شرح ناگفته :
آیات دیگر در حفاظت از حقوق زنان
۶۰۰ آیه از قران:آیا قران رویاهای پیامبری است؟
قرآن
-( و هنگامی که آیات روشن ما بر آنها خوانده میشود، کسانی که ایمان به لقای ما و روز رستاخیز باور ندارند میگویند: قرآنی غیر از این بیاور، یا آن را تبدیل کن! و تو ای پیامبر بگو: من حق ندارم که از پیش خود آن را تغییر دهم. فقط از چیزی که بر من وحی میشود، پیروی میکنم! من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از مجازات روز بزرگ میترسم!)پرسش ها و پاسخ ها
-آیا کتاب آسمانی قران وحی الهی است و یا پیامبر دیدگاه خود را بصورت کتاب الهی و دین ارائه کرده است؟
-آیا قرآن دیدگاه های خود پیامبر اسلام از خدا و جهان است و او جهان را اینطوری دیده و در قالب کتابی و نوشتاری بنام قرآن تفسیر کرده است؟
پاسخ ها
پاسخ به این پرسش ها دقیقا به یک نکته ارتباط دارد :
پرسش کننده از چه نوع اعتقاد و باوری در ارتباط با موضوع پیامبری بر خوردار است. برای مثال؛
-آیا او اصلا بوجود خداوند خالق باور دارد؟-آیا او خدایی است که بشر را خلق کرده و دیگر کاری به کار او ندارد ؟و انسان باید خودش راهش را بیابد.
-اما کسی که که به وجود خداوند باور ندارد بطور حتم به وجود پیامبر ان الهی هم باور ندارد. بنابر این او نباید در مورد این که قرآن کتاب و حیانی است و یا رویاهای پیامبری اعتراضی بکند، و یا در خطا بودن و یا صحیح بودن گزاره های و حیانی تردید کند. چون او بلیطش یکسره است و اصلا نه به خداوند اعتقاد دارد و نه به نبوت و پیامبری .پس به وحی نیز معتقد نیست.در نتیجه خود این انکار کننده و منتقد از این قلمرو کلا خارج است.
-اما اگر کسی به خداوند خالق باور دارد باز باید پرسید : حد و اندازه خداوند خالق مورد قبول او چیست؟ آیا خدای مورد نظر او حکیم، عالم، خبیر، بصیر است؟ اگر چنین است که ضرورت دارد جهان را هدفمند آفریده باشد و ضمن خلق انسان ، فکری هم برای هدایت او کرده و پیامبر ان ر ا مبعوث نموده و بساط وحی را بر پا کرده است. چون یک مرجع حکیم خبیر بصیر و یک طراح فوق آگاه بدون هدف دست بکاری نمی زند.
یک پرسش مهم دیگر
از سوی تصور کنید که شخصی به خدای خالق باوردارد و اورا فوق طراحی آگاه می داند پس پیامبر مورد قبول اش نمی تواند رویا بین ، مردد ، دمی خطا کار ، دمی پاک و منزه باشد .
یا این که پیامبر را بشری بداند که طی جریان زندگی دیدگاه هایی داشته و این دید گاه ها را بصورت کتابی عرضه کرده است. چون پرسش مهمی که در این صورت سر بر می آورد این است که این آقای پیامبر چه تفاوتی با دیگران دارد؟
چرا باید به کسی که رویاهای خود را بعنوان وحی الهی معر فی می کند باور داشت؟
چرا باید دمی خطا کار و دمی منزه و درستکار را بعنوان پیشوا و مرشد دینی پذیر فت؟
پس در نتیجه بر می گردیم به آن اصل که اگر کسی به صحت اصل وحی و لزوم ارسال پیامبران باوردارد قطعا معتقد است که :
پیامبر الهی آورنده وحی الهی است و مجموعه و حیانی مصون از خطاست و کتاب آسمانی کلام الهی است که بر پیامبر نازل شده و اگر او از جانب خداوند قادر ، آگاه ، بصیر، بینا و همه جا حاضر و از همه چیز آگاه است پس او فقط وحی الهی را در قالب کتاب آسمانی به بشر اعلام کرده است.
