سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

ادامه از نوشته پیشین پیامبران پیش از رسالت پیامبری چه دینی داشتند(بخش دوم)؟ ادیان ابر اهیمی



ادامه از نوشته پیشین

پیامبران پیش از رسالت پیامبری چه دینی داشتند؟(بخش دوم)

ادیان ابر اهیمی

 از بررسی پیشینه زرتشت(نوشتار پیشین) که بر اساس باور زرتشتیان و کتابهای دینی آنان او پیش از پیدایش و خلقت مقدس بوده و قدیس به شمار می آمده و اهورامزدا همواره بر نور وجودی او پیش از تولد و خلقت نظر داشته اکنون به بررسی به پیشینه اعتقادی پیامبران ادیان ابراهیمی می پردازیم


نوح

کتاب عهد عتیق انجیل از نوح پیامبر چنین سخن گفته است:

...این است پیدایش نوح. نوح مردی عادل بود، و در عصر خود کامل. و نوح با خدا راه می‌رفت.
و خداوند به نوح گفت: «تو و تمامی اهل خانه‌ات به کشتی در آیید، زیرا تو را در این عصر به حضور خود عادل دیدم.

ابراهیم

هم چنین در عهد عتیق اطلاعات زیر در باره پیشینه اعتقادی ابر اهیم وجود دارد:
دعوت خدا از ابرام(ابر اهیم)
۱و خداوند به ابرام گفت: «از ولایت خود، و از مولد خویش و از خانه پدر خود بسوی زمینی که به تو نشان دهم بیرون شو،
۲و از تو امتی عظیم پیدا کنم و تو را برکت دهم، و نام تو را بزرگ سازم، و تو برکت خواهی بود.
۳و برکت دهم به آنانی که تو را مبارک خوانند، و لعنت کنم به آنکه تو را ملعون خواند. و از تو جمیع قبایل جهان برکت خواهند یافت.»
۱۰و فرشته خداوند به وی گفت: «ذریت تو را بسیار افزون گردانم، به حدی که از کثرت به شماره نیایند.»

اسماعیل:
۱۱و فرشته خداوند وی(همسر ابر اهیم) را گفت: «اینک حامله هستی و پسری خواهی زایید، و او را اسماعیل نام خواهی نهاد، زیرا خداوند تظلم تو را شنیده است.
۱۲و او مردی جسور خواهد بود، دست وی اقدرتر از ۶دکس هر کس و دست هر کس به ضد او، و پیش روی همه برادران خود ساکن خواهد بود.»
خدا آواز پسر را بشنید و فرشته خدا از آسمان، هاجر را ندا کرده، وی را گفت: «ای هاجر، تو را چه شد؟ ترسان مباش، زیرا خدا آواز پسر را در آنجایی که اوست، شنیده است.
۱۸ برخیز و پسر را برداشته، او را به دست خود بگیر، زیرا که از او اُمّتی عظیم بوجود خواهم آورد.»
۱۹ و خدا چشمان او را باز کرد تا چاه آبی دید. پس رفته، مشک را از آب پر کرد و پسر را نوشانید.

۲۰ و خدا با آن پسر می‌بود. و او نمو کرده، ساکن صحرا شد، و در تیراندازی بزرگ گردید.
۲۱ و در صحرای فارا، ساکن شد. و مادرش زنی از زمین مصر برایش گرفت.


کل مطالب مربوط به نوح تا ابر اهیم و اسماعیل  از  آیات  سفر پیدایش انجیل عهد عتیق  باب ۷ به بعد

  نقل شده اند.


انجیل عهد جدید

لوقا ۱:‏۱-۴ - مشابه اعمال ۱:‏
.....
پیشگویی تولد یحیای تعمیددهنده که خدا در شکم مادرش او را قدیس اعلام کرده بود

۵در زمان هیرودیس، پادشاه یهودیه، کاهنی می‌زیست، زکریا نام. او از کاهنان گروه اَبیّا بود. همسرش اِلیزابِت نیز از تبار هارونِ کاهن بود.

۶هر دو در نظر خدا پارسا بودند و مطابق همۀ احکام و فرایض خداوند بی‌عیب رفتار می‌کردند.۷امّا ایشان را فرزندی نبود، زیرا اِلیزابِت نازا بود و هر دو سالخورده بودند.

۸یک بار که نوبتِ خدمت گروه زکریا بود، و او در پیشگاه خدا کهانت می‌کرد،۹بنا‌به رسم کاهنان، قرعۀ دخول به قدسِ معبدِ خداوند و سوزاندن بخور به نام وی افتاد.۱۰در زمان سوزاندن بخور،

 تمام جماعتْ بیرون سرگرم دعا بودند۱۱که ناگاه فرشتۀ خداوند، ایستاده بر جانب راست بخورسوز، بر زکریا ظاهر شد.

۱۲زکریا با دیدن او، بهت‌زده شد و ترس وجودش را فراگرفت.

۱۳امّا فرشته به او گفت: «ای زکریا، مترس! دعای تو مستجاب شده است. همسرت اِلیزابِت برای تو پسری خواهد زایید که باید نامش را یحیی بگذاری.

۱۴تو سرشار از شادی و خوشی خواهی شد، و بسیاری نیز از میلاد او شادمان خواهند گردید،

۱۵زیرا در نظر خداوند بزرگ خواهد بود.

 یحیی نباید هرگز به شراب یا دیگر مُسکِرات لب زند. حتی از شکم مادر، پر از روح‌القدس خواهد بود،

۱۶و بسیاری از قوم اسرائیل را به‌سوی خداوند، خدای ایشان باز‌خواهد گردانید.
۱۷او به روح و قدرت الیاس، پیشاپیش خداوند خواهد آمد تا دل پدران را به‌سوی فرزندان، و عاصیان را به‌سوی حکمت پارسایان بگرداند، تا قومی آماده برای خداوند فراهم سازد.»»


پیشگویی تولد عیسی

۲۶در ماه ششم، جبرائیل فرشته از جانب خدا به شهری در جلیل فرستاده شد که ناصره نام داشت،۲۷تا نزد باکره‌ای مریم نام برود. مریم نامزد مردی بود، یوسف نام، از خاندان داوود.

۲۸فرشته نزد او رفت و گفت: «سلام بر تو، ای که بسیار مورد لطفی. خداوند با توست.»

۲۹مریم با شنیدن سخنان او پریشان شد و با خود اندیشید که این چگونه سلامی است.

۳۰امّا فرشته وی را گفت: «ای مریم، مترس! لطف بسیار خدا شامل حال تو شده است.

۳۱اینک آبستن شده، پسری خواهی زایید که باید نامش را عیسی بگذاری.

۳۲او بزرگ خواهد بود ...

خداوندْ خدا تخت پادشاهی جَدّش داوود را به او عطا خواهد فرمود.

۳۳او تا ابد بر خاندان یعقوب سلطنت خواهد کرد و پادشاهی او را هرگز زوالی نخواهد بود.»

۳۴مریم از فرشته پرسید: «این چگونه ممکن است، زیرا من با مردی نبوده‌ام؟»

۳۵فرشته پاسخ داد: «روح‌القدس بر تو خواهد آمد و قدرت خدای متعال بر تو سایه خواهد افکند. از این‌رو، آن مولودْ مقدّس و پسر خدا خوانده خواهد شد.

۳۶اینک اِلیزابِت نیز که از خویشان توست، در سن پیری آبستن است و پسری در راه دارد. آری، او که می‌گویند نازاست، در ششمین ماهِ آبستنی است.

۳۷زیرا نزد خدا هیچ امری ناممکن نیست!»۳۸مریم گفت: «کنیزِ خداوندم. آنچه دربارۀ من گفتی، بشود.» آنگاه فرشته از نزد او رفت.

ادامه دارد

ادامه دارد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد