سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

آیات جنگ و‌دفاع


جنگ با مشرکان ! 

این آیات اعلام بیزارى است از طرف خدا و پیامبرش نسبت به آن مشرکانى که با ایشان پیمان بسته‏ اید (۱)

پس اى مشرکان چهار ماه دیگر در زمین بگردید و بدانید که شما نمى‏ توانید خدا را به ستوه آورید و این خداست که رسواکننده کافران است (۲)

منظور از مشرکان  در این آیه فقط و فقط و منحصرا مشرکان دوران خود پیامبر و منحصرا مشرکان مکه و مدینه بوده است.)

-و این آیات اعلامى است از جانب خدا و پیامبرش به مردم در روز حج اکبر که خدا و پیامبرش در برابر مشرکان تعهدى ندارند با این حال اگر شما مشرکان توبه کنید براى شما بهتر است و اگر روى بگردانید پس بدانید که شما خدا را درمانده نخواهید کرد و کسانى را که کفر ورزیدند از عذابى دردناک خبر ده (۳)

-مگر آن مشرکانى که با آنان پیمان بسته‏ اید و چیزى از تعهدات خود نسبت به شما فروگذار نکرده و کسى را بر ضد شما پشتیبانى ننموده‏ اند پس پیمان اینان را تامدتشان تمام کنید چرا که خدا پرهیزگاران را دوست دارد (۴)

-پس چون ماه ‏هاى حرام سپرى شد مشرکان را هر کجا یافتید بکشید و آنان را دستگیر کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهى به کمین آنان بنشینید پس اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند راه برایشان گشاده گردانید زیرا خدا آمرزنده مهربان است (۵)

(مجددا اعلام می نماید که روی سخن این آیات با مشرکان مکه و مدینه است که با مسلمانان جنگهای مداوم داشتند و از هیچ برنامه پنهان و آشکار برای صدمه زدن و کشتن مسلمانان خود داری نمی کردند . قرآن به مسلمانان اجازه می دهد با مشرکین آن زمان که تعهدی با مسلمانان ندارند و یا نقض تعهد کرده اند به جنگ بر خیزند.)

-و اگر یکى از مشرکان از تو پناه خواست پناهش ده تا کلام خدا را بشنود سپس او را به مکان امنش برسان چرا که آنان قومى نادانند (۶)

-چگونه مشرکان را نزد خدا و نزد فرستاده او عهدى تواند بود مگر با کسانى که کنار مسجد الحرام پیمان بسته‏ اید پس تا با شما بر سر عهد پایدارند با آنان پایدار باشید زیرا خدا پرهیزگاران را دوست مى دارد (۷)

نکته: این آیه دقیقا و به صراحت اعلام می دارد که بحث فقط مربوط به مشرکان مکه و مدینه است. چنانکه کاملا مشخص است از مشرکانی سخن می رود که در کنار مسجد الحرام با مسلمانان عهد متارکه جنگ بسته بودند و قرآن دستور می دهد که اگر آنان عهد نشکستند با آنان عهد خود را نگهدارید.

نتیجه: این آیات به زمانهای بعد سرایت نمی کند و دلیل محکم آن در آیات زیر است:

( سوره توبه        آیات ۱ تا ۷). بخشی از این سوره در جنگ تبوک و برخی در حین جنگ و برخی پس از جنگ نازل شده است.

اما این که مسلمانان جه زمانی اجازه شروع جنگ را دارند در سوره حج بیان و در آیات ۳۹ تا ۴۱ سوره حج اعلام شده است.:

-به کسانى که جنگ بر آنان تحمیل شده اجازه داده شده است زیرا که مورد ظلم قرار گرفته‏ اند و البته خدا بر پیروزى آنان سخت تواناست (۳۹)

(نکته: براین اساس مسلمانان فقط و فقط زمانی اجازه آغاز جنگ بر علیه دیگران را دارند که آن دیگران قبلاً جنگ را بر علیه مسلمین آغاز کرده باشند.

مضافاً بر این که آیه بعدی مشخص می نماید که این کسانیکه اجازه جنگ داشتند چه کسانی بودند.)

-همان کسانى که بناحق از خانه ‏هایشان بیرون رانده شدند [. مسلمانان مکه] ..جز اینکه مى گفتند پروردگار ما خداست و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض دیگر دفع نمیکرد صومعه ‏ها و کلیساها و کنیسه ‏ها و مساجدى که نام خدا در آنها بسیار برده مى ‏شود سخت ویران مى ‏شد و قطعا خدا به کسى که او را یارى مى ‏کند یارى مى‏ دهد چرا که خدا سخت نیرومند شکست‏ ناپذیر است (۴۰)

 نکته: دقیقا آیه در ارتباط با مسلمانان صدر اسلام است. دیگر آن که این مسلمانان باید شرایط زیر را داشته باشند.

-همان کسانى که چون در زمین به آنان توانایى دهیم نماز برپا مى دارند و زکات مى‏ دهند و به کارهاى پسندیده وامى دارند و از کارهاى ناپسند باز مى دارند و فرجام همه کارها از خداوند است.

آیات ۱ تا ۷ سوره توبه 

   این سوره  در بخشهای مختلف و زمانهای مختلف نازل شده بطوریکه برخی آز آن پیش از جنگ تبوک و برخی پس از آن و بقیه در زمان جنگ نازل شده اند.

ویرایشآیات ابتدای سوره برائت در سال نهم هجری نازل شده‌است که در مضمون آن خداوند بیزاری خود را از مشرکان اعلام داشته‌است و به آنان اخطار نموده که پس از امسال دیگر حق نزدیک شدن به مسجدالحرام را نخواهند داشت. از آنجا که این پیام باید به مشرکان ابلاغ شود و مهلت الهی به آنان اعلام گردد، پیامبر اسلام در ابتدا به ابوبکر مأموریت داد تا به همراه چهل نفر از مسلمانان به مکّه اعزام شود و ضمن به جای آوردن مراسم حج، آیات سوره برائت را در جمع مشرکان بخواند؛ زیرا پس از فتح مکه در سال هشتم، هنوز قبایل مشرکی در نقاط دور عربستان وجود داشتند و آنان برای انجام طواف- به همان رسم جاهلیت- در ماه‌های حج به مکه وارد می‌شدند. ابوبکر پس از دریافت آیات سوره برائت به طرف مکه به راه افتاد. اما هنوز به منطقه ذوالحُلَیفه نرسیده بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر گفت: «لَا یُودّی عنکَ إلّا أنتَ أو رَجُل مِنک» یعنی: «کسی نمی‌تواند به جای تو دستور الهی را به مردم برساند؛ مگر خودت یا کسی که از تو باشد.» پیامبر پس از آمدن پیام جدید خداوند، به علی بن ابی‌طالب فرمان داد تا در پی ابوبکر روان شود و پس از دریافت آیات سوره برائت، به مکه رفته، آن را در جمع مشرکان قرائت کند. علی به راه افتاد و پس از دریافت این آیات از ابوبکر به مکه رهسپار شد و آیات آغازین سوره را در جمع مشرکان ابلاغ کرد. هنگامی که ابوبکر به مدینه مراجعت کرد و علت امر را جویا گردید. پیامبر به او گفت: «جبرئیل از جانب خدای عزوجل نازل شد و به من گفت: در عوض تو کسی نمی‌تواند تبلیغ رسالت کند؛ مگر خودت یا مردی که از تو باشد. و چون تنها علی از من است و من از اویم، لذا در عوض من کسی ادای رسالت نتواند کرد مگر علی». در مورد چگونگی انجام این مأموریت چنان‌که مورخان ذکر کرده‌اند: علی بن ابی‌طالب وارد مکه شد و در روز دهم ذی حجه بالای جمره عقبه، سیزده آیه از سوره برائت را قرائت کرد. سپس فرمان خداوند را که در این باره آمده بود را در جمع مشرکان بیان کرد: «از این سال به بعد هیچ مشرکی نباید وارد مکه شود و کسی هم نباید عریان به طواف خانه خدا رود. هر کس با پیامبر عهد و پیمانی دارد تا پایان مدتش بر آن عهد بماند.» پس از ابلاغ آیات سوره برائت و اتمام حجت‌های بعدی، مشرکان متوجه شدند که تنها چهار ماه فرصت دارند که نسبت به پذیرش اسلام تصمیم نهایی خود را بگیرنیات ابتدای سوره برائت در سال نهم هجری نازل شده‌است که در مضمون آن خداوند بیزاری خود را از مشرکان اعلام داشته‌است و به آنان اخطار نموده که پس از امسال دیگر حق نزدیک شدن به مسجدالحرام را نخواهند داشت. از آنجا که این پیام باید به مشرکان ابلاغ شود و مهلت الهی به آنان اعلام گردد، پیامبر اسلام در ابتدا به ابوبکر مأموریت داد تا به همراه چهل نفر از مسلمانان به مکّه اعزام شود و ضمن به جای آوردن مراسم حج، آیات سوره برائت را در جمع مشرکان بخواند؛ زیرا پس از فتح مکه در سال هشتم، هنوز قبایل مشرکی در نقاط دور عربستان وجود داشتند و آنان برای انجام طواف- به همان رسم جاهلیت- در ماه‌های حج به مکه وارد می‌شدند. ابوبکر پس از دریافت آیات سوره برائت به طرف مکه به راه افتاد. اما هنوز به منطقه ذوالحُلَیفه نرسیده بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر گفت: «لَا یُودّی عنکَ إلّا أنتَ أو رَجُل مِنک» یعنی: «کسی نمی‌تواند به جای تو دستور الهی را به مردم برساند؛ مگر خودت یا کسی که از تو باشد.» پیامبر پس از آمدن پیام جدید خداوند، به علی بن ابی‌طالب فرمان داد تا در پی ابوبکر روان شود و پس از دریافت آیات سوره برائت، به مکه رفته، آن را در جمع مشرکان قرائت کند. علی به راه افتاد و پس از دریافت این آیات از ابوبکر به مکه رهسپار شد و آیات آغازین سوره را در جمع مشرکان ابلاغ کرد. هنگامی که ابوبکر به مدینه مراجعت کرد و علت امر را جویا گردید. پیامبر به او گفت: «جبرئیل از جانب خدای عزوجل نازل شد و به من گفت: در عوض تو کسی نمی‌تواند تبلیغ رسالت کند؛ مگر خودت یا مردی که از تو باشد. و چون تنها علی از من است و من از اویم، لذا در عوض من کسی ادای رسالت نتواند کرد مگر علی». در مورد چگونگی انجام این مأموریت چنان‌که مورخان ذکر کرده‌اند: علی بن ابی‌طالب وارد مکه شد و در روز دهم ذی حجه بالای جمره عقبه، سیزده آیه از سوره برائت را قرائت کرد. سپس فرمان خداوند را که در این باره آمده بود را در جمع مشرکان بیان کرد: «از این سال به بعد هیچ مشرکی نباید وارد مکه شود و کسی هم نباید عریان به طواف خانه خدا رود. هر کس با پیامبر عهد و پیمانی دارد تا پایان مدتش بر آن عهد بماند.» پس از ابلاغ آیات سوره برائت و اتمام حجت‌های بعدی، مشرکان متوجه شدند که تنها چهار ماه فرصت دارند که نسبت به پذیرش اسلام تصمیم نهایی خود را بگیرند ابتدای سوره برائت در سال نهم هجری نازل شده‌است که در مضمون آن خداوند بیزاری خود را از مشرکان اعلام داشته‌است و به آنان اخطار نموده که پس از امسال دیگر حق نزدیک شدن به مسجدالحرام را نخواهند داشت. از آنجا که این پیام باید به مشرکان ابلاغ شود و مهلت الهی به آنان اعلام گردد، پیامبر اسلام در ابتدا به ابوبکر مأموریت داد تا به همراه چهل نفر از مسلمانان به مکّه اعزام شود و ضمن به جای آوردن مراسم حج، آیات سوره برائت را در جمع مشرکان بخواند؛ زیرا پس از فتح مکه در سال هشتم، هنوز قبایل مشرکی در نقاط دور عربستان وجود داشتند و آنان برای انجام طواف- به همان رسم جاهلیت- در ماه‌های حج به مکه وارد می‌شدند. ابوبکر پس از دریافت آیات سوره برائت به طرف مکه به راه افتاد. اما هنوز به منطقه ذوالحُلَیفه نرسیده بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر گفت: «لَا یُودّی عنکَ إلّا أنتَ أو رَجُل مِنک» یعنی: «کسی نمی‌تواند به جای تو دستور الهی را به مردم برساند؛ مگر خودت یا کسی که از تو باشد.» پیامبر پس از آمدن پیام جدید خداوند، به علی بن ابی‌طالب فرمان داد تا در پی ابوبکر روان شود و پس از دریافت آیات سوره برائت، به مکه رفته، آن را در جمع مشرکان قرائت کند. علی به راه افتاد و پس از دریافت این آیات از ابوبکر به مکه رهسپار شد و آیات آغازین سوره را در جمع مشرکان ابلاغ کرد. هنگامی که ابوبکر به مدینه مراجعت کرد و علت امر را جویا گردید. پیامبر به او گفت: «جبرئیل از جانب خدای عزوجل نازل شد و به من گفت: در عوض تو کسی نمی‌تواند تبلیغ رسالت کند؛ مگر خودت یا مردی که از تو باشد. و چون تنها علی از من است و من از اویم، لذا در عوض من کسی ادای رسالت نتواند کرد مگر علی». در مورد چگونگی انجام این مأموریت چنان‌که مورخان ذکر کرده‌اند: علی بن ابی‌طالب وارد مکه شد و در روز دهم ذی حجه بالای جمره عقبه، سیزده آیه از سوره برائت را قرائت کرد. سپس فرمان خداوند را که در این باره آمده بود را در جمع مشرکان بیان کرد: «از این سال به بعد هیچ مشرکی نباید وارد مکه شود و کسی هم نباید عریان به طواف خانه خدا رود. هر کس با پیامبر عهد و پیمانی دارد تا پایان مدتش بر آن عهد بماند.» پس از ابلاغ آیات سوره برائت و اتمام حجت‌های بعدی، مشرکان متوجه شدند که تنها چهار ماه فرصت دارند که نسبت به پذیرش اسلام تصمیم نهایی خود را بگیرند-این آیات اعلام بیزارى است از طرف خدا و پیامبرش نسبت به آن مشرکانى که با ایشان پیمان بسته‏ اید (۱)چهار ماه مهلت 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد