معصوم کیست و معصومیت چیست؟(بخش یکم)
-هر کسی به دین خدا متمسک شود، محققا به راه مستقیم هدایت یافته است.
آیه ۱۰۱ سوره آل عمران
ابتدا ترجیح می دهم به پرسش زیر پاسخ دهم و سپس به سراغ پرسش مطرح شده در آغاز مقاله بروم و پرسش این است:
-آیا عصمت الهی که خداوند به پیامبران وامامان الهی عطا می کند علم و شعور می آورد؟
پیش از آن که به پرسش فوق پاسخ بدهم خواننده را به گزارشی ارجاع می دهم که از مناظره نهمین امام شیعه با یحیی بن اکثم عالم مشهور اهل سنت و در حضور مامون خلیفه عباسی صورت گرفته است.
مطالعه این گزارش هم شیعیان و طرفداران امامان شیعه را بکار می آید که بیاموزند تا چگونه با بیانی مودبانه و بدور از طعن و ناسزا پاسخ گویند و هم بکار اهل سنت می آید که از فضای بر آمده برآنان که میر اث بنی امیه و بنی عباس است بیرون آیند و با دیدی باز تر به تاریخ تطور اسلام بنگرند:
پس از اینکه مأمون عباسی دخترش را به ازدواج امام جواد (علیهالسلام) در آورد، در مجلسی که مامون و بسیاری دیگر حضور داشتند، یحیی بن اکثم به امام عرض کرد:
روایت شده که جبرئیل به حضور پیامبر رسید و عرض کرد: ای محمد! خداوند سلام میرساند و میگوید من از ابوبکر راضی هستم، آیا او هم از من راضی است؟[1]
امام فرمود: من منکر فضیلت ابوبکر نیستم، ولی کسیکه این خبر را نقل میکند، باید خبر دیگری را نیز از پیامبر در حجه الوداع نقل کند که فرمودند: «دروغگویان به من زیاد شده و پس از من زیادتر هم خواهند شد، هر کس عمداً به من دروغی نسبت دهد، جایگاهش در آتش است، هرگاه حدیثی از من نقل شد، آن را به قرآن و سنت عرضه کنید اگر موافق بود بگیرید و اگر مخالف بود رهایش کنید.»[2] این روایت دربارهی ابوبکر سازگار نیست، چرا که خداوند در آیه 16 سوره ق میفرماید: «ما انسان را آفریدیم و میدانیم در دلش چه میگذرد و ما از رگ گردن به او نزدیکتر هستیم.» آیا حال ابوبکر بر خدا پوشیده است که آن را از پیامبر بپرسد؟
یحیی گفت: روایت شده ابوبکر و عمر در زمین مانند جبرئیل و میکائیل در آسمان هستند.[3] حضرت فرمود: جبرئیل و میکائیل، دو فرشته مقرب درگاه الهی هستند و هرگز گناهی نکرده و در طاعت محض خداوند هستند، ولی شیخین بیشتر عمرشان را در شرک و بتپرستی سپری کردهاند، لذا محال است خدا آن دو را به جبرئیل و میکائیل تشبیه کند.
یحیی بن اکثم گفت: روایت شده ابوبکر و عمر دو سرور پیران اهل بهشتند.[4] حضرت فرمود: بهشتیان همگی جوان هستند و پیر در میان آنان یافت نمیشود، تا اینکه ابوبکر و عمر سرور آنان باشند، این روایت را بنی امیه در مقابل حدیثی از پیامبر درباره حسن و حسین ساختهاند که فرموده حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشتند.[5]
یحیی بن اکثم گفت: روایت شده که عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است.[6] حضرت فرمود در بهشت فرشتگان مقرب خدا، آدم، محمد و همهی انبیاء و فرستادگان خدا حضور دارند، چطور بهشت با نور اینها روشن نمیشود، ولی با نور عمر روشن میگردد؟
یحیی بن اکثم گفت: روایت شده که «سکینه» به زبان عمر سخن میگوید[7] (سکینه یعنی هر چه عمر میگوید از جانب ملک و فرشته میگوید)، حضرت فرمود: من منکر فضیلت عمر نیستم، ولی ابوبکر با آنکه از عمر افضل است، بالای منبر میگفت: من شیطانی دارم که مرا منحرف میکند، هرگاه دیدید از راه راست منحرف شدم، مرا به راه راست بازگردانید.[8]
یحیی بن اکثم گفت: روایت شده که پیامبر فرمود: اگر من به پیامبری مبعوث نمیشدم، حتماً عمر مبعوث میشد.[9] حضرت فرمود: قرآن از این حدیث راستتر است، چرا که خداوند در آیه 7 سوره احزاب میفرماید: «به خاطر بیاور، هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم و از تو و از نوح و...» پس خداوند از پیامبران پیمان گرفته، در این صورت چگونه ممکن است پیمان خود را بشکند؟ هیچ یک از پیامبران الهی، به قدر یک چشم به هم زدن به خدا شرک نورزیدهاند. چگونه خدا کسی را به پیامبری مبعوث میکند که بیشتر عمر خود را با شرک به خدا سپری کرد؟ و نیز پیامبر فرمود: در حالیکه آدم بین روح و جسدش بود من پیامبر بودم.
یحیی بن اکثم گفت: روایت شده، پیامبر فرمود هیچگاه وحی از من قطع نشد، مگر آنکه گمان بردم به خاندان خطاب -پدر عمر- نازل شد،[10] حضرت فرمود: امکان ندارد پیامبر در نبوّت خود شک کند، خداوند در آیه ئ75 سوره حج میفرماید: خدا از فرشتگان و همچنین از انسانها رسولانی برمیگزیند.
یحیی بن اکثم گفت: روایت شده که اگر عذاب نازل میشد، کسی جز عمر از آن نجات نمییافت.[11] حضرت فرمود: خدا به پیامبرش در آیه 33 انفال فرمود: «تا زمانی که تو در میان آنان هستی خداوند آنان را عذاب نمیکند.» بدین ترتیب تا زمانی که پیامبر در میان مردم است و تا زمانی که مسلمانان استغفار میکنند، خداوند آنان را عذاب نمیکند.
باتوجه به پرسشها و نحوه پاسخگویی امام جواد که درود خدا بر ا و باد مشخص می شود که اگر این پرسشها از دانشمند ترین انسان دینی پرسیده می شد محال بود که او بتواند چنین جامع و صریح و بدون ابهام پاسخ بگوید. همین ما را می سزد که باورکنیم که عصمت الهی همراه با علم و شعور الهی است.
پینوشت:
[1]. «و روی انّ المامون بعد ما زوّج ابنته ام الفضل اباجعفر(ع) کان فی مجلس و عنده ابوجعفر و یحیی بن اکثم فقال له یحیی بن اکثم ما تقول یا بن رسول الله فی الخبر الذی روی انّه جبرئیل علی رسول الله و قال یا محمد انّ الله عزوجل یقرئک السلام و یقول لک سل ابابکر هل هو عنّی راضی فانّه عنه راض؟...» احتجاج، مرحوم طبرسی، دار النعمان للطباعه و النشر، نجف، عراق، ج2، ص246.
بحارالانوار، علامه مجلسی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج50 ص80.
[2]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج11 ص38.
[3]. کنزالعمال، متقی هندی، ج13، ص14. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. الغدیر، علامه امینی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ایران، ج5 ص322. «ذهبی»، «یحیی بن عنبسه»، راوی این حدیث را جاعل حدیث و دغلکار و دروغگو میداند و او را معلوم الحال شمرده و احادیثش را مردود معرفی میکند.
کنزالعمال، متقی هندی، ج11، ص563. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. شرح مسلم، نووی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج16 ص41 حدیث1392.
[6]. مجمع الزوائد، هیثمی، دار الکتب العلمیه ، بیروت، لبنان، باب 19 مناقب عمر، ج9 ص74 14461.
کنزالعمال، متقی هندی، ج11، ص577. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. مجمع الزوائد، هیثمی، ج9، ص65، باب2، حدیث14428.
کنزالعمال، متقی هندی، ج11، ص580. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[8]. اسد الغابه، ابن اثیر، دار ابن حزم، بیروت، لبنان، ج4، ص295.
[9]. تخریج احادیث مجموعه فتاوی، ابن تیمیه، دار ابن حزم، بیروت، لبنان، ج4 ص404.
کنزالعمال، متقی هندی، ج11، ص578. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[10]. کنزالعمال، متقی هندی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج11 ص578.
[11]. تاریخ طبری، طبری، دار ابن حزم، بیروت، لبنان، ج6 ص287 شماره16307.
منبع: پایگاه جامع فرق و ادیان
https://www.adyannet.com/fa/news/29012