سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

سیری در کتابهای آسمانی(۵) قرآن: دومین سوره بر حسب تاریخ نزول

دومین سوره بر حسب تاریخ نزول

محل نزول : شهر مکه

سوره  القلم

یکی از بهترین روش ها برای درک هر دینی مطالعه دقیق کتاب مقدس آن دین است.من د ر این وبلاگ ترجمه آیات قرآن را بر حسب تاریخ نزول آن می آورم.این روش به ما نشان می دهد که اسلام در بعد مکان چگونه شکل گرفته است.زی ا عنصر زمان در نشر و توسعه و تکمیل هر روش و طریق پرورشی نقش عمده را دارد.حتی علم و دانش نیز در بستر زمان و در گهوارعهد و ایام شکل گرفته اند.
هر مکتب پرورشی و فکری موفق می بایست که عنصر زمان و میزان درک و آگاهی مخاطبان خود را در نظر بگیرد و در ابتدای کار از القاء موضوعات پیچیده بپرهیزد و اندک اندک و با گذشت زمان بنیانهای فکری مورد نظر خود را مطرح سازد.در غیر این صورت مثل آن می باشد که انتظار داشته باشیم یک مادر در یک روز باردار شود ودر یک روز فرزندش به رشد نه ماهگی برسد.
مغزهای انسانها نیز برای پذیرش افکار جدید همین حالت را دارد.

در دومین سوره نازل شده بر پیامبر ،خداوند او را از لطف خاص خویش مطمئن ساخته و تاکید می کند که بزودی مخالفان پیامبر و خدا خواهند فهمید که خودشان دیوانه و بی عقل بودند.در َضمن به پاس صبوری خاص پیامبر در قبال آزار و اذیت و جسارت مشرکان ،او را دارنده خوی کبیر و خلق عظیم معرفی می کند.
آیات بعدی از پیامبر می خواهد که از مشرکان پیروی نکند و با منافقان مدارا ننماید.
آنگاه آیات از شخصی دایم اشکال تراش و سخن چین  می گوید  که مردم را می آزارد و از کار خیر باز می دارد.امروزه اصلاح مناع الخیر یعنی نان بر و خیر ناخواه در زبان عربی و پارسی شهرت تمام دارد.خداوند به پیامبر در طی آیه ای پیشگویانه او را از عاقبت بد و سر انجام شوم این شخص آگاه می کند که جنان نیز شد.
سپس آیات بعدی داستان باغدارانی را گزارش می کند که از یاد خدا غافل شدند و در پی آن بودند که فقیر به جانب باغ آنان نیاید تا بخشش نکنند ولی در حادثه ای باغهای انان از دست رفت.ولی در پی راهنمایی یکی از خردمندان به خطای خود پی بردند.
در ادامه از کافران سخن میرود که آیا پیمانی و عهدی خدا به آنان داده که هر چه بگویند و بخواهند خدا انجام دهد.و ایا کتابی آسمانی دارند و بر اساس ان حکم می کنند و یا علم غیب دارند که چنین می اندیشند؟ سپس از پیامبر می خواهد که تکذیب کنندکان قران را به خدا واگذارد و سر گدشت یونس پیامبر را نقل می کند.
هم چنین از پایان کار و بهشت و دوزخ سخن رفته و در یک جمله هدف از نزول قرآن را بیان می دارد!

این قرآن کتب حکمت و پند و اندرز برای همه مردم جهان است.
با ذکر این آیه خداوند مهر تاییدی بر جهانی بودن کتابش می زند.

هم چنین
به نام خداوند بخشنده مهربان

قسم به نون و قسم به قلم و آنچه خواهند نگاشت. (۱)

که تو به لطف و رحمت پروردگارت هرگز دیوانه نیستی. (۲)

و البته تو را پاداشی نامحدود است. (۳)

و در حقیقت تو به نیکو خلقی عظیم آراسته‌ای. (۴)

و به زودی تو و مخالفانت مشاهده می‌کنید. (۵)

که از شما کدام یک مفتون و دیوانه‌اند. (۶)

البته خدایت داناتر است که از راه خدا گمراه کیست و بهتر می‌داند که هدایت یافتگان عالم کیانند. (۷)

پس هرگز از مردم کافری که آیات خدا را تکذیب می‌کنند پیروی مکن. (۸)

بسیاری از کافران مایلند که تو با آنها مسامحه و مداراکنی تا آنها هم با تو مداهنه و مدارا کنند. (۹)

و تو هرگز اطاعت مکن احدی از منافقان دون را که دایم سوگند می‌خورند. (۱۰)

و آن کس که دایم عیبجویی و سخن‌چینی می‌کند. (۱۱)

و خلق را هر چه بتواند از خیر باز می‌دارد و به ظلم و بدکاری می‌کوشد. (۱۲)

با این همه عیب، باز متکبر است و خشن با آنکه حرامزاده و بی‌اصل و نسب است. (۱۳)

برای این که مال و فرزندان بسیار دارد . (۱۴)

در صورتی که چون آیات ما را بر او تلاوت کنند گوید: این سخنان افسانه پیشینیان است. (۱۵)

به زودی بر خرطوم و بینی‌اش داغ (شمشیر) نهیم. (۱۶)

ما کافران را آزمودیم چنانکه اهل آن بستان را آزمودیم، که قسم خوردند که صبحگاه میوه‌اش را بچینند (تا فقیران آگاه نشوند). (۱۷)
.

