سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر

مطالبی که نخستین بار توسط قرآن مطرح شدند -سوره کهف ۶۹ امین سوره بر حسب تاریخ نزول(بخش پایانی) ذوالقرنین که بود؟


ادامه از نوشتار پیشین

- مطالبی که نخستین بار توسط قرآن مطرح شدند

-سوره کهف ۶۹  امین سوره بر حسب تاریخ نزول(بخش پایانی)


ذوالقرنین که بود؟

و از تو (ای رسول) سؤال از ذوالقرنین می‏کنند، پاسخ ده که من به زودی حکایتی از او بر شما خواهم خواند. (۸۳)

ما او را در زمین تمکن و قدرت بخشیدیم و از هر چیزی   امکانی به دست او دادیم. (۸۴)

او هم راهی  را پی گرفت. (۸۵)

ذوالقرنین دارای بصیرت   و قدرت الهی بود
تا هنگامی که (در سیر خود) به مغرب رسید خورشید را  چنین یافت که در چشمه آب تیره‏ ای رخ نهان می‏کند و آن جا قومی را یافت و ما  به ذوالقرنین دستور دادیم که درباره این قوم یا قهر و عذاب  یا لطف و رحمت به جای آور. (۸۶)

 دوالقرنین از نظارت خداوند بر   انسان سخن می گفت

ذوالقرنین به آن قوم گفت: اما هر کس  ظلم و ستم کرده او را به کیفر خواهیم رسانید و سپس هم که به سوی خدا بازگردد خدا او را به عذابی بسیار سخت کیفر خواهد کرد. (۸۷)

و اما هر کس به خدا ایمان آورد و نیکو کردار باشد نیکوترین اجر خواهد یافت و هم ما امر را بر او سهل و آسان گیریم. (۸۸)

و باز راهی را پی گرفت (و سفر را ادامه داد). (۸۹)

ذوالقرنین در مشرق زمین

تا چون به مشرق زمین رسید آن جا دید که خورشید بر قومی می‏ تابد که ما میان آن‌ها و آفتاب پوششی رار نداده‏ایم (یعنی لباس و خیمه و مسکنی که از حرارت خوشید سایبان کنند نداشتند). (۹۰)

همچنین بود، و البته ما از احوال او کاملاً با خبر بودیم. (۹۱)

باز وسیله و رشته‏ای را پی گرفت . (۹۲)

تا چون رسید میان دو سد (دو کوه بین دو کشور در شمال یا جنوب خاک ترکستان) آن جا قومی را یافت که سخنی فهم نمی‏کردند  (۹۳)

آنان گفتند: ای ذوالقرنین، قومی به نام یأجوج و مأجوج در این سرزمین (پشت این کوه) فساد (و خونریزی و وحشیگری) بسیار می‏کنند، آیا چنان‌چه ما خرج آن را به عهده گیریم سدی میان ما و آن‌ها می‏بندی (که ما از شر آنان آسوده شویم)؟ (۹۴)

ذوالقرنین  ثروتمند بود ولی نظامی و سلطان نبود والا به کار گر نیاز نداشت
ذوالقرنین گفت: تمکن و ثروتی که خدا به من عطا فرموده  بهتر است (نیازی به کمک مادی شما ندارم) اما شما با من به قوت بازو کمک کنید تا سدی محکم برای شما بسازم . (۹۵)

برایم قطعات آهن بیاورید.  تا چون میان آن دو کوه را برابر ساخت گفت: در آتش بدمید تا چون آهن را بسان آتش بگداخت، گفت: برایم مس گداخته آورید تا بر آن فرو ریزم. (۹۶)

از آن پس آن قوم نه هرگز بر بالای آن سد شدن و نه بر شکستن آن سد و رخنه در آن توانایی یافتند. (۹۷)

ذوالقرنین منادی قیامت بود
ذوالقرنین گفت که این  لطف و رحمتی از خدای من است و آن گاه که وعده خدای من فرا رسد  آن سد را متلاشی و هموار با زمین گرداند و البته وعده‌ی خدای من محقق و راست است. (۹۸)

زمان شکستن سد ذوا لقرنین به زمان قیامت دور نیست

و روز آن وعده که  همه خلایق محشر چون موج مضطرب و سرگردان باشند و درهم آمیزند، و نفخه‌ی صور دمیده شود و همه خلق را در صحرای قیامت جمع آریم. (۹۹)

و در آن روز دوزخ راآشکار به کافران بنماییم. (۱۰۰)

آن کافرانی که بر چشمشان پرده (غفلت) بود و از یاد من غافل بودند و هیچ توانایی بر شنیدن  نداشتند. (۱۰۱)

آیا کافران پندارند که بندگان من را به جای من دوست و یاور خود می‏گیرند؟! ما برای کافران دوزخ را منزلگاه قرار داده‏ایم. (۱۰۲)

زیانکار ترین مردم
بگو که آیا می‏خواهید شما را بر زیانکارترین مردم آگاه سازیم؟ (۱۰۳)

آن‌ها هستند که سعی‏شان در راه دنیای فانی تباه گردید و به خیال باطل می‏پنداشتند که نیکوکاری می‏کنند. (۱۰۴)

همین دنیا طلبانند که به آیات خدای خود کافر شدند و  ملاقات خدا را انکار کردند، لذا اعمالشان همه تباه گشته و روز قیامت آن‌ها را هیچ وزن و ارزشی نخواهیم داد. (۱۰۵)

این است که اینان چون کافر شده و آیات و پیمبران مرا استهزا کردند به آتش دوزخ کیفر خواهند یافت. (۱۰۶)

آنان که به خدا ایمان آورده و نیکوکار شدند البته آن‌ها در بهشت فردوس منزل خواهند یافت. (۱۰۷)

همیشه در آن بهشت ابد منزل یافته و هرگز از آن جا انتقال نخواهند یافت. (۱۰۸)

اگر آب یک دریا مرکب شود...
بگو که اگر دریا برای کلمات پروردگار من مرکب شود پیش از آن‌که کلمات پروردگارم به آخر رسد دریا خشک خواهد شد هر چند دریایی دیگر باز ضمیمه آن کنیم . (۱۰۹)

ای پیامبر بگو: من هم مثل شما بشری هستم که به او وحی می شود...
بگو: جز این نیست که من مانند شما بشری هستم  که به من وحی می‏رسد که خدای شما خدای یکتاست، پس هر کس به لقای  پروردگارش امیدوار است باید نیکوکار شود و هرگز در پرستش خدایش احدی را با او شریک نگرداند. (۱۱۰)

۱۰ موضوع

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد