سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

فهرست مطالبی که قرآن بعنوان کتاب دینی بر ای نخستین بار مطرح کرد(بخش هفدهم) و سوره یونس پنجاه و یکمین سوره بر حسب نزول

ادامه از نوشتار پیشین

-فهرست مطالبی که قرآن بعنوان کتاب دینی بر ای نخستین بار مطرح کرد(بخش هفدهم)

-سوره یونس پنجاه و یکمین سوره بر حسب تاریخ نزول  (بخش سوم)

گزارش کوتاه طوفان نوح

-و حکایت نوح را بر اینان باز خوان که به امتش گفت: ای قوم اگر مقام رسالت و اندرز من به آیات خدا بر شما گران می‏آید، من تنها به خدا توکل کردم، شما هم به اتفاق بتان و خدایان باطل خود هر مکر و تدبیری (بر آزار من) دارید انجام دهید تا امر بر شما پوشیده نباشد و درباره من هر مکر و اندیشه دارید به کار برید و مهلتم ندهید. (۷۱)

پس اگر شما روی گردانیده (و نصیحت مرا نپذیرفتید) من از شما اجری نخواسته بلکه اجر من تنها بر خداست و من خود از جانب حق مأمورم که از اهل اسلام و تسلیم حکم او باشم. (۷۲)

قوم نوح باز او را تکذیب کردند، ما هم او و پیروانش را که با او در کشتی بودند نجات داده و خلفای روی زمین قرار دادیم و آنان که آیات ما را تکذیب کردند همه را غرق کردیم، بنگر تا عاقبت انذارشدگان به کجا کشید! (۷۳)

آن گاه بعد از نوح پیغمبرانی را به امتانشان فرستادیم، آن‌ها با آیات و معجزات بر آن امت‌ها آمدند و آنان هم همان آیاتی را که پیشینیان تکذیب کردند، تکذیب کرده و ایمان نیاوردند. این چنین ما هم بر دل‏های سرکشان مهر برنهیم. (۷۴)

آن گاه بعد از آن رسولان، موسی و هارون را با معجزات خود به سوی فرعون و اشراف مملکت او فرستادیم، آن‌ها هم گردنکشی کردند و مردمی تبهکار بودند. (۷۵)

گفتند این سحر است!

و چون حق از جانب ما بر آن‌ها آمد گفتند: این سحر بودنش بر همه آشکار است. (۷۶)

موسی به آنان گفت: آیا به آیات حق که برای شما آمد نسبت سحر می‏دهید؟ آیا این سحر است و حال آن‌که ساحران را هرگز فلاح و فیروزی نخواهد بود؟! (۷۷)

پاسخ دادند که آیا تو آمده ‏ای که ما را از عقاید و آدابی که پدران خود را بر آن یافته ‏ایم بازگردانی تا خود و برادرت هارون در زمین سلطنت یابید و بر ما حکم‌فرما شوید؟ ما هرگز به شما ایمان نخواهیم آورد. (۷۸)

فرعون ساحران را فرا خوانی کرد

 فرعون (به اتباعش) گفت: هر کجا ساحری ماهر و داناست همه را نزد من حاضر کنید. (۷۹)


آن گاه که ساحران همه حاضر شدند موسی به ساحران گفت که شما اول بساط سحر خود را بیندازید. (۸۰)

وخداوند سحر ساحران را باطل کرد

آن گاه که ساحران بساط جادو انداختند، موسی گفت: خدا البته سحر شما را باطل خواهد کرد، که خدا هرگز عمل مفسدان را اصلاح نکند. (۸۱)

و خدا به (آیات و) کلمات خود حق را تا ابد پایدار گرداند هر چند بدکاران عالم راضی نباشند. (۸۲)

پس کسی به موسی ایمان نیاورد جز قبیله‌ی او آن هم با حال خوف و تقیه از فرعون و مهتران اتباعش که مبادا فرعون در صدد فتنه و قتلشان برآید که فرعون در سرزمین مصر بسیار علوّ و سرکشی داشت و سخت متعدّی و ستمکار بود. (۸۳)

و موسی گفت که ای قوم من، شما اگر به حقیقت ایمان به خدا آورده و اگر به راستی تسلیم فرمان او هستید بر او توکل کنید. (۸۴)

پیروان موسی نیز همه گفتند: ما بر خدا توکل کردیم، بار الها ما را دستخوش فتنه‌ی اشرار و قوم ستمکار مگردان. (۸۵)

و ما را به رحمت و لطف خود از شر کافران نجات ده. (۸۶)

خانه های خود را قبله قرار دهید!

و به موسی و برادرش (هارون) وحی کردیم که شما برای پیروانتان در شهر مصر منزل گیرید و (اکنون که از بیم فرعونیان به مساجد نتوانید رفت)، خانه‏ هایتان را قبله و معبد خود قرار دهید و نماز به پا دارید و (تو هم ای رسول) مؤمنان را (به فتح در دنیا و بهشت در آخرت) بشارت ده. (۸۷)

موسی فرعونیان را نفرین کرد.

و موسی عرض کرد: بار الها تو به فرعون و فرعونیان در حیات دنیا ملک و اموال و زیورهای بسیار بخشیدی که - پروردگارا- بدین وسیله بندگان را از راه تو گمراه کنند، بار خدایا، اموال آن‌ها را نابود گردان و دل‌هایشان را سخت بربند که ایمان نیاورند تا هنگامی که عذاب دردناک را مشاهده کنند. (۸۸)

خدا فرمود: دعای شما مستجاب شد، پس هر دو استوار و پا برجا باشید و از راه مردم جاهل پیروی مکنید. (۸۹)

فرعون در لحظه مرگ ایمان آورد ولی...

و ما بنی‌اسراییل را از دریا گذرانیدیم پس آن گه فرعون و سپاهش به ظلم و ستمگری آن‌ها را تعقیب کردند تا چون هنگام غرق فرعون فرا رسید گفت: اینک من ایمان آوردم که حقّا جز آن کسی که بنی‌اسراییل به او ایمان دارند خدایی در عالم نیست و من هم از مسلمانان و اهل تسلیم فرمان او هستم. (۹۰)

اکنون باید ایمان بیاوری؟ در صورتی که از این پیش عمری به (کفر و) نافرمانی زیستی و از مردم ظالم بدکار بودی. (۹۱)


ما بدن فرعون را که در دریا غرق شده بود بر ای عبر ت ایندگان سالم نگاه می داریم

پس ما امروز (تو را غرق دریای هلاک کرده و) بدنت را برای عبرت آیندگان به ساحل نجات می‏رسانیم با آن‌که بسیاری از مردم از آیات قدرت ما غافل هستند. (۹۲)

و محققاً ما بنی‌اسراییل را به مقام صدق (و منزل آسایش) مسکن دادیم و از نعمت‌های پاکیزه (در ملک شام و مصر) روزی آن‌ها کردیم، و همیشه بنی‌اسراییل اتفاق داشتند تا زمانی که آن رسول با قرآن آسمانی برای هدایت آن‌ها آمد آن گاه آغاز اختلاف کردند  خدای تو روز قیامت میان آن‌ها در آن‌چه اختلاف می‏کردند حکم خواهد کرد. (۹۳)

پس اگر شک و ریبی از آن‌چه به تو فرستادیم در دل داری از خود علمای اهل کتاب که کتاب آسمانی پیش از تو را می‏خوانند بپرس. همانا (کتاب آسمانی) حق از جانب خدایت بر تو آمد و ابداً نباید شک و ریبی در دل راه دهی. (۹۴)

و نباید هرگز از آنان که تکذیب آیات خدا کردند باشی که از زیانکاران عالم خواهی شد. (۹۵)

البته آنان که حکم عذاب خدا بر آن‌ها حتم است ایمان نمی‏آورند. (۹۶)

اگر چه هر گونه معجزه و آیتی از جانب خدا بر آنان بیاید، تا وقتی که عذاب دردناک را به چشم مشاهده کنند. (۹۷)

فقط قوم یونس بود که نجات پیدا کرد

پس چرا باید از هیچ شهری در وقتی که ایمانشان سود می‏بخشد ایمان نیاورند (و تا زمان معاینه عذاب لجاجت کنند) و تنها قوم یونس باشند که چون ایمان آوردند ما عذاب ذلت را در دنیا از آن‌ها برداشتیم و تا زمانی معین (که وقت مرگ طبیعی بود) آن‌ها را متمتّع و بهره‏مند گردانیدیم. (۹۸)

آیا تو می خواهی با زور همه را با ایمان کنی؟

و اگر خدای تو (در مشیت ازلی) می‏خواست اهل زمین همه یکسره ایمان می‏آوردند، آیا تو می‏خواهی تا به جبر و اکراه همه را مؤمن و خداپرست گردانی؟ (۹۹)

و هیچ یک از نفوس بشر را تا خدا رخصت ندهد ایمان نیاورد و پلیدی (کفر و جهالت) را خدا برای مردم بی‏خرد که عقل را کار نبندند مقرر می‏دارد. (۱۰۰)

ادامه دارد

۱۴ موضوع 

تا اینجا ۲۴۴ موضوع

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد