به پایان آمد این دفتر...
سوره توبه (برائت) ۱۱۴ امین سوره قران برحسب تاریخ نزول(آخرین بخش)
پرودگار را سپاس که توفیق ارزانی داشت تا هر ۱۱۴ سوره قرآن برحسب تاریخ نزول بزبان پارسی و با برگزیدن عنوانهایی بر ای آیات مهم به پایان آید. اگر این نوشتارها با دقت و از شماره نخست مطالعه شود خواننده به ساختار قران و تاریخ تحول آن و تاریخ و چگونگی شکل گیری دین اسلام پی خواهد برد.امید که جوینده ای را بکار آید.
و بعضی دیگر از آنها به گناهان خود اعتراف کردند که عمل صالح و فعل قبیح هر دو به جای آوردند، امید باشد که خداوند توبه آنان بپذیرد که البته خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۱۰۲)
تو از اموال مؤمنان صدقات را دریافت دار که بدان صدقات نفوس آنها را پاک و پاکیزه میسازی و رشد و برکت میدهی، و آنها را به دعای خیر یاد کن که دعای تو در حق آنان موجب تسلّی خاطر آنها شود و خدا شنوا و داناست. (۱۰۳)
آیا مؤمنان هنوز ندانسته اند که محققاً خداست که توبه بندگان را میپذیرد و صدقه آنها را قبول میفرماید و خداست که بسیار توبهپذیر و بر خلق مهربان است؟ (۱۰۴)
و بگو که هر عمل کنید خدا آن عمل را می بیند و هم رسول و مؤمنان بر آن آگاه میشوند، آن گاه به سوی خدایی که دانای عوالم غیب و شهود است بازگردانیده شوید و او شما را به کردارتان واقف سازد. (۱۰۵)
و برخی دیگر (از گناهکاران) آنهایی هستند که کارشان بر مشیت خدا موقوف است یا آنان را عذاب کنید و یا از گناهشان درگذرد، و خدا دانا و حکیم است. (۱۰۶)
مسجد شیطان
و (گروهی دیگر از منافقانند) آنان که مسجدی برای زیان به اسلام بر پا کردند و مقصودشان کفر و عناد و تفرقه کلمه بین مسلمین و ساختن کمینگاهی برای دشمنان دیرینه خدا و رسول بود، و با این همه قسمهای مؤکد یاد میکنند که ما جز قصد خیر غرضی نداریم، و خدا گواهی میدهد که محققاً دروغ میگویند. (۱۰۷)
تو (ای رسول ما) هرگز در مسجد آنها نیایست که همان مسجد (قبا) که بنیانش از اول بر پایه تقوای محکم بنا گردیده سزاوارتر است به اینکه در آن اقامه نماز کنی، که در آن مسجد مردان پاکی که مشتاق تهذیب نفوس خودند درآیند، و خدا مردان پاک مهذّب را دوست میدارد. (۱۰۸)
آیا کسی که مسجدی به نیت تقوا تأسیس کرده و رضای حق را طالب است مانند کسی است که بنایی سازد بر پایه سستی در کنار مسیل (لبه پرتگاه دوزخ) که زود به ویرانی کشد و عاقبت او را به آتش دوزخ درافکند؟! و خدا هرگز ستمکاران را هدایت نخواهد فرمود. (۱۰۹)
نکته: این مسجد به مسجد ضرار یعنی ضرر زننده معروف بود
بنیانی که آنها بنا کردند دلهای ایشان را همیشه به حیرت و شک و ریب افکند تا آنکه از آن دل برکنند، و خدا دانا و حکیم است. (۱۱۰)
عهدی که خدا در تورات و انجیل و قرآن کرده است
همانا خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنها در راه خدا جهاد میکنند پس به قتل میرسانند و کشته میشوند، این وعده قطعی است بر خدا و عهدی است که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده، و از خدا باوفاتر به عهد کیست؟ پس از این معاملهای که کردید بسی شاد باشید که این به حقیقت سعادت و فیروزی بزرگ است. (۱۱۱)
خداپرستان حقیقی
اینان همان از گناه پشیمانان، خداپرستان، حمد و شکر نعمتگزاران، روزهداران، نماز با خضوع گزاران، امر به معروف و نهی از منکر کنندگان، و نگهبانان حدود الهیاند، و مؤمنان را بشارت ده. (۱۱۲)
پیغمبر و گرویدگان به او نباید برای مشرکان هر چند خویشان آنها باشند از خدا آمرزش طلبند بعد از آنکه آنها را اهل دوزخ شناختند. (۱۱۳)
و ابراهیم هم که برای پدرش از خدا آمرزش خواست این نبود مگر به موجب عهدی که با او کرده بود و چون بر او محقق شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست، که ابراهیم شخصی بسیار خداترس و بردبار بود. (۱۱۴)
و خدا بعد از آنکه قومی را هدایت کرد دیگر گمراه نکند تا بر آنها آنچه را باید از آن بپرهیزند معین و روشن بیان کند، که خدا محققاً به همه چیز داناست. (۱۱۵)
محققاً و منحصراً ملک و پادشاهی آسمانها و زمین از آن خداست که خلق را زنده کند و بمیراند، و شما را جز خدا سرپرست و یاوری نیست. (۱۱۶)
همانا خدا بر پیغمبر و اصحابش از مهاجر و انصار که در ساعت سختی- که نزدیک بود دلهای فرقه ای از آنها بلغزد- پیروی از رسولش کردند باز لطف فرمود و از لغزشهاشان درگذشت، که او درباره رسول و مؤمنان به یقین مشفق و مهربان است. (۱۱۷)
و بر آن سه تن [آن سه نفر مرارة بن ربیع و هلال بن امیه و کعب بن مالک بودند که از زحمت جنگ و سختی حال و رنج و تعب و گرما از رفتن به جنگ در تبوک خودداری کردند و بعد در حضور پیغمبر آمدند و عذرخواهی کردند و توبه آنها پذیرفته شد.] که باز نهاده شدند آنکه زمین با همه پهناوری بر آنها تنگ شد و بلکه از خود دلتنگ شدند و دانستند که از خدا جز به او ملجأ و پناهی نیست، پس خدا بر آنها باز لطف فرمود تا توبه کنند، که خداوند بسیار توبه پذیر و مشفق و مهربان است. (۱۱۸)
ای اهل ایمان، خداترس باشید و با مردان راستگوی با ایمان بپیوندید. (۱۱۹)
اهل مدینه و بادیه نشینان اطرافشان نباید هرگز از پیغمبر تخلف کنند و نه هرگز جان خود را از جان او عزیزتر شمارند، زیرا هیچ رنج تشنگی و خستگی و گرسنگی در راه خدا نکشند و هیچ قدمی در جایی که کفار را خشمگین کند ننهند و هیچ دستبردی به دشمنان نرسانند جز آنکه در مقابل هر یک از این رنج و آلام عمل صالحی در نامه اعمالشان نوشته شود که خدا هرگز اجر نیکوکاران را ضایع نخواهد گذاشت. (۱۲۰)
و هیچ مالی کم یا زیاد انفاق نکنند و هیچ وادییی نپیمایند جز آنکه در نامه عمل آنها نوشته شود تا خداوند بسیار بهتر از آنچه کردند اجر به آنها عطا فرماید. (۱۲۱)
و نباید مؤمنان همگی بیرون روند (و رسول را تنها گذارند) پس چرا از هر طایفه ای جمعی برای جنگ و گروهی نزد رسول برای آموختن علم دین مهیا نباشند تا قوم خود را چون به نزدشان بازگشتند بیم رسانند، باشد که حذر کنند. (۱۲۲)
ای اهل ایمان، با کافران از آنان که با شما نزدیکترند شروع به جهاد کنید و باید کفار در شما درشتی و نیرومندی و قوت و پایداری حس کنند، و بدانید که خدا همیشه با پرهیزکاران است. (۱۲۳)
و هر گاه سورهای نازل شود برخی هستند که به دیگران میگویند: این سوره بر ایمان کدام یک از شما افزود؟ آنان که به حقیقت اهل ایمانند همه را بر ایمان بیفزود و شادمان و مسرور شدند. (۱۲۴)
و اما آنان که دلهاشان به مرض مبتلاست هم بر خبث ذاتی آنها خباثتی افزود تا به حال کفر جان دادند. (۱۲۵)
آیا نمیبینند که آنها در هر سالی یک بار یا دو بار البته امتحان میشوند؟ باز هم پشیمان نشده و (خدا را) یاد نمیکنند. (۱۲۶)
و هر گاه سورهای نازل شود بعضی از آنها به بعضی دیگر نگاه و اشاره کرده، گویند: آیا شما را کسی دیده و شناخته ؟ آن گاه همه بر میگردند. خدا دلهاشان را برگرداند، که مردمی بسیار بی شعور و نادانند. (۱۲۷)
دغدغه های اصلی پیامبر
همانا رسولی از جنس شما برای شما آمد که فقر و پریشانی و جهل و فلاکت شما بر او سخت میآید و بر شما بسیار حریص و به مؤمنان رئوف و مهربان است. (۱۲۸)
پس (ای رسول) هر گاه مردم رو گردانیدند بگو: خدا مرا کفایت است که جز او خدایی نیست، من بر او توکل کردهام و او رب عرش بزرگ است. (۱۲۹)
پایان