۶۰۰ آیه از قران : آیا فرشتگان ...(۲)
افق اعلی
در سوره نجم ازرویت فرشته وحی و ملاقات پیامبر با او سخن رفته است. آنچه در این سوره آمده آیه نخست سوره اسرا را تکمیل نموده که از سیری آسمانی و شبانه سخن می گوید که به قدرت و فرمان خداوند، پیامبر در آن حضور داشته است
درضمن در آیات ۱۳ الی ۱۸ سوره نجم خداوند می گوید که پیامبر در نزدیک سدره المنتهی و در جایی که منزلگاه بهشتی وارد شده و فرشته و سروش نیرومند الهی را دیده است. در این سیر و سفر آسمانی و رو به بالا از دو مکان بنامهای سدره المنتهی و جنه الماوی سخن رفته که هیچ یک روی زمین نیستند. ضمنا افق اعلی با افق معمولی که برروی زمین قابل مشاهده است تفاوت دارد. :
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سوگند به ستاره هنگامی که افول میکند، (1)
که هرگز دوست شما ( محمد «ص») منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است، (2)
و هرگز از روی هوای نفس سخن نمیگوید! (3)
آنچه میگوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست! (4)
آن کس که قدرت عظیمی دارد او را تعلیم داده است; (5)
همان کس که توانایی فوق العاده دارد; و با تسلط ظاهرشد… (6)
در حالی که در افق اعلی قرار داشت! (7)
سپس نزدیکتر و نزدیکتر شد… (8)
تا آنکه فاصله او به اندازه فاصله دو کمان یا کمتر بود; (9)
در اینجا خداوند آنچه را وحی کردنی بود به بنده اش وحی نمود. (10)
قلب در آنچه دید هرگز دروغ نگفت. (11)
آیا با او درباره آنچه دیده مجادله میکنید؟! (12)
و بار دیگر نیز او را مشاهده کرد، (13)
نزد «سدرة المنتهی»، (14)
که «جنت الماوی» در آنجاست! (15)
در آن هنگام که چیزی سدرة المنتهی را پوشانده بود، (16)
چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان نکرد ! (17 )
او پاره ای از آیات و نشانه های بزرگ پروردگارش را دید! (18)
.........
دانش جدید چه می گوید؟
افق رویداد دورترین نقطه قابل مشاهده است. در اینجا افق، به دورترین نقطهای که نور میتواند به آن سفر کند، گفته میشود. قطر افق رویداد، قطر شوارتسشیلد نام دارد.
نظریهی اینشتین، فضا و زمان را بهگونهای تفکیک ناپذیر به یکدیگر پیوند میدهد. درنتیجه، کرم چالهای که دو نقطه دور در فضا را به هم متصل میکند، ممکن است همچنین دو نقطه دور در زمان را به هم وصل کند. به بیان دیگر، نظریهی اینشتین احتمال سفر در زمان را نیز فراهم میآورد.
مفهوم زمان، خود در طول قرنها تغییر کرده است. نیوتن زمان را همانند یک پیکان تصور میکرد که پس از اینکه از کمان رها شود، هرگز تغییر مسیر نمیدهد و مستمر و یکپارچه رو به هدف پیش میرود. سپس اینشتین مفهوم فضا-زمان خمیده را مطرح کرد. بنابراین زمان از نظر او بیشتر شبیه رودخانهای بود، که در مسیری پر پیچ و خم در جهان، هر لحظه سرعت گرفته یا آرام میگیرد. اما آنچه اینشتین را نگران میکرد، این احتمال بود که شاید روزی رودخانهی زمان برخلاف مسیر حرکت خود به عقب باز گردد. شاید گردابها یا انشعاباتی بتوانند در رودخانه زمان به وجود آیند.