و هیچ استثناء نکردند (ان شاء اللَه نگفتند و به خواست خدا معتقد نبودند). (۱۸)

بدین سبب همان شب هنوز به خواب بودند که از جانب خدا آتش عذابی نازل شد. (۱۹)

و بامدادان درختهای آن بستان چون خاکستری سیاه گردید. (۲۰)

صبحگاه یکدیگر را صدا کردند. (۲۱)

که برخیزید اگر میوه بستان را خواهید چید به بستانتان روید. (۲۲)

آنها سوی بستان روان شده و آهسته سخن می‌گفتند. (۲۳)

که امروز مواظب باشید فقیری در این باغ بر شما وارد نشود. (۲۴)

و صبحدم با شوق و عزم و توانایی (بر منع فقیران) به باغ رفتند. (۲۵)

چون باغ را به آن حال دیدند با خود گفتند: ما یقین راه را گم کرده‌ایم؟ (۲۶)

یا بلکه ما محروم شده‌ایم؟ (۲۷)

یک نفر بهترین اولاد و عادلترین‌شان به آنها گفت: من به شما نگفتم چرا (شکر نعمت و) تسبیح و ستایش خدا را بجا نیاورید؟ (۲۸) آنان همه گفتند: خدای ما (از ظلم) منزّه است، آری ما خود (در حق خویش) ستم کردیم. (۲۹)

و رو به یکدیگر کرده به ملامت و نکوهش هم پرداختند. (۳۰)

گفتند: ای وای بر ما که سخت سرکش بودیم. (۳۱)

اینک امیدواریم که پروردگار ما به جای آن، بستان بهتری به ما عطا کند، که (از این پس) ما همیشه به خدای خود مشتاقیم. (۳۲) این گونه است عذاب (دنیا) و البته عذاب آخرت بسیار سخت‌تر است اگر مردم بدانند. (۳۳)

(در آخرت) برای متقیان نزد پروردگارشان باغهای بهشت پرنعمت خواهد بود. (۳۴)

آیا هرگز اهل اسلام را با کافران بدکار یکسان قرار می‌دهیم؟ (۳۵)

شما را چیست؟ چگونه شما حکم می‌کنید؟ (۳۶)

آیا شما را کتابی است (آسمانی) که در آن این حکم می‌خوانید؟ (۳۷)

که هر آنچه به هوای نفس بخواهید شما را فراهم است؟ (۳۸)

یا شما را بر ما عهد و سوگند دائمی تا روز قیامت است که هر چه حکم فرمایید به یقین بر شما فراهم است؟ (۳۹) از آنان بپرس تا کدام ضامن این پیمانند؟ (۴۰)

یا آنها گواهانی (بر دعوی خود) دارند؟ اگر راست می‌گویند آن گواهان را حاضر کنند. (۴۱)

در آن روز بسیار سخت به سجده خدا خوانده شوند و نتوانند. (۴۲)

چشمانشان ذلیل و ترسان، ذلّت و حسرت آنها را فرا گرفته و از این پیش (در دنیا) با تن سالم به سجده خدا آنها را می‌خواندند (ولی اجابت نکردند). (۴۳)

مکذّبان و منکران قرآن را به من واگذار که ما آنها را از آنجا که نفهمند (و گمان نعمت کنند) به عذاب سخت در افکنیم. (۴۴)

و آنها را مهلت دهم که البته کید من قوی و بسیار سخت است. (۴۵)

آیا تو از کافران امت مزد رسالت خواهی که بار غرامتش بر آنها گران است؟ (۴۶)

یا آنکه از عالم غیب آگاهند تا از آنجا چیزی بر نویسند؟ (۴۷)

باز تو برای حکم خدای خود صبر کن و مانند صاحب ماهی (یونس که از خشم در عذاب امت تعجیل کرد) مباش که (عاقبت پشیمان شد و در ظلمت زندان شکم ماهی افتاد و) به حال غم و اندوه (خدا را بر نجات خود) خواند. (۴۸)

که اگر لطف و رحمت پروردگارش در نیافتی با نکوهش به صحرای بی‌آب و گیاه در افتادی (و هلاک شدی). (۴۹)

باز (چون به درگاه حق نالید) خدایش برگزید و از صالحانش گردانید. (۵۰)

البته نزدیک است که کافران به چشمان خود از پایت در آورند، آن گاه که آیات قرآن بشنوند گویند که این شخص عجب دیوانه است. (۵۱)

در حالی که این کتاب الهی جز ذکر و پند و حکمت برای عالمیان هیچ نیست. (۵۲)‌

ادامه دارد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد