مدثر(بخش یکم)
الا ای رسولی که خود را به لباس در پیچیدهای. (۱)برخیز و اندرز ده. (۲)و خدایت را به بزرگی و کبریایی یاد کن. (۳)و لباس خود راپاکیزه دار. (۴)و از ناپاکی دوری گزین. (۵)و بر هر که احسان کنی ابدا منّت مگذار و عوض افزون مخواه. (۶)و برای خدایت صبر و شکیبایی پیشگیر. (۷)تا آنگاه که در صوربدمند. (۸)آن روز بسیار روز سختی است. (۹)کافران را هیچ گونه در آن راحتی و آسایش نیست. (۱۰)به من واگذار کار انتقام آن کس را که من او را تنها آفریدم. (۱۱)و به او مال و ثروت فراوان بذل کردم. (۱۲)و پسران بسیار حاضر به خدمت نصیب گردانیدم. (۱۳)و اقتدار و مکنت و عزّت دادم. (۱۴)و باز هم از من طمع افزونی آن دارد. (۱۵)هرگز ، زیراکه او با آیات ما دشمنی و عناد ورزید. (۱۶)به زودی او را به سختی و دشواری درافکنم. (۱۷)اوست که فکر و اندیشه بدی کرد . (۱۸)و خدایش بکشد که چقدر اندیشه غلطی کرد. (۱۹)باز هم خدایش بکشد که چه فکر خطایی نمود. (۲۰)پس باز اندیشه کرد. (۲۱) ورو ترش کرد و چهره در هم کشید. (۲۲)آنگاه روی گردانید و تکبر آغاز کرد. (۲۳)و گفت: این (قرآن) به جز سحر و بیان سحرانگیزی که نقل میشود هیچ نیست. (۲۴)این آیات گفتار بشری بیش نیست. (۲۵)من این ا به آتش دوزخ درافکنم. (۲۶)و تو چگونه توانی یافت که سختی عذاب دوزخ تا چه حد است؟ (۲۷)شراره آن دوزخ از دوزخیان هیچ باقی نگذارد و همه را بسوزاند و محو گرداند. (۲۸)آن آتش بر آدمیان رو نماید خرمن گنهکاران را به باد دهد). (۲۹)بر آن آتش نوزده تن موکّلند. (۳۰)و ما خازنان دوزخ را غیر فرشتگان قرار ندادیم و عدد آنها را جز برای فتنه و محنت کفّار نگردانیدیم تا آنکه اهل کتاب هم یقین کنند و آن بر یقین مؤمنان هم بیفزاید و دیگر در دل اهل کتاب و مؤمنان به اسلام هیچ شک و ریبی نماند و تا آنان که در دلهاشان مرض است و کافران نیز گویند که خدا از این مثل چه منظور داشت؟ بلی این چنین هر که را خواهد به ضلالت بگذارد و هر که را خواهد هدایت نماید و هیچ کس از لشکرهای پروردگارت غیر او آگاه نیست و این جز برای پند و موعظه بشر نخواهد بود. (۳۱)
شرح:
1- دستور به پیامبر که به هدایت خلق بپردازد و ابتدا خود را منزه بدارد و به بزرگداشت خداوند یکتا بپردازد و تکبیر گوید.
2- تذکری به پیامبر که کار خداناباور خسیس و خداگریز را به خدا واگذارد.
3- تذکر دیگری به پیامبر که در قبال نیکی به دیگران عوض نطلبد.
4- انتقادی کوبنده از خدا ناباور ثروتمند و متکبر و این که به پیامبر تهمت (جادو و ساحری) زده بود
5- اشاره به روز سر انجام و محاسبه و آنچه در دوزخ رخ می دهد.
6-اشاره به عدد 19 و ارتباط آن با 19 مسیر که به دوزخ منتهی می شود.
ادامه دارد...