در سال ۱۹۳۷، زمانی این احتمال مطرح شد که دبلیو جی ون استوکوم پاسخی برای معادلات اینشتین یافت که در آن، سفر در زمان مجاز بود. او کار را از یک استوانهی نامحدود در حال گردش شروع کرد. گرچه از نظر فیزیکی امکان ساخت یک شیء با ابعاد بینهایت وجود ندارد، بااینحال او حساب کرد که اگر چنین استوانهای با سرعت نزدیک به نور دور خود بچرخد، بافت فضا-زمان را با خود میکشد؛ بسیار شبیه به عسلی که با چرخش تیغههای مخلوطکن، کشیده میشود. (این پدیده را کشش چارچوب مینامند و در عکسهای دقیق سیاه چالههای چرخان دیده میشود)
فرد شجاعی که در اطراف این استوانه سفر کند، کشیده شده و سرعتی فوقالعاده میگیرد. در حقیقت، از نظر ناظر دور، فرد از سرعت نور فراتر میرود. گرچه ون استوکوم این مسئله را همان موقع در نیافت، ولی اگر شما سفر کاملی به دور استوانه داشته باشید، در حقیقت میتوانید در زمان به عقب بازگردید. اگر نیمروز حرکت کرده باشید، زمانیکه به نقطه شروع خود باز میگردید، ممکن است ساعت ۶ بعدازظهر روز قبل باشد. هرچه استوانه سریعتر بچرخد، بیشتر میتوانید در زمان به عقب باز گردید و تنها محدودیت موجود این است، که نمیتوانید به زمانی پیش از زمان ایجاد خود استوانه بازگردید!
در سال ۱۹۴۹، کورت گودل، متخصص بزرگ منطق ریاضی، پاسخ عجیبتری برای معادلات اینشتین یافت. او فرض کرد که کل جهان درست مانند حالت استوانهی ون استوکوم در حال چرخش است. طبیعت شیره مانند فضا-زمان، افراد را میکشد. اگر با موشک جهان گِودل را دور بزنید، پس از یک دور چرخش درست به نقطه شروع خود باز می گردید، اما در زمان گذشته!
در جهان گِودل، اصولا یک فرد میتواند بین هر دو نقطه جهان، در فضا و زمان، سفر کند. میتوان هر رویدادی را در هر زمانی در گذشته مشاهده کرد. جهان گودل، به خاطر وجود نیروی گرانش، تمایل به فروپاشی به درون دارد. بنابراین نیروی گریز از مرکز ناشی از چرخش، باید بتواند این نیروی گرانش را خنثی کند. به بیان دیگر، سرعت چرخش جهان باید از یک مقدار حداقل بیشتر باشد. هرچه جهان بزرگتر باشد، تمایل برای فروپاشی آن نیز بیشتر خواهدبود و بنابراین برای جلوگیری از فروپاشی، ناچار است سریعتر حرکت کند.
گودل می گفت:
این امکان وجود دارد که با انجام سفری دایرهای با یک موشک فضایی در مسیری با شعاعی به حد کافی بزرگ، بتوانید به هر نقطهای در گذشته، حال و آینده سفر کنید و دوباره باز گردید؛ درست همانطور که در جهانهای دیگر این امکان وجود دارد، که به مناطق دوردست در فضا سفر کنید. اینگونه امور دور از واقعیت بهنظر میرسند. زیرا به این ترتیب فرد قادر میشود به گذشتهای نزدیک، به مکانهایی که در آنها زندگی میکرده است، باز گردد. او در آنجا خود را در گذشته خواهد یافت و به این ترتیب میتواند با خود کاری کند، که میداند در گذشته برایش رخ نداده است.
منبع: مقاله :سفر در زمان و ورود به ابعاد بالاتر
نوشته آقای جلیل علیزاده
نتیجه:ممکن است در حالات خاص کسی بتواند افق اعلی و یا افق رویداد را مشاهده کند. اگر این مشاهده در ابر فضا صورت گیرد و حتی اگر بصورت مشاهده از دور باشد، حتما موجود ی که در ابر فضا قرار دارد شکلی بسیار شگرف و غیر معمول خواهد داشت. مگر آن که آن موجود توانایی تغییر شکل خود را داشته باشد.