600 آیه از قران
ادامه از نوشتار پیشین...
اما کسانى که در دلهایشان بیمارى است پلیدى بر پلیدیشان افزود و در حال کفر درمى گذرند
ایه (۱۲۵) سوره توبه
فهرست بد کردار ترین خداناباوران یکصد ساله اخیر
ژان ژاک روسو
در کتاب گفته شده روسو زندگی بسیار پرآشوبی داشتهاست. سرقت، دروغ، بچههای نامشروع و سپردن آنها به پرورشگاه، رابطه با زنان شوهردار، بداخلاقی و بدخلقی، تنها برخی صفات ناپسندی است که برای روسو برشمرده شدهاست. روسو هرگز خودش را مقصر نمیدانست و معتقد بود مدرنیته و تمدن این خباثتها را به او تحمیل کردهاست.
آرتور شوپنهاور
در کتاب گفته شده آرتور شوپنهاور که دوست داشت مثل بودا، کانت یا اسپینوزا شناخته شود هرگز ازدواج نکرد و در جوانی روابط غیرمشروعی داشت. او که دچار همه دشمن پنداری شده بود در سالهای آخر عمرش هیچکس را به حضور نمیپذیرفت و از ترس دیگران سکههایش را در شیشه دوات قایم میکرد.
فرید ریش نیچه
کتاب توضیح می دهد که نیچه دائماً بیمار بود را نمیتوان دارای روابط بیاخلاقی جنسی دانست. مهمترین مورد در زندگی او عشق به لو سالومه که از یک بوسه فراتر نرفت. اگر نیچه بر اثر سفلیس نمیمرد( پس دارای روابط جنسی و آنهم از نوع فحشابوده) ، میشد گفت که او در هنگام مرگ پسر بود. البته او یک بار به کازیما واگنر نوشته بود که او را دوست دارد. کازیما که همسر دوست او بود این یادداشت را بی پاسخ گذاشته بود.
برتراند راسل
در کتاب آمده زندگیهای ویران و روابط نامناسب، چهار زن و بیشمار معشوقه، و تفکرات خاص و ضد سنتی، چیزهایی بود که راسل در پایان عمر ۹۸ ساله اش از خود باقی گذاشت. راسل بر زنان تسلط عجیبی داشت و حتی شواهد مبهمی مبنی بر ارتباط او با عروسش وجود دارد. وقتی از راسل پرسیدند چرا بعد از دو کتاب ریاضی دیگر کتاب مهمی در مورد فلسفه ننوشته، پاسخ داد چو ن زمین زدن دخترها از فلسفه خوشتر است
لود ویک ویتگنشتاین
کتاب می گوید که او که همیشه ازهمجنسگرایی خود شرمنده بود تلاش میکرد با خشم و ریاضت کشی از شر این حس در خود رهایی یابد. خود بزرگ بینی هم مشکل مهم دیگر ویتگنشتاین بود و او هیچ نقدی را تحمل نمیکرد. او یک بار با میله آتشدان نزدیک بود که به پوپر حمله کند و بر همین اساس کتابی نوشته شدهاست.
مارتین هاید گر
در کتاب گفته شده گرچه به دلیل کتابهایی مثل هستی و زمان به وسیله بسیاری از پیروان یهودی تحسین میشد، اما در سال ۱۹۳۳ به ناگهان به سمت حزب نازی رفت و نقش مهمی در سرکوب یهودیان ایفا کرد.
او در عین حال کمک کرد که معشوقههای یهودی او مثل هانا آرنت بتوانند از آلمان نازی بگریزند. او هرگز به صورت صریح هولوکاست را محکوم نکرد.
میشل فوکو
در کتاب گفته شده اوکه همجنسگرا بود با دوست پسرهایش روابط ساو مازو خیستی برقرار میکرد و همین رفتارها باعث رنجش و فرار آنها میشد.
دانیل دفر که بیش از دیگر پسرها با او ماند بر او تأثیر زیادی گذاشت. فوکو در حمام خانهها از سکس همزمان با چند مرد لذت میبرد و بعد از مرگش گروههای همجنسگرا او را متهم کردند که به رغم اطلاعش از داشتن بیماری ایدز، دهها نفر را به این بیماری مبتلا کردهاست
ژان پل سارتر
در این کتاب میخوانیم او که دارای مشکلات جسمی و شخصیتی خاصی بود، این مسائل را در زندگی شخصی خود به خوبی نشان داد. او و دوبوار معشوقه همجنس گرای او با دختران نوجوان زندگیهای سه نفری تشکیل میدادند و این روابط گاهی چند ماه طول میکشید. از آنجا که آلبر کامو از سارتر خوشظاهر تر و در جلب زنان موفق تر بود، سارتر یک دهه تمام کارهای ادبی کامو را نقد و به شخصیت او حمله میکرد. در جریان این روابط دخترانی بیانکا لمبلین و ناتالی سورو کین دچار مشکلات روحی شدیدی شدند. همچنین، سارتر در اوج فجایع اردوگاههای کار اجباری در شوروی، اعلام کرد که در شوروی آزادی کامل وجود دارد و همه میتوانند به راحتی از استالین انتقاد کنند.
این فیلسوفان و به اصطلاح روشنفکران یکصد ساله اخیر بطور کلی بر سیاستمداران غرب و حتی شرق و جامعه های کشور های مربوطه تاثیر ویرانگری داشتند که نتایج آنها تا به امروز ادامه دارد.