سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

سیری در کتابهای مقدس(قرآن)(۲): چرا باید حکمت آموخت؟

حکمت و رازهای آن

خداوند به هر کس که بخواهد حکمت هطا می کند و هر کس که به او حکمت عطا شده خیر کثیر به او داده شده است و این حقیقت را خردمندان در می یابند.

سوره بقره آیه ۲۶۹

 

پروردگارا در میان آنان فرستاده‏ اى از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و پاکیزه‏ شان کند زیرا که تو خود شکست‏ ناپذیر حکیمى

سوره بقره آیه (۱۲۹)

 

همان طور که در میان شما فرستاده‏ اى از خودتان روانه کردیم [که] آیات ما را بر شما مى‏ خواند و شما را پاک مى‏ گرداند و به شما کتاب و حکمت مى ‏آموزد و آنچه را نمى‏ دانستید به شما یاد مى‏ دهد

سوره بقره(۱۵۱)

به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل مى ‏آموزد

سوره آل عمران (۴۸)

 

یقین خدا بر مؤمنان منت نهاد [که] پیامبرى از خودشان در میان آنان برانگیخت تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد قطعا پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند

سوره آل عمران (۱۶۴

 

  این سفارشها] از حکمتهایى است که پروردگارت به تو وحى کرده است و با خداى یگانه معبودى دیگر قرار مده و گرنه حسرت‏زده و مطرود در جهنم افکنده خواهى شد

سوره اسراء(۳۹)

 

ابن سینا پزشک و حکیم گرانقدر ایران در تعریفی از حکمت می گوید  تعریف حکمت متکی بر غایت آن است. چون بنابر باور وی به مدد و یاری حکمت می توان هر آنچه را که شایسته است بشناسیم و زمانی که نظر ما و عمل ما و وجود ما حکیمانه شد آن گاه می توانیم بر حسب طاقتمان به آن کمال نفسانی لازم برسیم و در آن زمان است که به عالمی معقول مبدل خواهیم شد . با تبدیل سیر تبدیل ما نیز آغاز شده و به رستگاری در جهان آخرت نائل می گردیم.

او حکمت را به نظری و عملی تقسیم می کند که حکمت نظری به ما می آموزد تا به یک باور یقینی در ارتباط با موجوداتی برسیم که وجود آنها ربطی به فعل انسان ندارد ولی به کمک آنها ما به شناخت حق نائل می شویم.

حکمت عملی نیز  به ما  خیر و نیکویی و یا روش زندگی نیکو و پسندیده و عقلانی را می آموزد.

بر این اساس اگر دیدگاه مان عقلانی و الهی شود و عملمان بر اساس خیر و نیکویی باشد   این همان خیر کثیری است که قرآن در آیات خود از آن یاد می کند.

قرآن می گوید که یکی از وظایف پیامبران اموزش حکمت یعنی روش فکری عقلانی و الهی  و تعلیم حکمت عملی است.

خدا حکیم علی الاطلاق است پس او خیر مخلوق خود را از هر کس بیشتر می داند.

قرآن کتاب دعوت به تعقلون و یعقلون و یتفکرون  است. بطوری که واژه یعقلون حدود ۲۲ بار در قرآن یاد شده است. یعنی خداوند در قرآن ۲۲ بار آنانی که عقل خود را بکار می گیرند مورد نمجید قرارداده و ۲۴ بار از واژه تعقلون استفاده کرده که دعوت بشر به تعقل و تفکر است.

اگر در کتابی از کتابهای آسمانی به این میزان از تفکر بر خوردید این نویسنده را با خبر سازید.

به زبان ساده تر می توان مثالهایی زد  و توضیح داد که این حکمت و تعقل و تفکر به چه درد می خورد.؟ فرض کنید شما همکاری دارید که اصولا شخص خطرناک و غیر معتقد به اصول اخلاقی و وجدانی است. و او شما را آزرده است. خوب چه تصمیمی می گیرید که با او در افتید؟آیا مطمئن هستید که در افتادن با او باعث ضرر بیشتر نمی شود؟یا آن که شما هم جزو آنانی هستید که در این طور مواقع می گویند! بگذار او را غرق کنیم خودمان هم غرق شویم مانعی ندارید. و این از نظر اصحاب تفکر و خرد به معنی آن است که شما با حکمت تعقلی آشنا نیستید. 

ویا تصور کنید که می دانید کشیدن سیگار برای شما ضرر جانی دارد ولی به کشیدن آن ادامه می دهید و می گوید اینها همگی حرفهای بی اساس است. شما نیز از حکمت بدورید.

اما اگر در مورد ا ل بدنبال را ه حل منطقی بودید که آن شخص مزاحم و مخالف را یا به گونه ای جذب کنید که تحت سیطره فکری شما در آید و یا به نحو عاقلانه او را ز خود دور کردید.شما از حکمت بهره برده ابد.

