سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

معجزه شکر گذاری


سوره کوثر و پانزدهمین سوره بر حسب تاریخ نزول

بنام خداوند بخشنده مهربان

همانا ما به تو خیر کثیر عطا کردیم.(1)

 پس براى پروردگارت نماز بگزار و  قربانى کن.(2)

 همانا دشمن تو بی نسل و دم بریده است.(3)


شرح: عاص فرزند وایل و پدر عمربن عاص بخاطر در گذشت پسران پیامبر که از نخستین همسرش خدیجه داست، او را "ابتر" یعنی بدون نسل لقب داده بود.

این سوره به پیامبر مژده اعطای  "کوثر" را می دهد که معناهای متعددی در باره آن شده است، که یکی" خیر کثیر" می باشد.

 اما اگر سومین آیه را در نظر بگیریم آن وقت صحت گزارشی تایید می گردد که می گوید، "کوثر" دختر پیامبر است که نسل پیامبر از او ست .


نتیجه(1): برای ادامه عطاهای پروردگاری باید به معجزه شکر گذاری و نیکو کاری ایمان داشت.


نتیجه(2): حرفهای بد دیگران در مورد انسان هیچ وقت "اصل تعیین" کننده نبوده و نباید به آنها توجه نمود. امروزه ثابت شده است که " خشم" نتیجه انتظار از دیگران است که  درون خود باورداریم  که باید به مااحترام بگذارند، حرف ما را گوش کنند، بد ما را نگویند و...


گزارش اسبان تیزتک و فرمانده هوشمند

سوره و العادیات

بنام خداوند بخشاینده مهربان

قسم به دوندگان تیز تک. (۱)

که در تاختن بر سنگ آتش افروزند. (۲)

و صبحگاه  هجوم می برند. (۳)

و گرد و غبار برانگیختند. (۴)

وسپاه دشمن را به تمام  در میان گرفتند. (۵)

انسان نسبت به پروردگارش   ناسپاس است. (۶)

خدا  بر این ناسپاسی گواهی خواهد داد. (۷)

و هم او(انسان) بر حب مال دنیا سخت فریفته و بخیل است. (۸)

آدمی نمیداند که روزی از قبر ها برانگیخته میشود. (۹)

و آنچه در دلها پنهان است همه را پدیدار میسازد. (۱۰)

محققا آنروز پروردگار از کردارشان کاملا آگاه است. (۱۱)

تاریخچه یک سوره:

سریه ذات السلاسل در سال هشتم  هجرت و بعد از   جنگ خیبر و قبل از فتح مکه بوده‌است. 

در این زمان و در یک روز مرد عربی نزد محمد ، پیامبر اسلام نشست و گفت: می‌خواهم تو را نصیحت کنم! محمد پرسید: نصیحت تو چیست؟ گفت : گروهی از اعراب در وادی «رمل» اجتماع کرده می‌خواهند به شما در مدینه شبیخون بزنند، سپس خصوصیات آنان را برای محمد توضیح داد.

محمد دستور داد مردم در مسجد  جمع شدند. آنگاه به منبر رفته آن خبر را به مردم داد جماعتی از اهل  «صفه» به پا خاسته گفتند: ما را به جنگ بفرست، محمد از روی قرعه هشتاد نفر انتخاب کرد و به فرماندهی ابوبکر فرستاد، و فرمود: نزد بنی سلیم برو.

ابوبکر حرکت کرد و نزد آنان که در دره‌ای بودند رفت، آنان که در میان درختان و سنگ‌ها کمین کرده بودند، حمله کردند و چند تن از مسلمانان را کشتند و بقیه برگشتند. 

روز بعد عمر رفت و او نیز شکست خورد.

 برای سومین بار عمروعاص نیز  به فرماندهی رفت و شکست خورد و برگشت. 

محمد که چنان دید علی بن ابی طالب را طلبید و پرچم جنگ را به او داد؛ و در حق او دعا کرد و وی را به جنگ روانه ساخت.

 علی لشکر را برداشت و راه عراق را پیش گرفت. لشکریان از راه سختی می‌گذشتند و تنها شب حرکت می‌کردند و روزها استراحت می‌نمودند. 

عمرو عاص که در لشکر بود به تحریک مسلمانان می‌پرداخت و کارشکنی می‌کرد؛ و مسلمانان را می‌ترسانید، و ابوبکر و عمر را برای قانع کردن علی فرستاد، ولی وی به هیچ‌کدام اعتنایی نکرد و راه خود را ادامه داد. 

عمرو عاص که با مخالفت شدید سربازان اسلام روبرو گردید تسلیم شد. 

بدین ترتیب در همانجایی که علی دستور داد ماندند.

 چون نزدیکیهای سپیده صبح شد، علی دستور حمله صادر کرد، مسلمانان از هر سو به دشمنان حمله کردند، اعراب بنی سلیم تا خواستند به خود آیند شکست خوردند و مسلمانان بر آنان پیروز شدند.

 بدین ترتیب بود که  در باره  این پیروزی آیات سوره عادیات نازل گردید.

پس از نبر د لشگر یان پیروز به مدینه بازگشتند و  محمد با مسلمانان به استقبال علی آمدند.

 چشم علی که به محمد افتاد به احترام آن حضرت از اسب پیاده شد. محمد گفت: سوار شو که خدا و رسول از تو خشنودند. علی از خوشحالی گریان شد .


برخی  مورخان اهل سنت از این موضوع گزارشی نمی دهند، ولی محمد بن عبد الوهاب  بنیانگزار اصلی وهابیت در کتاب توحید خود فقط از یکی از اصحاب برگزیده پیامبر تمجید می کند و آن علی بن ابی طالب است .
عبدالوهاب می نویسد :  پیامبر پس از شکست دیگر صحابه در فرماندهی لشگر ی در یک جنگ و پس از سه روز علی ابن ابی طالب را به فرماندهی انتخاب آن لشگر انتخاب نمود که پیروز مندانه باز گشت.
 این در حالی بود که یک روز پیش از انتخاب علی به فرماندهی لشگر، پیامبر به یارانش گفته بود: فردا پر چم را به کسی خواهم داد که خدا و رسول او را دوست دارند و او نیز خدا و رسول را دوست دارد.

نتیجه:
1-  این دشمنان بودند که طرح حمله و قتل پیامبر و یاران اورا طراحی نموده و آماده حمله بودند. بنابر این مقابله در برابر ایشان از ضروریات حتمی بود.
2-علی ابن ابی طالب با سرعت مورد تمجید در آیات نخست این سوره، لشگر مسلمانان را از راهی دور تر و سختتر به محل استقرار دشمن هدایت کرد تا آنان نتوانند از حرکت لشگر مسلمانان اطلاعی بدست آورند. 
این هوشمندی و طرح جنگی علی ابن ابی طالب باعث پیروزی مسلمانان شد. طبق قانون جنگ فرماندهی پیروزی می شود که بهترین نقشه و پنهانی ترین طرح را برای شکست دشمن بکار برد. 
خود انسان معمولی نیز در زندگی و در برخی موارد برای رسیدن به موفقیت ممکن است راه سخت را انتخاب کند تا موفقیت حتمی باشد.

تنها در این صورت است که انسان نجات می یابد


به نام خداوند بخشنده مهربان

قسم به عصر(زمان =دوران). (۱)

که انسان هم در  زیان است. (۲)

مگر آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند و به درستی و راستی و پایداری  یکدیگر را سفارش کردند. (۳)

سوره و العصر سیزدهمین سوره بر حسب تاریخ نزول

نتیجه: 

1- بطور کلی انسان در زیان خواهد بود.

2- مگر آن که:

الف- ایمان آورد.

ب-به نیکوکاری بپردازد.

ت- از حق جانبداری کند و به آن پایبند باشد.

ث-یکدیگر را به صبر و پایداری دعوت کنند.

کارهای بر شمرده در الف تا ث     می بایست همواره بعنوان ماموریت انسان در روی کره زمین و تا پایان حیات او ادامه یابد.

اخطار: اگر اکثریت یک جامعه با ایمان حقیقی و نیکوکار باشند و این چهار هدف را در زندگی دنبال کنند چنین جامعه ای هرگز دچار هرج و مرج و نابودی و بلا و سر گردانی و نابود ی نخواهد شد.

حتی اگر مشکلی رخ دهد انرژی مثبت موجود در چنین جامعه ای آنرا از گرداب بلا نجات خواهد داد.


چه کسی به پیامبر کمک می کرد؟

سوره انشراح (شرح صدر =بالا رفتن ظرفیت انسانی) دوازدهمین سوره بر حسب تاریخ نزول

به نام خداوند بخشنده مهربان

 آیا ما تو را شرح صدر  عطا نکردیم؟ (۱)

و بار سنگین  را از تو برداشتیم. (۲)

در صورتی که آن بار سنگین ممکن بود پشت تو را گران دارد. (۳)

و نام  تو را  بلند آوازه  ساختیم. (۴)

پس  با هر سختی البته آسانی هست. (۵)

و با هر سختی البته آسانی هست. (۶) 

چون فراغت یافتی جهد و کوشش کن. (۷)

و همواره بسوی خداوند رغبت و توجه داشته باش . (۸)

نتیجه:اصلی ترین مرجع کمک به پیامبر که بود؟

-بزرگترین مرجع و مبداء در یاری پیامبر پر وردگار بوده  است.زیرا بدون آنکه او بخواهد به او شرح صدر یعنی گشودگی سینه و ظرفیت بالای انسانی  عطا کرده است.

 این شرح صدر همانی است که موَسی پیامبر از خداوند در خواست آنرا نموده بود.

-دیگر آنکه بار سنگین پیامبری را بر دوش او سبک و مرتفع کرده بود.

-نام پیامبر را در میان مردمان بلند آوازه نمود.

- درضمن خداوند به پیامبر دو دستور می دهد:

1- چون فراغتی یافتی کوشش خود را ادامه داده و در این راه پایدار باش

2- همواره بسوی خداوند متوجه باش و دل به جانب او داشته باش.

تمامی موارد فوق به استثنای مقام و وظیفه پیامبری در مورد پیروان پیامبر می تواند بکار آید.

 یعنی:

-آنان باید فقط از خداوند بخواهند که ظرفیت روحی و انسانیشان را بالا ببرد،

 -بارسنگین زندگی و کار و وظیفه  را بر دوششان سبک کند،

-نامشان را بلند آوازه سازد، زیرا شهرتی که با برنامه ریزی خود انسان بدست آید می تواند یک شبه از دست برود،

- البته بشرط آنکه انسان خدا گرای همواره موارد 1و 2 را که در بالا ذکر شده رعایت نماید.


پروردگار آن قدر به تو عطا کند که راضی گردی

آیاتی منتخب از سوره الضحی(روز روشن) یازدهمین سوره بر حسب تاریخ نزول

بنام خداوند بخشاینده مهربان

...........................

و بزودی پروردگارت بتو چندان بتو عطاکند  که  راضی شوی. (۵)

آیا خدا تورا یتیمی نیافت که در پناه خود جای داد؟. (۶)

و تورا  ره گم کرده یافت و رهنمایی کرد. (۷)

و تورا نیازمند دید و توانگرت ساخت. (۸)

پس تو هم هرگز یتیم را مورد قهر و خشم قرار مده. (۹)

و هرگز فقیر سائل را به زجر  مران. (۱۰)

و از نعمت پروردگارت سخن گوی(11)

: نکته اصلی در آیه پنجم قرار دارد. در مورد پیامبر اینچنین بوده که خداوند اراده کرده که به او چندان عطا کند که او راضی و خشنود گردد.

اما در عوض خداوند به پیامبر می گوید که او نیز باید سه کار انجام دهد :

1-با  یتیمان  به قهر   درشتی  رفتار نکند.

2- نیاز مند  و فقیری را  که به نزدش  آمده با زجر و عصبانیت از خود مراند.

3- همواره از نعمتهایی که خدا به او ارزانی داشته سخن گوید.

از آنجا که طبق قران پیامبر اسوه و نمونه برای تمام پیروانش می باشد،پس پیروان او نیز می توامند  با عمل به سه مورد بر شمرده در آیات نهم، دهم و یازدهم آنچنان عمل کنند که رضایت پروردگار را جلب نموده تا خدای جهاندار به آنان نیز آنقدر عطا کند که راضی شوند.

با این تفاوت که باید توجه داشت داشتنیها فقط ثروت و دارایی نیست، بلکه از آن بالاتر سلامتی است که هم چون تاجی بر سر انسانهای سالم     می درخشد. دیگر آن که طبق آیات پنجم تا هشتم با انجام  سه مورد برشمرده بالا از سوی بنده اش ، اورا  در پناه خود می گیرد، به او ثروت عطا می کند و به راه راست هدایتش می نماید.