثال هم اکنون همه جمعیت روی کره زمین در یک لحظه تصمیم بگیرند زنگ در خانه گناه را بزنند با توجه به جمعیت 8 میلیارد نفری زمین باید 8 میلیارد شیطان نیز وجود داشته باشد تا بتوانند کل جمعیت کره زمین را در یک لحظه از درستکار بودن به خطا کار شدن سوق دهند.
برداشتی که می توان از کتابهای آسمانی و آموزه های مذهبی داشت، این است که :
الف: شیطانها زمانی هم نشین بشر می شوند که اوخداوند را کنار گذاشته باشد. شاید تا کنون این اتفاق در زندگی انسان رخ نداده باشد که کل بشریت در یک لحظه از خدا رویگردان شوند.
ب:غریزه هایی مانند تکبر ، حسد، کینه ورزی، زیاده خواهی و ... بنیانهای اصلی هستند که از انسان خط شکن معرکه های خطا و گناه می سازند.
قطعا شیطانها نیز طی هزاران هزار سال جولانی که در جامعه بشری داده اند نقاط ضعف بشر را می شناسند و از غرایز منفی بشر آگاهی دارند.پس آنان هم از تحریک همین غرایز استفاده می کنند.
پرسش: آیا نمی شد که چنین غرایزی در بشر وجود نمی داشت؟
پاسخ احتمالی: اگر این غرایز در وجود بشر نبودند، انسان یک ماشین کوک شده بود که هر گز گناه نمی کرد ولی هیچ گونه پاداشی نیز نمی توانست دریافت کند. چون او فقط یک تیر رها شده بود که بر خود هیچ کنترلی نداشت. در ست مانند دانش آموز و یا دانشجویی که می داند بدون سعی و کوشش قبول می شود و نیازی به درس خواندن ندارد.
حاشیه های ساختگی و دروغین در مورد واژه زنیم :
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَٰلِکَ زَنِیمٍ ﴿١٣﴾
گذشته از این ها کینه توز و جدا شده از اصل خویش است (۱۳)
أَنْ کَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِینَ ﴿١٤﴾
برای آن که دارای ثروت و فرزندان فراوان است. (۱۴)
إِذَا تُتْلَىٰ عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿١٥﴾
هنگامی که آیات ما را بر او می خوانند، گوید: افسانه های پیشینیان است! (۱۵)
سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ﴿١٦﴾
به زودی بر بینیِ ش داغ رسوایی و خواری می نهیم. (۱۶)
سوره قلم آیات 14 تا 16
زنیم
فرهنگ لغت عربی به عربی المنجد که از مشهور ترین فرهنگ لغات عربی به عربی است و در لبنان منتشر می شود و توسط اب لویس معلوف نگارش یافته که اورا پدر لغت شناسی عرب نامیده اند واژه "زنیم "را قطعه جدا شده از اصل تعریف می کند.
زیرا این واژه از فعل "زنم" می باشد که به معنی کنده شده و جدا شده از اصل است.
برخی از مترجمان قرآن به فارسی "زنیم" را با" زانی" به معنی زناکار یکی گرفته اند که اشتباه بزرگی است.
در حالیکه در کتاب المنجد واژه" زنا" در زیر همین لغت "زنیم" قرار دارد و با آن صد در صد تفاوت دارد.
و تو را سرگشته یافت پس هدایت کرد (۷)
و تو را تنگدست یافت و بى نیاز گردانید (۸)
و اما یتیم را میازار (۹)
و گدا را مران (۱۰)
و از نعمت پروردگار خویش سخن گوى (11)
آیات 6 تا11 سوره الضحی
بر اساس آیات فوق فقط و فقط خداوند بوده است که از پیش از مقام رسالت و پیامبری در کار حمایت و پرورش
پیامبر اسلام بوده است.
حال اگر از یک خدا ناباور بپرسیم :
مربی و حامی پیامبر اسلام که بوده است ، این خدا ناباور
دونوع می تواند پاسخ دهد:
-من چون به خدا باور ندارم بنابراین موضوع پیامبری از نظر من منتفی است و به آن هم اعتقاد ندارم. بر همین اساس نظری ندارم.
نوع دومیها
- من فکر می کنم سلمان فارسی ، ورقه بن نوفل و یک آهنگر ایرانی که ساکن مکه بود .
( سلمان فارسی:
سلمان در مدینه با محمد آشنا شد و به اسلام ایمان آورد. گزارشات تاریخی می گویند هنگامی که محمد به مدینه هجرت کرد با دعوت محمد بادین اسلام آشنا شد و مسلمان شد و محمد با مولای او قراردادی بست که سلمان کار کند و از درآمدهای خود، خود را آزاد کند.
پیامبر و مسلمانان مدینه به او کمک کردند که بهای خود را به مالک یهودی او بپردازد و آزاد شود.
در دانشنامه اسلامی به نقل از ابن هشام و ابن سعد آمده که سلمان عازم حجاز بوده که در اثر برخی از حوادث به برده مردی یهودی از اهل یثرب فروخته میشود و در نخلستان بکار گرفته میشود
دربارهٔ زمان اسلام آوردن سلمان نیز اختلاف وجود دارد. برخی معتقدند پیش از جنگ بدر در سال اول هجرت اسلام آورد ولی تا پیش از خندق برده بودهاست و در جنگهای بدر و احد حضور نداشتهاست.
اما خطیب بغدادی ابن سعد و طبری معتقدند سلمان بعد از جنگ احد و پیش از جنگخندق اسلام آوردهاست:
یعنی او بین 14 تا 16 سال پس از انتشار دین اسلام مسلمان شد که تا این تاریخ بیش از 80 سوره از قرآن نازل شده بود.
توجه باید داشت که نظر نخست مربوط به خداناباورانی است که شخصی عمل می کنند و ربطی به جایی ندارند.
اما نظر دوم مربوط به کسانی است که به گروه های سیاسی مثلا توده ای ها که هنوز هم هستند و به مرده ریگ کمونیسم و اتحاد شوروی معدوم فکر می کنند.
ویا به گرو های ضد دین خاص مثلا گروه های افراطی دینهای دیگر که بر ضد دین اسلام فعالیت می کنند.
و یا در برخی از موارد با سازمانها و موسساتی د ر ارتباط اند که کمک مادی و فکری از مراکز اطلاعاتی مانند سیا، موساد ، سرویس امنیتی بریتانیا دریافت می کنند .