در مورد سیگار اگر آنرا تا سر حد امکان  کاهش داده و یا ترک ننودید و بخاطر سلامتی خود آن را کنار گداشتید شما نیز با حکمت آشنایید.

اما اگر در هردو مورد بخاطر خدا و رعایت حال خود و دیگران اقدام عاقلانه کردید بدانید که به شما نیز از حکمت الهی عطا شده و از خیر کثیر بهره برده اید.

ادامه دارد

سیری در کتابهای مقدس(قرآن)(۲): چرا باید حکمت آموخت؟

حکمت و رازهای آن

خداوند به هر کس که بخواهد حکمت هطا می کند و هر کس که به او حکمت عطا شده خیر کثیر به او داده شده است و این حقیقت را خردمندان در می یابند.

سوره بقره آیه ۲۶۹

 

پروردگارا در میان آنان فرستاده‏ اى از خودشان برانگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و پاکیزه‏ شان کند زیرا که تو خود شکست‏ ناپذیر حکیمى

سوره بقره آیه (۱۲۹)

 

همان طور که در میان شما فرستاده‏ اى از خودتان روانه کردیم [که] آیات ما را بر شما مى‏ خواند و شما را پاک مى‏ گرداند و به شما کتاب و حکمت مى ‏آموزد و آنچه را نمى‏ دانستید به شما یاد مى‏ دهد

سوره بقره(۱۵۱)

به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل مى ‏آموزد

سوره آل عمران (۴۸)

 

یقین خدا بر مؤمنان منت نهاد [که] پیامبرى از خودشان در میان آنان برانگیخت تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد قطعا پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند

سوره آل عمران (۱۶۴

 

  این سفارشها] از حکمتهایى است که پروردگارت به تو وحى کرده است و با خداى یگانه معبودى دیگر قرار مده و گرنه حسرت‏زده و مطرود در جهنم افکنده خواهى شد

سوره اسراء(۳۹)

 

ابن سینا پزشک و حکیم گرانقدر ایران در تعریفی از حکمت می گوید  تعریف حکمت متکی بر غایت آن است. چون بنابر باور وی به مدد و یاری حکمت می توان هر آنچه را که شایسته است بشناسیم و زمانی که نظر ما و عمل ما و وجود ما حکیمانه شد آن گاه می توانیم بر حسب طاقتمان به آن کمال نفسانی لازم برسیم و در آن زمان است که به عالمی معقول مبدل خواهیم شد . با تبدیل سیر تبدیل ما نیز آغاز شده و به رستگاری در جهان آخرت نائل می گردیم.

او حکمت را به نظری و عملی تقسیم می کند که حکمت نظری به ما می آموزد تا به یک باور یقینی در ارتباط با موجوداتی برسیم که وجود آنها ربطی به فعل انسان ندارد ولی به کمک آنها ما به شناخت حق نائل می شویم.

حکمت عملی نیز  به ما  خیر و نیکویی و یا روش زندگی نیکو و پسندیده و عقلانی را می آموزد.

بر این اساس اگر دیدگاه مان عقلانی و الهی شود و عملمان بر اساس خیر و نیکویی باشد   این همان خیر کثیری است که قرآن در آیات خود از آن یاد می کند.

قرآن می گوید که یکی از وظایف پیامبران اموزش حکمت یعنی روش فکری عقلانی و الهی  و تعلیم حکمت عملی است.

خدا حکیم علی الاطلاق است پس او خیر مخلوق خود را از هر کس بیشتر می داند.

قرآن کتاب دعوت به تعقلون و یعقلون و یتفکرون  است. بطوری که واژه یعقلون حدود ۲۲ بار در قرآن یاد شده است. یعنی خداوند در قرآن ۲۲ بار آنانی که عقل خود را بکار می گیرند مورد نمجید قرارداده و ۲۴ بار از واژه تعقلون استفاده کرده که دعوت بشر به تعقل و تفکر است.

اگر در کتابی از کتابهای آسمانی به این میزان از تفکر بر خوردید این نویسنده را با خبر سازید.

به زبان ساده تر می توان مثالهایی زد  و توضیح داد که این حکمت و تعقل و تفکر به چه درد می خورد.؟ فرض کنید شما همکاری دارید که اصولا شخص خطرناک و غیر معتقد به اصول اخلاقی و وجدانی است. و او شما را آزرده است. خوب چه تصمیمی می گیرید که با او در افتید؟آیا مطمئن هستید که در افتادن با او باعث ضرر بیشتر نمی شود؟یا آن که شما هم جزو آنانی هستید که در این طور مواقع می گویند! بگذار او را غرق کنیم خودمان هم غرق شویم مانعی ندارید. و این از نظر اصحاب تفکر و خرد به معنی آن است که شما با حکمت تعقلی آشنا نیستید. 

ویا تصور کنید که می دانید کشیدن سیگار برای شما ضرر جانی دارد ولی به کشیدن آن ادامه می دهید و می گوید اینها همگی حرفهای بی اساس است. شما نیز از حکمت بدورید.

اما اگر در مورد ا ل بدنبال را ه حل منطقی بودید که آن شخص مزاحم و مخالف را یا به گونه ای جذب کنید که تحت سیطره فکری شما در آید و یا به نحو عاقلانه او را ز خود دور کردید.شما از حکمت بهره برده ابد.

در مورد سیگار اگر آنرا تا سر حد امکان  کاهش داده و یا ترک ننودید و بخاطر سلامتی خود آن را کنار گداشتید شما نیز با حکمت آشنایید.

اما اگر در هردو مورد بخاطر خدا و رعایت حال خود و دیگران اقدام عاقلانه کردید بدانید که به شما نیز از حکمت الهی عطا شده و از خیر کثیر بهره برده اید.

ادامه دارد...

سیری در کتابهای مقدس(قرآن)(۱)

سوره مریم سوره چهل و چهارم قرآن بر حسب تاریخ نزول

محل نزول شهر مکه

آیات ۱ الی ۱۴

بشارت به زکریای پیامبر به جهت تولد یحیی پیامبر

معصومیت پیامبران

سه ویژگی یحیی پیامبر:

-به مادر خود نیکویی کرد

-در تمام عمر گناه نکرد د

رتما م عمر ظلم نکرد

به نام خداوند بخشنده مهربان آیات :"کهیعص (این حروف رموز و اسراری است در میان خدا و رسول صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم). (۱) در این آیات پروردگار تو از رحمتش بر بنده خاصّ خود زکریا سخن می گوید. (۲) (یاد کن حکایت او را) وقتی که خدای خود را در نهان ندا کرد. (۳) که پروردگارا، استخوان من سست گشت و فروغ پیری بر سرم بتافت و با وجود این من از دعا به درگاه کرم تو خود را هرگز محروم ندانسته ام. (۴) و من از این وارثان کنونی برای پس از خود بیمناکم و زوجه‌ی من هم نازا و عقیم است، تو از لطف خاص خود فرزندی به من عطا فرما. (۵) که او وارث من و همه آل یعقوب باشد و تو ای خدا او را وارثی پسندیده و صالح مقرر فرما. (۶) ای زکریا همانا تو را به فرزندی که نامش یحیی است و از این پیش همنام و همانندش (در تقوا) نیافریدیم بشارت می دهیم. (۷) زکریا گفت : الها، مرا از کجا پسری تواند بود در صورتی که زوجه‌ی من نازاست و من هم از شدت پیری خشک و فرتوت شدهام؟! (۸) (فرشته ای از زبان خدا) گفت: چنین خواهد شد و پروردگارت گوید: این کار برای من بسیار آسان است و منم که تو را پس از هیچ و معدوم صرف بودن، نعمت وجود بخشیدم. (۹) زکریا باز عرضه داشت: بارالها، برای من نشانه و حجتی بر این بشارت قرار ده، خدا فرمود: بدین نشان که تا سه شبانه روز با مردم تکلم نکنی با آن‌که تندرست هستی. (۱۰) پس زکریا در حالی که از محراب بر قومش بیرون آمد به آنان اشاره کرد که صبح و شام به تسبیح و نماز قیام کنید. (۱۱) (چون زکریا ذکر تسبیح و نماز کرد ما به او یحیی را عطا کردیم و چون سه ساله شد به وی خطاب کردیم که) ای یحیی، تو کتاب آسمانی ما را به قوت (نبوت) فراگیر، و به او در همان سن کودکی مقام نبوت بخشیدیم. (۱۲) و نیز او را به لطف خاص خود رحمت و مهربانی و پاکی و پارسایی دادیم و او طریق تقوا پیش گرفت. (۱۳)

معصوم بودن یحیی پیامبر و سه ویژگی او

آیه :"و هم در حق پدر و مادر خود بسیار نیکوکار بود و هرگز به احدی ستم نکرد و معصیت خدا را مرتکب نگردید." (۱۴)

آیه :"و سلام حق بر او باد در روز ولادتش و روز وفاتش و روزی که زنده برانگیخته خواهد شد. "(۱۵)

شرح

معصومیت پیامبران خدا از طریق همین آیه صد در صد قابل اثبات است مگر آن که کسی یا به پیامبران اعتقاد نداشته باشد و یا به قرآن معتقد نباشد.

ادامه دارد...