سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر
سیری در کتابهای مقدس

سیری در کتابهای مقدس

مطالعه مفهومی کتابهای مقدس و بحث در مورد اهداف و تاثیر این کتابها بر زندگی بشر


ادامه از نوشتار پیشین

انجیل: عهد عتیق: باب پنجم

بیگاری بنی‌اسرائیل

بدستور  خداوند موسی و هارون به نزد فرعون رفتند که گفتند که یهوه خدای اسرائیل می گوید این قوم را رها کن! فرعون با تمسخر پرسید: یهوه دیگر کیست؟من او را نمی شناسم.

باید توجه داشت که فرهنگ خدا در نزد فرعون و مردم او با فرهنگ ادیان ابراهیمی کاملا متفاوت بود . چون آنان چند خدایی بودند و ادیان ابراهیمی تک خدایی!

بلندپایه‌ترین خدا، در دوران‌های مختلف متغیر بوده‌است و به رع خداوند خورشید، آمون خداوند اسرارآمیز و الهه مادر ایزیس اطلاق می‌شده است. 

آفریدگاری جهان و اغلب توان زندگی بخش خورشید به بلندپایه‌ترین خدا ارتباط داده می‌شده است. بر اساس بخشی از نوشته‌های مصر در مورد این خدایان برتر، برخی از محققان استدلال نموده‌اند، که مردم مصر یک قدرت واحد الهی را به رسمیت می‌شناختند که در پشت همه چیز و حاضر در وجود تمام خدایان دیگر بود. اما به نظر آنان هیچگاه جهان بینی چندخدایی اصلی شان را رها نکردند، به جز احتمالاً در دوران آتنیسم در قرن ۱۴ پیش از میلاد، هنگامی که دین رسمی به‌طور انحصاری در پرستش آتن خدای خورشید غیر شخصی متمرکز شده بود.

باور برین بود که خدایان در میان جهان حضور دارند و قادرند که بر حوادث طبیعی و حیات انسانی تأثیر بگذارند. تعامل انسان‌ها با آن‌ها در معابد و زیارتگاه‌های غیررسمی برای دلالیل شخصی و هم چنین اهداف بزرگ‌تر جشن‌های آیینی کشور بود. مصریان برای درخواست یاری از خدایان نیایش می‌کردند و با انجام آیین‌هایی برای وادار کردن خدایان به کاری استفاده می‌کردند و از آن‌ها طلب مشورت می‌کرده‌اند. رابطهٔ انسان‌ها با خدایانشان بخشی اصولی از جامعه مصری بود(ویکیپدیا)

متن عهد
تیق


متن عهد عتیق

۱ و بعد از آن موسی و هارون آمده، به فرعون گفتند: «یهوه خدای اسرائیل چنین میگوید: قوم مرا رها کن تا برای من در صحرا عید نگاه دارند.»

۲ فرعون گفت: «یهوه کیست که قول او را بشنوم و اسرائیل را رهایی دهم؟ یهوه را نمی‌شناسم و اسرائیل را نیز رها نخواهم کرد.»

۳ گفتند: «خدای عبرانیان ما را ملاقات کرده است، پس الان سفر سه‌روزه به صحرا برویم، و نزد یهوه، خدای خود، قربانی بگذرانیم، مبادا ما را به وبا یا شمشیر مبتلا سازد.»

۴ پس پادشاه مصر بدیشان گفت: «ای موسی و هارون چرا قوم را از کارهای ایشان باز می‌دارید؟ به شغل‌های خود بروید!»

۵ و فرعون گفت: «اینک الان اهل زمین بسیارند، و ایشان را از شغل‌های ایشان بیکار می‌سازید.»

۶ و در آن روز، فرعون سرکاران و ناظران قوم خود را قدغن فرموده، گفت:

۷ « بعد از این، کاه برای خشت‌سازی مثل سابق بدین قوم مدهید. خود بروند و کاه برای خویشتن جمع کنند،

۸ و همان حساب خشت‌هایی را که پیشتر می‌ساختند، برایشان بگذارید، و از آن هیچ کم مکنید، زیرا کاهلند، و از این رو فریاد می‌کنند و می‌گویند: برویم تا برای خدای خود قربانی گذرانیم.

۹ و خدمت ایشان سختتر شود تا در آن مشغول شوند، و به سخنان باطل اعتنا نکنند.»

۱۰ پس سرکاران و ناظران قوم بیرون آمده، قوم را خطاب کرده، گفتند: «فرعون چنین می‌فرماید که من کاه به شما نمی‌دهم.

۱۱ خود بروید و کاه برای خود از هر جا که بیابید بگیرید، و از خدمت شما هیچ کم نخواهد شد.»

۱۲ پس قوم در تمامی زمین مصر پراکنده شدند تا خاشاک به عوض کاه جمع کنند.

۱۳ و سرکاران، ایشان را شتابانیده، گفتند: «کارهای خود را تمام کنید، یعنی حساب هر روز را در روزش، مثل وقتی که کاه بود.»

۱۴ و ناظرانِ بنی‌اسرائیل را که سرکاران فرعون بر ایشان گماشته بودند، می‌زدند و می‌گفتند: «چرا خدمت معین خشت‌سازی خود را در این روزها مثل سابق تمام نمی‌کنید؟»

۱۵ آنگاه ناظران بنی‌اسرائیل آمده، نزد فرعون فریاد کرده، گفتند: «چرا به بندگان خود چنین می‌کنی؟

۱۶ کاه به بندگانت نمی‌دهند و می‌گویند: خشت برای ما بسازید! و اینک بندگانت را می‌زنند و اما خطا از قوم تو می‌باشد.»

۱۷ گفت: «کاهل هستید. شما کاهلید! از این سبب شما می‌گویید: برویم و برای خداوند قربانی بگذرانیم.

۱۸ اکنون رفته، خدمت بکنید، و کاه به شما داده نخواهد شد، و حساب خشت را خواهید داد.»

۱۹ و ناظران بنی‌اسرائیل دیدند که در بدی گرفتار شده‌اند، زیرا گفت: «از حساب یومیه خشت‌های خود هیچ کم مکنید.»

۲۰ و چون از نزد فرعون بیرون آمدند، به موسی و هارون برخوردند، که برای ملاقات ایشان ایستاده بودند.

۲۱ و بدیشان گفتند: «خداوند بر شما بنگرد و داوری فرماید! زیرا که رایحه ما را نزد فرعون و ملازمانش متعفن ساخته‌اید، و شمشیری به دست ایشان داده‌اید تا ما را بکشند.»

وعده رهایی

۲۲ آنگاه موسی نزد خداوند برگشته، گفت: «خداوندا چرا بدین قوم بدی کردی؟ و برای چه مرا فرستادی؟

۲۳ زیرا از وقتی که نزد فرعون آمدم تا به نام تو سخن گویم، بدین قوم بدی کرده است و قوم خود را هرگز خلاصی ندادی...


ادامه دارد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد