سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

کتابهای مقدس (قرآن): آیا در خواست دعا از امامان الهی کفر است؟(بخش چهارم)


ادامهاز نوشتار پیشین

اصول بنیادین فکری و اعتقادی قرآن

آیا  در خواست دعا از امامان الهی کفر است؟(بخش چهارم)

خداوند در سوره توبه خطاب به پیامبر اسلام می گوید : اگر بر ای مشرکان و خداناباوران طلب آمرزش بخشایش کنی و حتی اگر این طلب بخشایش را هفتاد بارانجام دهی هیچ گونه سودی برای آنان نخواهد داشت. مفهوم مخالف  بر آجده از این  آیه این است که اگر پیامبر برای خداباوران و افراد با ایمان طلب بخشایش از خدا کند خدا دعای او را مستجاب می کند:


چه براى آنان آمرزش بخواهى یا برایشان آمرزش نخواهى یکسان است و حتی  اگر هفتاد بار برایشان آمرزش طلب کنى هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزید چرا که آنان به خدا و فرستاده‏ اش کفر ورزیدند و خدا گروه فاسقان را هدایت نمى ‏کند (۸۰)


تا اینجا و تا این بخش از این چند نوشتار بر اساس آیات قرآن ثابت شد که در خواست دعا از امامان الهی و پیامبران  در زمان زندگی آنان  کفر وشرک نیست و مخالفین این در خواستها معنی شرک و بت پرستی را درک نکرده اند.

چون شرک و بت پرستی آنجایی است که شخص خدا باور، خدا را کنار گذارده و امامان الهی و پیامبران را همه کار ه عالم بداند و کار را به آنان تفویض کند و خداوند را تماشاگری خنثی در معرکه بداند.
در حالی که همه خداباوران عقلگرا و حد اقل پیروان حقیقی قرآن که از روی فهم و تدبر آیات این کتاب را مطالعه کرده اند می دانند که همه کاره این جهان و آن جهان خداوند است و همه چیز بدست اوست،  هیچ کس با او در خدایی شریک نیست.
منتهی همان گونه که  خداوند می گوید اگر بندگان خوبم مر ا دعا کنند دعایشان را می پذیرم و اجابت می کنم، بطریق اولی دعای پیامبران و امامان الهی را بیش از دیگران می پذیرد و اجابت می کند.

پرسش  های بسیار مهم:
آیا می توان از روح امامان و پیامبر ان الهی که در گذشته اند و دیگر در قید حیات نیستند نیز طلب استمداد کرد ؟
آیا می توان از روح آنان خواست که نزد خداوند شفاعت کنند تا حاجت کسی پذیر فته شود ؟ آیا اصلا روح آنان توانایی شنیدن دارد که ندای در خواست کمک و شفاعت پیروان دین را بشنوند؟


نقطه جدایی
د ر اینجا  مابین معتقدان به دین یک خط جدایی ایجاد می شود. چون  مسلمانان به تبع  علمای دینشان و گفتار آنان و یا اگر خودشان اهل تحقیق و مطالعه باشند بر  اساس در یافتهای خودشان از قرآن و گفتارهایی که از پیامبر نقل شده به دو گروه تقسیم می شوند:
گروه اول:  بر  این باورند  شخصی که از دنیا میرود چه امام الهی و پیامبر خدا باشد و چه فرد عادی ، نه تنها جسمش بلکه روحش نیز از بین رفته و هیچ گونه توانایی شنیدن و یا دیدن ندارد . به بیان دیگر طرز تفکر این گروه همان طرز تفکر مادیگرایان و خدا ناباوران است که می گویند کسی که می میرد   نه جسمش باقی میماند و نه روحش و پرونده او بر ای ابد بسته می شود.

گروه دوم: بر این باورند که روح پیامبر ان و امامان الهی و شهداء راه حق و بندگان صالح خداوند پس از مرگ ازبین نمی رود و بر  حسب مقاماتی که نزد خداوند دارد می توانند صدای در خواست کنندگان را بشنوند و تقاضاهای آنان را به در گاه الهی عرضه کنند و بر ای بر آورده شدن حوایج آنان در درگاه خداوند شفاعت کنند.
این گروه به آیه ۱۶۹ سوره آل عمران استناد می کنند که می گوید:

هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده‏ اند مرده مپندار بلکه زنده‏ اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى ‏شوند (۱۶۹)

گروه دوم توضیح می دهند  کسانی که در راه خدا کشته شده اند  بنابر آیه فوق زنده اند در پیروی از راه امامان و پیامبران الهی کشته شده و بخاطر رسالت آنان جان باخته اند، آن وقت چطور می شود که  روح پیروان این امامان الهی پس از شهادت زنده بماند و لی روح پیامبران و امامان الهی که بنیانگذاران نهضت هایی خدایی هستند نابود شود ؟

بنابر این باور به این  که روح قدیسان و بر گزیدگان خدا می تواند شنوای در خواست معتقدان به آنان باشد فقط و فقط بستگی به این دید گاه دارد که  به بقای روح و جاودانگی آن اعتقاد داشته باشیم یاخیر؟ 

نکته: باید توجه داشت که تا آنجا که به مسلمانان مربوط می شود بیشترین میزان مخالفت با زندگی روحی  و شنوا بودن ارواح پیامبران و امامان الهی به سرزمین عربستان و پس از ظهور وهابیت  ربط پیدا می کند که مشکل آفرین ترین فرقه پس از گرو  ه خوارج  در اسلام بوده اند و تقریبا تا حدود ۹۵ در صدهمان آراء و افکار خوارج را دارند. 

خوارج پیامبران را افرادی بسیار معمولی می دانستند و حتی به آنچه که قرآن در باره این برگزیدگان حق گفته بود عملا معتقد نبودند .  در حقیقت آنان  یک گروه سیاسی مخالف  و  با دیدگاه های مادی بودند. به همین دلیل در بی رحمی و کشتار نظیر نداشتند و ما تا چندی قبل که شاهد ظهور گروه هایی آدم کش و خونخوار بنام داعش شدیم  نمی توانستیم تصور کنیم که چرا مسلمانان صدر اسلام و بخصوص خلیفه چهارم امام علی علیه السلام آن چنان باشدت با آنان بر خورد کرد.
دیدگاه وهابیت نیز در ارتباط با پیامبران الهی یک دیدگاه معمولی و تقریبا مادی است. آنان جایگاه ویژه ای و خاصی برای پیامبران قایل نیستند و لی در عوض به علماء مذهبی خود بخصوص امام احمد حنبل نویسنده کتاب المسند اعتقادی فوق العاده دارند و کتاب رو ایات و احادیث او را بعد از قرآن معتبر ترین کتاب می دانند. این در  حالی است که در همین کتاب المسند احادیثی از پیامبر   اسلام  روایت شده که جزو احادیث صحیح خودشان می باشد و کاملا در تضاد با افکار خوارج و وهابیت است. خوارج و وهابیت تمام پیروان ادیان دیگر و حتی تمام مسلمانان بغیر از گروه وهابی رامش ک دانسته و مستحق مرگ می دانند.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد