سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

600 آیه از قران:بنیانهای قرانی عاشورا

600 آیه از قران:بنیانهای قرانی عاشورا

1-وَالَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ ﴿۷۴﴾
"و کسانى که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا به جهاد پرداخته و کسانى که  پناه داده و یارى کرده‏ اند آنان همان مؤمنان واقعى‏ اند براى آنان بخشایش و روزى شایسته‏ اى خواهد بود." 
سوره انفال
"وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ ﴿۶۹﴾"
" و کسانى که در راه ما کوشیده‏ اند به یقین راه ‏هاى خود را بر آنان مى ‏نماییم و در حقیقت ‏خدا با نیکوکاران است (۶۹)"
سوره عنکبوت
" وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِم "یُرْزَقُونَ ﴿۱۶۹﴾
هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده‏ اند مرده مپندار بلکه زنده‏ اند که نزد پروردگارشان روزى داده       مى ‏شوند (۱۶۹)" 
آل عمران

شبکه های وهابی و شبکه های باصطلاح خداناباوران با نز دیک شدن ماه محرم حملات موذیانه و دغلبازانه خود را نسبت به واقعه عاشورا شروع کرده اند. به همین  دلیل ما نیز پرسش اصلی را مطرح می کنیم که چرا امام حسین در خانه خود نماند و چرا با یزید بیعت نکرد و چرا به سمت واقعه عاشورا گام پرداشت؟ 

پاسخ همه اینها در یک نکته نهفته است و آن این است که:

شناختن حسین بن علی بدون شناختن یزید ممکن نیست. 

اما یزید که بود؟ 

یزید در ۲۶ هجری در الماطرون شام متولد شد. او پسر معاویه بن ابی‌سفیان و میسون بنت بحدل بود. یزید دوران نوجوانی خود را در میان قبیله مادرش، قبیله کلب، سپری کرد. در جوانی بهارها را همراه خویشان بدوی‌اش در بادیه می‌گذراند و مابقی سال را در معیت درباریان یونانی و شامی پدرش بسر میبرد

‌‌او خلق و خوی دینی و مذهبی نداشت بلکه باورهای دینی را به تمسخر می گرفت. این   و معایب فرزند را می دانست و باا ین وصف علیرغم تعهدی که در صلح نامه باامام حسن بن علی به جامعه داده بود که کسی را به خلافت انتخاب نکند و لی او یزید  را در همان زمان خلافت غصبی خود به ولیعهدی معرفی نمو د و با تزویر برای او بیعت گرفت. 

بدین تر تیب حکومت اسلامی بصورت حکومت شاهی و امپراطوری در آمد. 

امام احمد حنبل پیشوای فرقه حنبلی که وهابیون  نیز او را امام خود می دانند در  کتاب المسایل خود اعلام می دا رد که معاویه غیر مسلمان از دنیا رفت. 

مسلم آن که وقتی پدر چنین باشد فرزندی که وحی و دین را به تمسخر می گرفت و شرابخواری و عیش و عشرتش زبانزد شده بوداز چه طرز تفکری بر خوردار بود. 

بنابابراین برای شناختن یزید باید ابتدا حدود یک سال نیم از واقعه عاشورا جلوتر رفت  و یزید را شناخت و آنگاه مجددا  به عقب بازگشت و علت عدم بیعت امام حسین با یزید را دریافت. 

   واقعه حره

این حادثه به قیام مردم مدینه در ۲۵ یا ۲۷  ذالحجه ۶۳ هجری مربوط می شود. 

علت این حاثه ر آگاهی مردم مکه و مدینه دو شهر اصلی و مرکز اسلام در عربستان از خلا فها و روش پرفساد حکومت یزید و بی اعتنایی او به امور  دینی و مذهبی  گزارش کردهاند. 

عبدالله بن زبیر، برادرش عمرو بن زبیر را که فرمانده لشگر یزید بود   در حمله لشگر یزید به مکه کشت. 

 سپس در خطبه‌ای به یزید ناسزا گفت و مردم را به نا فرمانی از یزید و جهاد با او فرا خواند. 

عبدالله بن مطیع نیز از طرف زبیر از مردم مدینه بیعت گرفت. 

یزید از جریان این ناآرامی در مدینه باخبر شد و از عثمان بن محمد که کارگزار خود در مدینه بود، خواست که گروهی از بزرگان مدینه را راهی دمشق کند تا از عطا و بخشش‌های او برخوردار شوند و دست از ناآرامی بردارند. 

ازسوی دیگر و برای اطلاع از شخصیت یزید گروهی از بزرگان شهر مدینه از فرزندان انصار و مهاجر به دمشق وارد شدند و در مدت اقامت علاوه بر دست و دلبازی‌های او، سبکسری‌ها و کارهای زشت او را از نزدیک مشاهده کردند.

 زمانی که این گروه بازگشتند به جای تعریف وتمجید از یزید از وی بدگویی کردند و گفتند:«ما از نزد مردی فاسق آمدیم که دین ندارد، 

 شراب می‌خورد، طنبور می‌نوازد، بردگان نزد او می‌خوانند و با سگان بازی می‌کند».

در پی این گزارش، مردم مدینه با عبدالله بن حنظله بیعت کردند و بنی امیه را که در خانه مروان حکم جمع شده بودند، به محاصره دآوردند. و خلع یزید را اعلام کردند.  

یزید که انتظار این کار را نداشت، بسیار خشمگین شد و مسلم بن عقبه بن ریاح را که در سنگدلی و قساوت مشهور بود، را انتخاب کرد و راهی مدینه کرد.

این سپاه به فرماندهی مسلم بن عقبه، از جانب یزید حرکت کرد و یزید به او گفت اگر حادثه‌ای برای تو رخ داد، حصین بن نمیر را جانشین کن و به او گفت: مردم را تا سه روز دعوت کن، اگر پذیرفتند که بهتر و گرنه با آن‌ها بجنگ و چون غلبه پیدا کردی مدینه را سه روز به سپاهیان واگذار و هر مال و برده، سلاح، خوردنی که در آن هست از آن سپاه باشد و چون سه روز تمام شد از مردم دست بردار، 

سپاه مسلم بن عقبه که دوازده هزار نفر بود، نخست شهر مدینه را محاصره کردند و پیام داد تا سه روز مهت دارید با یزید بیعت کنید و برده او شوید.

مردم مدینه تسلیم نشدند و جنگ صورت گرفت. سرانجام لشکریان یزید بر آنان برتری یافتند. فرمانده سپاه از سپاهیان خواست در این سه روز هر کاری که می‌خواهند در اموال و امکانات مردم شهر انجام دهند، کشتار زیادی صورت گرفت. جان و مال و ناموس مردم مدینه در چنگال لشکریان شام قرار گرفت. 

این کشتار وسیع سبب گردید که از آن پس مسلم بن عقبه را «مسرف بن عقبه» نامیدند. کشته شدگان واقعه حره سه هزار و سیصد نفر دانسته‌اند.

حال تصور کنید که حسین بن  علی با چنین یزیدی بیعت می کرد و دست ارادت به او می داد و یزید هم او  را غرق درپول و ثروت می ساخت و حتی فرمانداری مدینه را به او میبخشید.

آنگاه زمانی که مقابل چشمان حسین بن علی واقعه حره بوقوع می پیوست و او چون با بزید بیعت کرده بود هیچ اعتراض نمی کرددرآنصورت او دیگر آن حسین بن علی نبود که  بعنوان از جان گذشته در راه حق و عدالت و بعنوان سرور آزادگان شناخته شود.