سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

۶۰۰ آیه از قران (۴): آیا قران کم محتوی است؟(۱)



۶۰۰ آیه از قران :

 آیا قران کم محتوی است؟(۱)


آیه هایی از قران:

هدف قران:

"همانا این قرآن  انسان را به استوارترین طریقه هدایت می‌کند و اهل ایمان را که نیکوکار باشند به اجر و ثواب بزرگ بشارت می‌دهد."

آیه ۹ سوره اسراء


طبق آیه فوق و آنچه که در شماره  ۱و ۲ آمد قران کتاب هدایت انسانها بسوی خداوند خالق ، و اگاهی از  هدفمندی عالم هستی و انسان و هم چنین تایید رسالت پیامبران الهی و برپایی جهان آخرت در پایان جهان است.

  تمامی این موضوعات بارها در قران مورد اشاره و تاکید قرار گرفته اند. بنابر این  هدف  این کتاب این بوده که   بشر را به خدا پرستی و آن هم به پرستش خدای یگانه و بی همتا هدایت کند و او را از شرک و بت پرستی دور بدارد که در این دو هدف قران به شهادت تاریخ صد در صد موفق بوده است. 

نمونه بارز این موفقیت سرزمین حجاز و یا عربستان امروز ی است که قران در آن منطقه ظاهر شد و شکل گرفت و بصورت کامل بت پرستی را در  آن سرزمین و حتی در نیمی از جهان محو نمود.

به بیان دیگر  حتما محتوی قران در زمینه شناسایی و معرفی خدای خالق یکتا و وجود جهان آخرت و رسالت پیامبران الهی و تشویق به پرهیزگاری و انجام کارنیک و دوری از زشتیها  به اندازه ای  کافی بوده  که در مدتی اندک سرزمین  شرک زده و عقب مانده عربستان آن زمان را که از مردمانی با افکار  سطح پائین تشکیل یافته بود و هنر آنان جنگ و خونریزی و حمله قبایل به یکدیگر و پرستش بتها و شراب و ربودن دختران یکدیگر بود به سرزمینی تبدیل کرد که مردمش با یکدیگر متحد و دارای قوانینی محکم و پایداربودند که سر تغییر و تحول فکری و عقیدتی آنها   بر بسیاری از ملل هم جوار و دور تاثیر گذاشت.


ادامه دارد....

۶۰۰ آیه از قران: آیا مطالب قران تکراری است؟(۳)



۶۰۰ آیه از قران: آیا مطالب قران تکراری است؟

فبای الاء ربکما تکذبان: پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار می کنید؟


در سوره الرحمن  پرسش فوق بارها تکرار شده است . ولی اگر به ترجمه زیر از بخشی از  سوره فوق توجه کنیم در می یابیم  که این پرسش د ر ارتباط با موارد مختلف و متعدد مطرح شده است. چنانکه در گفتگوهای معمولی، حقوقی ، اجتماعی  و...نیز یک پرسش می تواند مکرر مطرح شود. این کار برای تاکید است و بر زیبایی و بر قدرت متن و کلام می افزاید.


سوره الرحمن ترجمه :

خدای بخشنده، (۱)

(به رسولش) قرآن آموخت. (۲)

انسان را خلق کرد. (۳)

به او تعلیم نطق و بیان فرمود. (۴)

خورشید و ماه به حساب معیّن به گردشند. (۵)

و گیاهان و درختان هم به سجده او سر به خاک اطاعت نهاده‌اند. (۶)

و آسمان را او کاخی رفیع گردانید و میزان  را در عالم وضع نمود. (۷)

 که هرگز در میزان  تعدّی و نافرمانی مکنید. (۸)

و هر چیز را به ترازوی عدل و انصاف بسنجید و هیچ در میزان کم فروشی و نادرستی مکنید. (۹)

و زمین را برای  انسانها مقرّر فرمود. (۱۰)

که در آن میوه‌های گوناگون و نخل خرمای با پوشش برگ و شکوفه و غلاف است. (۱۱)

و هم حبوبات متنوع که دارای برگ و گل است و نیز ریاحین است. (۱۲)

پس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ (۱۳)- تکرار پس از بیان ۱۳ مطلب

انسان را خدا از خشک گلی مانند گل کوزه گران آفرید. (۱۴)

و جنّیان را از رخشنده شعله آتش خلق کرد. (۱۵)

پس  کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ (۱۶)

آن خدایی که آفریننده دو مشرق و دو مغرب است (یکی مشرق و مغرب تابستان مطلع سرطان، و یکی زمستان مطلع جدی). (۱۷)

پس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ (۱۸)

اوست که دو دریا را به هم در آمیخت تا به هم برخورد کنند. (۱۹)

و میان آن دو دریا برزخ و فاصله‌ای است که تجاوز به حدود یکدیگر نمی‌کنند. (۲۰)

پس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ (۲۱)

از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان گرانبها بیرون آید. (۲۲)

پس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ (۲۳)

و او راست کشتیهای بزرگ بادبان برافراشته مانند کوه که به دریا در گردشند. 

پس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ (۲۵)

هر که روی زمین است دستخوش مرگ و فناست. (۲۶)

و زنده ابدی ذات خدای با جلال و عظمت توست. (۲۷)

پس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ (۲۸)

هر که در آسمانها و زمین است همه از او می‌طلبند و او هر روز به شأن و کاری پردازد. 

پس کدامین نعمتهای خدایتان را انکار می‌کنید؟ (۳۰)

................

همان گونه که مشاهده می شود این پرسش در ارتباط با موضوعات و مطالب متفاوت مطرح شده و توجه خواننده را به نعمتهای متعدد خداوند ارجاع می دهد.

ادامه دارد...

آیا در قران از همه چیز سخن گفته شده است؟(۲)


آیا در قران تفصیل همه چیز وجود دارد(۲)


در آیه ۱۱۱ سوره یوسف خداوند می گوید:

"به راستى در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است‏ سخنى نیست که به دروغ ساخته شده باشد بلکه تصدیق آنچه  است که پیش از آن بوده و تفصیل  هر چیز است و براى مردمى که ایمان مى ‏آورند رهنمود و رحمتى است .


نکته ۱-: این آیه پس از بیان سرگذشت پیامبران ادیان  الهی بویژه یوسف پیامبر آمده و آخرین آیه از سوره یوسف است . در این آیه تاکید شده که مطالب گفته شده در قران و در ارتباط با زندگی و سرگذشت

 پیامبر ان پیشین همه نکات لازم  را در بر دارد


نکته ۲- نویسنده کتاب دفاع از قران توضیح جالب و متفاوتی در این ار تباط دارد:

" خداوند  در قرآن تمام نیازهای بشر را به دو صورت ذکر کرده است: صورت نخست، آیاتی که محتوای نیازهای آدمی را بیان کرده اند مانند آیاتی که به خداشناسی، انسان شناسی، فرجام شناسی، خالق شناسی و احکام شناسی دلالت دارند.

 صورت دوم آیاتی هستند که روشهای رفع نیازهای آدمی را بیان میکنند مانند آیاتی که بر تأکید به(استفاده از) تعقل، بهره گیری از اهل ذکر  و پیامبران الهی  و( امامانی که تحت نظر و هدایت کامل خداوند ) و  استفاده از حس و تجربه و  بکارگیری شهود  دلالت میکنند."(۱)



اکنون ابتدا آیه ۱۱۱ سوره یوسف و ترجمه آن را می آورم و سپس  تعدادی از آیات پیش از این آیه که در باره یوسف پیامبر است

را دکر می کنم: 


لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبَابِ مَا کَانَ حَدِیثًا یُفْتَرَى وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ ﴿۱۱۱﴾


"همانا در حکایت آنان برای صاحبان عقل عبرت کامل خواهد بود. این قرآن نه سخنی است که فرا توان بافت لیکن تصدیق آنچه را که موجود است(در ارتباط با ادیان گذشته) کرده و هر چیزی را مفصل بیان می‏کند و برای اهل ایمان هدایت ورحمت خواهد بود. (۱۱۱)"


نکته: ۳- همان گونه که در نگارش پیشین گفته شد، قرآن کتاب هدایت مردمان بسوی خداوند و احکام الهی است.بنابراین منظور از واژه های "تفصیل کلی شئ"  تفصیل موضوعات مربوط به هدایت بشر می باشد. 


برخی آیات پیش از آیه ۱۱۱ سوره یوسف:


آنان گفتند: آیا تو همان یوسف هستی؟ پاسخ داد که آری من همان یوسفم و این برادر من  است، خدا بر ما منّت نهاد  که البته هر کس تقوا و صبر پیشه کند خدا اجر نیکوکاران را ضایع نگذارد. (۹۰)

برادران گفتند: به خدا که خدا تو را بر ما  برگزید و ما  مقصر و خطاکار بودیم. (۹۱)

یوسف گفت: امروز هیچ خجل و متأثر نباشید، که خدا گناه شما ببخشد و او مهربان‏ترین مهربانان است. (۹۲)

اکنون این پیراهن مرا نزد پدرم  برده و به روی او افکنید تا دیدگانش باز بینا شود آن گاه همه اهل بیت و خویشان خود را نزد من آرید. (۹۳)

و چون کاروان از مصر بیرون آمد یعقوب گفت: اگر مرا تخطئه نکنید من بوی یوسف را می‏شنوم. (۹۴)

شنوندگان گفتند: قسم به خدا که تو از قدیم‌الایام تا کنون حواست پریشان و عقلت مشوّش است . (۹۵)

پس از آن‌که بشیر آمد  پیراهن او را به رخسارش افکند و دیده انتظارش روشن شد، گفت: به شما نگفتم که از (لطف) خدا به چیزی آگاهم که شما آگه نیستید؟! (۹۶)

در آن حال برادران یوسف عرضه داشتند: ای پدر بر تقصیراتمان از خدا آمرزش طلب که ما خطای بزرگ مرتکب شده‏ایم. (۹۷)

پدر گفت: به زودی از درگاه خدا برای شما آمرزش می‏طلبم که او بسیار آمرزنده و مهربان است. (۹۸)

پس چون بر یوسف وارد شدند، یوسف پدر و مادر خود را در آغوش آورد و  گفت: به مصر در آیید که ان شاءاللَّه ایمن خواهید بود. (۹۹)

و پدر و مادر را بر تخت بنشاند و آن‌ها همگی پیش او سجده کردند، و یوسف در آن حال گفت: ای پدر، این بود تعبیر خوابی که از این پیش دیدم، که خدای من آن خواب را واقع و محقق گردانید و درباره من احسان فراوان فرمود که مرا از تاریکی زندان نجات داد و شما را از بیابان دور به این‌جا آورد پس از آن‌که شیطان میان من و برادرانم فساد کرد، که خدای من لطف و کرمش به آن‌چه مشیتش تعلق گیرد شامل شود و هم او دانا و محکم کار است. (۱۰۰)

بار الها، تو مرا از سلطنت بهره‏ دادی و از علم رؤیا و تعبیر خواب‌ها بیاموختی، ای آفریننده زمین و آسمان، تویی ولی نعمت و محبوب من در دنیا و آخرت، مرا به تسلیم و رضای خود بمیران و به صالحانم بپیوند. (۱۰۱)

این حکایت از اخبار غیب بود که بر تو به وحی می‏رسانیم و تو آن جا که برادران یوسف بر مکر و حیله تصمیم گرفتند حاضر نبودی. (۱۰۲)

و تو هر چند جهد و ترغیب در ایمان مردم کنی باز اکثر آنان ایمان نخواهند آورد. (۱۰۳)

و تو از امت خود اجر رسالت نمی‏خواهی، این کتاب غرضی جز آن‌که اهل عالم را متذکر و بیدار سازد ندارد. (۱۰۴)

و  چه بسیار بر آیات و نشانه ‏ها در آسمان‌ها و زمین می‏گذرند و از آن روی می‏گردانند. (۱۰۵)

و اکثر خلق به خدا ایمان نمی‏ آورند مگر آن‌که مشرک باشند . (۱۰۶)

آیا آنان  ایمن از آنند که عذابی از  خدا بر آن‌ها احاطه کند یا آن‌که ساعت مرگ و قیامتشان ناگهان فرا رسد که در آن حال غافل باشند؟ (۱۰۷)

بگو: طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنیم، و خدا را از شرک و شریک منزه دانم و هرگز به خدای یکتا شرک نیاورم. (۱۰۸)

و ما هیچ کس را پیش از تو به رسالت نفرستادیم جز آن‌که رسولان همه  مردانی بودند از اهل شهرهای دنیا که به وحی ما مؤید شدند، آیا در روی زمین سیر نکرده ‏اند تا عاقبت حال پیشینیانشان را  بنگرند؟ و محققاً سرای آخرت برای اهل تقوا  بسیار نیکوتر است، آیا تعقل نمی‏کنید؟! (۱۰۹)

 تا آن جا که رسولان مأیوس شده و گمان کردند که وعده‌ی نصرت خدا خلاف خواهد شد در آن حال یاری ما بدیشان فرا رسید تا هر که ما خواستیم نجات داده شد، و نیز قهر و انتقام ما از بدکاران عالم باز گردانده نخواهد شد. (۱۱۰)

(۱)-دفاع از قران نوشته : محمد حیدری نسب

۶۰۰ آیه از قرآن : آیا قران روشنگر هر چیزی(تبیانا لکل شئ) است؟ آیا از همه چیز در قران سخن گفته شده است؟


 


۶۰۰ آیه از قرآن


آیا قران روشنگر هر چیزی(تبیانا لکل شئ) است؟

آیا از همه چیز در قران سخن گفته شده است؟


قران در بخشی از آیه ۸۹ سوره نحل می گوید:


.وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ ﴿۸۹﴾


.. و این کتاب را که روشنگر هر چیزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگر است بر تو نازل کردیم.

  آیه  (۸۹) سوره نحل


پاسخ: 

در پاسخ باید پرسید: هدف از نزول قران چه بوده  است؟ تدریس علومی مانند ریاضیات ، فیزیک...؟ و یا آشنایی با جغرافی و علم اقتصاد و...


خود قران پاسخ این پرسش را داده است:

۱- « یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیرًا مِمَّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ قَدْ جَاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ  . یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَیُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ...؛


ای اهل کتاب !تحقیقاً از طرف خدا نور و کتابی روشن به‌سوی شما آمده، خدا بوسیله آن هرکسی را که خواهان رضوان الهی باشد،هدایت می‌کند و شما را از ظلمت‌ها و تاریکی‌ها به‌سوی نور و روشنایی خارج می‌کند.»

آیه ۱۷۴ سوره نساء


و در آیه دیگری گوید:


۲-ذَلِکَ الْکِتَابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ :

آن کتاب (قرآن)  که شکی در آن نیست، هدایتی است برای پرهیزگاران.»


پس قران کتاب هدایت بسوی خداوند است و زمانی که از اصطلاح " روشنگر برای هرچیز" استفاده می کند این روشنگری فقط و فقط در ارتباط با هدایت بشر و رستگاری اوست.

آیه ۲ سوره  بقره


نکته مهم:

نکته مهم تر این است که  بلافاصله پس از آیه ۸۹ سوره نحل  که در ابتدای این بحث آمد می گوید:

"در حقیقت ‏خدا به دادگرى و نیکوکارى و بخشش به خویشاوندان فرمان مى‏ دهد و از کار زشت و ناپسند و ستم باز مى دارد به شما اندرز مى‏ دهد باشد که پند گیرید ."

آیه (۹۰) سوره نحل


نتیجه: َ

قران کتاب هدایت بسوی خداست که در آن به اثبات وجود خدای خالق و یکتا پرداخته که جهان و انسان را هدفمند آفریده است

  در این کتاب انسان به پرستش خدای یکتا و دادگری، نیکوکاری ، بخشش و کار نیک و انجام ندادن کارهای زشت و ناپسند و ظلم و ستم و دروغ و احتکار  و مانند اینها فرا خوانده شده است.

هم چنین قران بعثت پیامبران و کتابهای مقدس دینی و وجود جهان آخرت را مورد تاکید قرار داده است. 

تمام مطالب و موضوعاتی از این قبیل همان تبیانا لکل شئ و یا روشنگری هر چیزی می باشد که در آیه ۸۹ سوره نحل به آن اشاره شده است.


ادامه دارد...



قران بر حسب تاریخ نزول(ت ۹): سوره لیل(شبانگاه):اسلام و قرآن و پیامبر اسلام برای عربها چه کردند؟ شاه کلید سعادتمندی چیست؟



قران بر حسب تاریخ نزول(ت۹)

متاسفانه در این روزگار هر کس که دستش به قلم و یا بلندگوئی برسد درباره دین  نظریه پردازی می کند، در حالی که ۹۹درصد این  افراد حتی برای یکبار کتاب دینی همان دینی که مورد انتقاد قرار می دهند  دقیق مطالعه نکرده اند.

 اینان از طرز سخنشان هم  واضح است که چون فروبرندگان و بلع کنندگان واژه ها عمل می کنند و هر گزار تباط مفاهیم و سیر تشکیل یک دین را نمی دانند ، اما با جرات تما م نظریه می دهند و تشویق کننده هم دارند. 

بنابراین اگر می خواهید انتقاد کنید ابتدا هم چون یک دادستان حقیقی پرونده اتهام را مطالعه کنید و بعد نظر بدهید.


سوره اللیل (شبانگاه) نهمین سوره قرآن برحسب تاریخ نزول(ت۹)


سوره لیل نهمین سوره قرآن است که در شهر مکه بر پیامبر اسلام نازل شد. این سوره نشان می دهد که اسلام، قرآن و پیامبر برای مسلمانان چه کردند. 

و این که عربها پیش از اسلام آوردن چه بودند. نفاق،تنگ نظری ، بخل ، خست و خسیسی و خود پرستی از ارکان زندگی عربان حجاز بود. بلی بخشنده هم داشتند ولی به تعداد انگشتان دست!اما قرآن و آن هم در کوتاهترین مدت از همان تنگ نظران و بخیلان مردان و زنان بخشنده ای ساخت که ضرب المثل شدند به بخشندگی و فتوت!
ابتدا به خواندن بخش از سوره می پردازیم و سپس گزارش علت نزول این سوره را مطالعه        می کنیم:


به نام خداوند بخشنده مهربان

(قسم به این آیات الهی) که سعی و کوشش شما مردم بسیار مختلف است . ( 4 )
اما هر کس عطا و احسان کرد و خدا ترس و پرهیزکار شد. ( 5 )
و به نیکویی  تصدیق کرد. ( 6 )
ما هم البته کار او را  سهل و آسان می‌گردانیم. ( 7 )
اما هر کس بخل ورزید و خود را  بی نیاز دانست. ( 8 )
و نیکویی را تکذیب کرد. ( 9 )
پس به زودی کار او را  دشوار می‌کنیم. ( 10 )
و زمان عذاب و هلاکت داراییش وی را هیچ نجات نتواند داد. ( 11 )
و البته بر ماست که هدایت کنیم. ( 12 )
و ملک دنیا و آخرت از ماست . ( 13 )
من شما را از آتش شعله‌ور دوزخ ترسانیدم و آگاه ساختم. ( 14 )
که هیچ کس در آن آتش در نیفتد مگر شقی‌ترین خلق. ( 15 )
همان کس که  تکذیب کرد و روی از آن بگردانید. ( 16 )
و اهل تقوا را از آن آتش دور سازند. ( 17 )
آن کس که مال خود را  زکات بدهد. ( 18 )
و حال آنکه هیچ کس بر وی حق نعمت ندارد تا به پاداش آن بدهد. ( 19 )
(او احسان نکند) جز در طلب رضای خدای خود که برتر و بالاترین موجودات است. ( 20 )
و البته خشنود خواهد گردید. ( 21 )

گزارش علت نزول سوره
در ارتباط با علت نزول سوره لیل که نهمین سوره بر حسب تاریخ نزول آن بر پیامبر اسلام(ص) می باشد این گونه گفته شده که مردى شاخه‌ی یکى از درختان خرمایش بر بالاى خانه شخص فقیرى قرار گرفته بود.
هر زمان که صاحب درخت نخل برای چیدن خرما بالا می‌رفت، چند دانه ای از آنها درون خانه همسایه فقیر مى‌افتاد و کودکان او آنها را برمى‌داشتند.

 ولی آن مرد بخیل از نخل پایین آمده و خرما ها را از دست کودکان صاحبخانه فقیر مى‌گرفت وحتی اگر دانه ای خرما در دهان یکى از آنها بود انگشتش را بدرون دهان او مى کرد تا خرما را بیرون آورد.

صاحبخانه فقیر به  پیامبر(ص) شکایت نمود و پیامبر(ص) با صاحب نخل دیدار کرد و به او پیشنهاد داد در ازای مالکیت این نخل، نخلى در بهشت برای او تضمین می‌کند؛ اما آن شخص بخیل نپذیرفت که نپذیرفت.
در این میان یکی از  تربیت شدگان قرآن و از اصحاب پیامبر(ص) بنام «ابوالدّحداح»، آن نخل را به قیمت چهل نخل از مالک بخیل درخت خرید وآنرا در اختیار پیامبر گذاشت تا رسول خدا(ص) آن را به آن خانواده فقیر ببخشد. در اینجا بود که سوره واللیل نازل شد.

تحلیل معنوی
..
علاوه بر قسم به شبانگاه و اشاره به این که : شب مردان خدا روز جهان افروز است... خداوند  در سه آیه نخست راز ی مهم  در ارتباط با  سعادتمندی  در زندگی را آشکار می کند.

در این  سه آیه و تاکید می کند که سعادتمندی انسان در گرو بخشندگی و بخشش و عطا است. بخشش و عطا بخاطر خداوند که سعادت در دوجهان را به همراه دارد و کار دو دنیا را آسان می سازد. 

هم چنین در قرآن آیه مهمی است که ایکاش همه به آن توجه می کردیم .بخصوص در این دوران که جهان لبریز از بلایاست . آن آیه می گوید: " ما بر مردم جامعه ای که صالح و نیکو کار هستند بلا نازل نمی کنیم."
پس شرط دفع بلا نیکوکار بودن و صالح و مصلح بودن است. وگرنه امواج بلا جامعه را در خواهد نوردید. ایا ناله جانسوز گرفتاران و بی خانمانا ن و ضجه کودکان یتیم را نمی شنویم و  مسکینان خاک نشین و در ماندگان جامعه را نمی بینیم؟

 اگر نمی شنویم بخاطر ان است که ملکوت در درون قلب ما قرار نگرفته است. اکنون ۱۱۴ سوره و بیش از ۶۰۰۰ آیه در نزد ما به امانت گذارده شده ست.مگر ما  با ابو دحداح عرب تحصیل ناکرده چقدر تفاوت داریم؟ آیا نمی خواهیم براهی که او رفت برویم؟

سوره به وضوح می گوید ! انسان بخیل و خسیس زندگی سالم و راحتی نخواهد داشت. این اصلی است که همه جامعه های اخلاقی بشری پذیرفته اند.


تحلیل کلامی

این سوره و دو سوره بعدی بر حسب تاریخ نزول با قسم به شب ( همین سوره) و دهمین سوره با قسم به سپیده دم بنام سوره فجر و یازدهمین سوره با قسم به روشنایی روز نازل شدهاند و یک قوس نزولی از تاریکی به سپیده دم و آنگاه به روشنایی روز را نشان می دهند که در حقیقت از لحاظ معنی قوس صعودی است. شاید هرسه اشاره به ان دارند که آیات قرآن می توانند شب تاریک زندگی بشر را به روز روشن مبدل سازند،

ادامه دارد...