ادامه از نوشتارهای پیشین
اصول بنیادین فکری و اعتقادی قرآن
نیازها و حقوق انسانی(۱): حق زندگی کردن
پیامهای قرآن، به دنبال فراهم کردن زمینه رشد و تعالی مخاطبان هستند. چون این نکته مسلم است که رشد و تعالی انسان با بر طرف کردن نیازهای او محقق میشود. یعنی نیازهای انسان، باید بر آورده شود. انسان در طی زندگی دو گروه نیازمندی دارد: نیازمندیهای جسمی و نیازمندیهای روحی .
آبراهام مزلو نظریهپرداز کلاسیک مدیریت، در مورد نیازهای اساسی انسان یک هرم از نیازهای انسانی ارائه کرده است. این نظریه در میان بینشهای حاصل از جنبش روابط انسانی در مدیریت مقارن با دوران رکود اقتصادی بزرگ غرب از اهمیت ویژه برخوردار است و نظریهای بنیادین محسوب میشود.
این نظریه از نظریههای محتوایی در مورد انگیزش به شمار میآید. نظریههای محتوایی چیستی رفتارهای برانگیخته را شرح میدهند و به طور عمده با آنچه در درون فرد یا محیطش میگذرد و به رفتار فرد نیرو بخشیده سروکار دارد؛ به عبارت دیگر این نظریهها، به مدیر نسبت به نیازهای کارکنانش بینش میدهند و به او کمک میکنند تا بداند کارکنان به چه چیزهایی به عنوان پاداش کار یا ارضاکننده بها میدهند؛ درحالیکه نظریههای فراگردی چگونگی و چرایی برانگیختگی افراد را توصیف میکنند. به اعتقاد مزلو نیازهای آدمی از یک سلسلهمراتب برخوردارند که رفتار افراد در لحظات خاص تحت تأثیر شدیدترین نیاز قرار میگیرد. هنگامی که ارضای نیازها آغاز میشود، تغییری که در انگیزش فرد رخ خواهد داد بدین گونه است که به جای نیازهای قبل، سطح دیگری از نیاز، اهمیت یافته و محرک رفتار خواهد شد. نیازها به همین ترتیب تا پایان سلسلهمراتب نیازها اوج گرفته و پس از ارضاء، فروکش کرده و نوبت به دیگری میسپارند در سال ۱۹۴۳ به عنوان نظریهٔ رشد آدمی نوشته شد• نیازهای زیستی: نیازهای زیستی اولین سازندگان سلسلهمراتب هستند و تا زمانیکه قدری ارضا گردند، بیشترین تأثیر را بر رفتار فرد دارند. نیازهای زیستی نیازهای آدمی برای حیات خودند؛ یعنی: خوراک، پوشاک و مسکن. تا زمانی که نیازهای اساسی برای فعالیتهای بدن به حد کافی ارضاء نشدهاند، عمده فعالیتهای شخص احتمالاً در این سطح بوده و بقیه نیازها انگیزش کمی ایجاد خواهد کرد؛
• نیازهای امنیتی: نیاز به رهایی از وحشت، تأمین جانی و عدم محرومیت از نیازهای اساسی است؛ به عبارت دیگر نیاز به حفاظت از خود در زمان حال و آینده را شامل میشود؛
• نیازهای اجتماعی: یا احساس تعلق و محبت؛ انسان موجودی اجتماعی است و هنگامی که نیازهای اجتماعی اوج میگیرد، آدمی برای روابط معنیدار با دیگران، سخت میکوشد؛
• احترام: این احترام قبل از هر چیز نسبت به خود است و سپس قدر و منزلتی که توسط دیگران برای فرد حاصل میشود. اگر آدمیان نتوانند نیاز خود به احترام را از طریق رفتار سازنده برآورند، در این حالت ممکن است فرد برای ارضای نیاز جلب توجه و مطرح شدن، به رفتار خرابکارانه یا نسنجیده متوسل شود؛
• خودشکوفایی و خودانگیزشی: یعنی شکوفا کردن تمامی استعدادهای پنهان آدمی؛ حال این استعدادها هر چه میخواهد باشد. همانطور که مزلو بیان میدارد: «آنچه آنسان میتواند باشد، باید بشود».
تقسیم بندیهای تکمیلی
در کنار این نوع تقسیم بندی روانشناسان دیگری چون مک دوگال (William McDougall) نیز تقسیم بندی های مشابهی ارایه داده اند که همگی تلاشی برای شناخت بهتر نیازهای بشری بوده است. مک دوگال نیازهای انسان را به غریزه های اکتساب، سازندگی، کنجکاوی، گریز، جمعگرایی، ستیزه جویی، تولید مثل، نفرت، خواری طلبی، ابراز وجود و سپس گستره این غریزه ها را به هجده مورد تقسیم بندی می کند. و در مثال دیگری فروید (Sigmund Freud) غریزه های انسان را به دو بخش غریزه های زندگی و غریزه های مرگ تقسیم کرده است.
تقسیم بندی قران از نیازهای انسانی: حق حیات و زندگی
در تلقی قرآن، زندگی اساسی ترین هدیه ای است که به انسان ها داده شده است.-همانکه مرگ و زندگى را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید و اوست ارجمند آمرزنده. آیه (۲) سوره ملک
خدا پردازشگر حیات بوده و در ایجاد آن هدفی داشته است
-شما را از نفسى واحد آفرید سپس جفتش را از آن قرار داد و براى شما از دامها هشت قسم پدید آورد شما را در شکمهاى مادرانتان آفرینشى پس از آفرینشى دیگر در تاریکیهاى سه گانه [م شیمه و رحم و شکم] خلق کرد این است خدا پروردگار شما فرمانروایى که از آن اوست و خدایى جز او نیست پس چگونه برگردانیده مى شوید آیه (۶) سوره زمر
حیات و زندگی محترم و محفظ است و نباید از بین برود!
-و نفسى را که خداوند حرام کرده است جز به حق مکشید و هر کس مظلوم کشته شود به سرپرست وى قدرتى داده ایم پس [او] نباید در مجازات قتل زیاده روى کند زیرا او یارى شده است آیه(۳۳)اسراء
اگر کسی بیگناه کشته شود گویی همه مردم کشته شده اند
-از این روى بر فرزندان اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس کسى را جز به قصاص قتل یا [به کیفر] فسادى در زمین بکشد چنان است که گویى همه مردم را کشته باشد و هر کس کسى را زنده بدارد چنان است که گویى تمام مردم را زنده داشته است و قطعا پیامبران ما دلایل آشکار براى آنان آوردند پس از آن بسیارى از ایشان در زمین زیاده روى مى کنند آیه (۳۲) سوره مائده
منابع: ویکپدیا
پژوهش های زبان شناختی قرآن فصلنامه دانشگاه اصفهان
ادامه دارد