به بیان دیگر اگر قرار باشد ، اعتقاد به خداوند خالق یکتا و عالم بر همه چیز و اگاه از همه چیز و همه جا حاضر و همه جا ناظر و عبادت این چنین خدایی، و دوری از گناهان ،و ظلم نکردن، و قتل نکردن، و خیانت نکردن ، و دروغ نگفتن، و هدفمند بودن جهان، و اصل پاداش و جزا، و...رویا های انسانی باشند که در برهه ای از زمان به ظهور رسیده و آنها را بیان کرده است در این صورت موضوع وحی و پیامبری منتفی می شود.
پس باز بر می گردیم به مطالب گفته شده در سطور فوق که:
اصل پیامبری الهی و اصل قبول وحی می طلبد که پیامبر از جانب خدا باشد و کتابش تماما گزاره های و حیانی باشند.یعنی او رویا بین نبوده، سر هم بافی نکرده ، خیالات و مشکوکات را بهم نبافته وتنها وحی الهی را در قالب کتاب خدا عرضه کرده است
آیا پیامبر معصوم است؟
بیایید پرسش را این طور مطرح کنیم:
پیامبری ادعای پیامبری دارد و از دیگران می خواهد:بی گناهان را نکشید، دزدی نکنید، دروغ نگویید، خیانت نکنید، زنا نکنید ، زندگی دیگران را به باد فنا ندهید، قضاوت ناحق نکنید، رشوه نگیرید، بت پرستی نکنید، فکر بد نکنید!
ولی خود خود این پیامبر گهگاه بنابه طبع انسانی یا هر چه که بشود اسمش را گذاشت همین کار ها را انجام دهد .
آیا چنین شخصیتی می تواند سفیر و پیام آور از جانب خدای خالق یکتا و آگاه باشد؟
و اصلا آیا او می تواند از مردمان چنین چیزهایی را بخواهد ولی خودش گهگاه همین خطا ها را مرتکب شود؟
مسلما که نمی تواند.!
پس پذیرش اصل لزوم بعثت پیامبر ان از طرف خداوند ما را به پذیرش این حکم سوق می دهد که پیامبر باید انجام دهنده نادرستی هایی نباشد که خود از پیروانش می خواهد از آنان دوری کند و این همان عصمت پیامبری است.
۶۰۰ آیه از قران: آیا قران محصول رویای پیامبری است؟(۱)
قرآن:
-" بلکه گفتند خوابهاى شوریده است شاید هم آنهارا بهم بافته و شاید او شاعرى است پس همان گونه که براى پیشینیان هم عرضه شد باید براى ما نشانه اى بیاورد ." آیه ۵
-"ما پیش از تو نیز جز مردانی را که به آنان وحی می کردیم گسیل نداشتیم اگر نمی دانید از پژوهندگان کتابهای آسمانی بپرسید " آیه ۷
-"در حقیقت ما کتابی به شما نازل کردیم که در آن در باره شما صحبت شده است آیا تفکر و اندیشه خود را بکار نمی اندازید." آیه ۱۰
سوره انبیاء
شرح
ایراد و شبهه هایی که توسط برخی افراد در این ده پانزده ساله اخیر گرفته می شود چیز تازه ای نیست . چون در همان آغاز و شروع انتشار دین اسلام اشخاصی مانند ابوجهل ، ابو لهب ، عاص بن وائل و دیگران همین حرفها را می زدند. یعنی این شبهه سازان و ایراد گیران امروزی یک شبه و در مدتی کوتاه به زمان و فضای ابوجهل و ابولهبی بر گشته اند .(البته پس از یک دو سه سفر به انگلیس و ...).
اتفاقا اینان علیرغم ادعای روشن فکری به دنیای تاریک و جاهلانه جاهلیت عربی در بیش از هزار و چهار صد سال قبل بر گشته اند. زیرا ادعایی می کنند که بطلان آن محرز شده است.
چنانکه در سه آیه فوق از آیات سوره انبیاء قرآن به همین نوع ایرادات اشاره می کند با این تفاوت که ابوجهل و ابو لهب بی ادبانه و بصورت تمسخر این حرفها را می زدند و این آقایان در پوشش لغات و اصطلاحات مودبانه سخنرانی می کنند، می نویسند.
البته در عصر جاهلیت هم کسانی بودند که بدون تمسخر و بصورت پرسشی و استفهامی می گفتند. برای مثال می پرسیدند:
آیااو رویا نمی بیند و پس از رویا و خواب بینی این حرفها را می زند؟
شاید او علاقه به شعر و شاعری دارد و می خواهد نگرش خود از جهان را این گونه بیان کند؟
شاید تخیل او قوی است و این صحبتها را می کند.
و خداوند به پیامبر می گفت پیش از این نیز ما هر پیامبر ی فرستادیم که همه آنان مورد وحی ما بودند و با وحی الهی آنها را اگاه می ساختیم مخالفینشان و یا افراد مردد همین ایرادات را می گرفتند . در حالی که ما هیچ کس را بعنوان پیامبر نمی فرستادیم مگر این که قبلا به او وحی می کردیم.
و در آیه شماره(۱۰ )تاکید می کند : ما که خداوند یم کتابی نازل کردیم که از خود شما هم در آن سخن به میان آمده است.
البته ایراد گیران و شبه آفرینان امروزی دوگروه اند:
گروه نخست باوردارند که پیامبر به شکلی با خداوند مرتبط بوده است و از امداد های او بهره می گرفته است.
ولی گروه دوم پیشرفت کرده و می گویند اینها بدون دخالت خداوند و با دخالت مستقیم و ابتکار شخص پیامبر بدست آمده و یا رویاهایی داشته ، یا تفکراتی داشته که او را واداشته سخنانی و مطالبی را بر زبان بیاورد که بعدا قرآن نام گرفته است.
چنانکه گفته شد همه این شبهه ها و ایرادات در زمان خود پیامبر و در ابتدای نشر دین اسلام بود و سپس با پیشروی سریع آن و تحت تاثیر قرار دادن تمدنهای بزرگ به بوته فراموشی و بایگانی تاریخ سپرده شد.
۶۰۰ آیه از قران: آیا طاغوت قابل دیدن است؟
قران:
۱-"خداوند سرور کسانى است که ایمان آورده اند آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى به در مى برد و کسانى که کفر ورزیده اند سرورانشان طاغوتند که آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها به در مى برند آنان اهل آتشند که خود در آن جاودانند" بقره(۲۵۷)
۲-"کسانى که ایمان آورده اند در راه خدا کارزار مى کنند و کسانى که کافر شده اند در راه طاغوت مى جنگند پس با یاران شیطان بجنگید که نیرنگ شیطان ضعیف است" نساء (۷۶)
۳-"بگو آیا شما را به بدتر ازاین کیفر در پیشگاه خدا خبر دهم همانان که خدا لعنتشان کرده و بر آنان خشم گرفته و از آنان بوزینگان و خوکان پدید آورده و آنانکه طاغوت را پرستش کرده اند اینانند که از نظر منزلت بدتر و از راه راست گمراه ترند " مائده ۶۰
۴-"در دین هیچ اجبارى نیست و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است پس هر کس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد به یقین به دستاویزى استوار که آن را گسستن نیست چنگ زده است و خداوند شنواى داناست " بقره (۲۵۶)
4- و انان که خود را از طاغوت به دور مى دارند تا مبادا او را بپرستند و به سوى خدا بازگشته اند آنان را مژده باد ..." زمر(۱۷)
"آیا کسانى را که از کتاب نصیبى یافته اند ندیده اى که به جبت و طاغوت ایمان دارند و در باره کسانى که کفر ورزیده اند مى گویند اینان از کسانى که ایمان آورده اند راه یافته ترند" نساء (۵۱)
طاغوت کیست، چیست و کجاست؟
دکتر مهرداد مهر ین د رکتاب فرهنگ قران معانی زیر را برای طاغوت آورده است:
-بت
-معبود باطل
-شیطان
-کاهن
-ساحر
-دروغگو
فرهنگ قرآنی راغب طاغوت را در معانی زیر آورده است:
-هر تجاوز گر
-هر معبودی بغیر از خداوند
-جبت کیست و چیست؟
قرآن در کنار واژه طاغوت از واژه دیگری بنام " جبت" نام می برد.
برای ترجمه واژه جبت از کلمه "بت" استفاده شده است.
پس مجموع دو اسم جبت و طاغوت که آخرین از واژه طاغی است در فهر ست زیر خلاصه می شوند:
-هر معبود بجز خداوند
-بت
-شیطان
-تجاوزگر
-کاهن
-ساحر
-دروغگو
از فهر ست فوق بجز خداوند و شیطان خارج از جرگه انسانها هستند. اما سایر طاغوتها مانند کاهن ، ساحر ، بت های انسانی ، دروغگو و متجاوز و تجاوز گر از میان نسل بشر هستتد که روی زمین زندگی می کنند. یعنی موجوداتی مانند خود ما
علت بیرحمی های آغا محمد خان قاجار